آینده ترکیه
آزمون اعتبار دموکراتیک در انتخابات
اکرم اماماوغلو در بهار سال 2019 در انتخابات شهرداری استانبول برنده شد و بینالی ییلدریم، نخستوزیر سابق و یکی از رهبران اصلی حزب عدالت و توسعه را شکست داد. این پیروزی دوبار اتفاق افتاد. در شب انتخابات و درست زمانی که مشخص شد آقای اماماوغلو از رقیبش پیش میافتد خبرگزاری دولتی ناگهان بهروزرسانی شمارش آرا را متوقف کرد. در طول شب بنرهای بزرگی با ادعای پیروزی آقای ییلدریم در خیابانهای استانبول نصب شد. اما وقتی شمارش آرا به پایان رسید آقای اماماوغلو با 13 هزار رای جلو افتاد.
این پیروزی دوامی نداشت. حزب عدالت و توسعه با ادعای تناقض در شمارش آرا هیات نظارت بر انتخابات ترکیه را مجاب کرد انتخابات را باطل و دستور برگزاری مجدد آن را صادر کند. دو ماه بعد آقای اماماوغلو دوباره برنده شد. این دفعه او 800 هزار رای بیشتر بهدست آورد.
افراد خوشبین آن دوره را گواهی بر تابآوری دموکراسی ترکیه میدانند. در مقابل، بدبینان میگویند که وقتی دولت میتواند در یک رقابت محلی به این شکل شیطنت کند قطعاً در انتخابات بزرگتری که به آینده حرفهای اردوغان و ترکیه مربوط میشود هر کاری را که بتواند انجام خواهد داد. به نظر میرسد که تاکنون استدلال بدبینان قابل پذیرشتر بوده است. در 14 دسامبر، در حکمی که منتقدان آن را مستقیماً از دربار اردوغان میدانستند دادگاهی در استانبول آقای اماماوغلو را به بیش از دو سال زندان و ممنوعیت از فعالیتهای سیاسی محکوم کرد. این حکم در نوبت تجدیدنظر قرار دارد. جرم آقای اماماوغلو آن است که برگزارکنندگان انتخابات استانبول را احمق خطاب کرده بود. اوایل این ماه نیز دادگاه قانون اساسی حسابهای بانکی حزب دموکراتیک خلق کردستان را بست و احتمال دارد آن را برای همیشه منحل کند.
شاید افزایش هزینهکردها با هدف بهبود استانداردهای زندگی، محبوبیت در میان ملیگرایان و محافظهکاران به همراه کارزارهای انتخاباتی موفقیتآمیز و سانسورهای معمولی برای تضمین پیروزی آقای اردوغان، حداقل در انتخابات ریاستجمهوری کافی باشد. اما به نظر میرسد که این قدرتمرد ترکیه مصمم است هیچ چیز را به شانس واگذار نکند. دولتها میآیند و میروند اما رژیمها با تمام وجود به تلاش برای بقا ادامه میدهند. نظامی که اردوغان کنترل آن را در دست دارد به دومی شباهت پیدا میکند.
برزخ ریاستجمهوری
یکی از بزرگترین مشکلات قدرتمردان کاریزماتیک به ویژه آنهایی که همانند آقای اردوغان الهامبخش وفاداری هستند آن است که اگر رهبر از قدرت کنار رود رژیم ساختهشده از سوی او هدفش را گم میکند. رهبر ترکیه هیچ جانشین تعیینشدهای ندارد و کسی هم در حزب عدالت و توسعه یا حزب حرکت ملی وجود ندارد که بتواند جای او را بگیرد. فوات اوکتای، معاون رئیسجمهوری که برای جهان و حتی بسیاری از مردم ترکیه فردی ناشناخته است به عنوان جانشین رئیسجمهور در صورت مرگ یا خلع او از قدرت معرفی میشود.
آقای اردوغان به خود قبولانده که فردی شکستناپذیر است. بسیاری از حامیان او میگویند که منافع اقتصادی، دینی و امنیتی دو دهه قبل بدون ماندن او در قدرت حاصل نمیشد. کسانی که بیشترین ضرر را از پایان عصر اردوغان متحمل میشوند رایدهندگان معمولی نیستند بلکه هزاران مقام ارشد، تبلیغاتچی و تجاری هستند که بخت حرفهای و شخصیشان به شبکههای پدرخواندگی گره خورده است که رهبر ترکیه در راس آنها قرار دارد. آنها هستند که با تمام وجود تلاش میکنند اردوغان را تشویق کنند تا هر کاری که میتواند برای برنده شدن انجام دهد.
با وجود این ترکیه یک نظام دیکتاتوری نیست. به گفته برک اسن (Berk Esen) استاد دانشگاه سابانچی «انتخابات بیشتر به یک مسابقه فوتبال شباهت دارد که در آن یک تیم 11 و تیم دیگر 8 بازیکن دارد و داور نیز مرتب طرف تیم بزرگتر را میگیرد. اما تیم کوچک با این فرض که بازیکنان بهتر و راهبرد مناسبتری دارد هنوز برای برنده شدن بازی میکند.
بهرغم رفاقت بین آقایان اردوغان و پوتین و تمایل ترکها به الگوبرداری از اقدامات روسیه نمیتوان گفت که ترکیه شباهتی به روسیه دارد. اردوغان به خوبی میداند که قدرتش نهتنها به توانایی کنترل منتقدان و نهادهای عمومی بلکه به این دیدگاه بستگی دارد که میتوان او را از طریق صندوقهای رای برکنار کرد. شاید او بسیاری از نهادهای دموکراتیک کشور را از بین برده باشد اما این باور را باقی گذاشت که انتخابات میتواند تفاوت ایجاد کند. اکثریت ترکها چنین باوری دارند. به عنوان شاهد میتوانید به حضور بیش از 80درصدی آنها در انتخابات اخیر محلی و عمومی نگاه کنید.
انتخابات ترکیه اغلب ابهاماتی داشتهاند اما هیچگاه آرا دزدیده نشدهاند. آنها آخرین ابزار رایدهندگان برای ابراز نارضایتی از رئیسجمهور هستند. بستن این راه به بحران اقتصادی و ناآرامی اجتماعی منجر خواهد شد. چند ماه آینده برای آنچه از دموکراسی ترکیه باقی میماند دورانی حیاتی خواهد بود.