امیدوار به ثبات
بازارها در 4 ماه نخست 1403 چه عملکردی داشتند؟
چهارماهه نخست سال جاری برای بازارهای دارایی توام با سلسلهای از ریسکهای متنوع و مختلف بوده است. در چهارماهی که از سال جاری سپری شده، اقتصاد کشور با ریسکهای زیادی دستوپنجه نرم کرده که ریسک و منازعه سیاسی و نظامی در صدر این ریسکها قرار داشته است. بازارهای دارایی در مواجهه با ریسکها و منازعههای نظامی و سیاسی، واکنش متفاوتی از خود نشان میدهند. ریسکهای اینچنینی عمدتاً موجبات هجوم تقاضای سفتهبازانه و سوداگرانه به بازار ارز را فراهم میآورد و سبب میشود تا نرخ ارز بهطور افسارگسیخته با جهش قیمتی همراه شود. سپس این تقاضا روانه سایر بازارهای دارایی میشود و بازارهایی مانند طلا و سکه، خودرو و مسکن با رشد قیمتها همراه میشود. اما قضیه در بازار سهام کمی متفاوت است و ریسکهای سیستماتیک نظامی و حتی تنش سیاسی، به عنوان دشمن این بازار شناخته میشود. پانزدهم مهرماه سال گذشته، عملیات طوفانالاقصی انجام شد و پس از آن روند صعودی دلار در بازار آزاد آغاز شد. دلار که در پانزدهم مهرماه سال گذشته، حوالی 50 هزار تومان معامله میشد، سقف تاریخی خود را با تشدید تنشها در خاورمیانه شکست. پس از آن در سیزدهم فروردین سال جاری، اسرائیل کنسولگری ایران در سوریه را مورد هدف قرار داد و این موضوع به شهادت چند نفر از مستشاران ایرانی ختم شد. در مقابل، ایران نیز در 25 فروردین حمله موشکی-پهپادی خود به اسرائیل را آغاز کرد که این موضوع سبب شد تا قیمت دلار در 26 فروردین در بازار آزاد با رشد سه هزارتومانی نسبت به قیمت پایانی روز قبل و در قیمت 69 هزار و 500 تومان بازگشایی شود. در واقع در عرض شش ماه، این تنشها به رشد 40درصدی دلار در بازار آزاد منجر شد. جهش قیمت طلا و سکه در بازار در طی بازه زمانی مذکور، حتی از رشد قیمت ارز نیز بیشتر بود، چون اونس طلا نیز در بازار جهانی با افزایش همراه شده بود. سلسله رخدادهای مذکور، هر چقدر که به نفع بازار ارز و طلا بود، اثر منفی خود را در بورس نمایان کرد، به گونهای که در روز 25 فروردین، ترس از سرایت آتش جنگ، موجبات افت 34 /3درصدی شاخص کل را فراهم کرد و سازمان بورس برای کنترل ترس و هیجانات بازار دامنه نوسان را در 26 فروردین به مثبت و منفی یک درصد کاهش داد. پس از فروکش التهابات در خاورمیانه و برقراری آرامش نسبی در خاورمیانه، معاملات بازار سهام در شرایط باثباتتری دنبال شد و بازار به مدت دو هفته با افزایش تقاضا به کار خود ادامه داد. در اواخر اردیبهشت ریسک دیگری بر صحنه معاملات سهام سایه افکند و آن بلاتکلیفی سیاسی کشور بود. در واپسین روزهای دومین ماه بهار، بالگرد حامل رئیسجمهور در آذربایجان شرقی سقوط کرد و رئیس دولت و همراهان در این ماجرا به شهادت رسیدند. با شهادت رئیسجمهور در این سانحه موجی از بلاتکلیفی در خصوص شرایط آتی کشور در زمینههای مختلف شروع شد و همگان نسبت به آینده سپهر سیاسی کشور به دیده تردید مینگریستند. طبیعتاً چنین قضیهای، معادلات اقتصادی کشور را نیز به هم ریخت و بازار سهام نیز که آینه تمامنمای اقتصاد کشور است، به دلیل این بلاتکلیفی گرفتار شرایط بحرانی شد تا سازمان بورس مجاب شود برای دومینبار در سال جاری دامنه نوسان را در تالار شیشهای با تغییر همراه سازد و مجدداً دامنه نوسان کاهش یافت. شرایط به گونهای بود که سیاستگذار ترجیح داد تا پایان انتخابات هشتم تیرماه سیاست دامنه نوسان محدود را پیگیری نماید. بعد از سقوط بالگرد رئیسجمهور، روند غالب در تالار شیشهای، کاهش ارتفاع قیمتها بود و تعداد روزهای سرخ بازار بسیار بیشتر از روزهای سبز آن بود. به همین دلیل روند خروج پول از تالار شیشهای همچنان تداوم پیدا کرد و نطقهای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نیز هرازگاهی در صحنه معاملات خود را نمایان کرد و به نوسانات کوچک در بازار ختم شد. با نزدیک شدن به روزهای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، بازار مفهوم مذاکره و رفع تحریم را در بیانات نامزدهای ریاستجمهوری در اولویت قرار داد، چون مسئله تحریم، یکی از مهمترین مسائلی است که بر وضعیت شرکتهای مختلف بورسی سایه افکنده است و سبب شده تا درآمد و متعاقباً سود شرکتها از جهات مختلف در معرض تهدید قرار بگیرد. برخی شرکتها به دلایل تحریمی و عدم دسترسی به قطعهها، تجهیزات و تکنولوژی روز دنیا نمیتوانند ظرفیت تولید خود را افزایش دهند یا خطوط تولید جدید راهاندازی کنند. از سوی دیگر، برخی شرکتها نیز به دلیل شرایط تحریمی، محصولات صادراتی خود را به زیر قیمت روز آن در بازار جهانی به فروش میرسانند که طبیعتاً این مسئله نیز بر سودآوری شرکتها اثر بسزایی دارد.
طبیعتاً زدوده شدن سایه تحریم سبب میشود که در ابتدا شرکتها به فناوری روز دنیا مجهز شوند و تیراژ تولید در شرکتهای تولیدی با تغییرات قابل توجهی همراه شود که متعاقباً اثر این موضوع در درآمدها و سود شرکتها نمایان خواهد شد. رفع تحریم از سویی دیگر سبب خواهد شد تا ارزانفروشیهایی که در برخی صنایع به دلیل بازاریابی صورت میگیرد، از میان برداشته شود و شرکتها محصولات خود را به قیمت واقعی بفروشند که این موضوع نیز اثر معناداری بر صورتهای مالی شرکتها خواهد گذاشت. به همین دلیل بازار سهام سعی کرد به نامزدی اقبال نشان دهد که در نطقهای وی، نزدیکی و همجواری بیشتری به مذاکره و رفع تحریم وجود دارد. توجه به اوضاع و احوال نابسامانی که بورس در سنوات اخیر تجربه کرده بود، برخی ادعا میکردند که اگر معادلات سیاسی در جریان انتخابات تیرماه به نفع بورس رقم بخورد، رشد بورس تهران در ماههای آتی محتمل است و این رشد میتواند در حکم مرهمی برای التیام زخمهای سهامداران مستاصلی باشد که به صورت مستمر در سنوات اخیر در این بازار حضور داشتهاند. بورس تهران در سالیان اخیر به شدت از ناحیه تصمیمات خلقالساعهای که از سوی نهادهای مختلف اتخاذ شده بود، در تنگنا و مضیقه قرار گرفته بود و در خلوت و جلوت، تصمیماتی گرفته شده بود که کلیت این بازار و درآمد و سود شرکتها را هدف گرفته بود و به موازات این موضوع، اثر منفی این تصمیمات در قیمت سهام پدیدار شده بود. اما پس از انتخابات، استقبال از معاملات تالار شیشهای آنچنان شایسته نبود و به جز دو روز ابتدایی پس از پیروزی پزشکیان در انتخابات، در روزهای بعد معاملات بازار در شرایط آرامی پیگیری شد.
در بازار نفت نیز دادههای ضعیف اقتصادی چین در این روزها باعث شده که تردیدهایی در مورد خوشبینی بازار به تقاضای نفت چین به وجود بیاید. بر اساس دادههای رسمی، اقتصاد چین در سهماهه دوم سال 2024 با نرخ 7 /4 درصد رشد کرده که کمتر از پیشبینی رشد 1 /5درصدی و پایینتر از رشد 3 /5درصدی سهماهه قبلی است. این کندی به مشکلاتی در بازار مسکن و عدم امنیت شغلی نسبت داده میشود. اگر پکن نتواند اقدامات محرک لازم را ارائه دهد، ممکن است انتظارات برای رشد اقتصادی آینده باز هم کاهش یابد. در ایالاتمتحده، اظهارات جروم پاول، رئیس فدرالرزرو، در روز دوشنبه 15 ژوئیه نشان داد که روندهای اخیر تورم به هدفهای فدرالرزرو نزدیکتر شده است. این اظهارات باعث شد که سرمایهگذاران انتظار داشته باشند که کاهش نرخ بهره به زودی صورت گیرد. کاهش نرخ بهره میتواند هزینههای وامگیری را پایین بیاورد و بهتبع آن، فعالیتهای اقتصادی و تقاضای نفت را افزایش دهد، با این حال برخی از تحلیلگران هشدار میدهند که خوشبینی زیاد به قیمت نفت ممکن است نادرست باشد. آنها اشاره میکنند که دادههای اقتصادی ضعیف ایالاتمتحده، مانند پیشبینی کاهش خردهفروشی در ماه ژوئن، میتواند تاثیر منفی بر تقاضای نفت در کوتاهمدت داشته باشد. کلوین وانگ، تحلیلگر ارشد بازار در OANDA، بر این باور است که عوامل اقتصادی کلان ممکن است قیمت نفت را در آینده نزدیک زیر 85 دلار در هر بشکه نگه دارد.
نرخ شاخص ارزی نیز این روزها در حال سرک کشیدن به کانال 57 هزارتومانی است. براساس مشاهدات بهعملآمده از روند نرخ دلار آزاد در ماههای پیشین، تحلیلگران بر این باورند که مسیر کاهشی ارز مذکور در کانال 57 هزار تومان به سادگی کانالهای 58 و 59 هزارتومانی نیست. این افراد معتقدند که اخبار مثبت میتواند عامل تسهیلکننده افت نرخ ارز باشد. معاملهگران بازار ارز در روز گذشته شاهد عقبگرد نرخ دلار به کانال 57 هزارتومانی بودند. قیمت ارز مذکور از روزهای میانی دهه نخست خردادماه تاکنون در این بازه معامله نشده بود. تحرکات پیشین دلار در کانال قیمتی ذکرشده عمدتاً با واکنش حمایتی فعالان بازار همراه میشد. بهطوری که در مجموع در سال جاری قیمت دلار کمتر از 10 روز در بازه قیمتی 56 تا 57 هزار تومان حضور داشته است. به همین دلیل برخی از تحلیلگران و فعالان ارزی از این بازه تحت عنوان هسته سخت نرخ دلار در سال جاری یاد میکنند. بررسی فضای سیاسی اقتصادی بازار گویای آن است که نیروهای کاهشی از نیروهای افزایشی بیشترند. یکی از نیروهای کاهشی بازار را میتوان اخبار مثبت در رابطه با میزان فروش نفت کشور عنوان کرد.
اوپک در آخرین گزارش خود میزان فروش نفت ایران در ماه گذشته را افزایشی اعلام کرد. با وجود کاهش نسبی نرخ نفت سنگین ایران، افزایش میزان فروش میتواند خبر مثبتی برای ذخایر ارزی کشور باشد. از سوی دیگر در صورت جدیتر شدن احتمال آتشبس در نوار غزه میتوان این مسئله را به عنوان سیگنال سیاسی مثبت بازار قلمداد کرد. اما در سوی دیگر تشدید درگیریها میان رژیم صهیونیستی و لبنان سیگنال منفی روزهای اخیر بازار است. اخبار منتشرشده از آن منطقه حاکی از آن است که تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی علیه حزبالله لبنان افزایش یافته است. پیشتر مقامات رسمی کشور حمایت رسمی خود از لبنان در صورت وقوع حمله از جانب اسرائیل را اعلام کرده بودند. در نتیجه به عقیده فعالان ارزی در صورت شکلگیری این حمله احتمال ایجاد یک روند افزایشی در بازار وجود دارد.