شناسه خبر : 44364 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کام خشک زمین

چه کشورهایی با خشکسالی مواجه هستند و آیا راه گریزی هست؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

داستان تغییرات اقلیمی، از بسیاری جهات، داستانی در مورد آب است؛ خواه سیل یا بالا آمدن سطح آب دریاها باشد، خواه خشکسالی، یا حتی آتش‌سوزی‌های جنگلی. انتظار می‌رود تا سال 2030، از هر دو نفر یک نفر با کمبود شدید آب مواجه شود. خشکسالی به خودی خود یک فاجعه اقلیمی نیست، بلکه بخشی عادی از اقلیم است. اینکه آیا این پدیده یک فاجعه است یا خیر، به تاثیر آن بر مردم محلی و محیط زیست و سطح انعطاف‌پذیری آنها بستگی دارد. اثرات خشکسالی با سایر خطرات طبیعی مانند سیل، طوفان‌های استوایی و زلزله متفاوت است. تاثیرات آنها غیرساختاری است و در مناطق جغرافیایی بزرگ و مقیاس‌های زمانی پخش می‌شود. عوامل خشکسالی متنوع هستند. خشکسالی را می‌توان با تغییر در الگوهای آب و هوا، کاهش رطوبت خاک، تغییرات اقلیمی، تقاضای آب اضافی، یا ترکیبی از عوامل متعدد ایجاد کرد.

اثرات انسان بر محیط زیست نقش مهمی در تغییر الگوهای خشکسالی به دلیل استفاده از زمین، جنگل‌زدایی و بهره‌برداری بیش از حد از منابع آبی ناشی از مصارف مختلف آب، مانند خانگی، آبیاری، صنعتی، کشاورزی و تولید برق دارد. برای از بین بردن این اثرات منفی، سرمایه‌گذاری در آبیاری کارآمد بسیار مهم خواهد بود، زیرا کشاورزی 70 درصد از کل برداشت جهانی آب شیرین را تشکیل می‌دهد. در مراکز شهری، تقریباً 100 تا 120 میلیارد مترمکعب آب را می‌توان تا سال 2030 با کاهش نشت در سطح جهان ذخیره کرد. دولت‌ها تشویق می‌شوند تا برنامه‌های مدیریت کل‌نگر آب، معروف به مدیریت یکپارچه منابع آب را، که کل چرخه آب را در نظر می‌گیرد -از منبع تا توزیع، تصفیه، استفاده مجدد و بازگشت به محیط زیست- توسعه دهند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری در سیستم‌های جمع‌آوری آب باران باید پایدار باشد تا آنها را به طور گسترده‌تر در دسترس قرار دهد. به عنوان مثال، در شهر باگامویو، تانزانیا، بالا آمدن سطح آب دریاها و خشکسالی ناشی از کاهش بارندگی باعث خشک شدن چاه‌ها و شور شدن آنها شده بود. بدون هیچ جایگزین دیگری، کودکان مدرسه محلی کینگانی مجبور به نوشیدن آب نمک شدند، که به سردرد، زخم و عدم حضور در مدرسه منجر شد. با حمایت UNEP (برنامه محیط زیست سازمان ملل)، دولت شروع به ساخت یک سیستم جمع‌آوری آب باران شامل ناودان پشت‌بام و مجموعه‌ای از مخازن بزرگ برای ذخیره آب کرد. خیلی زود بیماری‌ها شروع به کاهش کردند و بچه‌ها به مدرسه بازگشتند.

نجات از بحران

در برزیل، خشکسالی به طور خاص، بر منطقه نیمه‌خشک شمال شرقی، با اثرات اجتماعی-اقتصادی و زیست‌محیطی مهمی تاثیر می‌گذارد. اکثر استراتژی‌های توسعه منطقه‌ای دولتی، سیاست‌های رفاهی و سرمایه‌گذاری‌های هیدرولیک بوده که بیشتر بر اساس افزایش عرضه آب برای مقابله با اثرات خشکسالی بود. از این استراتژی به عنوان پارادایم مبارزه علیه خشکسالی یاد می‌شود. 

دوره خشکسالی 1879-1877 در برزیل، به قحطی گسترده‌ای منجر شد که سه میلیون نفر را مجبور به مهاجرت کرد و تقریباً 500 هزار نفر را در ایالت سئارا کشت که تقریباً نیمی از جمعیت ایالت را تشکیل می‌دادند. این دوره به عنوان «خشکسالی بزرگ» شناخته می‌شود و پس از آن، نخستین پاسخ‌های سیاستی به اثرات خشکسالی مورد بحث و اجرا قرار گرفت. امپراتور، کمیته‌ای از مهندسان را برای ارائه راه حل‌هایی برای مشکل خشکسالی معرفی کرد. توصیه‌ها، ساخت راه‌آهن برای دسترسی مردم به ساحل و ایجاد سیستم‌های ذخیره‌سازی آب برای مصرف و آبیاری بود. اولین کار عمده‌ای که از سوی دولت امپراتوری انجام شد، ساخت سد سدرو در سئارا بود که در سال 1884 آغاز شد و در سال 1906 در یک دولت جمهوری به پایان رسید. سد سدرو نقطه عطفی بود که نشان‌دهنده آغاز برنامه‌ریزی و اجرای açudes (به زبان پرتغالی سدها) در برزیل است. سایر واکنش‌های دولت شامل اقدامات اضطراری پس از فاجعه با توزیع غذا در آسیب‌پذیرترین مناطق، ایجاد کار با بودجه دولت برای قربانیان خشکسالی (مانند ساخت سد، آبیاری و آماده‌سازی زمین) و دسترسی به اعتبار مالی بود.

پس از بیش از صد سال راهبردهای مبارزه (1980-1880)، پارادایم جدیدی پدیدار شد که به عنوان پارادایم مقابله با خشکسالی شناخته شده و تحت عنوان یک معیشت تعریف می‌شود که به دانش و فرهنگ محلی احترام می‌گذارد و با استفاده از فناوری‌ها و استراتژی‌های تولید متناسب با شرایط محیطی و اقلیمی، در تلاش برای استفاده از پتانسیل آن به روشی پایدار برای کاهش آسیب‌پذیری‌های اجتماعی-اکولوژیک در برابر خشکسالی است. در اوایل قرن بیستم، راه حل هیدرولیک به عنوان یک استراتژی عمومی دائمی شکل گرفت و تفکر غالب در حوزه عمومی را برای نزدیک به 60 سال هدایت کرد. این ایده که مشکل خشکسالی در شمال شرق با افزایش عرضه آب حل می‌شود، با رویکرد ماموریت هیدرولیکی که از قرن نوزدهم در سراسر جهان در حال انجام است، به عنوان «باور قوی که هر قطره آبی که به اقیانوس می‌ریزد هدررفت است و دولت باید زیرساخت‌های هیدرولیک را توسعه دهد تا هرچه بیشتر آب را برای استفاده انسان جذب کند»، تقویت شد.

تلاش برای ادامه حیات

از آنجا که خشکسالی شدید همچنان بخش بزرگی از کشورهای جنوب صحرای آفریقا را تحت تاثیر قرار می‌دهد و میلیون‌ها نفر را نیازمند کمک‌های اضطراری می‌کند، گزارش بانک جهانی بر مداخلاتی تمرکز دارد که می‌تواند انعطاف‌پذیری طولانی‌مدت در برابر خشکسالی را افزایش دهد. در نخستین کنفرانس دیوار سبز بزرگ که در داکار برگزار شد، گزارش «مقابله با خشکسالی در سرزمین‌های خشک آفریقا»، به فرصت‌هایی برای افزایش تاب‌آوری اشاره کرد که مجموعه‌ای از مداخلات می‌تواند به کاهش تاثیر خشکسالی تا حدود نصف در مناطق خشک آفریقا کمک کند. این موضوع به طور متوسط سالانه پنج میلیون نفر را در مناطقی که برخی از فقیرترین مناطق آفریقا را تشکیل می‌دهند، از خطر دور نگه می‌دارد.مکتر دیوپ، معاون رئیس بانک جهانی در آفریقا، گفت: «زمین‌های خشک، که نقاط داغ بلایای طبیعی هستند، هسته اصلی چالش توسعه آفریقا هستند. اگر می‌خواهیم به کاهش پایدار فقر دست یابیم، مدیریت بهتر اثرات تغییرات آب‌وهوایی ضروری است، زیرا تعداد افرادی که در مناطق خشک زندگی و برای منابع کمیاب رقابت می‌کنند، در حال افزایش است.»

مقابله با خشکسالی در مناطق خشک آفریقا بر زیرمجموعه‌ای از کشورهای شرق و غرب آفریقا متمرکز است که دارای مناطق بزرگ خشک، نیمه‌خشک و نیمه‌مرطوب هستند و بیش از 300 میلیون نفر را در خود جای داده‌اند. شوک‌های مکرر و شدید، به‌ویژه خشکسالی، فرصت‌های معیشتی را محدود می‌کند، تلاش‌ها برای ریشه‌کنی فقر را تضعیف می‌کند و به کمک‌های اضطراری نیاز دارد. آینده حتی چالش‌برانگیزتر است: رشد جمعیت و گسترش زمین‌های خشک به دلیل تغییرات آب‌وهوایی می‌تواند تعداد افرادی را که در یک محیط چالش‌برانگیز زندگی می‌کنند تا سال 2030 تا 70 درصد افزایش دهد.

اما مدیریت بهتر دام، کشاورزی و منابع طبیعی می‌تواند به افزایش انعطاف‌پذیری مردم در مواجهه با تغییرات کمک کند. رافائلو سروینی، اقتصاددان ارشد محیط زیست از بانک جهانی و یکی نویسندگان گزارش گفت: «پژوهش ما نشان داد که با سرمایه‌گذاری در مداخلاتی که پایداری و بهره‌وری گله‌داری و کشاورزی را افزایش می‌دهد، می‌توانیم چشم‌انداز توسعه در شرق و غرب آفریقا را بسیار بهبود ببخشیم و از خساراتی که به‌طور نامتناسبی بر خانوارهای فقیر تاثیر می‌گذارد، کم کنیم.»

به عنوان مثال، در سال 2010، تنها 30 درصد از خانوارهای دامدار و کشاورز در ساحل و شاخ آفریقا دارایی‌های دامی کافی برای دور ماندن از فقر در مواجهه با خشکسالی‌های مکرر داشتند. برای محافظت از خانوارهای دامدار، مداخلات افزایش بهره‌وری -مانند ارائه خدمات بهداشتی بهبودیافته حیوانات، اطمینان از خروج زودهنگام حیوانات نر جوان، از بین بردن سریع حیوانات در مواجهه با نزدیک شدن به خشکسالی، و اطمینان از دسترسی بهتر به مناطق چرا- می‌تواند باعث افزایش 50درصدی سهم خانوارهای تاب‌آور شود.

فناوری‌های بهبودیافته تولید محصول، مدیریت حاصلخیزی خاک و افزودن درختان به سیستم‌های کشاورزی فعلی نیز می‌تواند با افزایش بهره‌وری کشاورزی و افزایش تحمل محصولات به خشکی و گرما، مزایای انعطاف‌پذیری را به ارمغان آورد. درختانی که در مزارع رشد می‌کنند، می‌توانند علاوه بر منابع کود، به عنوان کاهش آب و استرس گرمایی بر محصولات زراعی عمل کنند. درختان همچنین می‌توانند ناامنی غذایی خانوارها را با تهیه غذا در مواقعی که محصولات کشاورزی و مواد غذایی با منبع حیوانی در دسترس نیستند کاهش دهند و با فراهم کردن دارایی‌هایی که در مواقع ضروری فروخته می‌شوند، ظرفیت مقابله با آنها را افزایش دهند.

این گزارش تصدیق می‌کند که حتی تحت فرضیات خوش‌بینانه در مورد گسترش مداخلات افزایش تاب‌آوری، سهم قابل توجهی از جمعیت ساکن در زمین‌های خشک در برابر شوک‌ها در سال 2030 آسیب‌پذیر خواهند بود. دولت‌ها باید حمایت‌هایی را در قالب شبکه‌های ایمنی اجتماعی و سرمایه‌گذاری در سرمایه‌های انسانی و فیزیکی برای تسهیل گذار تدریجی به معیشت‌هایی که کمتر به منابع طبیعی متکی هستند، ارائه کنند.

بارندگی در آفریقای جنوبی به طور طبیعی بسیار متغیر بوده و میزان بارندگی کل آن بین سال‌ها و در سراسر کشور بسیار متفاوت است. به نظر نمی‌رسد کل بارندگی سالانه در جنوب آفریقا در طول قرن گذشته از زمان شروع اندازه‌گیری‌ها تغییر زیادی کرده باشد، اما متغیرتر شده است؛ زیرا خشکسالی‌ها و سیل‌ها بیشتر از قبل هستند. مقامات شهری منطقه، صنایع، کشاورزان و سایر شهروندان باید خود را با این شرایط وفق دهند.

تجربه کشورهای دیگر ممکن است درس های مفیدی ارائه دهد. با توجه به منابع مالی محدود آفریقای جنوبی، همه آنها قابل اجرا نیستند. به عنوان مثال، کشورهای جنوب آفریقا نمی‌توانند هزینه‌های اضافی برای زیرساخت‌ها را متقبل شوند، بنابراین ما باید مطمئن باشیم که پیش‌بینی‌های ما در مورد تقاضای آب در آینده و تغییرات در دسترس بودن آب، عدم قطعیت پایینی دارند. تک‌تک خانواده‌های کم‌درآمد در جنوب آفریقا نمی‌توانند هزینه برخی از فناوری‌های صرفه‌جویی در مصرف آب را که در کشورهای توسعه‌یافته استفاده می‌شود، بپردازند. بنابراین نیاز به اتخاذ راه حل‌های ساده اما موثر دارند.

تجربه دو کشور

65برخی از کشورهای خشک مجبور به توسعه فناوری‌ها و استراتژی‌های جدید برای زنده ماندن در شرایط بسیار خشک شده‌اند. به عنوان مثال، استرالیا و اسرائیل انعطاف‌پذیرتر شده‌اند زیرا تغییرات آب‌وهوایی باعث خشکسالی‌های مکرر شده است. دوسوم سطح زمین اسرائیل بیابان و بقیه خشک است. با این حال، این کشور راه‌هایی را برای مدیریت کمبود آب پیدا کرده است. استرالیا نیز یاد گرفته است که چگونه با این شرایط کنار بیاید. به طور خاص، خشکسالی از سال 1997 تا 2009 ملبورن را مجبور به اتخاذ اقدامات شدید برای حفظ آب کرد. ساکنان روش استفاده از آب را تغییر دادند- و این رفتار همچنان ادامه دارد. به طور متوسط، آنها هنوز فقط یک‌چهارم آب مصرفی یک کالیفرنیایی معمولی را مصرف می‌کنند.

اسرائیل طی چندین دهه سیستم مدیریت متمرکز آب را توسعه داده است. این شرکت در نوآوری‌های تکنولوژیک مستمر، بهبود در عمل و توسعه برنامه‌های مدیریت بلندمدت سرمایه‌گذاری کرده است. نوآوری‌های زیرساختی این کشور شامل طرحی برای تامین آب از شمال به تمام نقاط کشور، حفر چاه‌های بسیار عمیق و کارخانه‌های نمک‌زدایی آب دریاست. اسرائیل همچنین از فاضلاب استفاده مجدد می‌کند و مردم را مجبور می‌کند از فناوری صرفه‌جویی در مصرف آب استفاده کنند. بزرگ‌ترین نوآوری آن مربوط به آبیاری است. این کشور یک سیستم آبیاری قطره‌ای کارآمد را توسعه داده است که تا 75 درصد آب کمتری نسبت به سایر روش‌های آبیاری مصرف می‌کند.

استرالیا نیز به سهم خود، قانونی را تصویب کرد که به دولت فدرال اجازه می‌دهد برای پاسخگویی یکپارچه به خشکسالی به ملبورن بودجه ارائه کند. همچنین به یک مدیر آب‌ منطقه‌ای اختیار داد تا شرکت‌های آب، آژانس‌های شهری و مدیران ذخیره آب را به همکاری وادار کند. این کشور همچنین در زیرساخت‌ها، از جمله خط لوله برای انتقال آب و یک کارخانه نمک‌زدایی سرمایه‌گذاری کرد. دولت استرالیا خانوارها را به صرفه‌جویی در مصرف آب از طریق فناوری و رفتار تشویق کرده است. برای سیستم‌های باغبانی با آب خاکستری مسکونی (آبی که به اندازه کافی تمیز است که می‌توان از آن در حمام، سینک یا ماشین لباسشویی استفاده مجدد کرد، برخلاف آب سیاه که آب توالت است) تخفیف ارائه کرده، به سرمایه‌گذاری در مخازن آب باران تشویق و محدودیت‌های آب را اعمال کرده است. تا سال 2010، ساکنان ملبورن و کسب‌وکارها فقط از نیمی از آبی که در سال 1997 استفاده کرده بودند، مصرف می‌کردند.

راه روبه‌جلو برای جنوب آفریقا

واضح است که جنوب آفریقا باید در چند جبهه اقدام کند. کشورها باید قوانین جدیدی را تصویب کنند که واکنش یکپارچه به خشکسالی را ممکن کند. آنها باید در زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری کنند که می‌تواند شامل منابع جایگزین تامین آب شرب باشد.

مدیریت تطبیقی یک فرآیند تصمیم‌گیری است که فرآیندها و اقدامات مدیریت را به طور مکرر در طول زمان ارزیابی می‌کند تا با شرایط متغیر سازگار شود. به عنوان مثال، مدیریت تطبیقی آب، بر میزان آب موجود به دلیل آب‌وهوای متغیر (عرضه) و مقدار مصرف در طول زمان (تقاضا) نظارت می‌کند. به این ترتیب، می‌توان روند در دسترس بودن آب و مصرف آب را که به وسیله علم پیش‌بینی می‌شود، با مشاهدات تایید یا تصحیح کرد و با اطمینان بیشتری توسعه زیرساخت را هدایت کرد.

منطقه همچنین باید در راه‌های ابتکاری صرفه‌جویی در آب سرمایه‌گذاری کند. برخی از این تغییرات، رفتاری خواهد بود. رسانه‌هایی مانند تلویزیون و بیلبوردها می‌توانند در کمپین‌های تغییر بسیار موثر باشند. می‌توان روی فناوری‌های ساده صرفه‌جویی در آب مانند مخازن آب باران سرمایه‌گذاری کرد. کشورهای جنوب آفریقا نیز باید از آبی که در اختیار دارند به نحو احسن استفاده کنند. آنها می‌توانند برای منابع آبی خود بهتر برنامه‌ریزی کنند، از فاضلاب استفاده مجدد کنند و زیرساخت‌ها را حفظ کنند تا نشت و هدر رفتن را کاهش دهند. کشاورزی از مقدار زیادی آب استفاده می‌کند که تا 70 درصد مصرف آب در سطح جهان است. به کار بردن روش‌هایی مانند آبیاری قطره‌ای می‌تواند تا حد زیادی باعث صرفه‌جویی شود.