آیا رشد پایدار است؟
اقتصاد آمریکا
رئیسجمهور معمار و طراح توانمندیهای اقتصادی آمریکا نیست اما در کوتاهمدت اوضاع طبق میل او پیش میرود. در توئیت آقای ترامپ بیشتر دروغ به چشم میخورد تا حقیقت، اما در یک موضوع کاملاً حق با اوست. اقتصاد آمریکا در وضعیت خوبی قرار دارد. اعتماد کسبوکار بالاست. مشاغل فراوان هستند. سال گذشته شرکتهای بخشهای غیرکشاورزی 228 هزار کارگر را استخدام کردند. نرخ بیکاری به 1 /4 درصد رسید که پایینترین نرخ طی یک دهه به شمار میرود. فراوانی فرصتهای شغلی هر روز تعداد بیشتری از افرادی را که در سن کار قرار دارند به نیروی کار وارد میکند. دستمزدها بر مبنای واقعی افزایش یافتهاند و بیشترین منفعت آن به کارگران دارای دستمزد پایین میرسد. البته آقای ترامپ اغراق میکند. او هر گزارش خوب در مورد اشتغال و هر افزایش در شاخص S&P500 را دستاورد خودش میداند. در واقع او بسیار خوششانس است و میراث خوبی را دریافت کرد. از زمان انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری بازار 25 درصد رشد داشت اما باید توجه کرد که رشد بازار از سال 2009 تاکنون 195 درصد بوده است. نرخ بیکاری از اوج 10درصدی خود در زمان باراک اوباما به 7 /4 درصد کاهش یافت و سپس در دوران ترامپ به 1 /4 درصد رسید. دولت ترامپ میگوید ترکیب مقرراتزدایی و کاهش مالیات شرکتها رشد پایدار تولید ناخالص داخلی (GDP) را به سه درصد میرساند که از میانگین دودرصدی سالهای اخیر بسیار بالاتر است. همزمان با حرکت اقتصاد به سمت اشتغال کامل، لازم است بهرهوری به میزان قابل توجهی بالا رود تا هدف اشتغال کامل تحقق یابد.
اما منتقدان ترامپ نیز مبالغه میکنند. آنها خوشبینی مصرفکنندگان و مدیران را بدون پشتوانه و ناشی از احساسات میدانند. آنها هشدار میدهند که بازار بورس به طرز خطرناکی بیش از اندازه ارزشگذاری شده است و رشد اقتصادی آمریکا که هماکنون به ماه 102 وارد میشود به زودی متوقف خواهد شد. با این حال هیچ خطر قریبالوقوعی اقتصاد را تهدید نمیکند و بلوغ و پختگی چرخه تجاری را میتوان در تمام جنبهها مشاهده کرد. ادعای آقای ترامپ که خود را عامل موفقیت اقتصادی آمریکا میداند بیاساس و مزخرف است اما نمیتوان انکار کرد که اقتصاد چند مورد خوشایند غافلگیرکننده داشته است.
راهی دراز
آمریکا تنها اقتصادی نیست که عملکرد خوبی دارد. از حدود یک سال قبل رشد اقتصاد جهانی بهطور هماهنگ در اروپا، آسیا، آمریکای شمالی و جنوبی آغاز شده است. منطقه یورو تا همین اواخر به خاطر فلاکت اقتصادی در صدر اخبار بود اما هماکنون رشد تولید ناخالص داخلی آن 5 /2 درصد است، هرچند رشد جمعیت آن در مقایسه با آمریکا کمتر بود. با این حال آمریکا از نظر جایگاهش در حلقه تجارت از دیگران برجستهتر مینماید. اگر رشد اقتصادی آمریکا در سال 2018 ادامه یابد این رشد دومین رشد بزرگ اقتصادی کشور در طول تاریخ خواهد بود.
در حقیقت خطراتی نیز وجود دارند. هرچه حلقه تجاری پختهتر و کاملتر میشود احتمال داغ شدن بیش از حد اقتصاد بالا میرود چراکه راههای باریکی در بازار کار به وجود میآید یا ممکن است بانک مرکزی به خاطر ترس از بروز حباب سیاست پولی سختگیرانهتری در پیش گیرد. هرچه زمان رشد اقتصادی طولانیتر باشد زمینه بیشتری برای عدم تعادل مالی پیش میآید و به عنوان مثال، بدهیها یا ارزش حبابی داراییها از حد خود فراتر میروند. برخی نشانههای هشداردهنده از قبل آشکار شدهاند. شکاف بین نرخ بهره کوتاهمدت و درازمدت کمتر شده است و این پدیدهای است که معمولاً قبل از رکود اتفاق میافتد.
با این حال شواهد مبنی بر داغ شدن بیش از حد اقتصاد چندان زیاد نیستند. امسال نرخ تورم روند نزولی داشت. خوشبختانه دستمزدها اندکی رشد کردند اما هیچ نشانهای دال بر سرعت گرفتن آنها دیده نمیشود. هنوز دستمزدها باید بالاتر بروند تا به جایی برسد که افزایش تورم نگرانکننده شود. کاهش مالیات به افزایش بیشتر کسری بودجه دولت میانجامد و این نوع محرک مالی برای این برهه زمانی از چرخه تجارت مناسب نیست. اما کاهش مالیات به نفع شرکتهایی است که سود بیشتری برای ایجاد سپر حفاظتی به دست میآورند و افراد ثروتمندی که بخش بزرگتری از درآمدشان را پسانداز میکنند. این بدان معناست که اثرات منفی محرک مالی احتمالاً ناچیز خواهد بود. ریسک اتخاذ سیاست سختگیرانه پولی از سوی فدرالرزرو در صورتی تشدید میشود که ترکیب کمیته تنظیم نرخ سود آن تغییر کند و کمیته جدید از سال آینده موضع خصمانهتری در پیش گیرد. در واقع هیچ چیز به اندازه گزینههای آقای ترامپ برای پر کردن مناصب خالی فدرالرزرو بر اقتصاد تاثیر نمیگذارد. با این حال اتخاذ سیاست انقباضی فدرالرزرو و بالا بردن نرخ بهره به میزان یکچهارم واحد درصد و رساندن آن به دامنه 25 /1 تا 5 /1 درصد اقدامی مناسب بوده است.
در مورد عدم توازن مالی باید گفت که نسبت اهرمی از حد گذشته است. با این حال با کاهش نرخ واقعی بهره، بازار بورس به رکوردهای جدیدی دست یافته است: نرخ بازدهی در کل سرمایهها از املاک شهرهای بزرگ گرفته تا اوراق قرضه بنجل کاهش پیدا کرد. شاید بهای داراییها خیلی بالا باشد اما منطقی برای افزایش آنها دیده میشود.
هنوز در خطر
چرخه بالغ تجاری مزایایی دارد. انگیزه یکی از آنهاست. بخشی از آن از کاهش بیاطمینانی در اقتصاد جهان نشات میگیرد. بسیاری از کسبوکارهایی که در گذشته به خاطر خاموش شدن یکی از موتورهای اقتصاد جهان از ماجراجوییهای درازمدت اجتناب میکردند اکنون اشتیاق بیشتری دارند تا پول خود را به کار اندازند. سودآوری سرمایهگذاریها نیز افزایش یافته است که خود نشانهای بر رشد قویتر تولید ناخالص داخلی به شمار میرود.
هرچه تعداد کارگران در بازار کار دشوار آمریکا کمتر شود بنگاهها انگیزه بیشتری برای حرکت به سمت خودکارسازی (اتوماسیون) پیدا میکنند.
مزیت دوم چرخه تجاری بالغ افزایش بهرهوری است که از زمان بحران مالی جهانی در تمام کشورها حرکتی حلزونی داشت. افزایش هزینههای سرمایهای کسبوکارها به این امر کمک خواهد کرد. همچنین در آمریکا به ویژه بنگاهها تحت فشار هستند تا کسبوکارهای خود را مجدداً سازماندهی کنند تا بتوانند پاسخگوی نیاز فزاینده باشند چراکه نرخ پایین بیکاری باعث خواهد شد پیدا کردن کارگران جدید دشوار باشد.
برخلاف توئیتهای آقای ترامپ انتظار نمیرود آمریکا به نرخ رشد بهرهوری سالهای قبل از 2005 بازگردد. اما نشانههایی دال بر این وجود دارد که نرخ بهرهوری از میزان تاسفآور دوران رکود پس از بحران نجات مییابد. تمام دورههای شکوفایی اقتصادی زمانی به پایان میرسند. حتی اگر آمریکا (مثلاً با اتخاذ سیاستهای تجاری احمقانه) خود را به رکود نکشاند یک تکانه جهانی ممکن است چنین امری را تحقق بخشد. در آن زمان سیاستگذاران آمریکا تاسف خواهند خورد که چرا درآمدهای دولت را برای یک طرح نامناسب کاهش مالیات هدر دادند. کسریهای بودجه ناشی از این تصمیم باعث خواهد شد کنگره از لحاظ سیاسی نتواند با محرک مالی دیگری برای مقابله با رکود آینده موافقت کند. افزایش نرخ بهره در مقایسه با گذشته بسیار اندک خواهد بود و بنابراین نمیتوان با کاهش زیاد آن فضایی برای مقابله با رکود ایجاد کرد. افراد بدبین و منتقد از این نظر کاملاً حق دارند. اما چشمانداز کوتاهمدت درخشان است. روند صعودی رشد اقتصاد جهانی هنوز در مراحل اولیه قرار دارد و میتواند سرعت بگیرد. سیاستهای آقای ترامپ به مذاق رهبران تجارت خوش آمده است و آنها دلیلی برای اعتماد دارند. شاید منتقدان رئیسجمهور اعتماد کمتری به آینده داشته باشند اما به هرحال اقتصاد آمریکا در سال 2018 شرایط خوبی خواهد داشت.