غول بیابانی
رابطه بیابانزایی و ناآرامیهای اجتماعی چیست؟
جواد حیدریان: جامعهشناسان معتقدند میان بیابانزایی و ناآرامیهای اجتماعی رابطه وجود دارد. به این صورت که خشکسالی باعث آسیب دیدن زمینهای کشاورزی و از دست رفتن مشاغل کشاورزی و پرورش دام میشود. این موضوع پدیده مهاجرت از مناطق آسیبدیده و فقیر به شهرهای بزرگ و حاشیهنشینی مهاجرت را به دنبال دارد. مهاجران در شهرهای بزرگ هم زندگی خوبی ندارند و اغلب در تله فقر میافتند. مثالهای زیادی از رابطه بیابانزایی و تنشهای اجتماعی و سیاسی موجود است. خشکسالی در شرق سوریه تا سال ۲۰۱۱ باعث آسیب دیدن زمینهای کشاورزی و مرگومیر حدود ۸۵ درصد دام در این مناطق شد. حرکت بعدی این دومینو مهاجرت از این مناطق آسیبدیده و فقیر به شهرهای بزرگ سوریه و حاشیهنشینی در شهرهایی مانند حما، حمص و درعا بود که در نهایت باعث نارضایتی و شورش علیه بشار اسد شد. در دارفور سودان کاهش ۳۰درصدی باران و افزایش میانگین دمای هوا به میزان 5 /1درجه سانتیگراد باعث کاهش کشاورزی به میزان ۷۰ درصد شد. این عوامل به همراه فقدان مدیریت صحیح و بهینه منابع باعث تنش و درگیری بین قبیلههای مختلف بر سر استفاده از زمین برای چرای دام شد. پیدایش بوکوحرام و کشمکشها در نیجریه نیز ریشهای همسان با موارد ذکرشده دارد. کمبود غذا، سرپناه و مایحتاج ضروری از عوامل تنشزای غیرقابل چشمپوشی در پیدایش تروریسم و تنش بودهاند. کاهش سطح دریاچه چاد و تورکانا باعث مهاجرت و جابهجایی در نیجر و آفریقای مرکزی شده است. ۳۴ کشور از این ۳۷ کشور در معرض ریسک جنگ هستند. نبود مرزهای منابع آبی به علت بیابانزایی و استحصال زمین کل منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. کاهش سطح دریاچه چاد از ۲۵ هزار مترمربع در سال ۱۹۶۳ به ۱۳۰۰ مترمربع تا امروز ادامه دارد. ساخت سد و استفاده بیرویه از منابع آبی از دیگر عوامل خشکسالی در این منطقه است. با وجود تحت تاثیر بودن ۱۶۹ کشور از بیابانزایی کشورهای اندکی دارای سیاست ملی مبارزه با خشکسالی هستند. خوانش و فهم صحیح عوامل بیابانزایی و عواقب آن لازمه مقابله و چارهاندیشی برای این معضل جهانی است. با توجه به اینکه مشکلات محیط زیستی مرز جغرافیایی نمیشناسند، همکاری بین کشورهای منطقه از الزامات حل این معضل است. طوفانهای گردوغبار با منشأ کشورهای همسایه که یکی از عواقب خشکسالی به شمار میآیند مثال بارزی در این زمینه هستند.
گسترش بیابان به سمت مناطق غیربیابانی هشداری است که باید جدی گرفته شود. آنچه در ایران و تمامی کشورهای خاورمیانه در حال رخ دادن است، استمرار چشماندازهای بیابانی که در گذشته شاهد آن بودیم نیست، بلکه از دست رفتن منابع آبی از آبهای زیرزمینی تا آبهای سطحی، افزایش دمای هوا و درعینحال تغییر نیافتن روشهای توسعه طی دهههای گذشته است که توانسته اکوسیستمهای غیربیابانی را نیز ناکارآمد کند. اهمیت مقابله با بیابان البته فقط مختص ایران نیست. خاورمیانه گرم و خشک نیز تنها منطقه جهان نیست که خطر بیابان آن را تهدید میکند. در اغلب مناطق زمین به دلیل گرمایش جهانی، از دست رفتن منابع آبی، گسترش توسعه نامتوازن و غیرپایدار، تخریب جنگلها و... بیابان دارد مثل هیولایی همهچیز را میبلعد.