نواختن شیپور از سر گشاد آن
بررسی اقتصاد سیاسی بودجه 97 در گفتوگو با موسی غنینژاد
موسی غنینژاد میگوید: انتظار میرفت این دولت مطابق با شعارهایش به سمت اقتصاد آزاد و رقابتی برود. اما در این بودجه هیچ سیگنالی از اقتصاد آزاد دیده نمیشود. در این بودجه مجدداً با سرکوب قیمتها و نرخ کنترلشده ارز مواجهیم. اینها سیگنالهای خوبی برای اقتصاد نیست.
موسی غنینژاد در تحلیل لایحه بودجه سال 97 میگوید: بودجه امسال پیام جدیدی ندارد و ادامه وضع موجود است. اگرچه دولت مدام در وعدهها و گفتههایش نوید اقتصاد آزاد و تغییر شرایط را میدهد اما بودجه نشان میدهد هیچ ارادهای برای تغییر در دولت دیده نمیشود. این اقتصاددان میگوید: انتظار میرفت این دولت مطابق با شعارهایش به سمت اقتصاد آزاد و رقابتی برود. اما در این بودجه هیچ سیگنالی از اقتصاد آزاد دیده نمیشود. ما در این بودجه مجدداً با سرکوب قیمتها و نرخ کنترلشده ارز مواجهیم. او تاکید میکند متاسفانه باید بگویم در برخی از جنبهها شباهتهای زیادی بین فلسفه اقتصادی بودجه در دولت دهم و دوازدهم وجود دارد و این جای تامل است که چگونه همان طرز فکری که در دولت دهم در خصوص یارانهها وجود داشت، در دولت فعلی هم وجود دارد. لایحه بودجهای که به گفته غنینژاد حاکی از کجسلیقگی تنظیمکنندگان آن است و ریشه در تفکر اقتصاد دولتی و یارانهای دارد. غنینژاد این بودجه را برگرفته از دیدگاه اقتصاد دولتی حاکم بر سازمان برنامه و بودجه میداند و میگوید: اگرچه روحانی در شعارها و سخنانش به تفکر نیلی گرایش دارد اما در عمل تفکر غالب بر سازمان برنامه و بودجه را پیاده میکند. گرایش به اقتصاد آزاد جز در حرفهای کلی روحانی انعکاسی پیدا نکرده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
♦♦♦
بسیاری معتقدند لایحه بودجه 97، لایحهای متفاوت با سالهای قبل است. تحلیل شما در خصوص این بودجه چیست و در یک نگاه کلی لایحه بودجه سال 97 را چگونه میبینید؟
لایحه بودجه 97 نکات مثبت و منفی را با هم دارد. مثلاً این بودجه انقباضی تدوین شده که ویژگی مثبت آن است یا در آن بر حذف یارانهها و اصلاح قیمت حاملهای انرژی تاکید شده که جای امیدواری دارد. اما اشکالات شکلی و محتوایی آن هم بسیار است. ایراداتی مانند عوارض خروج از کشور که به موجی انتقادی علیه دولت دامن زد. در حالی که این عوارض به موازات هزینههای سیاسی و انتقاداتی که ایجاد کرد، درآمد قابل توجهی برای دولت ایجاد نمیکند و این نشان میدهد دولت در تدوین این بودجه کجسلیقگی از خود نشان داده است. یا در این لایحه درآمدهای مالیاتی افزایش قابل توجه داشته که این بر تولید ما تاثیر منفی میگذارد. بهتر بود دولت روی اصلاح قیمت انرژی تاکید و درآمد خود را از آنجا تامین میکرد. البته دولت مساله اصلاح قیمت حاملهای انرژی را در لایحه پیشنهاد داده اما برای منابع حاصل از این افزایش چاله جدیدی کَنده و گفته منابع حاصل از این کار باید صرف ایجاد اشتغال شود. یعنی این منابع تبدیل به تسهیلات بانکی شود و به ایجاد اشتغال تخصیص یابد. چنین اقدامی جای انتقاد جدی به لایحه بودجه دارد. مگر ما بارها در دولتهای قبل، تخصیص یارانه برای اشتغال را تجربه نکردهایم؟ در کدام دوره از چنین تصمیمی نتیجه مثبت گرفتهایم که باز بخواهیم آن را تکرار کنیم؟ تجربه نشان داده یارانه نمیتواند کمکی به اشتغالزایی کند. دولت بهتر بود به جای اینکه منابع حاصل از اصلاح قیمت انرژی را صرف پروژههای بیفایده کند، آن را صرف کاهش فشار مالیاتی میکرد. مضاف بر اینکه دولت در بودجه عمرانی عملاً به سمت برداشت از منابع صندوق ذخیره ارزی رفته است. در کنار اینها نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که انتظار میرفت این دولت مطابق با شعارهایش به سمت اقتصاد آزاد و رقابتی برود. اما در این بودجه هیچ سیگنالی از اقتصاد آزاد دیده نمیشود. ما در این بودجه مجدداً با سرکوب قیمتها و نرخ کنترلشده ارز مواجهیم. اینها سیگنالهای خوبی برای اقتصاد نیست.
اما به نظر میرسد دولت در این بودجه نگرانی سیاسی کمتری داشته. دولت بالاخره پس از چهار سال حرکت دستبهعصا در خصوص یارانههای نقدی و اصلاح قیمت انرژی، امسال بالاخره گام عملی برداشته و برای اولینبار طی شش سال گذشته اعتبار یارانهها در لایحه کاهش یافته است. از طرفی مساله افزایش قیمت حاملهای انرژی هم که مطرح است. این نشان میدهد دولت برخلاف سالهای قبل دیگر نگرانی انتخاباتی ندارد و میخواهد اصلاحاتی را انجام دهد.
من با چنین تعبیری مخالفم. بیش از چهار سال از عمر دولت روحانی گذشته اما هیچ تصمیمی در مورد این موضوع نگرفتند و هنوز دارند بررسی میکنند که چه افرادی پردرآمدند و معیار بررسی چیست. الان هم که گفته شده قرار است در بودجه حدود 30 میلیون نفر حذف شوند، مشخص نیست که با چه مکانیسمی قرار است این حذف صورت بگیرد. اگر روش همان روش قدیمی است که به نتیجه نرسید. اگر هم روش جدیدی دارند باید آن را اعلام کنند. اگر واقعاً دولت بخواهد آن تفکر یارانهای را کنار بگذارد، راههای معقول بسیاری وجود دارد که بتوان با کمک آن یارانه را حذف کرد. اما در بودجه چنین راهکاری نیست. حتی مشخص نیست که این تعداد را چگونه محاسبه کردهاند فقط گفتهاند 11 هزار میلیارد تومان از یارانه کم میکنند. این نشان میدهد تفکر منسجم و درستی در دولت حداقل در خصوص این بودجه وجود ندارد. من بعید میدانم که امسال هم مساله یارانهها به نتیجه برسد. شما سخنان سخنگوی دولت را نگاه کنید. ایشان مدام اطمینان میدهد که مردم نگران نباشند، چون یارانه معترضان بررسی و پرداخت میشود! این سخنان یعنی چه. اگر قرار است حذف کنید و دغدغه سیاسی ندارید و کارتان اصولی است و معیار صحیح حذف را شناسایی کردهاید، کار اصولیتان را بدون دغدغه انجام دهید. از طرفی اگر دولت واقعاً دغدغه اصلاح اقتصاد را دارد میتوانست منابع حاصل از اصلاح قیمتها و حذف یارانه بخشی از جامعه را به سمتی ببرد که فشار مالیاتی روی تولید کم شود. راههای معقول زیادی برای رونق دادن به اقتصاد بخش خصوصی وجود دارد اما به نظر نمیرسد دولت دنبال این موارد باشد. دولت همان تفکرات یارانهای و تفکر دولتمدارانه قبلی را دارد ادامه میدهد. بودجه امسال پیام جدیدی ندارد و ادامه وضع موجود است. هیچ ارادهای برای تغییر دیده نمیشود. این نشان میدهد گرایش فکری غالب در دولت تفکر یارانهای است. البته رئیسجمهور در شعارها و سخنان کلیاش طرفدار اقتصاد آزاد است اما در عمل آنچه اجرا میشود یک اقتصاد دولتی متکی بر تفکر یارانهای است.
نفس کاهش اعتبار یارانههای نقدی موثر نیست؟ سالهاست مجلس و دولت توپ حذف یارانه را در زمین هم میانداختند. اما امسال بالاخره دولت به دور از دغدغههای انتخاباتی و سیاسی خواسته گام عملی بردارد.
نفس کاهش اعتبار یارانهها قطعاً قدم مثبتی است اما سوال من این است که این یارانه را بر چه اساسی میخواهید حذف کنید؟ چرا 11 هزار میلیارد تومان از اعتبار یارانهها حذف کردید؟ مثلاً چرا 12 یا 15 هزار میلیارد تومان کم نشد؟ این رقم را چگونه محاسبه کردهاند؟ چرا دولت توضیحی نمیدهد. معتقدم این نشانه آن است که طرز فکر روشن و منسجمی در بودجه وجود ندارد. انتقاد من به این است. وگرنه من از اقدام به حذف یارانه استقبال میکنم. اما چون اصول ندارند میترسم این کار به درستی انجام نشود و دولت در میانه راه مسیر خود را تغییر دهد.
اگر بخواهم روشنتر بگویم، به نظرم تفکر دولت دوازدهم در مورد یارانهها اساساً تغییر چندانی با دولت دهم که یارانههای نقدی را وضع کرد ندارد. به خاطر دارید که دولت دهم اعلام کرد قیمت حاملهای انرژی را افزایش میدهیم و مابهالتفاوت آن را تبدیل به یارانه نقدی میکنیم. دولت روحانی هم دارد در عمل همین کار را میکند. میگوید قیمت حاملهای انرژی را تغییر میدهد و مابهالتفاوت آن را برای یارانه اشتغال هزینه میکند. البته این بار به جای یارانه نقدی که به مردم پرداخت شد، قرار است یارانه به ایجاد اشتغال برسد. دولت دهم میگفت یارانه نقدی و اشتغال، این دولت میگوید یارانه اشتغال! یارانه دادن برای ایجاد اشتغال از زمان دولت اصلاحات آغاز شد و هیچوقت نتیجه مثبتی نداد. چرا همان روشهای اشتباه قبلی را ادامه میدهید؟ این نشان میدهد طرز فکر غلطی که در دولتهای قبلی بوده، در این دولت هم وجود دارد. در دولت پوپولیستی احمدینژاد این رفتار غلط به اوجش رسید. این دولت فعلی هم دارد همان راه را ادامه میدهد. اینها جای بحث و انتقاد دارد وگرنه حذف یارانهها که گام مثبتی است.
اگر این بودجه میخواست سیگنال مثبتی به اقتصاد بدهد باید فشارهای مالیاتی کمتر میبود؟
دقیقاً باید فشار مالیاتی کمتر میشد، یارانهها با شیوه اصولی و واضح حذف میشد، قیمت حاملهای انرژی را اصلاح میکردیم و با منابعی که از این طریق ایجاد میشد برای دولت درآمدی ایجاد میکردیم که فشار مالیاتی حتی کمتر شود تا تولیدکنندگان و بخش خصوصی به افزایش تولید تشویق شوند. دولت فعلی به هیچ وجه دنبال این سیاستها نرفته است. و در حقیقت وضع موجود را قرار است ادامه دهد. سیاستهای قبلی با تفاوتهای اندکی دوباره تکرار میشود و همان تفکر یارانهای تداوم مییابد. در مورد نرخ ارز هم همان تفکر سرکوب قیمت را پیش گرفتهایم. شما وقتی از ابتدای سال 92 تاکنون بیش از 60 تا 70 درصد تورم داخلی دارید، چگونه هنوز حاضر نیستید نرخ ارز را اصلاح کنید. نرخ ارزی که در لایحه بودجه دیده شده، تقریباً معادل همان نرخی است که در سال 92 در بازار آزاد داشتیم. خب این سیگنال سرکوب ارزی است که دولت دارد به بازار میدهد.
دولت امسال حداقل دو گام در بودجه برداشته که اعتراضات زیادی را متوجه آن میکند؛ یکی حذف یارانه نقدی حدود 30 میلیون نفر و دیگری افزایش قیمت حاملهای انرژی. درست است که این دولت برخلاف چهار سال قبل انتخاباتی پیش رو ندارد اما بالاخره رضایت عمومی برای هر دولتی مهم است. شاید نگرانی دولت از افزایش تورم بوده که نخواسته افزایش قیمت حاملهای انرژی و ارز همزمان با هم رخ دهد.
وقتی میگویم تفکر منسجمی در دولت وجود ندارد به همین دلیل است. مسائل را از منظر درست باید نگاه کرد. مساله تورم به دلیل افزایش نقدینگی است که در این سالها ایجاد شده است. دلیل تورم در کشور ما افزایش نرخ ارز یا افزایش قیمت حاملهای انرژی نیست. شیپور را نباید از طرف گشاد آن زد. مشکل تورم نه با اصلاح نرخ ارز تشدید میشود و نه با سرکوب نرخ ارز کاهش مییابد. یکبار تجربه سرکوب نرخ ارز را در دولت احمدینژاد تجربه کردیم و در نهایت به تورم 40درصدی رسیدیم. پس راهحل تورم، سرکوب قیمت ارز نیست. شما به صورت تصنعی میخواهید نرخ ارز را نگه دارید. بعد از یک دوره با جهش ارز مواجه میشوید. مشکلی که در سالهای 91 و 92 داشتیم تکرار میشود. راهحل این نیست که نرخ ارز را سرکوب کنیم. راهحل این است که از ابتدا از سال 92 اجازه میدادیم نرخ ارز خود را همگام با تورم اصلاح کند. الان به جایی رسیدهایم که این نرخ کمکم به طرف جهش میرود. الان هرچقدر این فنر را بیشتر فشار دهیم، جهش قیمت ارز در آینده بیشتر خواهد شد. پس بهتر است اندکی فنر ارزی را رها کنیم تا افزایش قیمت بهصورت تدریجی صورت گیرد. در مورد اصلاح قیمت حاملهای انرژی هم همین مساله وجود دارد. حاملهای انرژی مستقیماً روی تورم اثر نمیگذارد. روی برخی از بخشها مانند حملونقل تاثیر میگذارد. دو سال و نیم پیش نرخ حاملهای انرژی حدود 40 درصد افزایش پیدا کرد اما این افزایش اثر تورمی چندانی نداشت. الان هم همینطور است. الان هم اگر نرخ حاملها افزایش یابد، ممکن است اثر تورمی اندکی داشته باشد اما کاری است که حتماً باید انجام شود. اینها اقداماتی است که باید انجام شود. وقتی اصلاح قیمت انرژی انجام نمیشود، مصرف و قاچاق بالا میرود. الان هوای تهران و سایر کلانشهرها را ببینید. یکی از علل آلودگی هوا قیمت پایین حاملهای انرژی است. قیمت بنزین باید بازدارنده استفاده از خودرو خصوصی باشد. بخش بزرگی از منابع انرژی ما قاچاق میشود. اگر قیمت حاملهای انرژی اصلاح نشود، اتلاف منابع صورت میگیرد. شما میگویید اینها ممکن است تبعات منفی مانند افزایش برخی از قیمتها را داشته باشد. بله قطعاً دارد اما چارهای جز این نیست. هرچقدر این کار دیرتر انجام شود بدتر خواهد بود.
پس معتقدید دولت در این بودجه مانند سالهای قبل عمل کرده و نمیتوان گفت دولت در این بودجه ترجیح ذهنی خاصی داشته است؟
تفکر حاکم بر بودجه دولتی و یارانهای است. همان تفکری که از چهار سال قبل تاکنون در سازمان برنامه و بودجه حاکم بوده، همین تفکر در این چهار سال بودجه را تنظیم کرده و امسال هم همین تفکر پشتوانه تنظیم بودجه بوده. پس باید صراحتاً گفت بودجه امسال تفاوتی با بودجه سالهای قبل ندارد. متاسفانه حتی باید بگویم در برخی از جنبهها شباهتهای زیادی به فلسفه اقتصادی بودجه در دولتهای دهم و دوازدهم وجود دارد. این جای تامل دارد که چگونه چنین چیزی ممکن است. همان طرز فکری که در دولت دهم در خصوص یارانهها وجود داشت، در دولت فعلی هم وجود دارد. این نشان میدهد یک تفکر غلط در طول زمان تداوم پیدا کرده و در برخی از سازمانها از جمله سازمان برنامه حضور دارد. نکته این است که این تفکر غالب دارای تناقضهای درونی با روشهای اصلاح اقتصادی است که خود آقای روحانی بارها در سخنان کلی و در مبارزات انتخاباتی خود بیان کرده. بودجهای که ارائه شده با شعارها و وعدهها سازگاری ندارد.
اصلاحات اقتصادی در ایران همواره شعاری است که داده میشود؛ شعاری که همه دولتها در چهار سال اول به دلیل هزینه سیاسی بالا به آن تن نمیدهند. در چهار سال دوم انتظار میرود دولتها یکسری اصلاحات را انجام دهند. این انتظار از دولت روحانی بیش از دیگر دولتها میرفت چون چهرههای طرفدار اقتصاد آزاد به این دولت مشاوره میدهند و این امید میرفت که چهرههای اقتصادی طرفدار این نگاه اقتصادی بیشتر طرف مشورت دولت قرار گیرند. اما این دولت هم گویا قصد اصلاحات در دوره دوم را ندارد. دلیل آن چیست؟
من هم مانند شما معتقدم انتظار میرفت در دولت دوم، آقای روحانی حداقل در حوزه اقتصاد، قاطعتر عمل کند چون دیگر نگران پایگاه رای خود نیست. اما متاسفانه داریم روزبهروز از این وعدهها و خواستهها دورتر میشویم. بودجه همهساله مشکلاتی دارد. انتظار میرفت این مشکلات در دولت روحانی حل شود اما نشد. علت آن را دقیقاً نمیدانم اما حدس میزنم یک علت آن، این است که در دولت آقای روحانی از همان ابتدا دو طرز فکر اقتصادی متفاوت وجود داشت؛ یکی تفکر دولتمداری که عمدتاً در سازمان برنامه و بودجه حاکم شد و یکی تفکر اقتصاد آزاد که مشاوران اقتصادی از جمله دکتر مسعود نیلی به آن اعتقاد داشتند. اگرچه روحانی در شعارها و سخنانش به تفکر دکتر نیلی گرایش دارد اما در عمل تفکر غالب بر سازمان برنامه و بودجه را پیاده میکند. گرایش به اقتصاد آزاد جز در حرفهای کلی روحانی انعکاسی پیدا نکرده است. روحانی در شعار از اقتصاد آزاد دفاع میکند اما در عمل به سمت تفکرات دیگری گرایش دارد. همان تفکر حاکم بر سازمان برنامه، در بودجه امسال و سالهای قبل هم تبلور پیدا کرده است. واقعاً نمیدانم چرا رئیسجمهور بیش از تفکر اقتصادی حاکم بر مشاوران به تفکر غالب بر سازمان برنامه و بودجه توجه میکند.
دولت مدعی است بودجه بسیاری از نهادها را حذف کرده، بودجه عملیاتی ارائه داده و به قول روحانی ردیف اندر ردیفها را اصلاح کرده. چه شده که امسال و بعد از پنج سال چنین تغییری داده شده؟
این البته از گامهای مثبت بودجه امسال است. بسیاری از بودجهها در کشور ما سالهاست تخصیص مییافته اما مردم به آن حساس نبودند و در عرصه عمومی جامعه مورد بحث قرار نمیگرفت. امسال بسیاری از این ردیفهای بودجه در شبکههای اجتماعی مطرح شد. این شفافیت سبب شد مردم در مورد چند و چون بودجه بسیاری از نهادها و بخشها آگاه شوند. در این شرایط اگر دولت بخواهد بودجه برخی از این نهادها را کاهش دهد، همراهی عمومی را با خود دارد و فشار گروههای سیاسی و جریانهای رقیب روی دولت کمتر میشود. این را قدم مثبتی میدانم اما بهتر بود دولت این کار را از چهار سال قبل انجام میداد.