والدین شرمنده
تعارض فرزندپروری و کار، چگونه باعث احساس شرم و کاهش بهرهوری میشود؟
برای والدین شاغل، برقراری تعادل بین کار و زندگی مانند شعبدهبازی است. ناچارند همزمان به یک ضربالاجل کاری، یک جلسه مهم و کلاس ورزش و زبان فرزندانشان فکر کنند؛ بدون اینکه اجازه دهند چیزی از قلم بیفتد.
تلاش برای انجام همزمان این کارها میتواند احساسات پیچیدهای در ما ایجاد کند. تحقیق جدید سینتیا وانگ، استاد بالینی مدیریت و سازمانها در مدرسه کلوگ و همکارانش نشان میدهد که والدین شاغل در برابر ترس از عدم تمرکز کافی بر تربیت کودک، آسیبپذیرند. اگرچه ممکن است این بخش ماجرا برای اکثر والدینِ شاغل چیز جدید و شگفتانگیزی نباشد اما مطالعه وانگ نشان میدهد این نگرانیها میتواند باعث ایجاد احساس شرم شود که به نوبه خود، بهرهوری والدین در محیط کار را کاهش خواهد داد.
پژوهشگران این مطالعه بر مفهومی تمرکز کردهاند که آن را «تهدید هویت والدین» (parental identity threat) مینامند؛ وضعیتی که سبب میشود احساس کنید نقش شما به عنوان والد به چالش کشیده شده است. وانگ میگوید: برای مثال، خود من ناچارم گاهی اوقات عصرها تدریس کنم و این باعث میشود برخی رویدادهای خانوادگی را از دست بدهم. در اینگونه موقعیتها متاسفانه هویت من به عنوان والد، به دلیل اتفاقاتی که به کارم مربوط است، در معرض تهدید قرار میگیرد. این تهدید میتواند از راههای مختلف ایجاد شود: با تضاد در برنامه کاری و خانوادگی، به دلیل اظهارنظر یک همکار، یا اینکه ناگهان بفهمید چیز مهمی را در خانه (مسائل خانوادگی) فراموش کردهاید.
و این عجیب نیست اگر چنین تجربهای باعث شرمساری زیادی شود. والدین همیشه از خود میپرسند که آیا پدر یا مادر خوبی هستند یا خیر، و فشار اجتماعی بسیار زیادی روی روش درست «فرزندپروری» وجود دارد. تمام این عوامل به قدری به ما فشار میآورد که شرم دیگر به یک احساس رایج تبدیل میشود.
با این حال شرایط آنقدرها هم که فکر میکنیم بد نیست. وانگ و همکارانش (ربکا گرینباوم از دانشکده مدیریت و روابط کار رُتگرز، ینگلی دنگ از دانشگاه دورهام، مارکوس باتس از دانشگاه متدیست جنوبی و الکسیس واشنگتن از دانشگاه ایالتی اوکلاهما) دریافتهاند که این احساس شرم میتواند والدین را وادارد که زمان باکیفیت بیشتری را با فرزندان خود بگذرانند. ضمن آنکه همه، وقتی احساس میکنند به عنوان والدین در نقش خود کوتاهی کردهاند، قربانی احساس شرمساری نمیشوند!
تهدید هویت والدین شاغل
هنگامی که افراد از ایفای نقش خود به عنوان والد راضی هستند خود را مثبت ارزیابی میکنند و در جایگاه خود به عنوان پدر یا مادر احساس اعتبار میکنند. اما ناهماهنگی بین شیوههای فرزندپروری هر فرد و انتظارات اجتماعی از نقش والدین میتواند تهدیدی برای هویتشان محسوب شود. تهدید هویت والدین زمانی ایجاد میشود که پدر یا مادر احساس کنند یک رویداد مرتبط با کار، ادراک آنها از خود را به عنوان والد تضعیف کرده یا زیر سوال برده است. روانشناسان معتقدند این تهدید به مرزهای روانی افراد -که برای تعیین مرزهای کار و نقش خانوادگی وجود دارد- نفوذ میکند زیرا والدین را وامیدارد تا بیندیشند و هویت خود را به عنوان والد با منبع تهدید تطبیق دهند.
مطالعات گذشته نشان داده است انواع مختلفی از تهدید هویت، به احساسات منفی مانند خشم منجر میشود. اما خشم عمدتاً نسبت به اعمال نادرست دیگران است و در نتیجه افراد میکوشند خطای شخص دیگر را تلافی کنند. در این مطالعه اما، پژوهشگران تاثیر تهدید هویت والدین را در رابطه با شرم مورد بررسی قرار دادهاند زیرا این احساس از ناکامی خود فرد ناشی میشود. تهدید هویت والدین نهتنها نشان میدهد که والدین استانداردهای فرزندپروری خوب خود یا جامعه را برآورده نمیکنند، بلکه حاکی از آن است که رفتار آنها میتواند به فرزندانشان آسیب بزند. به نوبه خود، این والدین حالت عاطفی شرم را تجربه میکنند، که نشانه احساسی است مبنی بر اینکه جایگاه اجتماعی آنها به عنوان والدین به خطر افتاده است.
پژوهشگران این مطالعه بر هویت افراد به عنوان والدین -نه به عنوان فرد شاغل- متمرکز شدهاند زیرا هویت والدین معمولاً نقش محوریتری نسبت به شغل آنها دارد. در هر حال مراقبت از فرزندان بخشی جداییناپذیر از طبیعت انسان است و یک اجماع فرهنگی قوی وجود دارد که والدین باید نیازهای فرزندان خود را بیش از نیازهای مرتبط با هویت نقشهای دیگر، در اولویت قرار دهند.
سوال نخست مطالعه این بود: زمانی که زندگی کاری والدین زندگی خانوادگی آنها را مختل میکند، ماهیت تهدیدی که احساس میکنند چگونه است؟ چه کسی بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد؟ چه حسی به آنها دست میدهد؟ و آیا این حس بر بهرهوری در کار تاثیر میگذارد؟ آنها برای تکمیل یک مطالعه آنلاین قبل از شروع روز کاری، کار خود را با انتخاب 201 والد شاغل آغاز کردند. شرکتکنندگان ابتدا به مجموعهای از پرسشها پاسخ دادند که برای ارزیابی ثبات عاطفی یا توانایی مدیریتِ آرام موقعیتهای استرسزا طراحی شده بود و میزان ویژگیهایی مانند بدخلقی یا حسادت را ارزیابی میکرد.
سپس شرکتکنندگان به دو گروه تقسیم شدند: آنهایی که در گروه پرخطر (از نظر تهدید هویت) بودند، مقالهای ساختگی خواندند که در آن گفته شده بود والدین شاغل به اندازه والدین غیرشاغل برای فرزندان خود وقت نمیگذارند. به گروه مقابل (والدین در معرض تهدید کمتر) تحقیق ساختگی دیگری ارائه شد که میگفت والدین شاغل به اندازه والدین غیرشاغل با فرزندان خود همراه و به آنها نزدیک هستند. سپس شرکتکنندگان ارزیابی کردند که تا چه حد با گزینههایی که برای تعیین سطح تهدید هویت والدین طراحی شده، موافقاند: مثلاً «به نقش من به عنوان والد، منفی نگاه شده است». ساعاتی بعد، پس از پایان کار، همه شرکتکنندگان میزان احساس شرمندگی، تحقیر یا خجالت خود را گزارش کردند. همچنین میزان بهرهوری آنها نیز در یک روز کاری ارزیابی شد.
جای تعجب نبود که شرکتکنندگانی که در مورد تهدیدهای والدین شاغل مطالعه کرده بودند، تهدید هویتی بیشتری را نسبت به گروه مقابل گزارش کردند. افرادی که در معرض تهدید هویتی زیاد قرار داشتند همچنین سطوح بالاتری از شرم و سطوح پایینتری از بهرهوری کاری را گزارش کردند. اما نکته جالب دیگری هم وجود داشت: برای شرکتکنندگانی که ثبات عاطفی بالایی داشتند، تجربه تهدید هویت والدین باعث احساس شرم آنها نشد و بهرهوری کارشان نیز آسیبی ندید.
جبران احساس شرم
روانشناسان نشان دادهاند کسانی که احساس شرمندگی را تجربه میکنند ممکن است برای بازگرداندن هویت خود نیز کاری انجام دهند. در رابطه با والدین، ممکن است آنها از شرم خود برای برانگیختن رفتارهای قابل قبول اجتماعی استفاده کنند که نشاندهنده تعهد آنها به یک نقش باشد؛ یعنی شرمندگی ممکن است باعث تغییر منابع والدین به سمت فرزندپروری شود (برای مثال سرمایهگذاری در نقش والد). برخی والدین سعی میکنند این احساس را با صرف زمان کیفی بیشتر با فرزندان خود تلطیف کنند و به اطرافیانشان بگویند که والدین خوبی هستند.
بر مبنای این شواهد، بخش دیگری از مطالعه میکوشد مشخص کند تهدید هویت والدین چگونه بر زمانی که با فرزندان خود میگذرانند تاثیر میگذارد. آیا احساس شرمندگی، باعث میشود والدین وقت بیشتر یا اضافی برای فرزندان خود صرف کنند؟ برای پاسخ به این سوال محققان 259 مجموعه از زوجین را انتخاب کردند که هر دو والد شاغل بودند؛ یکی از آنان به عنوان شرکتکننده اصلی و دیگری به عنوان ناظر بیرونی انتخاب شد.
برای شروع، شرکتکنندگانِ اصلی سطح تهدید هویت، شرمندگی و بهرهوری محل کار خود را در هفته گذشته و همچنین ثبات کلی عاطفی خود را با استفاده از سوالات مشابه مطالعه اول ارزیابی کردند. برای دیدِ خارجی عینیتر، همسران آنها مشخص کردند که شرکتکنندگان اصلی در هفته گذشته چه میزان با فرزندانشان وقت گذراندهاند. نتایج مطالعه دوم نیز یافتههای بخش نخست را تایید میکرد: تهدید هویت والدین باعث ایجاد شرمندگی میشود که به نوبه خود با کاهش بهرهوری در محل کار همراه است. تحلیل پژوهشگران نشان داد که سطوح بالاتر ثبات عاطفی، مجدداً ترمزی برای این چرخه است و از احساس شرم و اثرات پاییندستی آن جلوگیری میکند.
یافته دیگر این بخش پژوهش اما جالب توجه بود: تجربه شرمندگی «جنبه مثبتی» هم دارد. شرکتکنندگانی که از تهدید هویت والدین احساس شرم بیشتری میکردند، انرژی بیشتری را برای فرزندپروری سرمایهگذاری کردند. وانگ این نتیجه را به اختصار توضیح میدهد: ما شرم ناشی از مشغله کاریمان را با گذراندن زمان باکیفیتتر با فرزندانمان جبران میکنیم.
در آخرین بخش پژوهشگران کوشیدند دریابند همه این عوامل از شرمندگی گرفته تا بهرهوری، چگونه همزمان عمل میکنند. یکبار دیگر آنها از زوجینی استفاده کردند که یکی شرکتکننده اصلی و دیگری ناظر بیرونی بود. شرکتکنندگان اصلی به مدت 15 روز، هر روز صبح و عصر یک پرسشنامه را تکمیل کردند و به سوالاتی در مورد هویت والدین، شرمندگی و (عصر هر روز) بهرهوری در محل کار خود پاسخ دادند. این بار، بر مبنای این فرضیه که «زوج خارج از مطالعه» ممکن است ارزیابی واقعیتری از شخصیت خود ارائه دهد، زوجین ثبات عاطفی شرکتکننده اصلی و همچنین میزان وقت گذاشتن والدین (برای فرزندان) را در ساعات بعد از کار ارزیابی کردند.
مانند دو مطالعه نخست، سطوح بالاتر تهدید هویت والدین با احساس شرم بیشتر همراه بود و به کاهش بهرهوری منجر میشد. اما اینبار، تجریه و تحلیل پژوهشگران نشان داد که شرمندگی موجب مشارکت بیشتر والدین در همان روز نمیشود بلکه باعث میشود والدین، روز بعد، زمان بیشتری را با فرزندان خود بگذرانند. این یافته از نظر پژوهشگر اصلی مطالعه، سینتیا وانگ، منطقی به نظر میرسد. او میگوید: شرم احساسی نیست که شما بهطور خودکار به آن واکنش نشان دهید. شما درباره آن فکر میکنید، دچار نشخوار فکری میشوید و این احساسات در عمق ذهنتان نشست پیدا میکند. پردازش و پاسخ به شرم زمان میبرد.
راه نجات از احساس گناه
جالب است بدانید که در هر سه مطالعه، جنسیت بر یافتههای پژوهشگران تاثیری نداشت؛ در واقع هیچ تفاوتی بین نحوه واکنش مادران و پدران به تهدید هویت والدین یافت نشد. وانگ میگوید: البته هنوز هم از نظر انتظاراتی که در محل کار و خانه از والدین میرود، تفاوتهای زیادی بین دو جنس وجود دارد. اما یافتههای ما نشان میدهد که همه جنسیتها تحت تاثیر این تهدید قرار میگیرند. این نکتهای است که باید به عنوان یک جامعه در نظر بگیریم؛ احساس استرس شغلی همه را متاثر میکند.
با توجه به اینکه کارکنان امروزی تحت فشارند تا به ایدهآلهای نقشهای «کارمند» و «والدین» عمل کنند درک شرایطی که بتواند تعادل ظریفی بین این دو نقش دشوار برقرار کند، بسیار مهم است. نتایج این پژوهش پیشنهاد میکند که برای سازمانها، سیاست خردمندانه و معقول آن است که چالشهای روانشناختی والدین را درک کرده و سعی کنند احساس شرمندگی را در میان کارکنانشان کاهش دهند. مدیران علاوه بر دقت در نحوه صحبت با والدین شاغل، میتوانند با انعطافپذیری زیاد در برنامهریزی، این پیام را به کارکنان بدهند که کار و فرزندپروری در تضاد نیستند.
پژوهشگران به والدین شاغل هم توصیه میکنند با خودشان مهربانتر باشند. وقتی در محل کار مشکلی پیش میآید که شما را از زندگی خانوادگی دور میکند میتوانید چرخه شرم را با تلقی نکردن تعارض به عنوان اتهامی علیه خودتان، کوتاه کنید. میتوانید به خودتان بگویید: اتفاقی است که افتاده، و دوباره وضعیت را ارزیابی کنید. وانگ میگوید: به خودتان سخت نگیرید!