بیارزش مثل زباله
چرا مدیریت پسماند در ایران تبدیل به یک صنعت سودآور نمیشود؟
جواد حیدریان: مدیریت پسماند در بسیاری از کشورهای دنیا بهخصوص کشورهای توسعهیافته، یک فعالیت اقتصادی سودآور تلقی میشود. فعالیتی که بهرغم حواشی پیرامون آن در ایران سامانیافته نیست و در شهرهای شمالی اساساً به بحرانی در حوزه سلامت بدل شده است.
نبود زمین کافی در شمال ایران و بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و فقدان برنامهریزی و ضعف در جذب سرمایهگذار، حالا شهرهای کرانه خزر را به محیطی در اشغال آشغال بدل کرده است. وضعیت دیگر شهرهای ایران بهخصوص ابرشهرها بهتر از شهرهای شمالی نیست.
با این حال آمارها از بالا بودن حجم پسماند حکایت دارد و از سوی دیگر خلأ مدیریتی در این حوزه مشهود است و اقتصاد پرسود این بخش رنجور و ناکارآمد است. نقدهای بسیاری هم از ورود جریانهای مافیایی مرتبط با زباله و سوءاستفاده از کودکان کار حکایت دارد. روزانه بیش از 58 هزار تن و سالانه بیش از 21 میلیون تن زباله در شهرها و روستاهای ایران تولید میشود که ارزش تقریبی هر تن زباله 400 هزار تومان است و 75 درصد از آن دفن میشود. تنها پنج درصد از زبالهها در ایران بر اساس استانداردهای بهداشتی دفن میشود و این دفن غیراصولی سالانه 50 هزار میلیارد تومان به محیط زیست خسارت وارد میکند. برای هزار و 250 شهر و 33 هزار و 800 روستای کشور در مدیریت پسماند برنامهریزی شده است و برای این منظور کشور به 259 منطقه تقسیم شده است. برخی گزارشها نشان میدهد که خرید و فروش زباله تنها در تهران ماهانه 60 میلیارد تومان برای متولیان آن گردش مالی به همراه میآورد. بر این اساس گردش مالی بازار زباله ایران به سالانه شش هزار و 400 میلیارد تومان میرسد. وضعیت در جهان البته طور دیگری است.
ارزش افزوده بازیافت زباله درصد قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی برخی کشورهای صنعتی را تشکیل میدهد. روزانه بیش از 3 /5 میلیون تن زباله در جهان تولید میشود که بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی سرانه تولید جهانی زباله در هر روز برابر با 300 گرم است. این در حالی است که این رقم برای ایرانیها بیش از 710 گرم است. این آمار برای تهرانیها 790 گرم یعنی 5 /2 برابر متوسط جهانی است.
با این اوصاف وضعیت مدیریت پسماند در کشور ما مطلوب نیست و در شهرهای شمالی به دلیل موقعیت طبیعیای که دارند، تبدیل به بحرانهای خطرناکی در حوزه سلامت و افزایش میزان مرگومیر ناشی از گسترش سرطانهای متعدد شده است. اینکه چرا زباله در ایران بهرغم اقتصادی بودن آن چندان مورد اقبال نیست و سرمایهگذارها در شکلهای مختلف آن از سرمایهگذاری پرهیز میکنند و اینکه دولت و دیگر نهادهای مرتبط رغبت یا توان اجرایی و مالی کافی برای ساماندهی این وضعیت را ندارند، پرسشی است که در این شماره به ابعاد مختلف آن پرداختهایم.