تراژدی تورم
روشنفکران فرانسوی چگونه فاجعه اقتصادی را رقم زدند؟
کتاب «تورم و اخلاق» به اقتصاد فرانسه، پس از پیروزی انقلاب 1789 میپردازد. انقلابی که یکسال به درازا کشید و آن را لیبرالها و سکولارها با ایده انسانمداری (اومانیسم) و عقلگرایی (راسیونالیسم) به پیروزی رساندند. با این حال ایدههایی که آن انقلاب را پشتیبانی میکرد آنگونه که پیشبینی میشد زمینهساز سعادت فرانسویانی که انقلاب را تجربه کرده بودند، نشد. کتاب شرایط اقتصادی فرانسه را در حدود سال 1790 روایت میکند. وضعیتی که از آن به عنوان شرایط «شرمآور» یاد میشود. کتاب توضیح میدهد که جهان سیاست فرانسه بعد از انقلاب فرانسه چگونه دستخوش بیثباتی شد. بیثباتیهای سیاسی که تلفات انسانی به همراه داشت و بیثباتیهای اقتصادی که ماحصل تصمیمات نادرست و پوپولیستی زمامداران وقت بوده و در نهایت یک تراژدی را در فرانسه در آستانه ورود به قرن نوزدهم رقم زد. در ابتدای کتاب «تورم و اخلاق»، که انتشارات دنیای اقتصاد آن را منتشر کرده است، سیدحسن دیباج مترجم این کتاب به زبان فارسی تلاش کرده به طور مختصر به روندی که به انقلاب فرانسه منتهی شد، اشاره کوتاهی داشته باشد. او چنین آورده است: جنگ و جاهطلبیهای رژیم سلطنتی، ظلم مالیاتی (امتیازات و انحصارات ویژه اشراف و کلیسا)، خودکامگی و بیکفایتی حکومت، تجملگرایی فزون از حد شاه و نجبا از دلایلی است که برای انقلاب فرانسه برشمرده میشود. هرچند فرانسه قویترین کشور اروپا بود و بزرگترین ارتش آن زمان را در اختیار داشت، ولی از لحاظ روش حکومت و نظام اداری و نظام مالی و مالیاتی جوابگوی تخیلات و خواستههای طبقه متوسط نبود که قدرت خود را با طبقات متوسط انگلیس و هلند مقایسه میکردند و دچار سرخوردگی شده بودند.
دیباج سپس نقل قولی از الکسی دو توکویل، متفکر فرانسوی آورده و بیان کرده است: به قول توکویل انقلاب مظهر بیداری طبقه متوسط نسبت به اهمیت اجتماعی خود بود. دنیاطلبی و خودکامگی روحانیون کاتولیک و اصرار آنها بر برخورداری از انحصارات ویژه به نفرت از مذهب انجامیده بود و آن نیز بهنوبه خود به ایدههای روشنگری مبنی بر خردگرایی و آزادی مذهب دامن میزد. همه اینها بهعلاوه بیکفایتی شاه در فهم عمق نارضایتی مردم و امتناع او از بهکارگیری توصیههای خردمندانه خزانهدارانش جرقههای انقلاب را زد. البته درنظر ادموند برک، متفکر عالیمقام انگلیسی، انقلاب هیچ دلیل موجه و واقعگرایانهای (غیرآرمانگرایانه) نداشت. وی چرایی انقلاب را به تلاشهای توطئه چند قدرتپرست تقلیل میدهد.
استقرار بیثباتی در فرانسه
حکومت بیثبات انقلابی تشکیل شده و با تعویض پیدرپی نامها و عنوانها دستبهدست شد. مجلس ملی در سال 1789، مجلس موسسان در سالهای 1789 تا 1791، مجلس قانونگذاری در سال 1791 تا 1792، کنگره ملی از 1792 تا 1795، حقوق سرپرست از 1795 تا 1799 و از 1799 حکومت کنسولی به ریاست ناپلئون بناپارت زمام امور را در دست گرفتند. گرچه دولت انقلابی فرانسه و مجالسی که در رأس امور بودند از جناحهای مختلفی تشکیل میشدند اما حکومت فرانسه بهتدریج به گروههای افراطی و افراطیتر منتقل شد. انقلابیون به سنتها و روشهای شناختهشده و خودداری محافظهکارانه عقیده نداشتند، بلکه معتقد به استفاده از هوش و ابتکار انسانی برای طرحاندازی و برنامهریزی جامعه از سوی دولت بودند. این امر به خونریزیهای بیشمار منجر شد، تا آنجا که 250 هزار نفر در جریان یک شورش داخلی و 40 هزار نفر در دوران ارعاب توسط دادگاه انقلاب اعدام شدند. همزمان یک بحران عمیق اقتصادی نیز کشور را فرا گرفت. این موضوعی است که کتاب تورم و اخلاق به صورت مبسوط به آن پرداخته است. انقلاب فرانسه سرآغاز فصل دوم عصر مدرن و آغازگر حکومت ایدئولوژیها، روشنفکران، فلاسفه و نخبگان انسانمدار و انواع دیگر انسان- خداها بر جهان بود و به همین جهت در میان روشنفکران بسیار محبوب است، تا آنجا که حتی سیاستهای اقتصادی فاجعهبار آن هنوز طرفداران متعصبی دارد. بسیاری از ایدهها و حتی ادبیات انقلاب فرانسه برای انقلابیون بعدی از جمله کمونیستها الگو قرار گرفت. این انقلاب توسط روشنفکران برجستهای رهبری شد که از قضا سیاستمداران زبردستی هم بودند و با توجه به پیروزی قاطع فرانسه در جنگهای انقلابی، احتمالاً مدیران بیکفایتی هم نبودند.
گداپروری و اعتیاد ماحصل دخالت دولت
کتاب حاضر مباحث اقتصاد و اقتصاد سیاسی متعددی را مطرح میکند. یکی از این مباحث نقش بازدارنده و مخرب دولت در اقتصاد است. در این کتاب توضیح داده میشود که جابهجایی ظاهراً خیرخواهانه منابع به بهانه مصلحت ملت و دولت و فرهنگ و... غالباً چیزی نیست بهجز ترویج دروغ و پول حرام و رانتهای ویژه. مهمترین این ابزار نیرنگ، تورم پولی، نرخهای بهره تحمیلی، دستکاری نرخ ارز و سهمیهبندی آن، کالاهای سهمیهبندیشده و انواع و اقسام انتقالات اقتصادی مندرج در بودجه دولتی است. حتی موجهنمودهترین دخالتهای دولت میتواند به فساد منجر شود. مثلاً یارانههای فرهنگی دولت معمولاً به اشاعه فرهنگ تجارتی صنعتی عوامگرا (پاپ) منجر میشود که تولید آن کارخانهایتر و ارزانتر است و این به ضرر فرهنگ اصیل و ریشهدار محلی و سنتی تمام میشود. کمکهای دولت به فقرا (برخلاف کمکهای شخصی افراد خیّر) چون حالتی غیرشخصی دارد، بهراحتی بیشتری میتواند به گداپروری و پرورش اعتیاد و وابستگی انجامد.
همچنین مساله فوقالعاده مهم سودابازی در اقتصاد مدرن و عواقب گسترده و عمیق آن بر روح و طبیعت بشری در این کتاب مطرح شده است. در شرایط بیثباتی پولی، انبوه نقدینگیهای مازاد صرف دلالی، قماربازی و ایجاد حبابهای تجاری بهمنظور کسب حداکثر سود در حداقل زمان میشود. چهبسا که پوچگرایی معاصر و واپاشی فرهنگی بهخصوص در شهرهای بزرگ رابطه نزدیکی با سیاستهای پولی و نظام اقتصادی داشته باشد. تاریخ روشن میکند که تورم قاعدتاً باید حرامترین حرام اقتصادی تلقی شود، چون مالیاتی است غیرشفاف و غیرصریح از فقرا به نفع فاسدترین طبقه ثروتمندان. ضمن آنکه تورم از نظر دستکاری در مهمترین اطلاعات جامعه (قیمتها) سرشتی همچون دروغگویی دارد. تاریخ مشخص میکند که تورم پولی با فساد به معنای تخطی از قوانین (چه قوانین وجدانی و چه اجتماعی) و تمرکز بر لذتجویی کوتاهمدت یا فساد اداری ارتباط نزدیکی دارد. همچنین تاریخ مشخص میکند که قوانین اقتصادی نظام انگیزهها در همه دنیا و در همه زمانها جاری و حاکماند. مثلاً برای رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال باید امنیت و آزادی سرمایه تضمین شده باشد، در غیر اینصورت هزار «متخصص کارآفرین» و «طرحهای مبتکرانه» و... هیچ کاری نمیتوانند بکنند. همچنین اگر طرح و برنامه و مدیریت در چارچوب عقل سلیم و روشهای محافظهکارانه نباشد جز سخنان پوچ و دهانپرکن چیزی نیست.
کنترل پول با بانک مرکزی
اندرو دیسکن وایت، نویسنده کتاب از پول بیپشتوانه انتقاد و از نظام طلا دفاع میکند. در زمان تالیف این کتاب در اوایل قرن بیستم هنوز استاندارد طلا برقرار بود. یعنی پول کاغذی دارای پشتوانه طلا بوده و قانوناً با مراجعه به بانک مرکزی قابلمبادله با مقدار معینی طلا بود. بهتدریج و از نیمه قرن بیستم به بعد استاندارد طلا حذف شد و کنترل پول کاملاً بر عهده بانکهای مرکزی قرار گرفت. در زمان حاضر، پولهای دنیا خارج از استاندارد طلا (بیپشتوانه) و بنابر تصمیم بانک مرکزی تولید میشوند. اما بهرغم موفقیت نسبی آمریکا و اکثر کشورهای صنعتی در کنترل حجم پول و تورم، مسائل اقتصاد سیاسی مطرحشده در این کتاب کماکان معتبر است، یعنی حذف استاندارد طلا قدرت بسیار عظیمی را به دولتها تفویض کرده است. استدلالات نویسنده در این زمینه از جمله خلق یک اقتصاد سیاسی از پول کاغذی جالب است. مقوله نظام طلا در سالهای اخیر و پس از بحران مالی 2008 در آمریکا نیز دوباره رایج شده است که موجب توجه بیشتر به این مباحث میشود. اما واقعاً آنچه مورد بحث است مساله پول و اعتبار بیقاعده و تولید دلبخواه آنهاست و بنابراین حتی اگر به پول مدرن کاملاً معتقد باشیم، باز هم این داستانها جای تعمق و تفکر دارد. تعریف مختصر پول عبارت است از سکهها و اسکناسها و حسابهای جاری و سایر حسابهایی که آناً قابلتبدیل به نقدینگی بوده، برای مبادله سایر کالاها و داراییها قابلاستفاده باشند. توجه خواننده را به این نکته جلب میکنیم که در اقتصاد امروزی درصد ناچیزی از پول صورت فیزیکی دارد (پول و اسکناس) و غالب آن بهصورت حسابهای بانکی بوده و بهصورت دادههای الکترونیک وجود دارد. اگرچه در نظامهای پولی امروز پشتوانه طلا حذف شده است، ولی مساله تورم دقیقاً مثل گذشته اتفاق میافتد، یعنی با خلق و بسط نقدینگی! حال این خلق و بسط به هر روشی از روشهای ابداعی دولتها و بانکداران میتواند انجام شود، تورم ناشی از آن و هزاران عارضه خواسته و ناخواسته آن همان است که در فرانسه دوران انقلابش رخ داد و موضوع این کتاب است. آنچه تکامل پیدا کرده است روشهای سودجویی و دزدیهای بانکی و انتقال هزینههای آن به دوش مستضعفان است. در این متن اصطلاحات پول کاغذی، پول غیرقابلتبدیل، غیرقابلبازخرید، پول فیات (پول بیپشتوانه و بیارزش ذاتی) همه و همه به پولهای کاغذی اشاره دارند که فاقد ارزش ثابت با معیار معینی (طلا و نقره) هستند، یعنی اکثریت پولهای امروز جهان. انواع پول و اوراق قرضهای که در فرانسه منتشر شد همه از این نوع بودند. دو نوع معروف آن اسینیا و ماندات بودند، که ما اولی را به نام اسکناس و دومی را با همان اسم ماندات آوردیم. ارزش اینها بر اساس لیره یا فرانک بیان میشد که تقریباً معادل هم بودند.
ذکر چند نکته درباره کتاب تورم و اخلاق خالی از لطف نیست. ابتدا اینکه کتاب حاضر متن تصحیحشده یک سخنرانی صد سال پیش است و به لحاظ زمانی و کاربردی سیاق خاص خود را دارد. مثلاً آشنایی قبلی مخاطب با تاریخ فرانسه مفروض انگاشته شده است و نویسنده از تکرار، فضاسازی و داستانگویی استفاده میکند. ویژگی خاص این سخنرانی حالت کنایهآمیز آن است که احتمالاً با روش ادای کلمات توسط سخنران تشدید میشده است. برای انتقال این حالت کنایه، مترجم سعی کرده است سبک خاص خود را ابداع کند که علاوه بر عبارتسازی و استفاده از علامت تعجب مستلزم یک ترجمه مردمی از عبارات هزل و طنزگونه بوده که معمولاً در یک کتاب اقتصادی دیده نمیشود.
مورخ به جای اقتصاددان
گفتنی است که نویسنده این کتاب یک مورخ است و نه یک اقتصاددان نظری به مفهوم معاصر آن. هرچند مهمترین پایه علوم اجتماعی و اقتصادی باید تاریخ باشد، بههرحال جزئیات و گاهی دقت استدلالها کامل نیست یا از اصطلاحات غیرمتداول استفاده شده است. نه هدف مولف و نه هدف ما نظریهپردازی محض آکادمیک نبوده است، بلکه آموزش عمومی و اشاعه عقل عملی را مدنظر داریم. درعینحال کتاب حاضر نمونه یک تحقیق کیفی و مطالعه موردی تاریخی بسیار عالی محسوب میشود و هم به لحاظ معلومات تاریخی و هم به لحاظ تشریح سازوکار عملی اقتصاد برای متخصصان هم سودمند است، ولو آنکه لحن خشک آکادمیک نداشته باشد. هرچند طرح مسائل اخلاقی از نقاط قوت کتاب محسوب میشود، ولی لحن وعظگونه آن متداول متون دانشگاهی نیست. بهعلاوه نمیتوان از تاریخ دویستساله انتظار آمار مشخص و دقیق داشت. هیچکدام از این موارد خدشه اساسی به علمی بودن آن وارد نمیکند. در حقیقت کتاب خالی از مسائل مهم و پیچیده نظری نیست، بهخصوص در باب پیامدهای اجتماعی و اخلاقی اقتصاد. تاریخ انقلاب فرانسه (هرچند به زبان ساده بیان شده باشد) سرشار است از دروس سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فلسفی که هرکس به فراخور اندیشه و مطالعات و تجربیات خویش آنها را درمییابد.
پندهای اقتصادی انقلاب فرانسه
این کتاب همچنین مقدمهای دارد که اندرو دیکسون وایت، نویسنده آن نوشته است. او در این مقدمه توضیح داده است که چگونه از زمان پیش از جنگهای داخلی آمریکا، شروع به جمعآوری انواع و اقسام مدارکی کرده است که در زمان انقلاب فرانسه انتشار یافته بود و شامل روزنامهها، گزارشها، سخنرانیها، اعلامیهها و سایر مدارک توصیفی و تشریحی و بهخصوص نمونههایی از پولهای کاغذی انقلابی میشود. او همچنین در این مقدمه آورده است: بر اساس مدارک جمعآوریشده، دروسی را به دانشجویانم در دانشگاههای میشیگان و کُرنل ارائه دادم. یکی از این دروس تورم پول کاغذی در فرانسه بود. در ابتدا این درس تنها برای تکمیل داستان آن کشمکش بزرگ (انقلاب فرانسه) ارائه میشد. به یاد میآورم که در آغاز تاسف میخوردم که چرا باید اینقدر کار و دقت صرف موضوعی کنم که به نظر میرسید کاملاً خالی از کاربرد عملی باشد. هیچ موقع به ذهن خودم یا دانشجویانم خطور نکرد که این موضوع میتواند کوچکترین کاربردی برای کشور خودمان داشته باشد. چه کسی تصور میکرد که حماقتهای آنچنانی که در جریان انقلاب فرانسه اتفاق افتاده میتواند برای آمریکای قرن نوزدهم کاربرد داشته باشد؟ چند سال بعد، وقتی درخواست انتشار وسیع پول کاغذی در آمریکا مطرح شد، بعضی از جنبههای تاریخ پول کاغذی در فرانسه را در یک سخنرانی در مجلس سنای ایالت نیویورک مطرح کردم و لزوم احتیاط ویژه را در چگونگی برطرف کردن ضرورتهای مالی نشان دادم.
تبعات اشتیاق به انتشار پول کاغذی
او همچنین آورده است: در سال 1876، در دوران جنون اسکناس، ژنرال گارفیلد و آقای کریتندن که در آن زمان هر دو عضو مجلس نمایندگان بودند، درخواست کردند که سخنرانی مزبور را برای سناتورها و نمایندگانی از هر دو حزب در واشنگتن تکرار کنم. همین سخنرانی برای نمایندگانی از تجار و سرمایهگذاران در نیویورک ارائه شد.
ویرایشهای گوناگونی از این سخنرانی بعداً منتشر شده و چندتایی در مبارزات انتخاباتی نیز استفاده شد، به امید آنکه نشان دهد اشتیاق برای پول کاغذی بیپشتوانه چه حماقتها، خشونتها، کژیها و ویرانیهایی را پدید خواهد آورد. بعدها هنگامیکه سکهسازی نامحدود نقره در ایالات متحده مطرح شد، دوباره ویرایشهایی از بحث حاضر چاپ شد، چون نهایتاً ریشه این ایدهها همانها بود که به ویرانی بخش عمومی و خصوصی در فرانسه انجامید. دیکسون وایت همچنین به دلیل دیگر انتشار این کتاب اشاره کرده و میگوید: به نظر میرسد سیاستمداران گوناگون به ایده نامحدود بودن پول کاغذی اشارات و تمایلاتی دارند. این آقایان حداقل حالیشان نبوده که اگر قرار است سکهسازی نامحدود انجام شود، چه بهتر که از پول کاغذی استفاده شود که هیچ هزینهای هم ندارد! به گفته وی باید تاکید کرد که برنامه فرانسوی از مشابه پیشنهادی آمریکایی آن بسیار هوشمندانهتر بود. انتشار پولهای کاغذی فرانسه تنها بر اساس شعارهای «اراده یک خلق آزاد» مبتنی نبود، بلکه پشتوانه یکسوم اراضی فرانسه را داشت، آن هم مرغوبترین اراضی فرانسه در هر شهر و ولایت که از کلیسا و اشراف مصادره شده بود. جان مکی، تحلیلگر آمریکایی اقتصاد نیز برای «تورم و اخلاق» پیشگفتاری نوشته است. در متن این پیشگفتار آمده است: قدرت دولتها و ملتها مرزهایی طبیعی دارد که نه خودکامگان و نه دموکراسیها نمیتوانند از آن تخطی کنند. دست قانونگذاران همانقدر در تغییر قوانین طبیعی اقتصادی و رفتاری بسته است که در تغییر قوانین فیزیکی. قانونگذاران نمیتوانند کژی را به راستی تبدیل کنند یا علتومعلول را از هم جدا کنند، چه بهوسیله اکثریت پارلمانی و چه با پشتیبانی ملت. فرجام قانونگذاریهای ابلهانه با گذشت زمان روشن میشود. هرچند این اصول را همگان قبول دارند، ولی بسیاری از قانونگذاریهای آزمایشی و تمایلات عوام در عمل آنها را نادیده میگیرند. بنابراین، داستان حماقت عظیم فرانسه در سالهای پایانی قرن هجدهم و نتایج وحشتناک آن دروس زیادی برای تمام مردانی دارد که به مسائل زمان ما میاندیشند. در بخش دیگری از این پیشگفتار آمده است: مصادره داراییها و مخدوش ساختن حقوق مالکیت در صورتهای قانونی، تا زمانیکه منافع گروههای نامحبوب را هدف گیرد و در حدودی باشد که باعث عذاب وجدان نشود، معمولاً به تایید عوام میرسند. این است که نتایج بروز خشن و وحشتناک این تمایلات شیطانی در غوغای انقلاب (فرانسه) باید یادآوری شود.
کتابی برای دانشجویان
این کتاب، روایتی از داستان تورم پولی فرانسه در دوران انقلاب فرانسه از زبان اندرو دیسکن وایت، یکی از مورخان و سیاستمداران برجسته آمریکایی ارائه میدهد. گرچه زبان کتاب ساده بوده ولی از لحاظ تعدد مفاهیم و عمق مطالب مطرحشده یکی از خواندنیترین و آموزندهترین متون اقتصادی است. مطالعه این متن ساده برای دانشجویان اقتصاد، امور مالی و علوم سیاسی واجب و برای سایر دانشجویان، پژوهشگران و دستاندرکاران تجارت و سیاست و نیز صاحبنظران اخلاق بسیار سودمند است.