فروش آتشین
بانکها چگونه سقوط بورس را رقم میزنند؟
سردار خالدی: چهار اقتصاددان از گروه اقتصادی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در مقالهای که نشریه «اقتصاد مالی» منتشر کرده، نشان دادهاند که «عامل اصلی کاهش شاخص بورس به عنوان نماینده قیمت داراییها در بازار سرمایه، تشکیل مارپیچ فروش آتشین است که به وسیله بانکهای سایهای (صندوقهای سرمایهگذاری) و بانکهای تجاری در قالب یک شبکه از عاملهای متفاوت در بازار سرمایه تقویت میشود». فروش آتشین اصطلاحی است مربوط به زمانی که فرد دارایی خود را به اجبار با قیمتهای پایینتر از ارزش ذاتی به فروش برساند. وحید میرزاییبادیزی، علی سوری، مهدی ناجی و نفیسه بهرادمهر در مقالهای با عنوان «سازوکار سرایت ریسک سیستمی در نظام مالی ایران: بازار پول و سرمایه» به تبیین این مساله پرداختند که شکاف قابل توجه میان بازدهی بازار سهام با نرخ بهره، بانکها را چگونه به سرمایهگذاری در بازار سهام تشویق کرده و چگونه زمینهساز سرایت ریسک از بازار پول به بازار سرمایه شده است؟ این پژوهش به این نتیجه رسیده است که بانکهای اهرمی به دلیل سبد دارایی شامل وام بینبانکی و اوراق بهادار، در هر دو بازار سرمایه و پول حضور دارند و میتوانند در سرایت ریسک سیستمی بین دو بازار نقش ایفا کنند. ۸۱ درصد (۲۱ بانک از ۲۶ بانک حاضر در شبیهسازی) از بانکهای تجاری در ایران از نوع اهرمی هستند. این شبیهسازی به این نتیجه منجر شده که وقوع تکانه در یکی از بانکهای حاضر در سیستم بانکی، میتواند عرضه اوراق بهادار در بازار سرمایه را افزایش دهد و باعث ایجاد چرخه ابطال واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری و کاهش مجدد قیمت شود.
به عقیده نویسندگان مقاله، تنها راه جلوگیری از تاثیرگذاری تکانه در بازار پول بر قیمت داراییها در بازار سرمایه، اعمال محدودیت در میزان سهم داراییهای کمتر نقدشونده در سبد دارایی بانکهاست.
البته با مقادیر بالاتر نرخهای حداقل کفایت سرمایه و حداقل نقدینگی قانونی میتوان از اثر تکانه و کاهش قیمت دارایی در بازار سرمایه جلوگیری کرد اما با افزایش نرخ کفایت سرمایه قانونی، عرضه وجوه در بازار پول افزایش یافته و نرخ بهره بینبانکی کاهش مییابد.
این امر به جذاب شدن بازار سرمایه منجر شده و در نتیجه بانکها تمایل پیدا میکنند بخش بیشتری از دارایی خود را به اوراق بهادار اختصاص دهند. این موضوع باعث میشود سبد دارایی بانکها مختلط شده و ریسک سیستمی افزایش یابد. یکی از هزینههای جلوگیری از سقوط نظام بانکی و ورشکستگی بانکها، کاهش ارزش ثروت سهامداران است. از اینرو میتوان برای نرخ کفایت سرمایه قانونی نرخ بهینه تعیین کرد که در صورت وقوع تکانه در بازار پول، قیمتها در بازار سرمایه کمترین نوسان را داشته باشند.
در این پرونده با بررسی رابطه بازار پول و بازار سرمایه میخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که بانکها چگونه سقوط بورس را رقم زدند؟