شناسه خبر : 43565 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کارتل‌های نفت‌دزد

خشونت چگونه نشر پیدا می‌کند؟

 

آسیه اسدپور / نویسنده نشریه 

76سرهای آویزان، دست‌وپاهای سلاخی‌شده و افتاده در گوشه‌ای از خیابان، گورهای دسته‌جمعی و انباشته از بدن‌های مثله‌شده، زنان برده با بدن‌هایی سوخته و صدای ممتد تیرهایی که به قصد کشتن و قتل‌عام شلیک می‌شوند؛ اینجا مکزیک، سرزمین کارتل‌هاست. جغرافیایی مصور از اِلمان‌های هویتی سازمان‌های تروریستی قاچاق مواد مخدر (DTOs) که به صورت سنتی توزیع‌کننده عمده کوکائین، هروئین، متامفتامین و ماری‌جوانا هستند اما با قدرت نفوذ بالایی انسان تجارت می‌کنند، آدم می‌کشند، کلاهبرداری و برده‌داری می‌کنند، با دستکاری سیستم‌های سیاسی و مالی، حکومت‌ها را به فروپاشی می‌کشانند، نفت و دموکراسی می‌دزدند و از تجارت فنتانیل-متامفتامین سالانه 75 میلیارد دلار و از قاچاق انسان در هر سال پنج میلیارد و 110 میلیون دلار به جیب می‌زنند. درآمدی که ‌DTOهای آسیایی یک‌سوم آن را هم در سال‌های اخیر با قاچاق اِکستازی (‌MDMA‌) و ماری‌جوانا و حتی با نداشتن رقابت مستقیم با سازمان‌های قاچاق مواد مخدر مکزیکی، کلمبیایی یا دومینیکن نتوانسته‌اند به دست بیاورند؛ همان‌گونه که به اندازه کارتل‌های معروف مکزیک نتوانسته‌اند آدم بکشند. «سینالوآ، جالیسکو، بلتران-لیوا، لوس زتاس، رزمندگان متحد (‌Guerreros Unidos)، خوارز،‌ میچوآکان، لس‌روخوس و خلیج»، بزرگ‌ترین کارتل‌های مکزیک، تا 12 مارس سال 2022‌، هر روز به‌طور متوسط 120 نفر را کشته‌اند. بیش از 79 هزار نفر را سر به نیست کرده و بیش از 8200 جنازه را دزدیده‌اند. از سال 2006 در گورهای دسته‌جمعی، بیش از 52 هزار نفر را سلاخی‌شده، خاک کرده‌اند. در یک سال بیش از 2800 نفر -معادل تعداد کل کشته‌شدگان غیرنظامی عراق در سال 2009- و طی 12 سال بیش از 150 هزار نفر را به خاطر درگیری‌های مافیایی، به قتل رسانده‌اند. 150 هزار کودک را برای پرداخت بدهی و به قصد فحشا فروخته‌اند. 341 هزار نفر به ویژه زنان 25ساله را قربانی برده‌داری مدرن کرده‌اند. جان 110 هزار و 236 نفر را طی یک سال در یک رکورد جدید خیره‌کننده و به خاطر توزیع غیرقانونی فنتانیل در آمریکا گرفته‌اند. باعث اُوِردوز 100 هزار و 306 نفر و مرگ سالانه 108 هزار نفر و کشته شدن بیش از 72 هزار‌ معتاد به انواع مخدرها در سال 2022 در ایالات‌متحده شده‌اند. در دهه گذشته بیش از 5 /2 میلیون اسلحه را از مرز جنوبی ایالات‌متحده به مکزیک برده و در سال 2019، باعث وقوع حداقل 17 هزار قتل با سلاح‌های قاچاق شده‌اند.‌ با رساندن هزینه اقتصادی خشونت مکزیک به 243 میلیارد دلار، معادل 8 /20 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور، عنوان گروه‌های جنایتکار سازمان‌یافته جهانی را از آن خود کرده، مکزیک را به جایگاه فاسدترین کشور جهان رسانده‌اند و البته در بخش ماهیت واقعی شکل‌گیری خود یعنی تولید، توزیع و فروش مواد مخدر به ویژه کوکائین و هروئین در حال حرکت به سمت بازارهای جدید و فراتر از ایالات متحده و اروپای غربی یعنی اروپای شرقی، آسیا و استرالیا هستند.

جنایت‌های پیچیده

DTOها سال 2021 در کلمبیا، 43 درصد رشد در کشت کوکا داشتند که بزرگ‌ترین رشد ثبت‌شده تا آن زمان بود و باعث قاچاق ۴۳۱ میلیون لیتر سوخت و افزایش قیمت 21 /9 میلیون گالن بنزین مصرفی برای لابراتوارهای کوکائین شد و قیمت هر کیلو کوکائین را به بیش از 100 هزار دلار در کشورهای غیر آمریکای‌لاتین رساند. جهش پرو، دومین تولیدکننده کک جهان در زنجیره‌های فرآوری و تامین کوکائین، افزایش کشت کوکا در بولیوی و مهاجرت کشت کوکا به هندوراس، ونزوئلا و گواتمالا، سه کشور تولیدکننده سنتی مواد مخدر نیز کمک کرد تا تولید جهانی کوکائین در سال 2022 به 2500 تن برسد و در طول سال 2023 به‌طور قابل توجهی بازهم افزایش یابد. علاوه بر آن، کارتل‌های مکزیکی در تبادل دانشِ تولید و مهاجرت آشپزهای متخصص کک، متامفتامین و فنتانیل مکزیکی، به هلند، آلمان، ایتالیا، هنگ‌کنگ، استرالیا و بالکان، نیز موفقیت و رشد قابل توجهی داشتند که باعث شده است دلالان اروپایی کوکائین که ده‌ها سال در آمریکای لاتین حضور داشتند، اکنون نقش مهمی را در تجارت جهانی کوکائین بر عهده بگیرند، مافیاهای هلندی و بالکانی‌ها به دلالانی تبدیل شوند که نقش رهبری محموله‌های کوکائین را در سراسر جهان بر عهده دارند و روابط DTOها نه‌تنها برای تغذیه جریان مواد مخدر به اروپا، که برای توسعه سندیکاهای پیچیده‌تر و جنایتکار اروپایی به آفریقا، آسیا و اقیانوسیه، مکان‌هایی که خطرات ممنوعیت کمتر و البته سود بیشتری در توزیع دارند، ماهیت جدیدتری بگیرد و تحلیلگران ارشد اقتصاد جرم و مواد مخدر، تولید بیش از 2500 تن کوکائین -اگر قیمت‌ها در کانال 30 هزار دلار برای هر کیلوگرم ثابت بماند- و کسب درآمد 75 میلیارددلاری در سال 2023 را برای سازمان‌های قاچاق مواد مخدر که اینک در حوزه تروریسم جهانی هم وارد شده‌اند، پیش‌بینی کنند و محققان این حوزه اقتصادی، نسبت به تبعات قاچاق، کنترل بازار سوخت، استخراج غیرقانونی نفت و افزایش سطح خشونت از سوی کارتل‌های مکزیک و آمریکای لاتین که از سال 2007‌ و در پی افزایش مجازات‌ها و ممنوعیت‌های مصرف مواد مخدر به ویژه کوکائین، سرقت نفت را منبع درآمدِ جایگزینِ قاچاق مواد مخدر کرده‌اند، هشدار دهند.

دزدان کوچک و بزرگ

مکزیک به عنوان تولیدکننده بزرگ نفت در جهان، دارای ذخایر تاییدشده‌ای معادل 10 میلیون بشکه است و تا چندی پیش پمکس (‌Petróleos Mexicanos)، انحصار کامل و قانونی بخش هیدروکربنی و نفت مکزیک را در اختیار داشت. این شرکت که علاوه بر استخراج نفت و بنزین، سایر سوخت‌های تصفیه‌شده را برای مناطق و صنایع اصلی شهری، تامین می‌کند، سوخت را از طریق شبکه ملی خط لوله نفت (OPN) که 17 هزار کیلومتر طول دارد، توزیع کرده و عرضه به بازارهای محلی را در اولویت دارد، به نحوی که تنها بخشی که رینوسا، خوارز و آل‌پاسو را به هم متصل می‌کند، اجازه حمل و انتقال محموله‌های سوخت صادراتی یا وارداتی را دارد. اما «‌PEMEX‌»، از دهه 1990، همواره با بهره‌برداری غیرقانونی از خطوط لوله در برخی مناطق مواجه بوده و «سیفون /انتقال» غیرقانونی نفت از آن با شروع جنگ مکزیک علیه مواد مخدر (‌MWD) از ابتدای سال 2007‌، افزایش یافته و عملاً به سرقت نفت در مقیاسی بزرگ تبدیل شده است. از وقتی که نزاع و درگیری‌های مسلحانه بین قاچاقچیان مواد مخدر و نیروهای امنیتی و کماندوهای ارتش مکزیک در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۶ با اعزام ۶۵۰۰ نفر از نیروهای ارتش به ایالت میچوکن شروع شد و آمریکا در این درگیری از ارتش حمایت کرد، کارتل‌های مواد مخدر متوجه شدند که دزدی از خطوط انتقال نفت، کاملاً سودآور و ایمن‌تر از قاچاق مواد مخدر است، چون می‌توانند نفت سرقتی را به خریداران محلی بفروشند. بر همین مبنا، کارتل زتاس، قدرتمندترین گروه سازمان‌یافته قاچاق مواد مخدر در مکزیک که ارعابی از سلاخی‌کردن، سربریدن، قتل غیرنظامیان، مهاجران و اعدام خانواده‌های نیروهای امنیتی و مقامات قضایی ندارد، استخراج غیرقانونی نفت را در ایالت‌های پوئِبلا و وراکروز به انحصار خود درآورد. بعد از او، کارتل گُلف یا همان کارتل خلیج مکزیک، کنترل استخراج غیرقانونی از خطوط لوله انتقال نفت در ایالت شمالی تامائولیپاس را به دست گرفت. در شمال شرق هم، کارتل سینالوآ، قدرتمندترین گروه سازمان‌یافته قاچاق مواد مخدر در جهان، سیفون کردن نفت را، انحصاری خودش کرد و در ادامه این سرقت‌های خشن و کارتلی، در مرکز مکزیک (به ویژه در ایالت گوآناخوآتو)، سانتا رزا د لیما، متخصص هواپیماهای بدون سرنشین بمب‌گذاری‌شده و معروف به قصاب‌های گورهای دسته‌جمعی، کنترل خطوط انتقال محلی را از پمکس گرفت و به استناد متخصصان جرائم هیدروکربنی (‌Etellekt)، 20 درصد از بازار سوخت مکزیک، تحت کنترلDTOها درآمد، باعث ایجاد وقفه در جریان انتقال نفت به صنایع و مناطق شهری شد، پمپ‌بنزین‌های پوئبلا و تلاسکالا را از مدار خارج کرد، قیمت بنزین را افزایش داد، کارتل‌ها و مجرمان را برای داشتن سهم بیشتر از سرقت‌ها به جان هم انداخت و حفاظت و برخوردهای نظامی برای بازپس‌گیری کنترل دیسپاچینگ ملی و جلوگیری از سرقتِ روزانه حدود 12 هزار بشکه نفت خام را هم بی‌نتیجه کرد؛ چون با گذر زمان کارتل‌ها روش‌ها و ابزارهای موثر و کاربردی‌تری را برای استخراج نفت طراحی کردند. گروهی از مهندسان پمکس را هم با پول خریدند تا به نقشه دقیق خطوط انتقال دست پیدا کنند، سرقت آنها مهندسی‌تر شود و هشدارهای به‌موقعی را هنگام جریان یافتن سوخت در خطوط انتقال دریافت کنند. علاوه بر این رشوه‌دهی، چون نظارت دقیق بر نقاط خاص «‌OPN» برای دولت بسیار پرهزینه بود، خطوط لوله از میان بیابان‌ها و کوه‌ها می‌گذشتند و در کنار آن تقاضا برای سوخت سرقت‌شده روندی رو به رشد را طی می‌کرد و عملاً به غیر از کارتل‌ها، مردم معمولی، رانندگان تاکسی، کارخانه‌داران و حتی صاحبان پمپ‌بنزین‌های قانونی رو به خرید نفت سرقتی آورده بودند، مقابله با دزدی نفت نیز سخت‌تر شده و نزاع سازمان‌های قاچاق مواد مخدر را به خشونت و جنایت‌های بیشتری آلوده می‌کرد. برای نمونه زتاس، کارتل گُلف، بی‌رحم‌ترین کارتل قاچاق مواد مخدر دنیا را بر سر ایالت تامائولیپاس به چالش کشید و کارتل قدرتمند «نسل جدیدJalisco‌» یا «‌CJNG‌» که قبلاً به عنوان «‌Los Mata Zetas‌» شناخته می‌شد، جنگی آشکار و خونین را علیه سه کارتل بزرگ مکزیک شروع کرد، نرخ قتل و خشونت را در مناطق همجوار با خطوط انتقال موازی که به‌طور همزمان به وسیله سازمان‌های جنایتکار مختلف هم مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت به شدت افزایش داد و در مقابل میزان خشونت در مناطق نزدیک به خطوط انتقال و پالایش هیدروکربنی را کمتر کرد. ادعایی که رویکرد اقتصادسنجی فضایی و ردیابی داده‌های 2455 شهرداری مکزیک بین سال‌های 2000 تا 2016‌ با تکیه بر خشونت و کنترل‌های اجتماعی و اقتصادی نیز آن را تایید کرده است.

نفت، رانت، رشوه

موسسه ملی آمار و جغرافیا (INEGI) مکزیک، این قابلیت را دارد که تعداد قتل به ازای هر 100 هزار نفر در سطح مناطق شهرداری‌ها را با تفکیک علت قتل، جنسیت مقتول، ابزار قتل، محل سکونت، فاصله بین محل سکونت تا مکان وقوع جنایت، تعداد درگیری‌های بین ارتش و سازمان‌های جنایتکار و نظامی یا غیرنظامی بودن مقتول را مشخص کند. داده‌های این موسسه، نقش بسزایی در تفسیر علل درگیری بین DTOها، جنگ‌های کنترلی (‌Turf-Wars) و افزایش ناگهانی خشونت در شهرداری‌های دارای ارزش استراتژیک و مناطق لجستیکی برای قاچاق مواد مخدر دارد و نشان می‌دهد که ایجاد انسداد و مانع‌سازی در مسیرهای سنتی قاچاق مواد مخدر از سوی ارتش مکزیک و مقابله با رانت‌های غیرقانونی و رشوه‌دهی، چگونه DTOها را مجبور به کاوش و در نهایت انتخاب و کنترل مسیرهای جایگزین برای انتقال محموله‌های خود می‌کند و سازمان‌های جنایی را با تنوع‌بخشی به مجموعه فعالیت‌های مجرمانه خود به سمت توزیع مجدد فضایی خشونت می‌کشاند. داده‌های این موسسه در کنار واکاوی آماری اطلاعات کارتوگرافی (INEGI)، مکان‌یابی فضایی 1700کیلومتری «OPN»، داده‌های روزنامه «ال یونیورسال»، بررسی نزدیک به چهار هزار خط لوله غیرقانونی انتقال نفت در سال‌های 2000 تا 2014، انطباق داده‌ای با سازمان جرائم سازمان‌یافته در آمریکای لاتین و کارائیب (‌Insight Crime‌)‌، جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌های نقشه‌برداری اندیشکده مکزیکی «‌Carto Critica» به منظور تعیین دقیق مجموعه شهرداری‌های دارای ارزش نفتی و موقعیت نیروگاه‌های هیدروکربنی سرتاسر شبکه ملی خط لوله نفت مکزیک، تایید می‌کند که مکان و ترتیب خطوط و لوله‌های انتقال نفت، شدت درگیری بین DTOها را مشخص می‌کند؛ بدین نحو که شهرداری‌های نزدیک‌تر به نیروگاه‌های هیدروکربنی شاهد خشونت کمتری از کارتل‌ها هستند چون سازمان‌های مواد مخدر ترجیح می‌دهند در مناطقی که سطح امنیتی و حفاظتی بیشتری دارند مانند تاسیسات پردازش هیدروکربن، بیشتر رقابت فاقد خشونت شدیدتری داشته باشند. مضاف بر آن، تاکید دارد که مجریان قانون در مکزیک باید بدانند سرکوب‌های متمرکز بر فعالیت‌ها و /یا مکان‌های خاص، ممکن است باعث ایجاد دوره‌هایی از تنوع جنایی، انتشار خشونت و حتی موجی شدید از خشونت شود و تکرار تجربیاتی مانند کاهش تعداد گروه‌های مافیایی ایتالیا و آمریکا، نیازمند مداخلات جامع و موجب نابودی ساختارهای جنایی سازمان‌یافته است. از این حیث، وقتی بودجه‌های اجرای قانون محدود است و امکان مداخلات جامع وجود ندارد، باید ترکیبی از سیاست‌های غیرمکانی متمرکز مانند هدف قرار دادن سازوکارهای پولشویی همراه با طرحی از مجازات‌ها برای رفتارهای خشونت‌آمیز را در اولویت قرار داد. اما فراتر از آن، باید سازوکارهایی را که توضیح می‌دهند «‌MWD» چگونه باعث افزایش خشونت بین کارتل‌ها شده است در طرح‌ها لحاظ کرد. در واقع باید توجه داشت کارتل‌هایی که از سوی دولت و ارتش مورد حمله قرار می‌گیرند، بی‌شک برای دفاع از موقعیت خود به خشونت متوسل خواهند شد و این سطح خشونت با قدرتمند شدن هر DTO‌، بیشتر و خونین‌تر می‌شود. از سوی دیگر، وقتی دولت یا ارتش موفق می‌شود سرِ سازمان‌های تروریستی قاچاق مواد مخدر در مناطق استراتژیک، نفت‌خیز یا واقع‌شده در مسیر خطوط انتقال را بِبُرد، خلأ یک گروه کارتلی، مبارزات و نزاع‌های خشونت‌آمیز از سوی دیگر کارتل‌ها را بیشتر می‌کند و قوی‌ترهای آنها پس از بازپس‌گیری کنترل منطقه، از رفتارهای خشن جدیدتری برای ایجاد ارعاب عمومی استفاده خواهند کرد و این خطرناک است. همان‌گونه که مداخله‌گری نظامی و بدون برنامه دولتی با شعار «تقسیم‌کن، بکش، قدرت را در دست بگیر»، نگران‌کننده است و با تقسیم شدن سندیکاهای جنایی به گروه‌های کوچک‌تر، کنترل سرزمینی برای هر دولتی سخت‌تر می‌شود. بر همین مبنا، جنگ علیه مواد مخدر و گروه‌های جنایتکار، اگر «‌MWD» دیگری شود، نباید انتظار داشت، DTOها، شروع به تنوع‌بخشی منابع درآمدی خود نکنند، چون قاچاق مواد مخدر به دلیل نظامی و امنیتی بودن مرز مکزیک و آمریکا به‌طور فزاینده‌ای خطرناک و گاهی غیرقابل مدیریت می‌شود، در کنار سایر فعالیت‌های غیرقانونی‌شان مانند آدم‌ربایی، اخاذی و قاچاق اسلحه و انسان، به جرائم هیدروکربنی روی نیاورند، نفت‌دزدی نکنند و قاچاق مواد مخدر را به عنوان یک شغل دوم در نظر نگیرند. 

دراین پرونده بخوانید ...