سفر با ماشین زمان
محیط زیست تا 50 سال آینده چه شکلی پیدا خواهد کرد؟
دانشمندانِ تغییرات اقلیمی دوست ندارند از «پیشگویی» استفاده کنند؛ در عوض، با افزایش سطح دریاها، آتشسوزیهای جنگلی و طوفانهای سهمگینتر، درباره آینده سیاره «پیشبینی» میکنند. آیا واقعاً میتوان در مورد اینکه سیاره زمین 50 سال بعد چگونه خواهد بود، پیشبینیهای دقیقی ارائه داد؟ دانشمندان علوم اقلیمی بر اساس بررسی الگوهای پنج دهه علم آبوهوا که درستی آنها ثابت شده است، فکر میکنند که میتوانند. آیندهپژوهان روندهای فعلی و دادههای موجود را مطالعه میکنند تا نتایج قابل قبولی برای آینده ارائه دهند. امروزه بسیاری از کارهای آنها حول محور تغییرات اقلیمی متمرکز شده است و به مردم کمک میکند تا برای آینده آماده شوند و برای گرمایش جهانی تصمیمات آگاهانه بگیرند.
اگر اکنون برای مهار تغییرات اقلیمی اقدام نکنیم، ممکن است با مهاجرت یکسوم جمعیت آینده جهان مواجه شویم. صحرای ساهارا مکانی غیرقابل سکونت است. دمای هوا مرتب از 49 درجه سانتیگراد بالاتر میرود و میانگین دما -با احتساب دماهای شبانه و زمستانی- 30 درجه است. گرمای شدید این بیابان یکی از اصلیترین عواملی است که تعداد بسیار کمی از مردم آنجا را «خانه» مینامند. در حالی که 5 /2 میلیون نفر در ساهارا زندگی میکنند، اما در 5 /3 میلیون مایلمربع پراکنده شدهاند که یکی از کمترین تراکمهای جمعیت بر روی زمین است. شاید بخواهیم به نحوه زنده ماندن مردم کوچنشین در آنجا توجه کنیم. گروهی از دانشمندان از ایالات متحده، چین و اروپا، افزایش دمای جهانی را تجزیه و تحلیل کرده و آن را با میانگین شرایط آبوهوایی در شش هزار سال گذشته مقایسه کردهاند. بر اساس مطالعه آنها، بدون اقدام اساسی برای کاهش تغییرات اقلیمی، یکسوم جمعیت جهان میتوانند تنها 50 سال در آبوهوای مشابه ساهارا زندگی کنند. این یک چشمانداز دلخراش و بیسابقه است. اگر انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۷۰ بدون کنترل افزایش یابد میانگین دمای زمین 5 /7 درجه سانتیگراد گرمتر از دوران ماقبل صنعتی خواهد بود؛ این به آن دلیل است که انتظار میرود رشد جمعیت در مکانهایی که از قبل گرم هستند، بیشترین میزان را داشته باشد و اگرچه افزایش دمای جهانی پیشبینیشده در این سناریو کمی بیش از ۱۰۰ درجه سانتیگراد است زمین بسیار سریعتر از اقیانوسها گرم میشود. در حالی که آمریکای شمالی، اروپا و بخشهای بزرگی از آسیا کمترین آسیب را از این تغییر متحمل خواهند شد، بسیاری از مردم آفریقا، آمریکای جنوبی و استرالیا با شرایط چالشبرانگیزی مواجه خواهند شد. بعضی از اثرات تغییرات اقلیمی شامل خشکسالی، سیل، محصولات معیوب، قحطی، آفت و بیماری میتواند به امری عادی تبدیل شود که ممکن است باعث ایجاد یکسری فشارها و مشکلات بعدی شود.
آبوهوای ایدهآل
به عنوان بخشی از پژوهشی که اخیراً در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده است، یک تیم بینالمللی متشکل از اقلیمشناسان، مردمشناسان و بومشناسان وضعیت دما و مهاجرت انسان را برای پاسخ به دو سوال مهم بررسی کردند: آیا آبوهوای ایدهآل برای انسان وجود دارد؟ و اگر چنین است، کدام بخش از زمین در آینده در آن محدوده آبوهوایی باقی خواهد ماند؟
در طول شش هزار سال گذشته، جمعیتهای انسانی در مناطقی جمع شدهاند که میانگین دمای سالانه آنها بین 11 تا 15 درجه سانتیگراد است. اما مشکل اینجاست: در یک سناریوی معمولی برای انتشار کربن، مناطقی که این موقعیت آبوهوایی را دارند، در نیمقرن آینده به سمت قطبها تغییر خواهند کرد. به عبارت دیگر، بسیاری از مناطقی که امروزه جوامع انسانی در آنها شکوفا میشوند، میتوانند در آیندهای نزدیک تقریباً غیرقابل سکونت شوند. به عنوان مثال بر اساس پیشبینیهای این مطالعه، بیشتر بخشهای آفریقا از نظر اقلیمی برای بقای انسان، چالشبرانگیز خواهد بود. جنوبِ ایالات متحده و نیمه شمالیِ آمریکای جنوبی بهطور غیرقابل تحملی گرم خواهند شد. هند نیز که در حال حاضر خانه یک نفر به ازای هر شش نفر است، مشکلات بزرگی را تجربه خواهد کرد. پژوهشهای جداگانه نشان داده است امواج گرما در هند در 50 سال آینده، 100 برابر بیشتر میشود.
یکی از این دو مورد در پاسخ به این تغییرات اتفاق خواهد افتاد: یا انسانها باید خود را با زندگی در آبوهوای بسیار متفاوت سازگار کنند، یا مهاجرت دستهجمعی در مقیاسی بیسابقه در تاریخ بشر رخ خواهد داد. سازگاری، چالشبرانگیز خواهد بود. به نظر میرسد کشاورزی نیروی محرکه آبوهوای مطلوب انسان باشد. پیشرفتهای مهندسی، مقاومت برخی محصولات را در برابر گرما بهبود بخشیده و میتوان غذا را از مزارع دوردست به شهرها برد، اما این تغییرات به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند. از آنجا که دردسترس بودن غذا بخش مهمی از بقای انسان است، مزایای کشاورزی کاهش مییابد. در مجموع، تولید اقتصادی -تولید، ساختوساز و سایر بخشها- در همان محدوده دما به اوج خود میرسد. مزارع کلیدِ رونق هستند و در بازه دمایی محدود، بیشترین بازدهی را دارند. سازگاری با آبوهوای بسیار متفاوت، به آسانی روشن کردن یک سیستم تهویه مطبوع نیست زیرا برای مثال تهویه مطبوع یک مزرعه سویا در حال حاضر عملی نیست. کاهش بهرهوری مزارع، فعالیت اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
یک مشکل روبهرشد
انتظار میرود جمعیت جهان تا پایان این قرن به حدود 9 /10 میلیارد نفر افزایش یابد. به گفته کارشناسان 5 /3 میلیارد نفر تا آن زمان در مناطقی از جهان زندگی خواهند کرد که میانگین دمای سالانه آن حدود ۲۹ درجه سانتیگراد خواهد بود که بسیار بیشتر از پوشش اقلیمی توسعه انسانی است.
در گزارش ریسک جهانی مجمع جهانی اقتصاد (۲۰۲۰) تغییر آبوهوا و مسائل زیستمحیطی مرتبط بر نگرانیهای بلندمدت جهان ما غالب است. به گفته موسسه خیریه آسمان، در دهه گذشته بیش از ۲۰ میلیون نفر در سال به دلیل بلایای ناشی از آبوهوا از خانههای خود رانده شدهاند. از آنجا که شرایط زندگی خصمانهتر و تولید غذا سختتر میشود، احتمال مهاجرت انبوه افزایش مییابد که فشار بیشتری را بر کشورهای میزبان وارد میکند. پروفسور مارتون شفر از دانشگاه واخنینگن میگوید: سازگاری با این مساله در بعضی مناطق جهان آسانتر است اما در جنوب جهانی این امر مستلزم افزایش سریع توسعه انسانی است.
کیفیت زندگی افرادی که به دلیل گرمایش جهانی مجبور هستند اقلیمشان را ترک کنند، بهطور پیوسته کاهش مییابد. امروزه 70 میلیون پناهنده در سرتاسر جهان وجود دارد و یافتن خانه مناسب برای آنها، باعث درگیریهای سیاسی و مشکلات حقوقبشری شده است. حال تصور کنید اگر 5 /3 میلیارد نفر مجبور به مهاجرت شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد! کدام کشورها قرار است با مهربانی از آنها استقبال کنند؟
کسانی که طرفدار تجارت هستند، استدلال میکنند که کاهش انتشار کربن بسیار گران است. اما با در نظر گرفتن تمام هزینههای بالقوه ناشی از ویرانی و همچنین مهاجرت، این هزینه بسیار کمتر از هزینههای بلندمدت انتشار گازهای گلخانهای است. این مطالعه بیان میکند که به ازای هر یک درجه افزایش میانگین دمای جهانی سالانه، یک میلیارد نفر دیگر از مناطق قابل سکونت جهان خارج خواهند شد. برای جلوگیری از آواره شدن حدود چهار میلیارد نفر عملاً هیچ بهایی وجود ندارد که حاضر به پرداخت آن نباشیم.
در سال 2070 چه خواهیم دید؟
ترکیبی از خشکسالیهای شدید، سیل، امواج گرما، افزایش اسیدی شدن اقیانوسها و افزایش آهسته اما بیرحمانه سطح آب دریا در سال 2070 برجسته خواهد بود، اما اثرات آنها با شدت گرم شدن، بدتر میشوند؛ همچنین هزاران سال طول میکشد تا این روندها معکوس شوند. اسیدی شدن اقیانوسها بر بسیاری از گونههای دریایی از جمله پلانکتونها، نرمتنان، صدفها و مرجانها تاثیر منفی میگذارد. با افزایش اسیدی شدن اقیانوسها، در دسترس بودن کربنات کلسیم کاهش مییابد. کربنات کلسیم یک عنصر کلیدی برای پوسته و اسکلت بسیاری از موجودات دریایی است. اگر غلظت دیاکسید کربن با سرعت فعلی به افزایش ادامه دهد، ترکیب گرم شدن آبوهوا و اسیدی شدن اقیانوسها میتواند رشد مرجانها را تا سال 2050، تا 50 درصد کاهش دهد.
با 2 درجه افزایش دمای سطح زمین، صخرههای مرجانی در آبهای استوایی ناپدید میشوند، احتمالاً تابستانِ اقیانوس منجمد شمالی هر سال بدون یخ خواهد بود و بخشهای عمدهای از مناطق استوایی به دلیل تنش گرمایی غیرقابل سکونت میشوند. دریای مدیترانه و شمال آفریقا 20 تا 30 درصد خشکتر خواهند شد و سطح رطوبت خاک آنقدر پایین خواهد آمد که با تبدیل شدن زمین به بیابان، توانایی حفظ پوشش گیاهی از بین خواهد رفت. در این سناریو، جنگلهای آمازون به یک دشت بدون درخت تبدیل میشوند. آمازون نهتنها ریه زمین است، بلکه قلب آن است، باران را بازیافت میکند و رودخانههای جوی تولید میکند که بارندگی را نهتنها در آمریکای جنوبی بلکه در سراسر جهان ایجاد میکند. این یک شوک بزرگ برای بشریت و طبیعت خواهد بود. ما منقرض نخواهیم شد، اما گذر از این شرایط آسان نیست.
آشکارترین تاثیرات بر ایرلند، شامل رویدادهای بارندگی مکرر و شدیدتر و موج گرماست. علاوه بر افزایش سیل، خشکسالیهای ناگهانی -همانطور که در سال 2018 اتفاق افتاد- رخ خواهد داد. در همین حال، افزایش بارندگی و افزایش سطح دریا شهرهای بزرگ، به ویژه دوبلین و کورک، را به خطر خواهد انداخت. در کنار این، اکوسیستمهای ایرلند باید فشارهای فزایندهای را تحمل کنند.
پروفسور ایوان باکلی، بومشناس جمعیت از کالج ترینیتی، میگوید که تا سال 2100 تغییرات آبوهوایی احتمالاً به عامل اصلی از بین رفتن تنوع زیستی تبدیل میشود و آن را جلوتر از افزایش کشاورزی، آلودگی و هجوم گونههای غیربومی در کاهش و انقراض گونهها قرار میدهد. او میگوید: این موضوع در مورد گیاهان، حیوانات، قارچها و میکروبهایی که به دلیل شرایط نامناسب آبوهوایی در ایرلند و در سطح جهان کاهش مییابند و منقرض میشوند، اهمیت دارد؛ اما برای بقای مردم نیز مهم است.
بدون اکوسیستمهای کارآمد متشکل از گونههای بههمپیوسته متنوع که جریان آب، مواد مغذی و زیستتوده را تنظیم میکنند، خدمات حیاتی اکوسیستم مانند گردهافشانی محصولات غذایی، تامین آب تمیز و کاهش سیل را از دست خواهیم داد. زمستانهای ملایمتر باعث میشود آفات و بیماریها در تمام طول سال فعال باقی بمانند که پتانسیل حملات مخرب به گیاهان زراعی و همچنین گیاهان وحشی را دارد.
تغییر در جریان آب رودخانهها و دریاچهها، تاثیرات زیادی بر اکوسیستمهای آب شیرین خواهد داشت و تاثیرات منفی بر روی ماهیهایی مانند سالمون و قزلآلا میگذارد. اکوسیستمهای ساحلی از طوفانهای شدیدتر رنج خواهند برد، سواحل ممکن است ناپدید شوند و زیستگاههای آب شیرین نزدیک به ساحل غرق آبنمک شوند. خشکسالیهای شدیدتر در تابستان، زمینهای زغالسنگ نارس دارای ذخایر عظیم آب را خشک میکند و باعث کاهش گونههایی میشود که نیاز به شرایط مرطوب دائمی دارند که زمینهای توربی (زغالسنگ نارس؛ توده متراکم سیاهی که از تجزیه نارس خزهها و گیاهان به دست میآید) را کنار هم نگه میدارد و از فرسایش آن جلوگیری میکند.
باکلی پیشبینی میکند: 40 درصد از مناطق دارای آبوهوای مناسب و زمینهای توربی در ایرلند تا سال 2075 از بین خواهند رفت، در حالی که باتلاقهای خشکشده قادر به مقابله با بارشهای شدید نخواهند بود؛ بنابراین لغزش زغالسنگ نارس و سیل ناگهانی احتمالاً رخ خواهد داد. باکلی میافزاید: به عنوان جزیرهای نسبتاً منزوی، احتمال دارد که گونههای بسیار بیشتری از آنچه به دست میآوریم، از دست بدهیم زیرا خطر دریا، برای بسیاری از گونههای جابهجاشده در اثر تغییرات اقلیمی بسیار زیاد است.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، در پایان نشست COP26 گفت: ما در مسیری فاجعهبار قرار داریم؛ میتوانیم جهان خود را نجات دهیم، یا بشریت را به آیندهای جهنمی محکوم کنیم.
نسل کنونی هنوز آیندهای قابل مدیریت را برای بشریت تضمین نکرده است. این موضوع نهتنها اثرات مستقیم مخربی خواهد داشت، بلکه جوامع را کمتر قادر میکند با بحرانهای آینده، مانند همهگیریها کنار بیایند. تنها چیزی که میتواند جلوی این اتفاق را بگیرد، کاهش سریع انتشار گازهای گلخانهای است.
منابع:
1- Natural Resources Defense Council (NRDC)
2- irishtimes.com
3- World Economic Forum (WEForum)