شناسه خبر : 47610 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

میدان نبرد ایران و روس

اهداف پوتین از سفر به آذربایجان چیست؟

 

محمدحسین باقی / نویسنده نشریه 

یکم) خبر چیست؟

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه روز یکشنبه ۱۸ آگوست (برابر با ۲۸ مردادماه) برای یک سفر دولتی دوروزه (۱۸ و ۱۹ آگوست برابر با ۲۸ و ۲۹ مردادماه) وارد باکو پایتخت آذربایجان شد. سفر او به این کشور قفقاز، شریک نزدیک مسکو و ترکیه و همچنین تامین‌کننده بزرگ انرژی برای کشورهای غربی، در شرایطی انجام می‌گیرد که اوکراین دست به یک حمله نظامی بی‌سابقه علیه روسیه زده است. «الهام علی‌اف»، رئیس‌جمهور آذربایجان و همسرش، «مهربان علیِوا» روز یکشنبه در خانه خود در باکو با پوتین دیدار کردند. کرملین اعلام کرد که پوتین با همتای آذربایجانی خود درباره روابط دوجانبه و مشکلات بین‌المللی و منطقه‌ای گفت‌وگو کرد. خبرگزاری روسی «ریانووستی» اعلام کرد که روز دوشنبه (۵ شهریورماه)، علی‌اف و پوتین اسناد مشترکی را امضا کردند. پوتین همچنین تاج گلی بر مزار حیدر علی‌اف، پدر رهبر کنونی که از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۳ رئیس‌جمهور بود، گذاشت.

اما بنابر اعلام کرملین، یکی از دستور کارهای طرفین مذاکره در مورد «حل‌وفصل مناقشه میان آذربایجان و ارمنستان» بود. آذربایجان در سپتامبر ۲۰۲۳ منطقه کوهستانی قره‌باغ را از دست جدایی‌طلبان ارمنی که به مدت سه دهه آن را در اختیار داشتند، بازپس گرفت. ارمنستان هم روسیه را به حمایت ناکافی در درگیری با آذربایجان بر سر قره‌باغ کوهستانی متهم کرد. از آن زمان، ارمنستان به دنبال تعمیق روابط خود با کشورهای غربی به‌ویژه ایالات‌متحده بوده که این امر باعث آزردگی مسکو (که این هر دو جمهوری شوروی سابق را حوزه نفوذ خود می‌داند) شده است. پوتین از مارس ۲۰۲۳ تحت حکم بازداشت دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) قرار دارد. در حالی ‌که تهدید به دستگیری سفرهای پوتین به خارج از کشور را محدود کرده است، اما آذربایجان یکی از امضاکنندگان معاهده اساسنامه «رم» که دیوان کیفری بین‌المللی را تاسیس کرد، نیست.

بااین‌حال، پوتین در سفر به باکو گفت که مسکو همچنان به نقش تاریخی خود در میانجیگری مذاکرات صلح میان آذربایجان و ارمنستان با وجود جنگ در اوکراین متعهد است. روسیه برای دهه‌ها میانجی سنتی بین این دو دشمن قفقازی بوده است. اما با آغاز جنگ اوکراین و عطف توجه مسکو به آن‌سو، قدرت‌های غربی نقش بزرگ‌تری در میانجیگری در تحولات باکو-ایروان ایفا کرده‌اند. کارزار باکو اگرچه به سه دهه حکومت جدایی‌طلب ارمنی در قره‌باغ کوهستانی پایان داد اما روابط میان ایروان و مسکو را نیز تیره کرد. روسیه از مداخله به نفع ایروان خودداری کرد و باعث شد آذربایجان منطقه مورد مناقشه را پس بگیرد. پوتین در جریان این سفر به الهام علی‌اف گفت: «اگر بتوانیم کاری انجام دهیم که آذربایجان و ارمنستان را به امضای توافقنامه صلح سوق دهد... بسیار خوشحال خواهیم شد که این کار را انجام دهیم.»

21

دوم) دلایل سفر پوتین به آذربایجان

الف) رجعت به گذشته: قفقاز میدان نبرد ایران و روسیه

 اگرچه ایران و روسیه در سال‌های اخیر روابط نزدیک‌تری برقرار کرده‌اند -به‌ویژه از زمان شروع جنگ روسیه علیه اوکراین که احتمال یک اتحاد نظامی بزرگ‌تر میان دو کشور را مطرح کرده است- اما اقدامات مسکو گاهی اوقات تنش‌های اساسی میان دو کشور را آشکار می‌کند. این مسئله با واکنش ایران به سفر پوتین به باکو و دیدار وی با الهام علی‌اف (که نگرانی تهران را در مورد منافع استراتژیک خود در قفقاز دوباره تشدید کرد) برجسته شد. این نگرانی‌ها با تغییر در پویایی قدرت منطقه‌ای پس از جنگ ۲۰۲۰ بین آذربایجان و ارمنستان تشدید شده است که دهه‌ها ثبات را برهم زد و نفوذ ایران را در منطقه با چالش‌هایی مواجه کرد. از نظر تاریخی، این منطقه با منافع ایران همسو نبوده است. در عوض، این منطقه میدان نبردی بوده که در آن منافع حیاتی و اساسی ایران و روسیه تلاقی می‌کند و به‌طور مستقیم بر امنیت و ثبات آنها تاثیر می‌گذارد. دکتر محمد بن صقر السلمی، رئیس موسسه بین‌المللی مطالعات ایران (RASANAH) معتقد است، هر دو کشور زمانی بر این منطقه حاکمیت داشتند و همین مسئله به تاریخ طولانی درگیری‌ها و اختلافات میان آنها منجر شد. این تداخل منافع احتمالاً تردید روسیه را برای تعمیق مشارکت خود با ایران، به‌ویژه در این منطقه توضیح می‌دهد، زیرا انجام این کار می‌تواند نفوذ تهران را به‌ عنوان یک رقیب منطقه‌ای تقویت کند. علاوه بر این، ترتیبات کلیدی روسیه در این منطقه از سوی ایران به‌ عنوان تهدیدی مهم برای منافع استراتژیکش تلقی می‌شود. سفر پوتین به آذربایجان، ایران را نگران کرد، زیرا نشان‌دهنده قصد روسیه برای احیای دیپلماسی خود و تقویت منافعش در یکی از حوزه‌های سنتی نفوذش (به‌جای قطع کامل روابط با غرب) بود. محور این دستور کار، فشار پوتین برای توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان بود که مرزها را بازتعریف کرده و به‌طور بالقوه قلمرو آذربایجان، رقیب تاریخی ایران، را گسترش می‌دهد. تهران این تحولات را به‌ عنوان یک همسویی استراتژیک به نفع روسیه، آذربایجان و ترکیه و به ضرر خود می‌بیند.

دکتر السلمی بر این باور است که ایران دریافته که دستور کار پوتین در قفقاز با منافع ترکیه و آذربایجان همسو است، به‌ویژه اینکه او از ایجاد کریدور زنگزور حمایت می‌کند. فشار روسیه برای تحقق این پروژه می‌تواند توازن قوا را به نفع آذربایجان (و علیه ایران) تغییر دهد، ارتباط زمینی ایران و ارمنستان را قطع کند و مانع از عبور کالاهای ایرانی از طریق ارمنستان شود. این کریدور همچنین می‌تواند مزایای مورد انتظار ایران از کریدور شمال-جنوب را کاهش دهد و نقش این کشور را در مسیرهای تجاری بین‌المللی پیشنهادی بین شرق و غرب تضعیف کند. علاوه بر این، ترکیه، رقیب منطقه‌ای ایران، با اتصال مستقیم این کریدور به آسیای مرکزی و ایجاد یک قوس ژئوپولیتیک و اقتصادی که ایران را از شمال محاصره می‌کند، نفوذ قابل‌توجهی به دست خواهد آورد.

وضعیت ممکن است بدتر شود، زیرا ارمنستان که از روابط رو‌به‌رشد پوتین با آذربایجان ناراضی است، نیروهای حافظ صلح روسیه را به بی‌عملی در جریان بازپس‌گیری سریع منطقه قره‌باغ کوهستانی از سوی آذربایجان در سال ۲۰۲۳ متهم کرده است. در نتیجه، ارمنستان مشارکت خود را در عملیات «سازمان پیمان امنیت جمعی» تحت رهبری روسیه به حالت تعلیق درآورد و شروع به همسویی بیشتر با غرب، ارسال کمک‌های بشردوستانه به اوکراین و پیوستن به دیوان کیفری بین‌المللی کرد که حکم بازداشت پوتین را صادر کرده است.

برای ایران، این تغییر نشانه‌ای از چند تحول است. نخست، غرب می‌تواند پایگاه استراتژیک جدیدی در نزدیکی ایران به دست آورد، که به‌طور بالقوه پای ناتو و ایالات‌متحده را به منطقه باز کرده و تهدیدات علیه امنیت ایران را تشدید می‌کند. دوم، حضور و نفوذ روسیه در حوزه استراتژیک ایران، با ارائه حمایت بی‌سابقه روسیه از آذربایجان می‌تواند افزایش یابد. در نهایت، قفقاز ممکن است به یک منطقه جنگ سرد تبدیل شود و جرقه اتحادها و درگیری‌های جدیدی را بزند که می‌تواند تاثیرات منفی بر ایران داشته باشد. این تحولات به‌ویژه برای ایران نگران‌کننده است زیرا احساسات ملی‌گرایانه ترکی-آذربایجانی را تقویت می‌کند و می‌تواند بر ایران و سایر مناطق قفقاز تحریکاتی قومیتی و تجزیه‌طلبانه را دامن بزند. با توجه به این پویایی‌ها، به نظر می‌رسد منطقه قفقاز آماده ورود به مرحله جدیدی از رقابت بین‌المللی و منطقه‌ای است، البته با دگرگونی‌های بالقوه‌ای که ممکن است لزوماً به نفع ایران نباشد.

ب) بازگرداندن ایروان به مدار نفوذ روسیه

 در تاریخ ۱۸ و ۱۹ آگوست (۲۸ و ۲۹ مردادماه) پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، برای اولین‌بار در تاریخ روابط آذربایجان و روسیه در یک سفر دولتی به آذربایجان سفر کرد. تفاسیر زیادی برای توضیح این موضوع ارائه شده و علت‌های زیادی هم برای این سفر ذکر شده است که چرا پوتین که از زمان شیوع کووید و به‌ویژه پس از شروع حمله روسیه به اوکراین سفر زیادی نداشته است، تصمیم گرفت با چنین شکوهی از باکو دیدن کند. «مراد مرادوف»، تحلیلگر اندیشکده «تاپ چوباشوف» بر این باور است که نحوه سازمان‌دهی این سفر نشان می‌دهد که: اول، این طرف روسی بود که سفر را آغاز کرد و دوم، با در نظر گرفتن نمایندگی هیاتی که به باکو سفر کرد، اهداف ملموسی را برای دستیابی به آن دنبال می‌کرد. باید تاکید کرد که در چند ماه اخیر، قفقاز جنوبی از نظر ژئوپولیتیک بسیار پرتلاطم بوده و روند مذاکرات میان آذربایجان و ارمنستان به نقطه انشعاب نزدیک می‌شود: ممکن است روابط به‌سوی یک پیشرفت قطعی سوق پیدا کند یا به ‌سوی تقابل بیشتر برود.

مرادوف می‌نویسد، «الچین امیربیف»، نماینده رئیس‌جمهور آذربایجان که نقشی اصلی در روند مذاکرات با ارمنستان ایفا می‌کند، از موسسه هادسون در واشنگتن بازدید و در آنجا اعلام کرد که اکنون موضوع مهم در دستور کار، آمادگی ارمنستان برای برگزاری یک «همه‌پرسی قانونی» برای حذف ادعاهای ارضی‌اش بر آذربایجان است؛ شرطی که باکو آن را «شرط لازم» برای «توافق صلح جامع» در نظر می‌گیرد، اما تاکنون ایروان آن را رد کرده است. بااین‌حال، زمزمه‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن است ارمنستان در آینده‌ای نزدیک این شرط را بپذیرد که البته می‌تواند تغییردهنده بازی برای روند صلح باشد.

این تحول ممکن است برای دولت روسیه یک «غافلگیری منفی» باشد. به چه معنا؟ از سال ۲۰۲۰، روسیه به روش‌های پیچیده سعی در ادامه خصومت میان باکو و ایروان به ‌منظور گسترش نفوذ خود بر منطقه داشته است. گزارش‌هایی وجود دارد دال بر اینکه امتناع سرسختانه «دولت» جدایی‌طلب خانکندی از مذاکره با باکو از سوی مسکو سازمان‌دهی شده بود زیرا مسکو امیدوار بود ارمنستان را به شرط عدم انجام عملیات از سوی آذربایجان به مدار خود بازگرداند. امتناع پاشینیان از انجام این کار به‌مثابه «دارویی نسبتاً تلخ» برای کرملین بود. همچنین این واقعیت را هم نشان داد که عملیات آذربایجان سریع و دقیق بود و هیچ تحریمی علیه باکو به دنبال نداشت. علاوه بر این، یک هفته پس از سفر امیربیف، طرفین توافق خود را در مورد «تفکیک» مسئله بازگشایی ارتباطات (از جمله جاده زنگزور) از امضای معاهده صلح اعلام کردند. این تغییر شانس دستیابی به توافق را افزایش داده است، اما برای مسکو به دلیل دیگری بسیار مهم است: طبق بیانیه سه‌جانبه مورخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۱ شهریور ۱۳۹۹) قرار بود سرویس امنیتی روسیه از این نوار زمینی (به‌محض بازگشایی آن) که سرزمین اصلی آذربایجان را به منطقه نخجوان متصل می‌کند محافظت کند.

مرادوف بر این باور است که اعتقاد بر این است که این شرط از سوی کرملین تحمیل شده است، در حالی ‌که باکو و ایروان چندان مشتاق تبعیت از آن به نظر نمی‌رسیدند. ازاین‌رو، اقدام اخیر را می‌توان در مسکو به‌ عنوان تلاشی قاطع برای کنار گذاشتن روسیه از چهارچوب صلح بلندمدت تفسیر کرد. به‌احتمال‌زیاد، پوتین در درجه اول نگران خطوط توافق احتمالی با ارمنستان بود و سعی می‌کرد اطمینان حاصل کند که نظر خود را خواهد گفت. در این نشست، پوتین به‌طور فعال مرام‌نامه روسیه را برای روند مذاکرات پیشنهاد می‌کرد، در حالی ‌که بیانیه وزارت خارجه روسیه ایروان را به «خرابکاری در گشایش ارتباطات منطقه‌ای» متهم کرد که نشان‌دهنده عصبانیت شدید مسکو نسبت به این «دست‌نشانده» منطقه‌ای بلندمدت خود است.

موضوع مهم دیگر مدنظر مسکو در رابطه با آذربایجان، همکاری اقتصادی و زیرساختی این دو کشور است. به‌تازگی، روسیه تلاش‌های خود را برای تکمیل بخش غربی کریدور شمال-جنوب که برای اتصال آن به ایران و هند در نظر گرفته شده، افزایش داده است که دسترسی بسیار بهتری به بازارهای آسیایی فراهم می‌کند. تنش‌زدایی قابل ‌توجه میان باکو-تهران و علاقه فزاینده آذربایجان به همکاری با کشورهای آسیایی، از جمله تمایل به پیوستن به بریکس، احتمالاً روسیه را به سمت فعال‌تر شدن بیشتر سوق داده است، به‌ویژه با توجه به اینکه مانع اصلی برای تکمیل این مسیر نبودِ راه‌آهن رشت-آستارا بین ایران و آذربایجان است که چند سالی است ساخت آن به تعویق افتاده است. علی‌اف در کنفرانس مطبوعاتی با پوتین اظهار داشت که باکو امسال ۱۲۰ میلیون دلار از بودجه دولتی را برای کارهایی که با هدف تکمیل نوسازی بخش راه‌آهن آذربایجان انجام می‌شود، اختصاص داد. در حالی ‌که روسیه و ایران آمادگی خود را برای امضای توافق‌نامه مشارکت جامع استراتژیک تکمیل می‌کنند -و در حالی ‌که به نظر می‌رسد تنش‌ها بین تهران و غرب در بالاترین حد خود قرار دارد- مسکو احساس می‌کند که اکنون زمان و شرایط برای تکمیل این ساخت‌وساز فراهم است.

روسیه و آذربایجان همچنین در حال مذاکره در مورد یک قرارداد سوآپ دوفاکتو هستند که ترانزیت گاز آذربایجان را از طریق روسیه به اوکراین و سپس به اروپا تسهیل می‌کند. این طرح به‌ عنوان فرصتی برای کی‌یف به‌منظور فرار از مبادلات مستقیم با مسکو پیشنهاد شد، آن هم پس از انقضای قرارداد فعلی در پایان سال ۲۰۲۴. این امر فعالانه در بروکسل تایید شد تا برخی از کشورهای اروپای مرکزی که بیشتر وابسته به روسیه هستند، دچار بحران انرژی نشوند. به‌طورکلی، در طرف روسیه امیدهای آشکاری وجود داشت که باکو را به مدار کرملین نزدیک‌تر کند و این کشور را به مشارکت بیشتر در پروژه‌های «مسکو‌محور» تشویق کند. آذربایجان تاکنون همواره ترجیح می‌داد «فاصله مودبانه» با مسکو را حفظ کند. روسیه می‌خواهد باکو به طرح‌های «فرار از تحریم» بپیوندد.

علت دیگر این سفر این است که روابط روسیه با ترکیه اخیراً در شیب نزولی قرار گرفته است. سفر پوتین به آنکارا که برای آن برنامه‌ریزی ‌شده بود به‌طور نامحدود به تعویق افتاد و شایعاتی مبنی بر اینکه دو کشور اصطکاک روزافزون بر سر طیفی از موضوعات دارند، بر سر زبان‌ها افتاد. وزارت امور خارجه روسیه حتی از دولت ترکیه به دلیل «مشارکت در سیاست‌های مخرب غرب در اوکراین» انتقاد کرده است. برخی کارشناسان تصور می‌کنند که پوتین ممکن است از علی‌اف که روابط خوبی با هر دو رهبر (پوتین-اردوغان) دارد، خواسته باشد تا به کاهش اختلافات میان طرفین کمک کند. علاوه بر این، آذربایجان اغلب به‌ عنوان یکی از معدود گزینه‌های خوب برای نقش میانجی بین مسکو-کی‌یف در نظر گرفته می‌شود. انگیزه دیگر سفر پوتین به آذربایجان ممکن است شامل بحث در مورد موضع باکو در بن‌بست خاورمیانه میان ایران و اسرائیل باشد. همچنین می‌توان به تمایل رهبر روسیه به دهن‌کجی به «ICC» اشاره کرد؛ اینکه به‌رغم رژیم تحریم و حکم بازداشت همچنان در بسیاری از نقاط جهان مورد استقبال است. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها