بدبین در محدوده خطا
اسکار مورگنشترن چه خدمتی به علم اقتصاد کرد؟
اسکار مورگنشترن (زاده ۲۴ ژانویه ۱۹۰۲ -درگذشته ۲۶ جولای ۱۹۷۷) اقتصاددان آلمانیالاصل اتریشی-آمریکایی بود. او کار خود را به عنوان یکی از اعضای مدرسه اقتصاد اتریش، با همکاری صاحبنظران مشهوری مانند لودویگ فون میزس، آغاز کرد. وقتی هیتلر به اتریش حمله کرد، مورگنشترن استاد مدعو در دانشگاه پرینستون بود و به او توصیه شد در ایالاتمتحده بماند. او در آنجا با ریاضیدان جان فون نویمان بر روی نظریههایی برای پیشبینی رفتار اقتصادی کار کرد. کار آنها به انتشار نظریه کلاسیک بازی و رفتار اقتصادی منجر شد که زمینه تئوری بازی را ایجاد کرد که در طیف وسیعی از علوم اجتماعی به عنوان ابزاری ارزشمند در افزایش درک ما از رفتار انسانی خدمت کرده است.
مورگنشترن در 24 ژانویه 1902 در گورلیتز آلمان به دنیا آمد. مادر او از فرزندان باقیمانده از امپراتور آلمان، فردریک سوم بود. او در سال 1925 از دانشگاه وین فارغالتحصیل شد و در سال 1925 دکترای خود را در رشته علوم سیاسی دریافت کرد. وی از بنیاد راکفلر بورسیه تحصیلی دریافت کرد تا تحصیلات خود را در ایالات متحده ادامه دهد و چهار سال بعد را در آنجا گذراند. مورگنشترن پس از بازگشت به اتریش در سال 1929، ابتدا به عنوان مدرس و سپس استاد اقتصاد در دانشگاه وین مشغول به کار شد. در آن زمان او به گروهی از اقتصاددانان اتریشی از جمله گوتفرید هابرلر و فردریش فون هایک، که بهطور منظم با لودویگ فون میزس برای بحث در مورد موضوعات مختلف در این زمینه ملاقات میکردند، تعلقخاطر داشت. در سال 1938 مورگنشترن به عنوان استاد مدعو در اقتصاد در دانشگاه پرینستون در نیوجرسی به ایالات متحده سفر کرد. در آنجا بود که شنید آدولف هیتلر وین را اشغال کرده است و احتمالاً بازگشت به اتریش عاقلانه نخواهد بود.
غیرقابل تحمل در سیاست
مورگنشترن تصمیم گرفت در ایالات متحده بماند و در سال 1944 تابعیت خود را دریافت کرد. در برخی از منابع آمده است که او از دانشگاه وین اخراج شد زیرا او را «از نظر سیاسی غیرقابل تحمل» میدانستند. در نتیجه وی استاد دانشگاه پرینستون شد و تا بازنشستگی آنجا ماند. پس از اینکه مورگنشترن به عضویت هیات علمی در پرینستون درآمد، شروع به همکاری نزدیک با جان فون نویمان کرد و نظریهای برای پیشبینی رفتار اقتصادی ارائه کرد. در سال 1944، آنها «نظریه بازی و رفتار اقتصادی» را نوشتند که به عنوان اولین کتاب در زمینه نظریه بازی شناخته شد. مورگنشترن در سال 1948 با دوروتی یانگ ازدواج کرد. در طول دهههای 1950 و 1960 مورگنشترن به نوشتن در مورد موضوعات مختلف اقتصادی ادامه داد. او «درباره دقت مشاهدات اقتصادی» را در سال 1950، «پیشگفتار یک نظریه سازمان» در سال 1951 و «پرسش از دفاع ملی و معاملات بینالمللی و چرخههای تجاری» را در سال 1959 منتشر کرد. او در سال 1970 از پرینستون بازنشسته شد. مورگنشترن در سال 1970 سمت استادی در اقتصاد را در دانشگاه نیویورک پذیرفت و تا زمان مرگش در سال 1977 در آنجا ماند. در سال 1950، او به عنوان عضو انجمن آماری آمریکا انتخاب شد. دانشگاه نیویورک مورگنشترن را درست پیش از مرگش به عنوان استاد برجسته نظریه بازی و اقتصاد ریاضی منصوب کرد. مورگنشترن در 26 جولای 1977 در پرینستون، نیوجرسی درگذشت. مورگنشترن که یک اقتصاددان تحصیلکرده بود، به تدریس در موضوعات مختلفی پرداخت که تحلیلهای اقتصادی را برای آنها بهکار برد.
ریاضیات برای رقابت
فراتر از کاربردهای سنتیتر برای توسعه اقتصادهای ملی، مورگنشترن به ویژه به کاربردهای سیاسی و نظامی علاقهمند بود. او همراه با جان فون نویمان، نظریه معروف بازی و رفتار اقتصادی (1944) را منتشر کرد که از ریاضیات برای تجزیه و تحلیل موقعیتهای تجاری رقابتی استفاده میکرد. آنها پیشنهاد کردند که نتیجه یک موقعیت تجاری -یا همانطور که آنها آن را «بازی» مینامیدند- به چندین طرف یا «بازیکن» بستگی دارد. هر بازیکن میخواهد سود خود را به حداکثر برساند، اما برای انجام این کار باید در نظر بگیرد و محاسبه کند که همه بازیکنان دیگر چه کاری انجام خواهند داد. پس از اینکه او تمام نتایج احتمالی «بازی» را در نظر گرفت، استراتژی خود را تعیین میکند. آنها همچنین مفهومی را توسعه دادند که به نام «مطلوبیت فون نیومن مورگنشترن» شناخته میشود. روشی که برای اندازهگیری انتخاب در موقعیتهای عدم قطعیت استفاده میشود. مطلوبیت نمایندهای که با عدم قطعیت مواجه است با در نظر گرفتن مطلوبیت در هر حالت ممکن و ساخت یک میانگین وزنی محاسبه میشود. وزنها تخمین نماینده از احتمال هر حالت است. بنابراین مطلوبیت مورد انتظار، یک انتظار از نظر تئوری احتمال است. مورگنشترن علاوه بر کارش بر روی نظریه بازی، اعتبار تجربی دادههای اقتصادی را نیز مورد مطالعه قرار داد. مورگنشترن برخلاف اقتصاددانانی که بر آمار به عنوان شاخص گرایشهای اقتصادی تکیه میکردند و تحلیل آماری را ابزاری قدرتمند در پیشبینی رفتار اقتصادی میدانستند، معتقد بود که دادههای آماری حاوی مغالطههای قابل توجهی هستند. به گفته مورگنشترن، دلیل اصلی این است که گردآورندگان داده برای شروع، دادههای واقعی را دریافت نمیکنند. دادهها اغلب برای مقاصد مالیاتی، حفاظت از اسرار تجاری یا فریب دادن رقابت ساخته میشوند. به این دلایل، مورگنشترن متقاعد شد که نمیتوان به نتایج تجزیه و تحلیلهای آماری کاملاً اعتماد کرد.
روشی برای یافتن راهحل
نظریه بازی و رفتار اقتصادی فون نویمان و مورگنشترن در سال 1944، که مورگنشترن بسیاری از تحلیلهای اقتصادی را برای آن ارائه کرد، زمینه تئوری بازی و همچنین نظریه انتخاب را در شرایط عدم قطعیت ایجاد کرد. کار عمیق آنها شامل روشی برای یافتن راهحلهای بهینه برای بازیهای دونفره با جمع صفر بود و در این زمینه یک روش کلاسیک باقی مانده است. نظریه بازی که در نیمه دوم قرن بیستم نقش عمدهای در علوم اجتماعی ایفا کرد و هنوز هم در بسیاری از زمینههای دانشگاهی کاربرد دارد. برای رفتار حیوانات، از جمله نظریه تکامل، بهکار میرود. علوم سیاسی و اخلاق از بازیهای مختلفی مانند معمای زندانی برای نشان دادن موقعیتهای میدانی استفاده میکند. دانشمندان کامپیوتر همچنین از نظریه بازی در سایبرنتیک در کار با هوش مصنوعی بهره میبرند. او در مورد کتابش با عنوان محدودیتهای علم اقتصاد که در سال 1937 منتشر شده مینویسد این کتاب هم برای خوانندگان عمومی و هم متخصصان است و هدفش بحثهای خیلی جزئی در مورد موضوعات نیست. او بیان میکند اگر کتاب بتواند روشن کند که اقتصاد نظری میان تمام شرایط ممکنی که ممکن است برای آن اعمال شود، بیطرف است، به هدف خود رسیده است. عدم درک غالب در مورد اهمیت علم اقتصاد برای زندگی اقتصادی عملی و سودمندی آن برای اهداف سیاست اقتصادی، آشکار میکند که بسیاری از مشکلات حلنشده در ارتباط با تحلیل نظری و کاربرد آن در شرایط خاص وجود دارد.
اقتصاد به سیاست وابسته نیست
در این کتاب بحث اصلی مورگنشترن این است که اقتصاد را هرگز نمیتوان و هرگز نباید به هیچ ایدئولوژی یا نگرش خاصی نسبت به سیاست اقتصادی وابسته کرد. کسانی که نگران آینده پژوهش در حوزه علوم اقتصادی هستند، بهطور فزایندهای به نیاز به شناخت روشن این نکته آگاه میشوند. نکته دیگری که در صفحات بعدی مورد تاکید قرار میگیرد این است که اگرچه فرمولبندیهای علمی مربوط به سیاستهای اقتصادی مسلماً دارای محدودیتهایی هستند، اما شانس کمی برای دستیابی به هر نوع عقلانیت در سیاست اقتصادی بدون کمک علم اقتصاد وجود دارد: موانعی که تجزیه و تحلیل علمی قادر به غلبه بر آنها نیست، با هیچ وسیله قابل تصور دیگری بهطور موثرتر قابل رسیدگی نیست. او در سال 1975، در سخنرانیاش با عنوان آیا تولید ناخالص ملی رشد و رفاه را اندازهگیری میکند، از این سوال به عنوان پرسشی که تعدادی از مشکلات عمیق علم اقتصاد را مطرح میکند، یاد میکند و میگوید این سوال ساده به نظر میرسد، اما در این چند کلمه -اندازهگیری، رشد و رفاه- مشکلات مناطق بزرگی را که اقتصاددانان قرنها با آن درگیر بودهاند به اوج میرساند. چه خوب میشد آن وقت اگر کسی میتوانست گزارش دهد که اکنون ما یک مفهوم واحد و در واقع یک عدد واحد داریم که میتواند تغییرات رشد و رفاه را خلاصه کند. همانطور که خواهیم دید متاسفانه اینطور نیست. مورگنشترن علاوه بر کتابش با جان فون نویمان «نظریه بازی و رفتار اقتصادی»، به دلیل بدبینیاش در مورد اندازهگیری اقتصادی نیز شهرت دارد. مورگنشترن در کتاب «درباره دقت مشاهدات اقتصادی» استفاده آسان از دادههای مربوط به درآمد ملی را برای رسیدن به نتیجهگیری در مورد وضعیت اقتصاد و سیاستهای مناسب به چالش کشید و به یافتههای سایمون کوزنتس اشاره کرد که اندازهگیری درآمد ملی تابع 10 درصد نهایی خطاست. مورگنشترن اشاره کرد که مشاوران سیاست اقتصادی اغلب سیاستهایی را بر اساس تغییر درآمد ملی یک درصد یا کمتر پیشنهاد میکنند. مورگنشترن استدلال کرد که نمیتوان بر اساس جابهجاییهای کوچکی که به خوبی در محدوده خطا هستند به نتیجهای رسید.
تاثیرگذاری اسکار مورگنشترن
فون نویمان و اسکار مورگنشترن، در سال 1944 با انتشار «نظریه بازی و رفتار اقتصادی» چارچوبی فکری برای بازیهای حاصل جمع صفر فراهم کردند و رقیب آنها «نش» که تا پیش از سال 1950، سهمش در نظریه بازی بسیار ریاضی و تا حدودی پیشپاافتاده بود، با تعریف راهحل خاصی برای بازیها از ریاضیات محض فاصله گرفت و به نتایجی دست یافت که اکنون به «تعادل نش» شناخته میشود. راهحلی که با این واقعیت مشخص میشود که هر بازیکن بهترین چیزی را که ممکن است، با توجه به استراتژیهایی که همه بهکار میگیرند، نشان میدهد. مفهوم تعادل نش به معیاری تبدیل شده است که از سوی اقتصاددانان و سایر دانشمندان هم رفتار عقلانی و هم میزان فاصله گرفتن از عقلانیت محض را میسنجند. در طول سالها، این مفهوم پرسشهای اقتصاد، روانشناسی و حتی زیستشناسی را روشن کرده است. در سال 1994، نش جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. در سال 2013، دانشگاه وین دانشکده بازرگانی، اقتصاد و آمار را تغییر مکان داد و میدان را به افتخار او Oskar-Morgenstern-Platz نامید. دانشکده بازرگانی، اقتصاد و آمار دانشگاه وین هر دو سال یکبار مدال اسکار مورگنشترن را برای کارهای آکادمیک برجسته در زمینه تجارت، اقتصاد و آمار اعطا میکند. این جایزه به افتخار اسکار مورگنشترن، اقتصاددان برجسته، که تا سال 1938 استاد دانشگاه وین بود و با همکاری جان فون نویمان، حوزه تحقیقاتی نظریه بازی را که بین اقتصاد و ریاضیات قرار دارد، تاسیس کرد، اعطا میشود. موریل نیدرل در سال 2021، برنده جایزه اسکار مورگنشترن شد. وی یک متخصص برجسته در اقتصاد تجربی و طراحی بازار است. پژوهشهای او در مورد تفاوتهای جنسیتی در رفتار رقابتی به بحث در مورد رفتار کاربردی در بازار کار کمک قابل توجهی کرد. مارتین کوچر، وزیر کار اتریش، پنجمین مدال اسکار مورگنشترن را به او اعطا کرد. علاوه بر این امروزه کمکهزینه تحصیلی اسکار مورگنشترن یک برنامه بورسیه رقابتی یکساله است که به دانشجویان فارغالتحصیل با آموزش روشهای کمی اعطا میشود که در برنامههای دکترا از هر دانشگاهی در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، علوم سیاسی و جامعهشناسی شرکت میکنند.
مروری بر فعالیتهای اسکار مورگنشترن
اسکار مورگنشترن که شاید به خاطر همکاری مشترک خود با جان فون نویمان در کتاب «تئوری بازی و رفتار اقتصادی» شناخته شود، استاد قدیمی و نویسنده پرکار بسیاری از کتابهای تاثیرگذار دیگر در زمینه اقتصاد و نظریه بازی بود. مورگنشترن در 24 ژانویه 1902 در گولیتز، سیلزی، آلمان به دنیا آمد. او تحصیلات عالی خود را در دانشگاه وین گذراند و در سال 1925 در آنجا دکترای علوم سیاسی گرفت. مورگنشترن چهار سال بعد را در یک بورسیه آمریکایی گذراند. او پیشبینی اقتصادی (1928) را منتشر کرد. او از سال 1929 تا 1938 به عنوان مدرس و استاد اقتصاد در دانشگاه خود مشغول بهکار بود و «مرزهای سیاست اقتصادی» خود را در سال 1934 منتشر کرد. مورگنشترن پس از دریافت ارتقای درجه استادی کامل پرینستون، کار با فون نویمان را آغاز کرد. کتاب مشترک آنها، یکی از اولین و مهمترین کتابها در مورد علم پیچیده نظریه بازی، در سال 1944 منتشر شد. نظریه بازی، روشی ریاضی برای بررسی استراتژیها، بر حداکثر کردن سود و به حداقل رساندن ضرر در محدودیتهای مشخصشده متمرکز است. این کتاب نظریه 1928 فون نویمان در مورد بازیهای استراتژی را در موقعیتهای تجاری رقابتی به کار میبرد. مورگنشترن در طول دهه 1950 به تنهایی به نوشتن ادامه داد و چند اثر خود را در این سالها به چاپ رساند. در سال 1960 به کمک او موسسه مطالعات پیشرفته وین پایهگذاری شد و سه سال بعد نظریه بازی و علوم اقتصادی را منتشر کرد. مورگنشترن پس از بازنشستگی از پرینستون در سال 1970، کرسی استادی اقتصاد را در دانشگاه نیویورک پذیرفت و تا سال 1977 در آنجا باقی ماند. مورگنشترن مقالات و کتابهای بسیاری را از جمله در مورد دقت مشاهدات اقتصادی و پیشبینیپذیری قیمتهای بازار سهام با کلایو گرنجر برنده جایزه نوبل نوشت. او کتابهای پیشبینیپذیری قیمتهای بازار سهام (1970)، پیشبینیهای بلندمدت قدرت: پیشبینی سیاسی، اقتصادی و نظامی (1973)، و نظریه ریاضی رشد و انقباض اقتصادها (1976) را نیز نگاشته است. همچنین در سال 1976، مورگنشترن مقالهای افشاگرانه به نام «همکاری با فون نویمان» نوشت که در آن با مردی که یکی از اولین کامپیوترهای جهان را ساخت، بحث کرد. دانشگاه نیویورک مورگنشترن را در سال 1977 به استاد برجسته نظریه بازی و اقتصاد ریاضی منصوب کرد. او پس از آن، در 26 جولای 1977 در پرینستون درگذشت. این اقتصاددان در سال 1948 ازدواج کرده بود که حاصل آن دو فرزند به نامهای کارل و کارین بود.