خون در خیابان
چگونه چارلی گاسپارینو به روزنامهنگاری سرشناس تبدیل شد؟
همه ما او را در نقش میزبان میزگردهای برنامه تجاری فاکس دیدهایم. گزارشگر مسلط سهام و کسبوکار در Cashin’ In است. چارلز گاسپارینو روزنامهنگار، وبلاگنویس و مجری رادیویی و تلویزیونی آمریکایی، از بزرگان روزنامهنگاری اقتصادی است. او در 28 ژانویه 1962 در برانکس، نیویورک، به دنیا آمد. مدرک لیسانس هنر را از دانشگاه پیس و کارشناسی ارشد روزنامهنگاری را از دانشگاه میسوری گرفت. در کالج با ویرجینیا جولیانو آشنا شد و چند سال پس از تحصیلاتشان حاصل این آشنایی به ازدواج انجامید. چارلی و ویرجینیا در حال حاضر در نیویورک ساکن هستند. آنها ترجیح دادند زندگی شخصیشان را خصوصی نگه دارند، بنابراین اطلاعات زیادی در مورد زندگیشان یا اینکه چند فرزند دارند در دسترس نیست. گاسپارینو همچنین نویسنده کتاب پرفروش نیویورکتایمز «فروش: چگونه سه دهه طمع والاستریت و سوء مدیریت دولت سیستم مالی جهانی را نابود کرد» است.
مسیر شغلی
اولین تجربه روزنامهنگاری چارلی گاسپارینو، گزارشگری برای والاستریت ژورنال بود. او موضوعات مختلف مالی از جمله صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و مسائل نظارتی را پوشش میداد. گزارشها و تحقیقات او موجب شد برنده جایزه باشگاه مطبوعات نیویورک برای پوشش رسواییهای تحقیقاتی والاستریت شود. کار او در روزنامهها و مجلات به او کمک کرد بینشی قدرتمند در روزنامهنگاری تجاری پیدا کند و در نهایت به نقشهای بعدی او در نیوزویک و سیانبیسی منجر شد. چارلی که از استعدادش در روزنامهنگاری آگاه بود، تصمیم گرفت به نیوزویک برود؛ جایی که او از حوزه سیاست، والاستریت و شرکتهای آمریکایی خبر و تحلیلهایی جنجالی تهیه میکرد و به گوش مردم میرساند. با توجه به استعداد فوقالعادهاش در ارائه اخبار در میان گزارشهای سرنوشتساز گاهی اوقات پایش به حاشیهها نیز کشیده میشد تا اخباری را مانند بسته حقوقی بحثبرانگیز ریچارد گراسو، رئیس سابق بورس اوراق بهادار نیویورک، نامزدی جنجالی برنارد کریک، کمیسر سابق پلیس نیویورک که موجب کنارهگیری او شد منتشر کند. چارلی سپس به شبکه تجاری سیانبیسی رفت و در آنجا گزارشهایی تاثیرگذار و گسترده از والاستریت تهیه کرد. در طول بحران مالی 2009-2008، گاسپارینو نقش مهمی در پوشش خبری سیانبیسی ایفا کرد و روایتهایی را نقل کرد که موجب بالارفتن اعتبار سیانبیسی شد. در این داستانها او روشن کرد که دولت ایالاتمتحده قصد دارد شرکت بیمه AIG را نجات دهد، و همچنین اخبار مربوط به کمک مالی گستردهتر دولت ایالاتمتحده به سیستمهای مالی خصوصی را گزارش کرد. گاسپارینو به جنگجو و چالشی بودن روی آنتن شناخته شده بود؛ فایننشالتایمز نیز مهر تاییدی بر این صفت چارلی زد و او را «خبرنگار جنگجو» خواند. فایننشالتایمز گاسپارینو را یک کارشناس سرسخت توصیف کرد و نوشت؛ والاستریت نمیتواند او و کمکهایش را نادیده بگیرد، و از نمونههای مبارز بودن او به برخوردهای مکرر با همکارانش از جمله دنیس کانیل، خبرنگار سیانبیسی و ستاره دوچرخهسواری لنس آرمسترانگ یاد کرد. با وجود تهاجمی بودن، گزارشهای او اغلب تاثیر چشمگیری بر بازارها میگذارد. فایننشالتایمز به نقل از لوکاس ون پراگ، سخنگوی وقت گلدمن ساکس، میگوید: «مردم بیشتر برنامههای اقتصادی و سیاسی سیانبیسی را با صدای خاموش نگاه میکنند، اما نوبت به برنامه چارلی که میرسد، صدای تلویزیون را بلند میکنند. چارلی با گرایشهایش قیمت سهام را تغییر میدهد.» همکار چندین و چندساله گاسپارینو در سیانبیسی، لارنس کودلو، درباره او میگوید: «او روایتهای بزرگی را تعریف کرد. من برای چارلی ارزش زیادی قائل هستم. راستش را بگویم به خاطر داشتن منابع عالی، او ما را در رقابت از قبل برده است.»
به سوی فاکسنیوز
در فوریه 2010، گاسپارینو سیانبیسی را به سمت شبکه تجاری نوپای فاکس ترک کرد. علاوه بر نوشتن کتاب، گاسپارینو در فاکس بیزینس و کانال فاکسنیوز با گزارشهای خبری و تفسیر اتفاقات مهم هر روز ظاهر میشد، همچنین به طور منظم در نیویورکپست و فوربس و به صورت آنلاین برای The Daily Beast، هافینگتونپست و فاکسبیزینس همکاری میکرد. البته این همکاری تا به امروز ادامه دارد. در فاکس، گاسپارینو با داستانهایی در مورد برنامههای دولت ایالاتمتحده برای فروش سهام خود در سیتیگروپ و فشار دولت برای کوچک کردن بانکها، و بسیار موارد دیگر، مهمان خانهها شد. چارلی با ورود به فاکسنیوز هم کماکان روحیه جنگجویانه خود را حفظ کرد. وقتی خبرنگاری درباره این روحیه از او میپرسد، میگوید: من به طرز قابلتوجهی نسبت به شبکه قبلی که در آن بودم جنگندهتر هستم، اما کار اصلی من این است هر روز بیابم و اخباری را که میتواند سرنوشت مردم را چه در جهت رشد و چه در سقوطشان تغییر دهد، بهگونهای روایت کنم که توجه آنها را جلب کند. همکاران سابقش درباره او نظرات مختلفی دارند؛ ماریا بارتیرومو او را خبرنگار درجه یک توصیف میکند. آرین برنت نیز اعلام کرده دوست دارد با او کار مشترک داشته باشد. جیم کرامر هم میگوید، شخصاً چارلی را دوست دارم، اما همیشه اتهاماتی علیه افراد موفق و محبوب وجود دارد. گاسپارینو در پاسخ به اتهاماتی مبنی بر اینکه او یک شومن است، گفته است: «شما باید هنگام ارائه و انتقال اخبار سرگرمکننده باشید، زیرا عموم مردم اخبار را برنامهای کسلکننده میدانند. باید بهگونهای گزارشهای خود را عرضه کنید که مردم تشنه اخبار باشند و انتظار برنامه شما را بکشند.» در سال 2010، مارکت واچ، گاسپارینو را یکی از «دوازده گوینده خلاق که اخبار را به شیوهای نوین گزارش میدهند» خواند. در همان سال Daily Beast او را در رده یکی از 15 مفسر برتر اقتصادی و تجاری قرار داد. گاسپارینو همچنین اخبار فوری را در توئیتر بهروزرسانی میکند و چندین سال است که به طور منظم جمعهشبها به عنوان مجری برنامه «نمایش جان بتچلور» روی صحنه میرود. در جولای 2024، گاسپارینو به دلیل نوشتن سرمقالهای با اشاره به معاون رئیسجمهور احتمالی، کاملا هریس مورد انتقاد گسترده قرار گرفت. اظهارات او «یک توهین واقعی نژادی» به شمار میآمد، زیرا به هریس که چندین منصب برجسته را بر عهده داشته است، فقط به دلیل نژاد و جنسیتش انتقادهایی نابجا وارد کرده بود که البته این سرمقاله از محبوبیتش در میان طرفداران هریس کاست.
ادعای نامزدی پولیتزر
در گزیدههای بیوگرافی گاسپارینو در وبسایتها و اظهارات شخصی او گاهی اوقات ادعا میشود که او نامزد جایزه پولیتزر است. گاسپارینو به خاطر این ادعای بیپایه و اساس همیشه مورد انتقاد بوده است. درست است که گاسپارینو به هیات داوران جایزه پولیتزر پیشنهاد شده بود، اما این موضوع هرگز برای یک روزنامهنگار امتیاز محسوب نمیشود. اما زمانی که میگویند نویسندهای نامزد پولیتزر است، اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که هیات داوران او را به عنوان فینالیست به این مراسم دعوت کردهاند و او ویژگی برجستهتری نسبت به رقبایش دارد، که البته افتخاری برای برنده این جایزه معتبر است، اما حتی یک بار هم گاسپارینو به آن دست نیافته است. فاکس بیزینس بیوگرافی او را بهروز کرد تا به طور دقیقتر بگوید که کارهای او برای نامزدی «در جایزه پولیتزر فرستاده شده است»، اما واقعیت این است که او هرگز نامزد این جایزه نبوده است.
کتابهای مهم
چارلی گاسپارینو علاوه بر اینکه یک خبرنگار و روزنامهنگار درجه یک است نویسنده کتابهای پرفروشی مثل «خریداری و پرداختشده: رابطه پنهان میان والاستریت و واشنگتن» (2012) و «دایره» است. دیگر کتابهای او «دوستان: سرکوب گسترده فدرال در تجارت داخلی- و چرا بازارها همیشه در برابر پسر کوچک کار میکنند» (2013) و «فروش: چگونه سه دهه طمع والاستریت و سوء مدیریت دولت سیستم مالی جهانی را نابود کرد» (2009) هستند.
کتاب مهم گاسپارینو که عنوان پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز را از آن خود کرد «فروختگی» است؛ «کتاب در مورد جدیدترین دوران پرتلاطم و پراضطراب در تاریخ اجتماعی و اقتصادی ملی ماست. گاسپارینو در کتاب فروختگی نشان میدهد که چگونه آشفتگی مداوم در بازارهای مالی بخشی از یک داستان بسیار بزرگتر است که مستلزم آن است که برخی از معتبرترین موسسههای مالی ما مسئولیت خود را، نهفقط به سهامدارانشان، بلکه به میلیونها سرمایهگذار خارجی واگذار میکنند و فقط به فکر فروش هستند». گاسپارینو در این کتاب ردپای انفجار کسبوکار خدمات مالی را در ریشههای آن در اواخر دهه 1970 جستوجو میکند؛ زمانی که والاستریت الگوی کسبوکار جدیدی را پذیرفت که لازمهاش پذیرش ریسکهای عظیم بود. او نشان میدهد که چگونه یک کسبوکار مخاطرهآمیز که شامل تجارت اوراق قرضه پرخطر مملو از وامهای مسکن است، میلیاردها دلار سود به صنعت مالی سرریز کرد، اما بذر نابودی نهایی آن را کاشت. گاسپارینو مخاطبان را از سه دهه رابطه عاشقانه والاستریت با ریسک میگذراند و خطاهای وال استریت را آشکار میکند- از بوروکراتهای دولتی که سیاستهای مسکن را طراحی کردند که مالکیت خانه را تشویق میکرد، تا شرکتهای والاستریت که وامگذاری و سرمایهگذاری در بدهیهای پرخطر داشتند، تا فروشندگان وام مسکن که به مردم وام دادند بدون اینکه امکانات مالی برای بازپرداخت آنها داشته باشند، و این توهم را در آنها ایجاد کردند که میتوانند با دستمزدهای کارمندی به صاحبخانههایی تبدیل شوند که میتوانند عمارت بخرند. آشفتگی مداوم در بازارهای مالی و اقتصاد جهانی زمانی آغاز شد که برخی از معتبرترین موسسههای مالی ما، دولت ما، و حتی شهروندان عادی مسئولیتهای جمعی خود را کنار گذاشتند و دچار رویاپردازی شدند. گاسپارینو نقل میکند که چگونه بخل، تکبر و حماقت محض سلطه والاستریت را از بین برد و امنیت مالی میلیونها آمریکایی طبقه متوسط را بهشدت تضعیف کرد. کتاب «خون در خیابان» او نیز سروصداهای زیادی به پا کرد و در فهرست پرفروشترین کتاب بیزینسویک جای گرفت و یکی از بهترین کتابهای تجاری در سال 2005 معرفی شد. یکی از معروفترین کتابهایش «پادشاه» است. این کتاب درباره بورس نیویورک است که در نوامبر 2007 انتشارات هارپر کالینز منتشر کرد. نقدهای مثبتی روی کتاب نوشته شد و مجله Library آن را یکی از بهترین کتابهای تجاری در سال 2007 خواند. در کتاب «دایره دوستان»، چارلز گاسپارینو، روزنامهنگار برنده جایزه و یکی از آگاهترین ناظران والاستریت، بازرسان و دادستانهای دولتی را در حالی به تصویر میکشد که یکی از پرچالشترین و گستردهترین سری پروندههای تجارت داخلی در تاریخ آمریکا را دنبال میکنند. «دایره دوستان»، که بر اساس گزارشهای گسترده، روزنامهنگاری تحقیقی را دوباره وارد چرخه روزنامهنگاری کرد، سرکوب گسترده فدرال را روایت میکند که پیش از این برخی از بزرگترین غولهای والاستریت، از جمله راج راجاراتنام، موسس گروه گالئون، و راجات گوپتا را پشت میلههای زندان انداخته است. گاسپارینو پشت سر تیترها قرار میگیرد تا نشان دهد که دولت چگونه از هر ابزاری که در اختیار دارد -و با تحمیل هزینههای بسیار برای مالیاتدهندگان- استفاده میکند تا ظاهراً دنیای سرمایهگذاری را برای آمریکاییهای معمولی ایمنتر کند. گاسپارینو میپرسد، چرا مقامات فدرال اینقدر مشتاق هستند که مالیات را تحت پیگرد قانونی قرار دهند: آسیب واقعی به افراد چقدر است؟ آیا سرمایهگذاران متوسط واقعاً به مالیات اهمیت میدهند؟ او به بررسی این موضوع میپردازد که چرا این روزها که دولت ایالاتمتحده نتوانسته است حتی یک پرونده علیه مقصرانی که باعث بحران مالی سال 2008 شدهاند، تشکیل دهد، مبادلات داخلی داغ شده است. «دایره دوستان» دفاعیهای از تجارت داخلی نیست، اما گزارشی از سیاست مبارزه با جرم و جنایت والاستریت ارائه میدهد و جاهطلبیهای پشت صحنه را فاش میکند. دایره دوستان، اثری جذاب از روایتهای غیرداستانی، جذاب و انفجاری مانند فیلمهای هیجانی تخیلی است، زنگ خطری برای عموم سرمایهگذاران است. آخرین کتاب گاسپارینو «بیدار شو و بشکن» که در سال 2024 منتشر شد درباره این است که چگونه یک دسته از افراد ثروتمند که شرکتهای آمریکایی را اداره میکنند به ابزار رادیکالهای چپ تبدیل شدند؟ تقریباً هر شرکت بزرگی در آمریکا که از سوی فعالان چپ مرعوب شده است، سیاست بیداری را پذیرفته است. این کسبوکارها میتوانستند با استفاده از فضای مجازی بدون نگرانی هر روز تعداد زیادی مشتری را به خود جذب کنند. سپس جنبش ضدبیداری علیه فضای مجازی آمد. همانطور که واکنشهای شدید و فاجعهبار در شرکتهایی مانند Anheuser-Busch، دیزنی و تارگت و دیگر شرکتها نشان میدهد، شرکتهایی که به خواستههای فعالان عدالت اجتماعی چپگرا تسلیم میشوند، بیتردید مجازات میشوند. مشتریان در حال مبارزه هستند و پول خود را به جای دیگری میبرند. چارلز گاسپارینو، به عنوان نویسنده پرفروش نیویورکتایمز و روزنامهنگار مالی کهنهکار، در کتاب «بیدار شو و بشکن»، بر اساس مصاحبههای داخلی متعدد و گزارشهای انحصاری، خوانندگان را به سوی رادیکالیزه شدن شرکتهای بزرگ آمریکا دعوت میکند. داستان ضربهزنندهتر از چیزی است که میتوانید تصور کنید. گاسپارینو خوانندگان را با بیدارترین رهبران شرکتهای آمریکایی آشنا میکند و منشأ ESG و «سرمایهگذاری سهامداران» را ردیابی میکند.
او خوانندگان را به سفری بیسابقه در درون شرکتهای آمریکایی میبرد و به شرکتهای فورچون 500 که به دلیل تسلیم شدن به خواستههای غیرمسئولانه فعالان عدالت اجتماعی و منافع جناح چپ آسیب دیدهاند، نور میافکند. گاسپارینو که یک گزارشگر مالی معتبر است که بیش از 30 سال امور مالی را پوشش داده است، منابع متنوع و وسیعی در دست دارد و پژوهشهایی بیشمار در مورد حرص و آز والاستریت، غرور شرکتی و بیشازحد دولت در شرکتها انجام داده است. این داستان انفجاری، ناگفتهها را برملا میکند و نقش عمیق بازیگران، نهادها و نیروهای اصلی بازارها را نشان میدهد و میگوید به خاطر ثبات جهانی، باید فوراً مشتهای گرهکرده فعالان رادیکال را از اهرمهای اقتصاد جدا کنیم.