شناسه خبر : 47898 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تراز خورشید

آیا گذار از ناترازی آب و برق نیاز به اجرای طرح‌های ملی دارد؟

 

جواد حیدریان / دبیر تحریریه 

64اقتصاد ایران طی دهه‌های گذشته با مشکلات ساختاری متعددی مواجه بوده است که نبود سیاست‌گذاری صحیح و تصمیم‌گیری‌های به‌موقع، باعث انباشت مشکلات و شکل‌گیری ابرچالش‌های مختلف اقتصادی و تشدید ناترازی‌های مختلف شده است. بحران آب و انرژی در ایران بیش از هر زمانی در چند سال اخیر خود را به رخ کشیده است. با این حال طی تمامی این سال‌ها حداقلی از منابع نفتی اداره کشور را ممکن کرده و باعث شده این مشکلات و ابرچالش‌ها بروز بیرونی جدی پیدا نکند. در حوزه آب نیز برداشت آب از منابع زیرزمینی همچنان وجود دارد و هر لحظه بیم فروپاشی منابع زیرزمینی آب می‌رود. با این حال اکنون به دلیل فرسودگی تاسیسات و کاهش سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز از یک‌سو و فقدان ورود تکنولوژی و دانش روز، تولید نفت و گاز کشور بعضاً کفاف مصرف داخلی را هم نمی‌دهد و شاهد قطعی گاز و برق در فصول پرمصرف هستیم.

با این حال باید در نظر داشت که در متن قانون برنامه هفتم توسعه که مورد تاکید رئیس‌جمهوری بوده آمده: دولت مکلف است به ‌منظور ایجاد هماهنگی فرابخشی و مدیریت کلان و متمرکز در حوزه بهینه‌سازی مصرف انرژی، مدیریت بهینه ناترازی انرژی در بخش‌های مختلف با رعایت ملاحظات کاهش شدت انرژی و پیگیری اجرای طرح‌های بهینه‌سازی انرژی در بخش‌های عرضه و مصرف انرژی و تعیین میزان و نحوه تخصیص تمامی یارانه‌های انرژی در هر بخش با اجرای کامل قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» را زیر نظر رئیس‌جمهور منوط به موافقت وی از تجمیع و ادغام ظرفیت‌های سازمانی موجود در شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت، سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی برق (ساتبا) و ستاد مدیریت حمل‌ونقل و سوخت تاسیس کند و اساسنامه آن را ظرف سه ماه به تصویب هیات وزیران برساند.

در کنار همه سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌هایی که برای کاستن از ناترازی انرژی صورت می‌گیرد، دولت چهاردهم باید هرچه زودتر سرمایه‌گذاری، تاسیس و راه‌اندازی نیروگاه‌های خورشیدی و همچنین، احداث گلخانه‌های کشاورزی را آزاد بگذارد. در این پرونده می‌خواهیم به‌طور مشخص به این پرسش پاسخ دهیم که آیا گذار از ناترازی آب و برق نیاز به اجرای طرح‌های ملی دارد؟

انتظار از دولت چهاردهم چیست؟

در شرایط فعلی که ناترازی‌ها، زندگی و کسب‌وکار مردم را به‌شدت به مخاطره انداخته، از دولت چهاردهم انتظار می‌رود که دست‌کم در دو زمینه تصمیم‌های فوری اتخاذ کند.

تصمیم اول اینکه: برای کاستن از ناترازی آب، در یک برنامه پنج‌ساله، کاشت سنتی را محدود و کاشت گلخانه‌ای را جایگزین کند. برنامه دوم اینکه تمامی موانع سرمایه‌گذاری، راه‌اندازی و سیاست‌گذاری احداث و بهره‌برداری از پنل‌های خورشیدی را از میان بردارد و به سرمایه‌گذاران داخل و خارج اجازه ورود به این حوزه را بدهد. با توجه به مشکلات بزرگی که در کشور وجود دارد، به نظر می‌رسد دولت چهاردهم باید به این دو طرح به شکل طرح‌های ملی نگاه کند و در راستای وفاق ملی، زمینه مشارکت همه‌جانبه عموم مردم و نظام حکمرانی را فراهم آورد. در کشور ما سابقه اجرای موفق طرح‌های ملی وجود دارد که از جمله می‌توان به ریشه‌کن کردن فلج اطفال در دهه 60 اشاره کرد که بدون اغراق، یکی از موفق‌ترین طرح‌های ملی محسوب می‌شود.

خیزش گلخانه‌ای

جمعیت ایران با وجود چند میلیون مهاجر افغانستانی به مرز 100 میلیون نفر رسیده و پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال 1410 از 110 میلیون نفر هم گذر کند. این امر، باعث تشدید مسئله جهانی «امنیت غذایی» به عنوان یکی از حیاتی‌ترین ابعاد پایداری می‌شود. از این‌رو، سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی برای تامین امنیت غذایی بسیار مهم است. امنیت غذایی وضعیتی است که در آن همه مردم در هر زمان به مواد غذایی کافی، ایمن و مغذی دسترسی فیزیکی، 

اجتماعی و اقتصادی دارند که نیازهای غذایی و ترجیحات غذایی آنها را برای یک زندگی فعال و سالم برآورده می‌کند. طبیعی است که منابع آبی موجود، کفاف تامین غذا برای چنین جمعیتی را نمی‌دهد و به این ترتیب نظام حکمرانی باید با آینده‌نگری، به فکر تغییر ریل کشاورزی ایران باشد. حتی اگر نظام حکمرانی چنین رویه‌ای در پیش نگیرد، ظرف چند سال آینده ناچار است با صرف هزینه‌های بسیار چنین سیاستی را در پیش بگیرد. سوال این است که برای تغییر ریل کشاورزی ایران چه راه‌حل‌هایی روی میز تصمیم‌گیران کشور وجود دارد؟

اقتصاددانان یکی از دم‌دستی‌ترین راه‌حل‌ها را تشویق کشاورزان به کشت گلخانه‌ای می‌دانند. کشاورزی گلخانه‌ای برای اقلیم غیرقابل پیش‌بینی ایران بسیار مناسب است و می‌تواند عدم قطعیت تغییرات فصلی و آب‌وهوا را حذف کند یا به حداقل برساند و شرایط رشد کاملاً کنترل‌شده را تضمین کند. از آنجا که در حاشیه شهرها بخش زیادی از فضا برای کشاورزی سنتی اشغال می‌شود، علاوه بر مصرف بیشتر آب، تلفات و دورریز سبزی و میوه در کشاورزی سنتی بسیار زیاد است و هزینه حمل‌ونقل نیز بر قیمت سوار می‌شود. اما کشت گلخانه‌ای باعث می‌شود که تولید میوه و سبزیجات در مناطق شهری بسیار نزدیک‌تر به نقطه مصرف انجام شود و حمل‌ونقل آن آسان و هزینه و تلفات میوه و سبزی نیز به حداقل برسد. این نوع ملاحظات واقعی‌ترین نگرش به پایداری منابع است و باعث کاهش مصرف آب و کاهش هدر‌رفت تولیدات کشاورزی می‌شود.

گلخانه‌ها روزبه‌روز در اقتصاد کشاورزی جهانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. آنها همچنین در حال «هوشمندتر» شدن هستند. با پیشرفت فناوری، گلخانه‌ها در حال تولید محصولات سریع‌تر و کارآمدتر از روش‌های کشاورزی سنتی، با مزیت آشکار دما، نور، رطوبت و کنترل دی‌اکسید کربن نسبت به روش‌های کشاورزی سنتی هستند. محصولات گلخانه‌ای با عوارض آب‌وهوایی کمتری کشت می‌شوند. علاوه بر این، گلخانه‌ها اغلب می‌توانند مقدار ورودی‌های شیمیایی در آفت‌کش‌ها را با استفاده از استراتژی‌های نمایشگر (یا شبکه‌های خانگی) کاهش دهند و تقاضای روبه‌رشد بازار را برآورده کنند.

کشت گلخانه‌ای و اقلیم ایرانی

کشت گلخانه‌ای برای اقلیم ایران بسیار مناسب است و مزایای زیادی دارد. ایران به دلیل اقلیم گرم و خشک در بخش‌های وسیعی از کشور و کمبود منابع آب، با چالش‌هایی در زمینه کشاورزی روبه‌رو است. کشت گلخانه‌ای می‌تواند به کاهش این چالش‌ها کمک کند. برخی از دلایل مناسب بودن کشت گلخانه‌ای در ایران عبارت‌اند از:

مصرف بهینه آب: با استفاده از سیستم‌های آبیاری قطره‌ای و کنترل دقیق آب در گلخانه‌ها، می‌توان مصرف آب را به شکل قابل توجهی کاهش داد. این موضوع برای مناطق کم‌آب ایران بسیار مهم است.

کنترل شرایط محیطی: در گلخانه‌ها می‌توان شرایط دما، رطوبت، نور و تهویه را به‌طور دقیق تنظیم کرد که به رشد بهینه گیاهان در فصول مختلف و در مناطق اقلیمی متنوع کمک می‌کند.

افزایش بهره‌وری: کشت گلخانه‌ای امکان تولید محصول در فصول خارج از فصل و بهره‌وری بالاتر در واحد سطح را فراهم می‌کند، که به افزایش تولید و سوددهی کمک می‌کند.

محافظت در برابر تغییرات اقلیمی: ایران به دلیل تغییرات اقلیمی و نوسانات دمایی با خطراتی مانند خشکسالی، سرمازدگی یا گرمازدگی مواجه است. گلخانه‌ها می‌توانند از گیاهان در برابر این خطرات محافظت کنند.

کاهش نیاز به سموم و کودها: با کنترل بهتر آفات و بیماری‌ها در محیط گلخانه‌ای، نیاز به استفاده از سموم و کودهای شیمیایی کاهش می‌یابد، که هم از نظر اقتصادی و هم زیست‌محیطی مفید است.

در مجموع، کشت گلخانه‌ای با توجه به محدودیت‌های منابع آب و تغییرات اقلیمی در ایران، یک راه‌حل کارآمد و پایدار برای افزایش تولیدات کشاورزی محسوب می‌شود.

کشت گلخانه و فرونشست زمین

کشت گلخانه‌ای می‌تواند به بهبود بحران آب و فرونشست زمین در ایران کمک کند اما این موضوع پیچیده است و نیاز به مدیریت مناسب دارد. ایران با کمبود منابع آب روبه‌رو است و مصرف بالای آب در بخش کشاورزی یکی از دلایل اصلی این بحران است. مهدی زارع، زلزله‌شناس، در تحلیلی پیرامون نقش تخلیه آب‌های زیرزمینی در بروز تنش‌های اقلیمی و زلزله نوشته است: «تغذیه از آب زیرزمینی ایران در حدود 45 تا 50 میلیارد مترمکعب در سال برآورد شده که 26 درصد این تغذیه از چشمه‌ها و قنات‌ها و 74 درصد از چاه‌ها تامین می‌شود. شرکت مدیریت منابع آب ایران اولین‌بار در سال 1344 برداشت آب‌های زیرزمینی تجدیدناپذیر را حدود 66 میلیون مترمکعب گزارش داد. یک تخمین کاهش تجمعی ذخیره آب‌های زیرزمینی فسیلی ایران از سال 1360 تا 1402 را به حدود 156 کیلومترمکعب و تخمین دیگر این کاهش تجمعی از سال 1344 تا 1402 را حدود 186 میلیارد مترمکعب به دست می‌دهد.» با چنین وضعیتی که منابع آبی ایران در حال از بین رفتن است و از سویی فرونشست زمین مدیریت سرزمین را با چالشی جبران‌ناپذیر مواجه کرده، شاید یکی از بهترین روش‌ها برای کاهش مصرف آب و کاهش فرسودگی خاک و مدیریت بهتر کشاورزی، کشت گلخانه‌ای باشد که از دید متخصصان به چندین دلیل می‌تواند به بهبود وضعیت مدیریت سرزمین در ایران کمک کند. کاهش مصرف آب از مهم‌ترین مزایای توسعه کشت گلخانه‌ای در ایران است. در کشت گلخانه‌ای از سیستم‌های آبیاری مدرن، مانند آبیاری قطره‌ای و مه‌پاش استفاده می‌شود که مصرف آب را به‌شدت کاهش می‌دهد. این در مقایسه با روش‌های سنتی آبیاری در زمین‌های باز، مصرف آب را بهینه‌تر می‌کند. این روش باعث استفاده بهینه از آب می‌شود. چیزی که در ایران حکم کیمیا را دارد. در گلخانه‌ها، آب به صورت هدفمند به ریشه گیاهان منتقل می‌شود و تبخیر و هدررفت آب در سطح خاک به حداقل می‌رسد. بازچرخانی آب نفع دیگری است که با استفاده از گلخانه رخ می‌دهد. در برخی سیستم‌های گلخانه‌ای پیشرفته، آب مصرف‌شده مجدداً تصفیه و مورد استفاده قرار می‌گیرد، که به کاهش مصرف کلی آب کمک می‌کند. بنابراین، در صورت اجرای درست و مدیریت مناسب، کشت گلخانه‌ای می‌تواند مصرف آب در بخش کشاورزی را بهبود بخشد و به کاهش فشار بر منابع آب کمک کند.

فرونشست زمین عمدتاً ناشی از برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی است. در بسیاری از مناطق ایران، کشاورزی سنتی که وابسته به آبیاری با آب‌های زیرزمینی است، یکی از دلایل اصلی این پدیده است. کشت گلخانه‌ای با کاهش نیاز به منابع آب زیرزمینی، می‌تواند به کاهش فرونشست زمین کمک کند. استفاده کمتر از آب‌های زیرزمینی اولین مزیت استفاده از کشت گلخانه‌ای برای مهار فرونشست است. کشت گلخانه‌ای به دلیل مصرف آب کمتر، نیاز به استفاده بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی را کاهش می‌دهد. این کار می‌تواند یکی از راهکارهای جلوگیری از فرونشست زمین باشد. مدیریت بهتر منابع آب حتماً نتیجه چنین عملکردی است. در سیستم‌های گلخانه‌ای مدرن، مدیریت دقیق‌تر آب امکان‌پذیر است که می‌تواند به کاهش فشار بر سفره‌های آب زیرزمینی کمک کند. با این حال، برای اینکه کشت گلخانه‌ای واقعاً بتواند به بهبود بحران آب و فرونشست زمین کمک کند، نیاز به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های مناسب، آموزش کشاورزان و سیاست‌های حمایتی از طرف دولت وجود دارد. از سویی بدون مدیریت اصولی و حرفه‌ای، حتی کشت گلخانه‌ای هم ممکن است به مشکلات دیگری مانند هدررفت انرژی یا آلودگی منابع آب منجر شود.

خیزش خورشیدی

65ظرفیت تولید برق کشور به حدود 90 هزار مگاوات رسیده اما مصرف برق در ماه‌های گرم سال هر سال رو‌به‌تزاید است. کولرهای گازی بیشترین مصرف برق را به خود اختصاص می‌دهند. حدود 40 درصد برق تولیدی در کولرها مصرف می‌شود که 25 درصد آن مربوط به کولرهای گازی است. نامتناسب بودن قیمت برق سبب شده مردم ساکن در مناطق کوهستانی و غیرشرجی نیز از کولرهای گازی پرمصرف استفاده کنند. مصرف برق کولرهای گازی بیش از شش برابر کولرهای آبی نسل جدید است. وزارت نیرو باید به‌سرعت طرح جایگزینی کولرهای پرمصرف با کولرهای کم‌مصرف BLDC را اجرایی کند و با ابزار قیمتی و روش‌های مختلف دیگر مردم را به سمت استفاده از سیستم‌های سرمایشی کم‌مصرف سوق دهد. دولت باید سریع‌تر به مردم اعلام کند از چه سالی قیمت برق را به قیمت‌های منطقه‌ای نزدیک می‌کند تا سازندگان ساختمان و سرمایه‌گذاران واحدهای صنعتی در تهیه FS (طرح توجیه اقتصادی) قیمت برق را به قیمت‌های آن زمان لحاظ کنند و به جای کولر گازی پرمصرف از کولرهای آبی کم‌مصرف استفاده کنند. سرمایه‌گذاران در واحدهای صنعتی نیز با لحاظ قیمت برق در آینده از وسایل و تجهیزات با کمترین مصرف برق متناسب با نیاز هر صنعت استفاده کنند.

حدود 35 درصد برق کشور در حوزه صنعت مصرف می‌شود و عمده مصرف مربوط به صنعت فولاد و آلومینیوم است. فولادسازان در مجموع بیش از 60 درصد مصرف برق بیشتری نسبت به استانداردهای جهانی دارند و سالانه 25 تا 30 میلیارد کیلووات‌ساعت برق بیشتری مصرف می‌کنند. ضرورت دارد با ابزارهای تشویقی و تنبیهی صنایع پرمصرف مجبور به سرمایه‌گذاری برای بهینه کردن مصرف برق و نزدیک شدن به استانداردهای جهانی شوند. صنایع کشور می‌توانند مصرف برق خود را از 25 هزار مگاوات‌ساعت به کمتر از 20 هزار مگاوات‌ساعت کاهش دهند و باید به هر طریق ممکن به این سمت سوق داده شوند. واحدهای صنعتی پرمصرف باید تعمیرات اساسی برنامه‌ریزی‌شده خود را طبق برنامه‌ریزی هماهنگ، به ماه‌های گرم سال منتقل کنند تا فشار به شبکه برق در سه ماه تابستان کاسته شود.

حدود 15 درصد برق تولیدی کشور در چاه‌های آب کشاورزی به کار گرفته می‌شود که با نصب کنتورهای هوشمند و مدیریت صحیح باید در چند ساعت پیک مصرف برق، موتورهای آب خاموش شوند. ضرورت دارد هرچه سریع‌تر تمامی صنایع، مجتمع‌های مسکونی و تجاری و اداری به کنتور هوشمند مجهز شوند و به مرور طی دو تا سه سال کل کنتورهای معمولی با کنتورهای هوشمند جایگزین شوند. کنتور هوشمند هم به نفع دولت است و هم به نفع مصرف‌کننده زیرا با کنتور هوشمند می‌توان در هر ساعت برق مصرفی تک‌تک مشترکین را کنترل کرد و به مشترکین پرمصرف اطلاع‌رسانی لازم خصوصاً در ساعت‌های پیک مصرف انجام شود. با کنتور هوشمند مشترکین می‌دانند که با کاهش مصرف برق در ساعات پیک مصرف هزینه برق بسیار کمتری پرداخت خواهند کرد، از این‌رو وسایل برقی پرمصرف از قبیل اتو، لباسشویی، ظرفشویی، سشوار و... را در ساعت‌های غیرپیک که قیمت برق تا یک‌سوم کاهش می‌یابد استفاده می‌کنند. توصیه می‌شود دولت از سرمایه‌گذاران در تولید برق خورشیدی و بادی حمایت بیشتری به عمل آورد، به گونه‌ای که طی 10 سال آینده حداقل 10 درصد برق مصرفی کشور از طریق نیروگاه‌های خورشیدی و بادی تامین شود.

پتانسیلی که بر باد می‌رود

امیر طالبی‌طرقبه، مدیرعامل و نایب‌رئیس هیات‌ مدیره شرکت تولید نیروی برق سبز بینالود، به تجارت فردا می‌گوید: کشور ما در همه زمینه‌های تولید انرژی تجدیدپذیر چه خورشیدی، چه بادی، زمین‌گرمایی، زیست توده و... پتانسیل بالایی دارد. با این حال ایران از این پتانسیل نتوانسته بهره ببرد و کمتر از یک درصد از برق کشور از محل تولید انرژی‌های تجدیدپذیر تامین می‌شود و تنها حدود 1200 مگاوات برق از نیروگاه تجدیدپذیر به مدار تولید برق کشور آمده اما در حدود 120 هزار مگاوات پتانسیل نصب نیروگاه‌های تجدیدپذیر شامل بادی و خورشیدی در کشور شناسایی شده است. در مناطق شرق کشور ظرفیت بالایی در تولید انرژی بادی داریم و از قدیم و حتی دوره‌های تاریخی بسیار طولانی چندهزارساله نیز این ظرفیت در شرق ایران مورد استفاده بوده و آسیاب‌های بادی با بهره‌مندی از انرژی باد کار می‌کردند. در فلات مرکزی و جنوب کشور نیز ظرفیت بسیار بالایی در تولید انرژی خورشیدی وجود دارد. استان‌های یزد، کرمان، فارس، خراسان جنوبی و... وضعیت خوبی برای تولید انرژی خورشیدی دارند. 87 درصد از انرژی کشور اکنون از طریق مصرف گاز طبیعی به دست می‌آید. همین عامل باعث شده در تولید گازهای گلخانه‌ای و آلایندگی حاصل از مصرف سوخت‌های فسیلی، ایران اکنون در کنار کشورهای بزرگ اقتصادی جهان قرار گرفته است. در حالی که حجم اقتصاد ایران بین بیست کشور اول دنیا هم قرار ندارد. البته باید در نظر داشت که تا همین سال 1398 انرژی تجدیدپذیر در ایران هنوز یک انرژی لوکس و پرهزینه به حساب می‌آمد. مدیران و مسئولان کشور خود را جزو دارندگان بزرگ‌ترین ذخایر منابع فسیلی جهان می‌پنداشتند که نیازی به تولید انرژی از راه تجدیدپذیر ندارند. در نتیجه نیروگاه‌های حرارتی را در دستور کار داشتند تا از منابع گاز خود استفاده کنند. انرژی تجدیدپذیر در واقع گران هم بود. اما با شروع ناترازی برق از نیمه دوم دهه 90 و همچنین شروع ناترازی گاز، کم‌کم این چراغ در ذهن سیاست‌گذاران ایرانی روشن شد که مشکل در استحصال گاز و در نتیجه تولید برق در ایران خیلی جدی است و نمی‌توانیم به راحتی نیروگاه حرارتی احداث کنیم. باید در نظر گرفت که تحریم بسیار شدید کشور از یک طرف و قیمت نامناسب برق خریداری‌شده از نیروگاه‌ها نیز باعث شد که در برنامه ششم توسعه حتی امکان یک قرارداد نیروگاه حرارتی نیز دیده نشود. بنابراین ناترازی خود را تحمیل کرد و با مشخص شدن این وضعیت کم‌کم مسئله ضرورت سرمایه‌گذاری در تولید انرژی و احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر در دستور کار قرار گرفت. دولت سیزدهم وقتی سر کار آمد وزیر نیرو قول احداث 10 هزار مگاوات برق تجدیدپذیر طی چهار سال دولت سیزدهم را داد. تقریباً از اوایل سال 1400 این موضوع مطرح شد که باید 10 هزار مگاوات نیروگاه ‌تجدیدپذیر از محل ظرفیت‌های ماده 12 قانون رفع موانع تولید، احداث شود. در سال‌های گذشته انبوهی از بدهی برای وزارت نیرو به وجود آمده بود که عمدتاً مطالبات نیروگاه‌های حرارتی بود. دولت سیزدهم به این نتیجه رسید که به جای آنکه بدهی‌های وزارت نیرو را افزایش دهد، از ظرفیت‌های ماده 12 رفع موانع تولید استفاده کند و با احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر از محل سوخت صرفه‌جویی شده و از طریق وزارت نفت بدهی‌ها را پرداخت کند. در همین زمینه نیز مناقصه‌های 8500 مگاوات احداث نیروگاه خورشیدی از محل ظرفیت‌های ماده 12 برگزار شد. قوانین و پیشران‌های خوبی در مورد گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر در کشور وضع شده است. امروز از نظر قانون‌گذاری با توجه به ماده 16 قانون جهش تولید دانش‌بنیان که برخی از صنایع را مکلف می‌کند پنج درصد از انرژی خود را از محل انرژی‌های تجدیدپذیر تامین کنند، همچنین قوانین مرتبط با صادرات برق تجدیدپذیر و تامین برق رمز‌ارزها از طریق تجدیدپذیر و مهم‌تر از همه اینها ایجاد بورس سبز انرژی و... مشکلی در این زمینه وجود ندارد و به نوعی دولت تلاش کرده با وضع این قوانین جذابیت احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر را برای سرمایه‌گذاران بیشتر کند تا بتواند مشارکت سرمایه‌گذاران را در احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر جلب کند. از طرفی روند هزینه احداث یک کیلووات نیروگاه تجدیدپذیر نسبت به 20 سال گذشته، بسیار نزولی است. این روند در نیروگاه‌های خورشیدی بیش از دیگر روش‌های تولید انرژی تجدیدپذیر قابل مشاهده است. با کاهش هزینه‌های احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر و افزایش قیمت خرید برق، بازگشت سرمایه به‌سرعت اتفاق می‌افتد و از 10 سال به سه سال کاهش یافته است.

در سال‌های اخیر با توجه به اثر تحریم، نقدینگی لازم برای احداث نیروگاه از سوی دولت وجود نداشته است. برای 25 هزار مگاوات ناترازی برق که در سال آینده ایران با آن روبه‌رو است، با توجه به هزینه‌های احداث پست و شبکه چیزی حدود 25 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم، تا نیروگاه‌های تجدیدپذیر احداث شده و پست و شبکه انتقال آن نیز نصب شود. در حال حاضر بودجه‌های دولتی توانایی این حجم از سرمایه‌گذاری را ندارد. طبیعی است در این شرایط در تمام دنیا به سمت جذب سرمایه‌گذاران خارجی و فاینانسرها می‌روند. اما آنچه سرمایه‌گذار خارجی را جذب می‌کند، اول از همه اطمینان بازگشت پول است. سرمایه‌گذار باید مطمئن باشد که پول برمی‌گردد. دولت نیز ضمانت می‌کند که این پول بازگشت دارد. هر نوع تضمینی برای بازگشت سرمایه ضروری است. مسئله دیگر که باعث می‌شود سرمایه‌گذارها به سمت این بازار جذب شوند این است که قیمت به‌وسیله بازار عرضه و تقاضا تعیین شود و دولت در قیمت‌گذاری ورود نکند. در مناقصات ماده 12 قیمت خرید هر کیلووات برق خورشیدی حدود 9 /6 سنت (دلار) مصوب شده است. زمانی که کارشناسی شد که قیمت برق چقدر باشد در سال 1399 به مرحله اخذ مجوز رفت و در سال 1400 عدد 9 /6 سنت ابلاغ شده است. 9 /6 سنت سال 1398 قابل توجیه بود ولی در سال 1400 ارزش آن کم شده بود. اینکه این رقم هنوز رقم ثابتی است یعنی مناسب نیست و عملاً قیمت کمی است. چرا که بحران انرژی در دنیا کاری کرد که قیمت برق در تمام دنیا بالا رفت ولی در ایران یک عدد ثابتی در مناقصه اعلام شده و پنج سال است که این عدد تکان نخورده است. بنابراین ثابت بودن این قیمت جذابیت ورود به عرصه تولید انرژی تجدیدپذیر را از بین می‌برد.

برای تامین وجه سرمایه‌گذاری احداث نیروگاه در همه دنیا سرمایه‌گذار 20 تا 30 درصد سرمایه اولیه را می‌آورد و بقیه سرمایه مورد نیاز از طریق بانک‌ها یا موسسه‌های مالی تامین می‌شود. نیازی نیست که سرمایه‌گذار صددرصد پول را بیاورد و یک نیروگاه احداث کند. سرمایه‌گذار باید بتواند 20 تا 30 درصد سرمایه به اضافه ضمانت بازپرداخت اقساط را تامین کند. این کافی است که بقیه سرمایه از طرق دیگر تامین شود. چالش این شرایط در ایران این است که در بانک‌ها سرمایه‌ای اندازه 25 میلیارد دلار وجود ندارد. اگر پولی هم در بانک وجود دارد صرف سایر نیازها در کشور می‌شود. برای مثال وام‌های ازدواج و فرزندآوری و خودرو و... بیشتر از توسعه زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر مورد توجه دولت و سیاست‌گذاران است.

67

سهم منابع انرژی تجدیدپذیر

بر اساس گزارش اتاق بازرگانی تهران در انتهای سال ۲۰۲۳ حدود ۸۷ درصد از برق ایران به وسیله گاز طبیعی تامین شده و مشارکت منابع تجدیدپذیر کمتر از پنج درصد بوده که باد و خورشید حدود یک درصد سهم داشتند، در حالی که میانگین جهانی مشارکت آنها بالاتر از ۱۳ درصد است. مشکل ناترازی انرژی یکی از مهم‌ترین مشکلات سال‌های گذشته و یکی از بحران‌های پیش‌روی کشور است. مشکلی که در سال جاری بیش از سال‌های گذشته گریبان صنعت کشور را گرفت؛ به‌طوری که در تابستان سال جاری ابتدا مقرر شد یک روز در هفته برق شهرک‌های صنعتی مطابق برنامه قطع شود، اما گزارش‌ها حاکی از این است که اخیراً در برخی شهرک‌ها قطعی برق به سه روز در هفته هم رسیده است. طی سال‌های اخیر با افزایش دما، نقاط مختلف کشور بارها با قطع گسترده برق مواجه شد و برق واحدهای تولیدی نیز ابتدا به صورت پراکنده و بعد از رایزنی‌های انجام‌شده برای جلوگیری از آسیب به تجهیزات با برنامه‌ریزی قطع شد. در این سال‌ها کمبود برق در تابستان همزمان با محبوب شدن رمزارزها شدت گرفت و به همین دلیل در این زمینه عده‌ای استخراج رمزارزها را مقصر می‌دانند، اما عده‌ای عقب‌ماندگی وزارت نیرو در تولید برق را به دلیل کمبود منابع مالی و مشکلات ناشی از تحریم، عامل کمبود برق عنوان می‌کنند. اما علت هرچه باشد، بسیاری از کارشناسان معتقدند بهترین راه‌حل برای خروج از این وضعیت در شرایط فعلی، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر است. معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران اخیراً در گزارشی با عنوان «روند جهانی سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر» روند پیشرفت مناطق مختلف جهان در توسعه استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی را بررسی کرده و میزان سرمایه‌گذاری‌های آتی آنها تا سال ۲۰۳۰ را تخمین زده است. بخشی از این گزارش هم به ابزارهای فعلی جذب سرمایه در حوزه تجدیدپذیر ایران پرداخته است. بر این اساس، مهم‌ترین ابزارهای فعلی مورد استفاده در ایران برای جذب سرمایه در حوزه تجدیدپذیر عبارت‌اند از ماده ۱۶ قانون جهش تولید دانش‌بنیان، ایجاد سازوکار تهاتر انرژی صنایع، خرید برق تضمینی از سوی دولت مطابق ماده ۶۱ قانون اصلاح الگوی مصرف، ظرفیت ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابت‌پذیر، امکان استفاده از بورس انرژی، ایجاد تعهد برای ادارات و نهادهای عمومی، ایجاد اولویت‌های صادرات تجدیدپذیر و همچنین تسریع و تسهیل صدور مجوزهای مرتبط برای سرمایه‌گذاران و صاحبان پروژه‌های تجدیدپذیر. علاوه بر ابزارهای یادشده که تاکنون در قالب طرح تصویب شده‌اند، مهم‌ترین اقدامات دولت ایران طی سال‌های اخیر به منظور حفظ پویایی بازار انرژی تجدیدپذیر عبارت‌اند از افزایش نرخ خرید تضمین‌شده برق، ایجاد امکان تغییرات نرخ خرید تضمین‌شده برق بر حسب تورم و تسریع در تسویه بدهی‌های پیشین با صاحبان پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر. همچنین ایجاد ساز وکارهای قانونی لازم برای انتقال سرمایه از بخش فسیلی به تجدیدپذیر با طرح‌هایی نظیر صدور حواله گاز که به معنای تخصیص منابع مالی معادل میزان گاز صرفه‌جویی‌شده با استفاده از منابع پاک انرژی است، توانسته سرمایه ورودی به بخش تجدیدپذیر را تقویت کند. مجوز صادرات برق در زمان‌های غیرپیک با اولویت تجدیدپذیرها صادر شده که پیش‌بینی می‌شود نقشی کلیدی در افزایش رغبت بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌های پاک ایفا کند. در بخش مصرف نهایی نیز، اقداماتی در راستای برقی‌سازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی آغاز شده و استانداردهای مرتبط با مصرف انرژی در ساختمان‌ها نیز مدت‌هاست در ایران اجرا می‌شود. پیش‌بینی می‌شود این اقدامات بتوانند گامی موثر در توسعه استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در کشور باشند تا علاوه بر صرفه‌جویی در مصرف انرژی‌های فسیلی، شاخص انتشار گازهای آلاینده نیز کاهش پیدا کند. بر اساس گزارش اتاق بازرگانی تهران، در انتهای سال ۲۰۲۳ حدود ۸۷ درصد از برق ایران به وسیله گاز طبیعی تامین شده است. مشارکت منابع تجدیدپذیر کمتر از پنج درصد بوده که باد و خورشید حدود یک درصد سهم داشتند، در حالی که میانگین جهانی مشارکت آنها بالاتر از ۱۳ درصد است.

بر اساس آمار منتشرشده در انتهای سال ۲۰۲۳، ایران دارای ۱۱۵۰ مگاوات نیروگاه‌های تجدیدپذیر است که ۳۳ درصد آن توربین بادی، ۵۶ درصد پنل خورشیدی، ۹ درصد برق‌آبی (کوچک‌مقیاس) و دو درصد نیز سایر منابع تجدیدپذیر است. ضمن اینکه حدود 13 هزار واحد پنل خورشیدی کوچک‌مقیاس نصب‌شده بر بام ساختمان‌های مسکونی، اداری و صنعتی در کل کشور به ثبت رسیده است. 

دراین پرونده بخوانید ...