معمای گیجکننده
برداشت اشتباه شرکتها از تورم
در یک سال و نیم گذشته تورم در جهان ثروتمند بهشدت کاهش یافت. برخی بانکداران مرکزی کاهش نرخهای بهره را آغاز کردهاند، اما هنوز آماده نیستند که موفقیتشان را جشن بگیرند. در برخی کشورها نرخ تورم هسته (یعنی بدون لحاظ کردن قیمتهای پرتلاطم غذا و انرژی) همچنان به میزان آزاردهندهای بالاست. این نرخ در آمریکا به 2 /3 و در منطقه یورو به 9 /2 درصد میرسد. این در حالی است که اقتصادهای زیربنایی نشانههایی از کندی رشد دارند و بازارهای مالی روزبهروز آشفتهتر میشوند. وظیفه دشوار بازگرداندن روند رشد قیمتها به سطوح طبیعیتر هنوز به پایان نرسیده است و کیلومتر آخر از همه دشوارتر مینماید. سیاستگذاران در سالهای اخیر نگران آن بودند که انتظارات تورمی افسارگسیخته شوند. اینکه طولانی شدن دوران تورم بالا باعث شود هم خانوارها و هم بنگاهها انتظار افزایش بیشتر قیمتها را در آینده داشته باشند. این چشمانداز بهویژه از آن جهت نگرانکننده است که چنین باورهایی میتوانند خودتکمیلکننده باشند و کارگران برای دستمزد بالاتر چانهزنی کنند، با این هدف که افزایش قیمتها جبران شود. اقتصاددانان اغلب بر این موضوع تمرکز میکردند که انتظارات چگونه در میان خانوارها پایدار میشوند، اما پژوهشهای اخیر بررسی میکنند که چگونه بنگاهها به افزایش قیمتها واکنش نشان میدهند. بررسی این امر نهتنها یافتههای غافلگیرکنندهای به دست میدهد، بلکه به ما بینش تازهای میدهد که بفهمیم چرا کیلومتر آخر مسیر اینقدر دشوار است. قطعاً شرکتها بهخوبی میدانند که تورم به کجا میرود. به هر حال آنها مرتب دادههای مربوط به قیمت نهادهها را دریافت میکنند و میدانند مشتریان تا چه اندازه حاضرند برای کالاها و خدماتشان پول بپردازند. بنگاهها برای درک این موضوع انگیزه قویتری دارند. اگر شرکتی راهبردهای قیمتگذاری رقبا در ماهها و سالهای آینده را نشناسد با احتمال زیاد متضرر خواهد شد. با وجود این به نظر میرسد که منابع بهروزرسانینشده اطلاعاتی بهراحتی مدیران شرکتها را گمراه میکنند. آنها بهویژه تحت تاثیر دادههای قدیمی و گذشتهنگر نهادهای آمار ملی قرار میگیرند. مقاله جدید ایان یوتزف (Yotzov) از بانک انگلستان و نویسندگان همکارش بررسی میکند که بنگاهها در سالهای 2024-2022 چگونه در برابر تورم واکنش نشان دادند. پژوهشگران برای این کار از دادههای «پنل تصمیمگیرنده» استفاده کردند که برنامه نظرسنجی از مدیران شرکتهای بریتانیایی است و بانک انگلستان از سال 2016 به بعد هر ماه آن را به اجرا میگذارد. پاسخدهندگان دو هفته وقت دارند تا نظراتشان را ارسال کنند و پاسخها به محض دریافت مهر زمانی میخورند، بنابراین پژوهشگران میتوانند انتظارات تورمی بنگاهها را با شاخص ماهانه بهای مصرفکننده (CPI) مقایسه کنند. آنها متوجه شدند که افزایش غیرمنتظره یک واحددرصدی تورم CPI به میزان 7 /0 واحد درصد انتظارات تورمی را در روزهای بعد بالا میبرد و این روند ادامه مییابد تا بر هفتههای بعد نیز تاثیر گذارد. سال گذشته پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا به نتیجه مشابهی رسیدند. آنها پژوهشی با روشی مشابه در اسرائیل انجام دادند و متوجه شدند افزایش غیرمنتظره یک واحددرصدی تورم به افزایش 5 /0 واحددرجهای انتظارات منجر میشود. حقیقت امر آن است که آمار رسمی تورم بیشتر از نظرات شرکتها بر چشمانداز عمومی تورم تاثیر میگذارد و حتی دیدگاههای آنها را در مورد مسیر قیمتهای محصولات خودشان تغییر میدهد. تحلیل دادههای برنامه «پنل تصمیمگیرنده» بانک انگلستان نشان میدهد که یک واحد درصد افزایش در تورم اصلی (Head Line) انتظار رشد قیمتهای خود شرکت را 6 /0 واحد درصد بالا میبرد. این انتظارات به گونهای شکل میگیرند که بانکداران مرکزی هم نگران میشوند. آمار رسمی بالای تورم قیمتهای انتظاری را بالا میبرد، اما آمار پایین تورم به همان اندازه قیمتهای انتظاری را پایین نمیآورد. رسانهها نیز ممکن است تا حدی نقش داشته باشند. آقای یوتزف و همکارانش بر اساس تعداد مقالات روزنامهها که در آن از افزایش قیمتها سخن گفته میشود شاخصی را برای بحث تورم در نشریات بریتانیایی تعریف کردند. پژوهشگران با توجه به این شاخص متوجه شدند روزهایی که تعداد این قبیل بحثها در نشریات بیشتر میشود انتظارات تورمی در میان شرکتها نیز بالا میرود. آنها به این فرض رسیدند که بنگاهها اطلاعات مربوط به تورم را به جای نهادهای رسمی آماری مستقیماً از رسانهها میگیرند. بین سال 2019 و اکتبر 2022 که CPI به نقطه اوج 1 /11 درصد رسیده بود تورم در بریتانیا شش برابر شد. در همان زمان، رسانههای بریتانیایی شش برابر بیشتر از سالهای 2019-2010 اخبار تورم را پوشش میدادند. اما در دورانی که تورم کاهش یافت، علاقهمندی رسانهها به آن کمتر شد. یک عبارت قدیمی رایج در میان خبرنگاران هست که میگوید، «خونریزی توجه را جلب میکند»، به همین ترتیب نوشتن درباره دردهای ناشی از تورم فزاینده برای خبرنگاران بسیار جذابتر از نوشتن درباره لذت کاهش تورم است. چنین واقعیتی درک شرکتها از وضعیت اقتصاد را به انحراف میکشاند.
مسابقهای رو به پایین
با توجه به حجم خیرهکننده اطلاعاتی که در اختیار مدیران شرکتها قرار میگیرد سادهانگاری آنها در برابر اخبار رسانهها بسیار غیرمنطقی به نظر میرسد. اما رهبران شرکتها آنگونه که انتظار میرود از تحولات اقتصادی آگاه نیستند. برناندو کاندیا از دانشگاه کالیفرنیا و همکارانش در سال 2021 پاسخهای مدیران به نظرسنجی فدرالرزرو کلیولند را درباره تورم بررسی و مطالعه کردند. پژوهشگران به کشفی رسیدند که آن را «بیتوجی سیستماتیک» به مسائل سیاست پولی و تورم نام گذاشتند. بیش از 80 درصد از مدیران عامل نمیدانستند که نرخ تورم هدف فدرالرزرو چه عددی است. دوسوم از آنها حتی نمیتوانستند عدد را حدس بزنند. همچنین مدیران در مورد پیامدهای تورم در سال گذشته هیچ اطلاعی نداشتند (هرچند این موضوع جزو اطلاعات عمومی به شمار میرود) چه برسد به اینکه بگویند پیامدهای احتمالی آن در سال پیشرو چه خواهد بود. به نظر میرسد که پیشرفت حرفهای مدیران شرکتها به تحلیلهای عمیق اقتصادی وابسته نیست. بنابراین، پوشش خبری رسانهای یکی از روشهایی است که در آن تورم بالا به افزایش بیشتر قیمتها میانجامد. خبرنگاران بیشتر درباره تورم فزاینده مینویسند تا تورم کاهشی و به این ترتیب کیلومتر آخر مسیر را دشوارتر میکنند. نشریه اکونومیست هم به همان اندازه دیگر نشریات مقصر است. ما وسوسه میشویم که گناه تداوم تورم را به گردن مدیران عامل بیندازیم اما در واقع خود باید عذرخواهی کنیم.