همنورد تورم
بررسی دورنمای بازارها در گفتوگو با علیرضا تاجبر
در 10 ماه گذشته سکه، طلا و ارز بیشترین بازدهی را در میان بازارها به ثبت رساند. خودرو و مسکن هم تا حدودی بخشی از تورم را جبران کرد. اما سهام برخلاف سایر بازارها از تورم جا ماند. علیرضا تاجبر، کارشناس بازار سرمایه، با بررسی کارنامه 10ماهه بازارها تاکید میکند: صعود شاخصهای بورس در دو ماه گذشته نه به دلایل بنیادی بلکه ناشی از جبران بخشی از تورم فعلی در اقتصاد است. تاجبر دورنمای اقتصاد را مطلوب نمیبیند و بازدهی را که نصیب سرمایهگذاران در هر یک از بازارها شده نه پایدار میداند و نه ناشی از شاخصهای رشد اقتصادی. در ادامه مشروح این گفتوگو درباره دورنمای بازارها را میخوانید.
♦♦♦
بازارها در ایران (ارز، طلا، سکه، سهام، خودرو و مسکن) به ماه بهمن رسیدهاند. وضعیت کنونی بازارها را با توجه به بازدهی آنها چگونه ارزیابی میکنید؟
با وجود اینکه هنوز دو ماه تا پایان سال برای کارنامه یکساله بازارها باقی مانده، اما به نظر زمان مناسبی است که بتوانیم به صورت اجمالی واکاوی بهتری از بازارها داشته باشیم. سال جاری یکی از بدترین سالها برای اقتصاد ایران بود. بهطوری که اقتصاد ایران متاثر از ترکیبی از ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک، با تورم بالا، کسری بودجه، افزایش نرخ بهره و سیاستهای انبساط پولی مواجه بود. در بعد بینالملل هم با تداوم جنگ اوکراین و زمزمه رکود جهانی روبهرو بودیم که روی بازارها در داخل هم اثرگذار بود. مذاکرات احیای برجام به بنبست خورد و سیاستهای اقتصادی تیم اقتصادی دولت ناهماهنگ بود. همه این اتفاقات دستبهدست هم داد و باعث شد اقتصاد ایران یکی از بدترین دورانها را در چند سال گذشته تجربه کند. بازارها هم نسبت به این آشفتگی و وضعیت بد اقتصاد، واکنش نشان داد. بدین ترتیب بازار ارز، طلا، بازارهای کالایی و مسکن به تناسب تورمی که وجود داشت، شاهد رشد قابل توجهی بود. صرفاً بازار سهام از این روند روبهرشد جا ماند. البته این نکته را دوباره یادآوری کنم که رشد تمام بازارها در سال جاری متاثر از تورم، انتظارات تورمی و شرایط بد حاکم بر اقتصاد ایران است.
با توصیفی که از وضعیت کنونی بازارها ارائه دادید، به نظرتان کدام بازارها در ایران (ارز، طلا، سکه، سهام، خودرو و مسکن) بازدهی مطلوب داشتند؟
در بازار ارز و طلا در 10 ماه گذشته، شاهد رشد دوبرابری بودیم. خودرو و مسکن هم شرایط آشفتهای را تجربه و بیش از دو برابر رشد کردند. البته همه این اتفاقات سیگنال بدی برای اقتصاد به دنبال داشت، چرا که هیچ یک از این بازارها، کالا یا محصول مولد نیستند و سرمایهگذاری در این نوع از بازارها کمکی به اقتصاد کشور نمیکند و تنها به حبس پول منجر میشود. متاسفانه در بازار سهام به دلیل عدم اعتماد سرمایهگذاران به بورس ناشی از حاشیههایی که در سالهای قبل به آنان تحمیل شده بود، بسیاری ترجیح دادند به بازار سهام ورود نداشته باشند و سرمایههایشان را در حجمهای کوچک به ارز، سکه و طلا و در حجمهای بزرگ به مسکن تبدیل کنند. بازار سهام از ابتدای فروردین تا آبان امسال، با وضعیت مناسبی مواجه نبود و بازدهیها در این بازار کمتر از متوسط نرخ تورم و حتی پایینتر از 30 درصد بود. به همین دلیل در 10 ماه گذشته بازدهی مطلوبی برای بازار سهام به ثبت نرسید.
برخلاف بازار سهام، برخی از داراییها که اثر مثبتی بر اقتصاد ملی و تولید ندارد، بازدهیهای قابل توجهی کسب کردند. بسیاری از مردم بخشی از وجوهشان را در مقیاس کوچک تبدیل به ارز، طلا و سکه و در مقیاس بزرگ صرف خرید مسکن کردند.
این روزها همچنین بسیاری به طرز عجیبی در لاتاری شرکتهای خودروساز صف میکشند و تقاضا برای قرعهکشیها به حدی است که شاهد اقبال تعجبآور مردم به خرید خودرو ارزان هستیم. بررسی این رفتار نشان از یک بیماری اقتصادی دارد، چرا که وجوه از سپردهگذاری، سرمایهگذاری و پسانداز خارج و تبدیل به کالاهایی میشود که بازدهی و ارزش افزودهای برای اقتصاد ندارد. از این حیث من شرایط فعلی اقتصاد را اصلاً مطلوب نمیبینم و بازدهی بالایی هم که نصیب سرمایهگذاران شده، متاثر از نرخ تورم، نرخ ارز و انتظارات تورمی است و چهبسا که نمیتواند مداوم و مطلوب باشد.
بسیاری افراد، از احتمال دوباره شوک ارزی در اقتصاد ایران خبر میدهند. به باورتان با در نظر گرفتن این متغیر، دورنمای بازارها در ایران (ارز، طلا، سکه، سهام، خودرو و مسکن) چگونه ارزیابی میشود؟
برای بررسی چشمانداز بازارها باید شرایط حاکم بر اقتصاد کشور را مدنظر قرار دهیم. در وضعیت کنونی اقتصادی ایران، پارامترهای منفی حاکم هستند؛ بدین ترتیب اقتصاد با تورم بالا و انتظارات تورمی مواجه است. لایحه بودجه 1402 هم که در مجلس در حال بررسی است، نشان از تداوم تورم بالا و تشدید کسری بودجه دارد، همسو با این تحولات، نرخ بهره (سود) هم در حال افزایش است. در بعد سیاست خارجه، در مذاکرات احیای برجام که تاثیر مستقیمی روی گشایشهای اقتصادی، نرخ ارز و افزایش تولید و صادرات دارد، چشمانداز مثبتی فعلاً دیده نمیشود. در بازارهای جهانی هم متناسب با تداوم جنگ اوکراین و روسیه، زمزمههای رکود را داریم. به همین دلایلی که عنوان شد، به نظر میرسد برای سال بعد اقتصاد ایران، نشانه مثبتی وجود ندارد که بخواهیم نسبت به آن خوشبین باشیم، مگر اینکه اتفاق خاصی بخواهد رخ دهد. در واقع نه در بخش داخلی در پارامترهای اقتصاد چشمانداز مثبتی وجود دارد و نه در بعد بینالملل دورنمای مثبتی هست. بنابراین فرض را بر این میگذاریم که همین شرایط فعلی در سال بعد هم حاکم خواهد بود، هرچند باید امیدوار هم باشیم شرایط بدتر نشود.
به همین دلیل یکی از مناسبترین گزینههای سرمایهگذاری میتواند طلا باشد، چرا که طلا برای محافظت در برابر تورم و پوشش ریسک سیستماتیک، همچنان یکی از گزینههای اصلی سرمایهگذاران خُرد است. هر چند که ارز هم نزد بسیاری از مردم میتواند گزینه سرمایهگذاری لحاظ شود.
در بازار خودرو اتفاقهایی در حال رخ دادن است؛ هم تولید داخل در حال افزایش است و به این ترتیب بخشی از تقاضای بازار پاسخ داده میشود و هم اینکه در صورتی که واردات به شکل صحیح انجام شود، تغییراتی در بازار به وجود میآید. فارغ از چگونگی شیوه صحیح واردات خودرو به کشورمان، با توجه به اینکه بخشی از وجوه بلوکهشده در کره و چین قرار است در قالب خودرو وارد کشور شود، این مساله میتواند به نفع دولت باشد، چون با عوارض و قیمت بالا که روی خودروهای خارجی بسته میشود، دولت عملاً دلارهای بلوکهشده را 80 تا 90 هزار تومان میفروشد. از این حیث شاید بازار خودرو برای سرمایهگذاری مناسب نباشد.
اکنون در بازار مسکن رکود تورمی شدیدی حاکم است. چه پیشبینی درباره بازار مسکن دارید؟
بعید میدانم تغییری در بازار مسکن در کوتاهمدت ایجاد شود، مگر اینکه بانکها اقدام به عرضه گسترده املاک کنند. بازار سهام مهجورترین بازار ما در سال جاری بود که در تمام اقتصادهای پیشرفته، مقصد اصلی سرمایهگذاران است. تجربه تلخ سال 99 در بازار سهام، باعث سلب اعتماد سرمایهگذاران از بازار سرمایه شد؛ بهطوری که ذهنیت منفی همچنان نسبت به بازار سرمایه وجود دارد و همین مساله مردم را از ورود به این بازار برحذر میدارد. اگرچه چند ماهی است حجم و ارزش معاملات افزایش یافته و شاهد ورودی حجم پول حقیقیها هستیم اما با ایدهآل فاصله داریم. با وجود تمام ریسکهایی که در بازار سرمایه وجود دارد، اما بازار سرمایه از تورم و سایر بازارهای موازی عقب است. در شرایط فعلی اقتصاد ایران، تنها بازاری که به عنوان اهرم تعیینکننده میتواند برای ترمیم اقتصاد به کمک دولت بیاید، حمایت از بازار سرمایه است. تا زمانی که بازار سرمایه مهجور بماند، شاهد اقبال مردم به بازار طلا و ارز و حباب شدید در این بازارها خواهیم بود. بازار سرمایه با وجود ریسکهایی که دارد، به عنوان مثال، ریسک نرخ خوراک در پتروشیمیها، ریسک تامین انرژی در شرکتهای تولیدکننده، ریسک صادرات در عمده شرکتها یا ریسک نرخ ارز در شرکتهای صادرکننده که مجبور به ارزانفروشی نرخ ارز هستند، همچنان میتواند یکی از بهترین فرصتهای سرمایهگذاری باشد. البته نوع سرمایهگذاری در بازار سرمایه باید به شیوه صحیح و با حمایت ارکان اقتصادی انجام شود که هم به نفع سرمایهگذار و هم به نفع سیستم اقتصادی باشد.
با توجه به اینکه در شرایط حاضر ما شاهد رکود تورمی در بیشتر بازارهای موازی با سهام هستیم و از سویی اقتصاد با تورم سنگینی مواجه است، به همین دلیل به نظر میرسد در بازار سرمایه قطعاً میتوان فرصتهای سرمایهگذاری مناسبی را متصور بود.
شما از فرصت سرمایهگذاری در بازار سهام سخن به میان آوردید. بسیاری همسو با این صحبت شما، این پرسش را مطرح میکنند که متناسب با موجهای افزایشی نرخ ارز، آیا بازار سهام امسال را با بازدهی مثبت به پایان میرساند؟
شرایط فعلی اقتصاد ایران نشان میدهد که به هر حال باید نرخ ارز را صعودی فرض کنیم. در مذاکرات مربوط به احیای برجام چشمانداز مثبتی دیده نمیشود و شرایط برای ورود ارز به کشورمان روزبهروز سختتر ارزیابی میشود، از این حیث کاهش نرخ ارز بعید است و البته دلیلی برای کاهش قیمتها هم دیده نمیشود. به همین دلیل باید تاثیر نرخ ارز را در بازار سرمایه مورد توجه قرار دهیم. ما همواره شاهد همبستگی میان نرخ ارز و شاخص کل با یک وقفه زمانی بودهایم. اکنون که نرخ ارز افزایش محسوسی داشته است، به نظر میرسد نوبت بازار سرمایه باشد که رشد حاصل از افزایش نرخ ارز را تجربه کند. مطمئناً تا پایان سال یک رشد را در بازار سهام تجربه میکنیم، اما توجه داشته باشیم این رشدها نه به معنای بازدهی واقعی، بلکه جبران اندکی از ریزشها در چند سال گذشته به حساب میآید. بخشی از افتهای متوالی شاخص کل بورس تا پایان سال تجربه میشود و با این رویکرد، شاخص روند صعودی خواهد داشت اما هنوز با روزهای خوب بازار سهام فاصله داریم.
به نظر شما روزهای خوب بازار کی فرا میرسد؟
اینطور باید بگویم که تا زمانی که سرمایههای خُرد به بازار اقبال پیدا نکنند، نمیتوان انتظار داشت بازار به روند عادی برگردد. از سوی دیگر، در ارکان اقتصادی کشور همچنان نوعی ناهماهنگی به چشم میآید. بهطور مثال، در مساله عرضه خودرو در بورس کالا عدم هماهنگیها در سطح وزیران و ارکان تصمیمگیر دیده میشود و همین مساله میتواند ضربه بدی به بازار سرمایه وارد کند و باعث سلب اعتماد سرمایهگذار به بازار سرمایه میشود. البته این آشفتگی و ابهام در تصمیمگیری صرفاً به گروه خودروساز منحصر نمیشود و چهبسا بازار آن را به سایر صنایع هم بسط میدهد. در صنایع مختلف هم شاهدیم که دولت برخلاف قولها و وعدهها، نهتنها حمایتی به عمل نمیآورد، بلکه حتی ضد صنایع و تولید گام برمیدارد. بهطور مثال در صنعت پتروشیمی شاهد افزایش نرخ خوراک هستیم و حتی همین نرخ خوراک تحویلی به پتروشیمیها را قطع میکنند. اکنون به صورت روال در تابستان شاهد قطع برق صنایع هستیم و در زمستان شاهد قطع گاز یا حتی تعطیلی صنایع گازبر هستیم. در مورد نرخ بهره هم شاهد تداوم افزایش نرخ بهره و اتخاذ سیاستهای انبساطی هستیم که ضربه بدی به بازار سرمایه وارد میآورد. صنایع مختلف صادراتی در کشورمان که در دوران سخت تحریم، برای گردش نقدینگی و ورود ارز به کشورمان همواره فعال بودهاند، ناچارند ارزشان را در سامانه نیما با نرخ 28500 هزار تومان به حراج بگذارند. این اختلاف نرخ ارز نیمایی و بازار، ضربهای است که از جیب سهامدار باید پرداخت شود و او باید آن را تحمل کند. اگر ارکان اقتصادی میخواهد حمایت از بازار سرمایه را در دستور کار قرار دهد، تمام این موارد را باید مورد توجه قرار داد وگرنه با حرفدرمانی نمیشود اقتصاد را رونق داد. دولت در سخن چیزی میگوید اما در عمل سیاستهایی اعمال میکند که عملاً در تضاد با صنایع و تولید است. با این وصف امیدوارم در بودجه سال بعد بازنگری جدی صورت گیرد.
با وجود تمام چالشهای پیشروی بازار سرمایه، انتظار میرود تا پایان سال و حتی سال بعد بازار سرمایه صعودی باشد. البته به این صعود نباید دلخوش باشیم، چون این رشد صرفاً علت تورمی دارد و بازماندن از سایر بازارهاست. البته صعود بازار سهام دلایل بنیادی ندارد و به خاطر افزایش سودآوری صنایع نیست و صرفاً به دلیل جبران تورم است.
در پایان اینکه چه توصیهای به سرمایهگذاران و سیاستگذاران در شرایط فعلی دارید؟
بیشتر مردم سرمایهگذاری در تمام بازارها را تجربه کردهاند. عمده آنها سرمایهگذاری در طلا، ارز، خودرو و مسکن را داشتهاند و در سال 98 هم تجربه سرمایهگذاری در سهام را از سر گذراندند. نمیشود مردم را از سرمایهگذاری در طلا، ارز و مسکن منع کرد اما توصیه من به سرمایهگذاران این است که در سبد سرمایهگذاریشان حتماً جایی برای سهام خالی بگذارند. الان در بازار سهام، سهمهایی با قیمت بسیار پایین با توجه به تورم، ارزش جایگزینی و عقبماندگی از تورم و انتظارات تورمی وجود دارد که میتواند مورد توجه سرمایهگذاران باشد. به نظر میرسد بازار سهام روند نزولی را به پایان رسانده و در موج صعودی قرار دارد. سرمایهگذاران با مدیریت ریسک بهتر است سوار بر این موج صعودی بخشی از زیانهایشان در سالهای گذشته را جبران کنند. سیاستگذاران هم اعم از وکلای ملت و دولت باید با اتخاذ سیاستهای صحیح و کارا درصدد بازگشت بخشی از اعتماد مردم به بازار سرمایه برآیند، چرا که مطمئناً بدون بازگشت اعتماد به بازار سرمایه اقتصاد ما به شرایط عادی برنمیگردد.