شناسه خبر : 41375 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازنده بازمانده

گفت‌وگو با نرسی قربان درباره سهم ایران از تحولات بازار نفت

بازنده بازمانده

نفت در معاملات هفته‌های اخیر تحت تاثیر برنامه اتحادیه اروپا برای ممنوعیت نفت روسیه و تسهیل قرنطینه‌های کرونا در چین که نگرانی‌های اقتصادی را تحت‌الشعاع قرار داد، در قیمت بالاتری بسته شده است. در حالی که عربستان و دیگر کشورهای نفتی از صعود دوباره قیمت نفت بیشترین بهره‌برداری را می‌کنند، گویا ایران بازنده این فرصت شده است. حالا روسیه نیز در حال تصاحب بازارهایی است که خریدار نفت تحریمی باشند، همان بازاری که ما در دوران تحریم به زحمت به دست آورده‌ایم. بر اساس آخرین برآوردهای انجام‌شده توسط موسسات خارجی، میزان صادرات نفت ایران در ماه می به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است. روس‌ها به بازار چین که مهم‌ترین بازار نفت ایران در شرایط تحریم است، بیش از قبل نیاز دارند. ما در طول سال‌های تحریم در بازارهای غیررسمی دنیا، مشتریانی برای نفت خودمان پیدا کرده بودیم و نفت را زیر قیمت می‌فروختیم و از طریق دور زدن تحریم‌ها ارز آن را وارد می‌کردیم. اما اکنون در این بازار غیررسمی هم یک رقیب بزرگ به نام روسیه پیدا کرده‌ایم که او هم می‌خواهد نفت غیررسمی بفروشد تا بتواند اقتصادش را اداره کند. قیمت نفت‌خام آمریکا به شکل کم‌سابقه‌ای رشد کرده و به حدود ۱۲۰ دلار رسیده است. در این میان عربستان یکی از بزرگ‌ترین برندگان رشد قیمت‌هاست، این کشور روزانه حدود یک میلیارد دلار از فروش نفت درآمد کسب می‌کند. این در حالی است که به واسطه تحریم‌ها ایران از استفاده حداکثری از این شرایط طلایی محروم است و در بهترین حالت یک‌دهم عربستان در سال جاری میلادی درآمد خواهد داشت. از سوی دیگر ممنوعیت اتحادیه اروپا روی خرید نفت روسیه می‌تواند شرایط را پیچیده‌تر کند. در این پرونده می‌خواهیم به این پرسش‌ پاسخ دهیم: چرا ایران بازنده تحولات بازار نفت شد؟

♦♦♦

عربستان چگونه در بازار نفتی از ایران پیش افتاد؟ در حالی که عربستان و سایر کشورها از افزایش ناگهانی قیمت نفت استفاده کردند ایران از این زمین بازی باز ماند. آیا ایران را می‌توان بازنده این بازی خطاب کرد؟

از یک لحاظ بله و از لحاظی دیگر خیر. الان هرکسی که توان فروش نفت را دارد به همان قیمتی که در بازار تعیین شده، می‌فروشد؛ پس از این افزایش قیمت استفاده کرده است. در نتیجه ایران هم اگر بتواند نفتی بفروشد؛ آن مقدار مشخص را به قیمت بالاتری نسبت به گذشته خواهد فروخت. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که آیا ایران از تمام ظرفیت صادرات خود استفاده می‌کند؟ آیا با وجود تحریم‌های سنگین و سختِ نفتی برای جمهوری اسلامی ایران امکان استفاده از این ظرفیت وجود دارد؟ جواب این است که خیر. مشخصاً در حال حاضر به خاطر تحریم‌ها فرصت استفاده از تمام ظرفیت‌های ایران وجود ندارد و در نتیجه ایران از منافع حداکثری خود محروم می‌شود.

حتی روسیه هم که توسط اتحادیه اروپا تحریم شده و دیگر نمی‌تواند مثل قدیم بازار انرژی اروپا را در دست بگیرد، از این افزایش قیمت سود برد؛ چراکه این کشور در حال تصاحب بازارهایی است که ما در دوران تحریم به زحمت به دست آورده بودیم. نظرتان در این باره چیست؟ آیا ما زمین بازی را علاوه بر عربستان به روسیه هم باختیم؟

به نظر من هر کسی که تحریم نفتی می‌شود از هر راهی که می‌تواند تلاش می‌کند نفتش را بفروشد. از زمان آغاز تحریم‌های انرژی علیه ایران ما این کار را کردیم؛ روسیه هم همین کار را می‌کند. حالا در این میان یا قدرت چانه‌زنی روسیه بیشتر است یا تخفیف بیشتری به مشتریانش می‌دهد. این منطق بازار است؛ ما هم باید از آن تمکین کنیم؛ چون در جهان بین‌الملل قدرت روسیه را نداریم. مساله این است که ایران در زمان تحریم چه فرصتی دارد؟ موضوع این است که آیا ما فرصت معامله با جهان را داریم؟ شما به عنوان یک کشور تحریم‌شده نهایتاً با یکی دو نفر که موافق تعامل با شما هستند می‌توانید کار کنید؛ حالا در این میان کشور تحریم‌شده دیگری هم هست که تخفیف بیشتر می‌دهد، قدرت چانه‌زنی‌اش بیشتر است و پیشنهادهای جذاب‌تری به مشتری‌اش می‌دهد. مشخصاً در این شرایط خریدار جذب فروشنده‌ای می‌شود که منفعت بیشتری را تامین می‌کند.

آیا می‌توان میان افت صادرات نفت ایران و تحریم نفتی روسیه توسط اروپا ارتباط برقرار کرد؟ به این معنی که تحریم‌های نفتی اروپا غیرمستقیم بازار نفتی ایران را نشانه گرفته است؟

کاهش خرید نفت روسیه توسط اروپا به ایران مربوط نیست؛ چون نفت ایران به اروپا نمی‌رفت. اما ما این فرصت را داشتیم که در زمانی که روسیه تحریم شد نفت خود را به اروپا بفروشیم. به شرط آنکه سریعاً از تحریم خارج شویم؛ اروپا هم حاضر بود این جایگزینی را انجام دهد. منتها مذاکرات به طول انجامید و این فرصت از بین رفت. ایران در گذشته، پیش از اجرایی شدن تحریم‌های هسته‌ای توسط دولت ایالات متحده آمریکا حدود ۴۰۰ هزار بشکه روزانه نفت به اروپا صادر می‌کرده است. پس از اجرایی شدن فرمان تحریم توسط ترامپ قسمتی از این مقدار صادرات نفتی توسط روسیه جبران شد. علت هم آن بود که نفت اورال روسیه و ایران شبیه به یکدیگر است. اینکه ایران بتواند به بازار اروپا برگردد و از فرصت پیش‌آمده استفاده کند یک سناریوی مطرح‌شده بود که باید برای محقق شدن آن تلاش می‌شد اما الان با کند شدن روند مذاکرات می‌توان گفت این سناریو به محاق رفته است.

پیش از تحریم بازار انرژی روسیه توسط اروپا، ایران سهم بالایی در بازار چین داشت که در هفته‌های اخیر بر اساس آمارهای منتشرشده این سهم کاهش پیدا کرده و روسیه جایگزین آن شده است. نظر شما درباره کاهش سهم نفت ایران در بازار چین چیست؟

هرکسی که تحریم نفتی می‌شود سعی می‌کند به مشتریانی که می‌شناسد و می‌تواند با سلسله مذاکراتی آنها را قانع کند، پیشنهادهای جذابی بدهد تا به هر طریقی در فروش نفت جلو بیفتد و بی‌توجه یا کم‌توجه به تحریم‌ها کار خود را انجام دهد. روس‌ها و چینی‌ها هم مدت‌هاست که رابطه خوبی با هم دارند و بازار بزرگ مشترکی دارند که برای حفظ آن تلاش می‌کنند. آنها پیشتر هم در مورد حوزه انرژی یعنی هم گاز و هم نفت همکاری کرده و با هم رابطه داشتند. الان می‌توان گفت که این رابطه را بیشتر کرد‌ه‌اند اما نمی‌توان گفت که به تازگی این رابطه برقرار شده است. واضح است که بعد از تحریم‌های اروپا این رابطه افزایش پیدا می‌کرد. ما به عنوان کشوری که خود تحریم است در این مورد نمی‌توانیم کاری کنیم مگر استراتژی‌های جدیدی طراحی کنیم.

چقدر احتمال دارد تا بتوانیم در هفته‌های پیش‌رو، بازاری را که از طریق تحریم‌ها به دست آورده بودیم، مجدد به دست آوریم؟ اصلاً آیا می‌توان گفت ایران بازاری را که در دوران تحریم شکل داده، از دست داده است؟

من موافق نیستم که ایران بازارهایش را از دست داده است. من چنین حرفی نمی‌زنم؛ چراکه دور زدن تحریم‌ها مکانیسمی دارد که کسی نباید بداند و نمی‌داند هم. ما نمی‌دانیم چه مقدار از این بازار را از دست دادیم یا به دست آوردیم؛ در واقع اصلاً خبر نداریم. هیچ‌کسی خبر ندارد. فقط وزارت نفت این ارقام را می‌داند و آمارش را در اختیار دارد. خیلی از این ارقامی که برای از دست رفتن صادرات نفت مطرح می‌شود، حقیقی نیست؛ یا برای گمراهی دشمنان می‌گویند یا برای عوض کردن موضوع طرح می‌شوند. برای پاسخ به این پرسش که آیا ایران بازارهایش را از دست داده یا نه، نیاز به داده‌هایی است که در اختیار ما قرار نگرفته است.

عربستان مشکل تحریم ندارد و الان نه‌تنها می‌تواند بازار گذشته ایران را از آن خود کند بلکه توان پوشش دادن بازار روسیه را هم دارد. در این میان در تحولات بازار انرژی به‌ویژه بازار نفت، چه نقشی برای عربستان قائل هستید؟ عربستان چگونه توانست از فرصت ایجادشده به نفع بازار خود استفاده کند؟

عربستان کشوری است که تحریم نیست و تولیدش بالای 11 میلیون بشکه نفت در روز است. می‌تواند صادراتش را افزایش دهد. می‌تواند با همه کشورهایی که در تماس است برای افزایش صادرات ارتباط بگیرد. می‌تواند با کشورهای جدید هم ارتباط برقرار کند تا اگر آنها خواستند از او نفت بخرند. شرایط عربستان مثل ما نیست که مشکل تحریم داشته باشد. شرکت‌های بین‌المللی به اضافه کشورهایی که با او در ارتباط هستند همواره به این کشور به عنوان یک گزینه دردسترس نگاه می‌کنند. وجود آرامکو در بازار نفتی خاورمیانه موضوع مهمی است. چندین شرکت بین‌المللی سهامدار این پالایشگاه بوده‌اند. همه کشورهای مهم مصرف‌کننده نفت با عربستان در تماس هستند.

 با توجه به اینکه تحریم‌های ایران پابرجا مانده و اخبار خوشایندی از مذاکرات هسته‌ای به گوش نمی‌رسد که بر اساس آن انتظار برطرف شدن تحریم‌های نفتی را در ماه‌های آینده داشته باشیم و با توجه به شرایط فعلی روسیه آیا می‌توانیم عربستان را برنده این رقابت بدانیم؟

من نمی‌دانم که تا چه مقدار عربستان جایگزین نفت روسیه شده است؛ اما به‌طور کلی کمبود نفت روسیه در اروپا را می‌شود جبران کرد. اروپا سریع برای روسیه جایگزین پیدا می‌کند. بخشی از این جایگزینی را شرکت‌ها و کشورهایی که قبلاً نفت به کشورهایی مثل چین می‌دادند انجام می‌دهند. حالا در عوض فروش نفت به چین به اروپا نفت می‌فروشند و روسیه هم به جای اروپا به چین نفت صادر می‌کند. مقداری از این نفت جایگزین هم برای عربستان سعودی است؛ اما عربستان نفت سنگینش را به اروپا نمی‌تواند بدهد؛ چراکه پالایشگاه‌هایشان آماده دریافت نفت روسیه نیستند. اما می‌دانیم که نفت شمال آفریقا هیچ مشکلی ندارد و قابلیت صادرات به اروپا را دارد.

هنوز مدت زمان زیادی از سخنرانی ابراهیم رئیسی درباره موفقیت دولت در فروش نفت و افزایش درآمدهای نفتی نمی‌گذرد که فروش نفت ایران به بدترین شرایط دوران تحریم نزدیک می‌شود. با فرض صادرات روزانه یک میلیون بشکه میزان درآمدهای نفتی ایران امسال حدود ۳۶ میلیارد دلار خواهد بود که حدوداً معادل درآمدهای نفتی یک ماه عربستان است. به نظر شما دولت کجای کار را اشتباه رفته است؟

در این مورد هیچ خبری ندارم. نه می‌خواهم خبری داشته باشم و نه در جریانش هستم. این مسائل در وزارت نفت و در سطح محرمانه انجام می‌شود. چرا با این صراحت صحبت می‌کنم چون ما دقیقاً نمی‌دانیم که صادرات نفت ایران اضافه شده یا کم شده است. من در این مورد هم صحبتی ندارم که مدیریت حوزه نفتی خوب بوده یا نه؛ چرا که این موضوع بعدها معلوم می‌شود. یک سال، یک‌سال و نیم دیگر که ارقام در بودجه‌ها می‌آید تازه معلوم می‌شود که مدیریت چگونه بوده است.

با توجه به اینکه می‌دانیم تغییری در بازار نفتی ایران حاصل نمی‌شود مگر آنکه در سیاست خارجی گشایشی صورت گیرد؛ در شرایط فعلی به عنوان کارشناس حوزه انرژی پیشنهادتان برای مسوولان نفتی و تصمیم‌گیران سیاسی چیست؟

به نظر من ما باید بالاخره بتوانیم با دنیا تعامل اقتصادی داشته باشیم. شرطش هم این است که اول تحریم‌ها برداشته شود و دوم مسائلی مانند FATF و موضوعات بانکی رفع شود. تنها از این طریق است که ما می‌توانیم سهم خود را از بازار جهانی پس بگیریم. این دو شرط همچنان پابرجاست و بدون این دو شرط نمی‌توانیم کاری کنیم. اگر مذاکرات شکست بخورد شرایط بدتر هم می‌شود؛ چون قطعنامه‌های سازمان ملل به مشکلاتمان اضافه می‌شود. اگر این قطعنامه‌ها علیه ایران صادر شود شرایط ما بدتر هم می‌شود. نمی‌توان در دنیای امروز زندگی کرد و گفت سیاست و اقتصاد باهم ارتباطی ندارند. یکی از چیزهایی که در تحلیل‌ها و کارشناسی‌ها باید در نظر گرفت این است که در دنیای امروز اقتصاد و سیاست از هم جدا نیستند و بر هم اثر می‌گذارند. اگر ایران نتواند از طریق مذاکرات مشکلات خود را حل کند و مجدد علیه‌اش قطعنامه صادر شود هم بازنده و هم بازمانده بازار نفتی خواهد بود. 

دراین پرونده بخوانید ...