ذهن آگاه
چگونه معنویت به صنعتی پرسود تبدیل شد؟
هرچه دنیا شکل پیچیدهتر و مادیتری به خود میگیرد، مردم بیشتر در جستوجوی معنا و هدف زندگی سرگردان میشوند. علمگرایی و مادینگری افراطی آنها را از زندگی مدرن گریزان کرده و به سمت تجربیات معنوی سوق داده است. در واقع آنها به دنبال هدفی فراتر از داشتههای مادی و موفقیتهای شغلی هستند، مشتاقاند خود واقعیشان را کشف کنند و این تفکر که انسان تواناییهای ناشناخته و ابعاد کشفنشدهای دارد به زندگیشان معنا میدهد. ولی برخی معتقدند معنویت [غیردینی] هیچ مبنای سنتی ندارد و گریزی است از حس سرخوردگی انسان مدرن نسبت به نهادهایی که به باور او هیچ ارتباطی با نیازهای زندگی مدرن ندارد. به همین دلیل هم در دهههای اخیر باورهای معنوی بهشدت فراگیر شدهاند. هرجا سر بچرخانید به یک سخنرانی، ویدئوی آموزشی، کتاب خودیاری، کلاس و کارگاه خودشناسی معنوی برمیخورید که محتوای برخی از آنها بهشدت تحریفشده و اغراقآمیز است. شما حتی میتوانید به مراکز عکاسی خاصی بروید که پس از عکاسی از هالههای رنگی انرژیتان، تفسیر معنوی از آن در اختیارتان قرار دهند یا با هدف توازن و پاکسازی مراکز انرژی بدن یا همان چاکراها در کلاسهای مختلف شرکت کنید. به عبارت دیگر، باورهای معنوی قرار بود چهارچوبی باشد برای درک پرسشهای بزرگ زندگی؛ اینکه جایگاهمان در جهان هستی چیست و چگونه میتوان خود را به سطح بالاتری از ارزشها و تواناییهای انسانی رساند. ولی آنچه در حال حاضر شاهد آن هستیم صنعتی بزرگ با زیرمجموعه گستردهای از انواع فعالیتها و کسبوکارهاست که در کنار اهداف معنوی، اهداف مادی را نیز محقق کردهاند.
در صنعت معنویت باورها، مناسک معنوی و حتی خرافات به کسبوکاری پردرآمد تبدیل شده است. هر حرفهای را که با تمرکز بر قابلیتهای معنوی انسان، انرژی درونی و انرژی کائنات درآمدزایی کند، میتوان در زمره صنعت معنویت قرار داد. در این صنعت انواع کسبوکارها، سازمانها و تشکلها خدماتی ارائه میدهند که هدفشان برآورده کردن نیازهای غیرمادی و معنوی مشتریان است و مدیتیشن، یوگا، انرژیدرمانی و طالعبینی فقط نمونههایی از این فعالیتها به شمار میآید. علاوه بر خدمات، در صنعت معنویت محصولات گوناگونی نیز تولید میشود؛ از جمله انواع کتاب و رسانه، موسیقی، سنگهای شفابخش، روغن و اسانس و قطعات دکوری و هنری. در بخش دیگری از این صنعت شاهد رواج تورهای مسافرتی با اهداف معنوی، برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی و کارگاهها و همچنین ایجاد پلتفرمهای متنوع برای برقراری ارتباط میان همفکران بودهایم.
رشد صنعت معنویت تا حدی مدیون گسترش رسانههای اجتماعی هم میتواند باشد. مردم تحت تاثیر محتوای تولیدشده در این رسانهها دائم به دنبال بیداری معنوی، شفابخشی چاکراها، روشنگری، توسعه فردی، آگاهی جمعی، یافتن معنا در کار و حرفه و نقش انرژی در زندگیشان هستند. به لطف همین رسانهها، باورها و آیینهای معنوی بیش از هر زمان دیگری گسترش یافته است. بسیاری از مربیان و مروجان مناسک معنوی از همین تریبونها برای دستیابی به مخاطبان خود، تبلیغ و فروش محصولات و خدمات استفاده میکنند و همین رسانهها به شبکه ارتباطی تبدیل شدهاند که امکان آشنایی و تعامل میان افرادی با گرایشهای فکری مشابه در سراسر دنیا را فراهم کردهاند.
در منابع مختلف با توجه به اینکه کدام کسبوکارها در زیرمجموعه صنعت معنویت گنجانده شده است، تخمینهای متفاوتی از ارزش واقعی این صنعت ارائه شده است. برای مثال، بر اساس دادههای موجود در سایت Zipdo (مرجع دادهها و گزارشهای تحقیقی) ارزش جهانی صنعت معنویت در سال 2024 به دو هزارمیلیارد دلار رسیده است. بر اساس همین گزارش، پیشبینی میشود که ارزش کسبوکارهای یوگا تا سال 2026 به 6 /105 میلیارد دلار برسد و روشهای درمانی جایگزین مانند مدیتیشن، تمرین تنفسی و تای چی تا سال 2027 به 200 میلیارد دلار خواهد رسید. در گزارشی دیگر ارزش بازار معنویات چیزی حدود پنج هزارمیلیارد دلار ارزیابی شده است که بخش کریستالدرمانی آن بهتنهایی تا سال 2027 شاهد رشد 8 /5درصدی خواهد بود. در سال 2019 ارزش بازار عکاسی هاله را هم رقمی معادل 882 میلیون دلار ارزیابی کردند. مرکز پژوهشی شفافیت بازار (.TMR inc) در گزارش سال 2022 خود ارزش محصولات و اجناس مربوط به حوزه معنویات را 6 /3 میلیارد دلار برآورد کرد.
حالا چرا باید در مورد این صنعت و بخشهای مختلف آن صحبت کرد؟ موضوع اینجاست که در طول زمان یک تجربه عمیقاً شخصی و مقدس به کالایی برای فروش و کسب درآمد تبدیل شده است. این نگاه کاسبکارانه به تجربیات معنوی زمینهساز انواع سوءاستفاده و کلاهبرداری شده است، بهخصوص در وضعیتی که هیچ نوع سازوکار قانونی برای آن در هیچ کشوری تعریف نشده است. البته نمیتوان انکار کرد که جدای سوءاستفاده افراد فرصتطلب و کلاهبردار که در همه حوزهها همیشه فعال بودهاند، مردم همیشه تمایل زیادی به باورهای معنوی و فراطبیعی داشتهاند و دلیل رشد این صنعت هم دقیقاً همین استقبال گسترده مردم بوده است و این لزوماً به معنی رد همه این باورها نیست. ولی مشکل اینجاست که این نوع اشتیاق معمولاً قدرت تحلیل و درک منطقی افراد را مختل میکند و این همان نقطهای است که میتواند آنها را در تله باورهای معنویشان گرفتار کند.
زیست سالم و باورهای معنوی
صنعت زیست سالم (Wellness Industry) بخش گستردهای از خدمات و محصولاتی را شامل میشود که هدف آنها ایجاد تجربهای از زندگی سالم است که نهتنها با سلامت جسمی، ذهنی و عاطفی، بلکه با بهبود روابط اجتماعی و حالوهوای معنوی افراد همراه باشد. در زیرمجموعه این صنعت میتوان گردشگری زیست سالم، خودمراقبتی زیبایی، سلامتی و ذهنی و همچنین تغذیه، پیشگیری از بیماریها، درمانهای جایگزین و فعالیتهای فیزیکی مانند یوگا را نیز قرار داد.تفکر زیست سالم در نگاه نخست با مفهوم درمانهای جایگزین گره خورده است. همه ما زیاد با این جمله برخورد داشتهایم که «پزشکان چیزی نمیدانند» یا «داروها هیچ فایدهای ندارد»، و همین کافی است تا انبوهی از مردم جایگزین کردن روشهای متعارف درمان با روشهای نو، آزمایشنشده و مبتنی بر باورهای معنوی را در اولویت روشهای درمانیشان قرار دهند تا به تصور خودشان هم سلامت جسمیشان تضمین شود و هم از روح و ذهنشان مراقبت شود. این صنعت در کنار بعضی فواید آن، به صنعتی تبدیل شده است که درآمد آن مدیون گشادهدستی افرادی بدبین است که نسبت به روشهای درمانی علمی و متعارف ناامید شدهاند و به روشهای سنتی و معنوی امید بستهاند. گوئینت پالترو، هنرپیشه سرشناس هالیوود، در سایت خود برای درمان عوارض بلندمدت کرونا فهرستی از محصولات پیشنهاد داده است که در میان آنها گردنبندی هشت هزار و ششصددلاری نیز به چشم میخورد. همین، نمونه کوچکی است از آنچه در صنعت زیست سالم در حال رخ دادن است.
علاوه بر آن در میان برخی از طرفداران باورهای معنوی، این توهم وجود داردکه همه بیماریها منشأ ذهنی و روحی دارند و تنها راه درمان آنها شفادهی معنوی و انرژیدرمانی است. طب سوزنی، انرژیدرمانی ریکی، رایحهدرمانی، درمانهای گیاهی و همیوپاتی نمونههایی از درمانهای مبتنی بر باورهای معنوی هستند. کار به جایی رسیده است که حتی کریستالها هم جای خود را در درمانهای جایگزین باز کردهاند و مردم برای شفای جسمی، عاطفی و معنوی از آنها استفاده میکنند. این روش درمانی بر این باور استوار است که کریستالها قدرت شفابخشی دارند و میتوانند بر ارتعاش، بار الکتریکی و عملکرد بدن اثرگذار باشند.
یکی دیگر از معضلات مشاهدهشده در این مکتب فکری رواج تئوریهای توطئه در میان طرفداران آن است. بازار این نوع تئوریها در دوران پاندمی کرونا بسیار داغ بود، گروهی از مردم بر این باور بودند که دولتها در ایجاد این بیماری نقش دارند و گروه دیگر واکسیناسیون را حربهای برای افزایش سود شرکتهای دارویی میدانستند. به همین دلیل هم دنبالکنندههای پیجهای اینستاگرامی که علیه واکسیناسیون تبلیغ میکردند، در طول یک سال حدود هشت میلیون نفر افزایش پیدا کرد. در مقالهای در گاردین به این موضوع پرداخته میشود که طرفداران مکتب زیست سالم یعنی همان افرادی که معنویات را بالاتر از علم میدانند، با احتمال بیشتری تحت تاثیر اطلاعات منفی و تئوریهای توطئه قرار میگیرند. در واقع این تئوریها و اطلاعات نادرست فقط در صورتی در ذهن مردم جا میگیرد که در قالب یک ایدئولوژی خاص به آنها عرضه شود. ازاینرو کسانی که از مکتب فکری خاصی پیروی میکنند، بیشتر در معرض تبلیغات تئوریسینهای توطئه قرار میگیرند.
موسسه جهانی زیست سالم (GWI) تنها منبع معتبر مربوط به دادهها و گزارشهای این حوزه است. در آخرین گزارش این موسسه که در ماه نوامبر سال 2023 منتشر شد، ارزش جهانی کسبوکارهای زیست سالم در سال 2019 رقمی معادل 9 /4 هزارمیلیارد دلار برآورد شده بود که با شروع پاندمی کرونا به دلیل محدودیتهای ایجادشده درآمدشان کاهش یافت، ولی در سال 2022 ارزش آنها به 6 /5 تریلیون دلار رسید.
صنعت ذهنآگاهی
مدیتیشن یا همان ذهنآگاهی تمرینی است برای تمرکز بر لحظه حال، مشاهده و قبول زمان حال بدون هیچ قضاوتی. در این نوع از آگاهی، ذهن میآموزد که به جای زندگی در گذشته یا نگرانی از آینده، به محرکهای حسی حال حاضر مانند تنفس، احساسات و شرایط بدن تمرکز کند و به چیزی به جز تجربه در زمان حال فکر نکند. طرفداران مدیتیشن بر این باورند که این مهارت میتواند استرس را کنترل کرده و مانع از ایجاد افکار منفی شود. در کلاسهای آموزش «ذهنآگاهی برای کاهش استرس» این مهارت با خوردن یک کشمش با طمأنینه و تامل فراوان تمرین میشود، زیرا این باور وجود دارد که تمرکز بر آنچه اکنون در حال رخ دادن است، موجب توانمندی ذهن در کنترل افکار میشود و این توانمندی ضامن بقای بشر در زندگی مدرن است.
مدیتیشن را نوعی حرکت انقلابی نیز میدانند که توان انسان در رویارویی با تنشها و چالشهای زندگی مدرن را افزایش میدهد. در سال 2014 مجله تایم یک زن جوان بلوند را بر روی جلد مجله خود قرار داد و زیر آن نوشت: انقلاب ذهنآگاه. رونالد پرسر، نویسنده و استاد مدیریت دانشگاه سان فرانسیسکو، در مقالهای در روزنامه گاردین به انتقاد از انقلابی بودن این پدیده میپردازد و استدلال میکند، وقتی در جامعهای مملو از بیعدالتی، مهارتی برای بقا ترویج شود، آن مهارت را نمیتوان پدیدهای انقلابی نامید. این فقط تکنیکی برای کمک به مردم است تا شرایط را تحمل کنند، نه آن را تغییر دهند. در واقع به جای تشویق به اقدامات رادیکال، ذهنآگاهی این باور را گسترش میدهد که علت رنجمان را باید در درون خود جستوجو کنیم، نه در چهارچوبهای سیاسی و اقتصادی که نحوه زندگیمان را تشکیل دادهاند. رونالد پرسر با تاکید بر ابعاد مثبت ذهنآگاهی و مدیتیشن مانند کاهش استرس و افزایش آرامش، آن را بیشتر ابزاری برای نظم فردی میداند که به فرد کمک میکند خود را با مشکلات محیط سازگار کند، نه آنها را تغییر دهد. او این پرسش را مطرح میکند که چگونه با تمرکز بر لحظه حال میتواند کل جهان را دگرگون کرد.
در حال حاضر ارزش کل صنعت ذهنآگاهی در سال 2022 رقمی در حدود چهار میلیارد دلار برآورد شده است و پیشبینی میشود در سال 2027 به هفت میلیارد دلار نیز برسد. ارزش کسبوکارهای مبتنی بر باورهای معنوی فقط در آمریکا معادل یک میلیارد دلار است. این در حالی است که به گزارش مرکز تحقیقات بازار شناختی (Cognitive Market Research) ارزش بازار جهانی اپلیکیشنهای ذهنآگاهی که بر روی موبایلها و کامپیوترها نصب میشود، تا پایان سال 2024 به رقمی معادل 2 /536 میلیون دلار خواهد رسید و تا سال 2031 شاهد رشد 31درصدی خواهد بود.
کسبوکار مبتنی بر باورهای معنوی یک صنعت پرسود است که در سالهای اخیر رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. این رشد مدیون افزایش تقاضا برای روشهای درمانی جایگزین، ظهور صنعت زیست سالم و نقش رسانههای اجتماعی است. با این حال، انتقادهایی نیز به این نوع کسبوکارها وارد است که مهمترین آنها امکان سوءاستفاده از افراد آسیبپذیر، فقدان قوانین مربوط به این حوزه و احتمال کلاهبرداری و شیادی است. تنها راه امن برای طی مسیر معنوی زندگی این است که همیشه یک شکاک افراطی باقی بمانید. یک فرد شکاک میتواند صاحبان خرد را از کاسبان بازار معنویت تشخیص دهد. شک و بدبینی شما را در مسیری قرار میدهد که نهتنها با کمک تجربیات معنویتان رشد میکنید، بلکه از ذهن آگاهتان نیز برای مصون ماندن از تلههای شیادان بهره میبرید.