سراب آب
راه نجات منابع زیرزمینی از جمله آب چیست؟
جواد حیدریان: کمبارشی در سال آبی جاری و در ادامه آن افزایش دما در بهار و تابستان، یکبار دیگر به مردم و سیاستگذاران یادآوری کرد، ایران سرزمینی گرم و خشک است و خشکسالی در آن اتفاقی تاریخی است. سرزمینی که بقا و استمرار تمدنی آن نشانگر فهم درست بومشناختی پیشینیان و سازگاری زیست ایرانی با اقلیم و آب و هوای ویژه این سرزمین است. اما تعادل حیاتی سرزمین چند دهه است که بر هم خورده و علاوه بر افزایش تنشهای اقلیمی و آبوهوایی، فقدان سیاستگذاری متناسب با شرایط، وضعیت منابع آب و اکوسیستمهای طبیعی ایران را وخیم کرده است. مشکلات آب افزایش یافته و علاوه بر کمبود آب شرب در روستاها و برخی از شهرهای کشور، غالب تالابها و دریاچهها و رودخانههای کشور به جای آب، بستر تولید گرد و غبار شدهاند. برداشت آب از سفرههای زیرزمینی البته همچنان ادامه دارد و تا مرز هشدار پیش رفته است. با این حال آن چیزی که جای نگرانی دارد این است که سیاستگذاران هنوز به وجود ابرچالش محیط زیست در ایران واقف نباشند. اینکه آنها ندانند شکل حکمرانی غلط و غیرمتناسب با شرایط اکولوژیک ایران چطور میتواند به قیمت نابودی اقتصاد، ساخت اجتماعی و در نهایت فروپاشی سرزمینی منجر شود. اما گهگاهی اظهارات برخی از مقامات این امید ولو اندک را در دل دلسوزان سرزمین ایجاد میکند که بالاخره درک ابتدایی از مشکل سرزمین به وجود آمده است. قطعاً یکی از دستاوردهای شرایط سخت این روزها، افزایش آگاهی ملی درباره ابرچالش محیط زیست است. با این حال مردم و سیاستمداران که پیش از تابستان امسال ابرچالش محیط زیست را جدی نمیگرفتند، اکنون درباره عواقب آن هشدار میدهند. به نظر میرسد روحانیون و سیاستمداران به این درک رسیدهاند که ذخایر زیرزمینی و منابع طبیعی کشور به خطر افتاده و در سخنرانیها و اظهارنظرهای خود به این ابرچالش اشاره میکنند. قاعده سیاستگذاری درست این است که در گام اول باید صورت مساله درست مطرح شود تا سیاستگذار به راهحل درست دست پیدا کند. به نظر میرسد جامعه ایران مساله را درست فهمیده اما درباره شیوه حل آن میان متخصصان، سیاستگذاران و جامعه واگرایی وجود دارد. سیداحمد علمالهدی در خطبههای نماز جمعه مشهد گفته: «برخی روستاهای اطراف مشهد به خاطر بیبرقی و خاموشی، آب ندارند در حالی که در مجاورت آنها، افرادی در ویلاها و باغتالارهای خود استخر پرآب میکنند. بسیجیان باید راه بیفتند، دستگاههای نظامی و انتظامی ویلاها و باغتالارها را کنترل کنند تا افرادی ذخایر زیرزمینی را برای استخر خود بالا نکشند.»اظهارات مشابهی از سوی سیاستمداران به کرات مطرح شده که بر این باور هستند، از منابع و ذخایر کشور میشود با «نظارت نظامی» حراست کرد. در این پرونده میخواهیم این رویکرد را نقد کنیم. چرا نظارت نظامی برای حراست از ذخایر زمینی کافی نیست؟