منوی ریسک بازارها
شاخصها در نیمه دوم سال جاری با چه تحولاتی روبهرو هستند؟
بازارها مدام در حال بو کردن هستند. کافی است که بوی جدید به مشام یک بازار برسد، ابتدا جنجال به پا میکند و خیلی سریع بازارها دیگر را خبردار میکند. در این میان، برخی بوها بسیار حساس هستند. مثلاً برای بازار ارز و بهتبع آن بورس امروزها، بوی مذاکرات هستهای بسیار مهم است. هر خبر مثبت و منفی، شرایط بازار را به کلی تغییر میدهد. برای شاخص بازارها، آینده بسیار مهمتر از الان است. در نتیجه، از هر حرکت در آینده ترجمه و فهم خود را از شرایط آینده ارائه میدهند. وقتی که تحولات و رویدادها، در اطراف زیاد میشود، تشخیص اینکه کدام خبر یا رویداد، جهت بازارها را تعیین میکند، خیلی سخت میشود. به همین دلیل شاید مهمترین معیاری که میتوان اثرگذاری این رویداد را با رویدادهای دیگر مقایسه کرد، تحولات گذشته است. یک نمونه مهم آن در یک دهه گذشته، انتخابات ریاستجمهوری دور اول دولت روحانی بود. پس از تایید شدن انتخاب روحانی، نرخ ارز به شکل مدام روند نزولی به خود گرفت. این خبر برای بازار ارز به این معنی بود که مذاکرات برای رفع تحریمها عملی میشود، منابع ارزی به اقتصاد تزریق میشود و در آینده نرخ ارز روند نزولی به خود خواهد گرفت.
این رویه در یک سال اخیر نیز به شیوه دیگر تکرار شد. اگرچه برای بسیاری از مردم دنیا انتخاب بایدن یا ترامپ، تاثیری در روند زندگی مردم نداشت. اما برای مردم این موضوع بسیار حساس بود. به نحوی که تمام تحولات ایالتهای آمریکا را رصد میکردند تا ببینند نماینده دموکراتها انتخاب میشود یا نماینده جمهوریخواهان ابقا خواهد شد. میتوان ارزیابی کرد که پس از انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهوری، آرامش بازارها حداقل در یک دوره مشخص بیشتر از قبل بود. دلیلش هم بسیار روشن است. بازارها معتقد بودند بایدن به برجام بازخواهد گشت و تحریمها برای ایران لغو میشود. بنابراین در شرایطی بازار قیمت 32 هزار تومان را منطقی فرض میکرد، حال به حدود 21 هزار تومان نیز کاهش یافت.
اما قضیه همیشه برای شاخص بازارها به این سادگی نیست. مثلاً بعضی اوقات در اتاق بوی قرمهسبزی میپیچد و شما میفهمید که مثلاً شام قرمهسبزی است. اما بعضی وقتها آنقدر بوهای متعددی در اتاقتان وجود دارد که سرگیجه میگیرید. برای بازارها نیز اوضاع مشابه است. وقتی بوی لغو تحریمها به مشام میرسد، سریع روند دلار و سایر بازارها نزولی میشود، اما اگر بوی لغو مذاکرات بلند شود، در آن شرایط نرخ دلار نیز روند افزایشی به خود میگیرد.
اگرچه برای بازارها در شرایط کنونی مهمترین سیگنال از مذاکرات برجامی مخابره میشود، اما نباید سایر ریسکهای سیاسی را دستکم گرفت. حتی برای بازارها گزارشهای آماری نیز به عنوان یک سیگنال تلقی میشود و میتواند علاوه بر اثر فنی، اثر انتظاری را نیز مخابره کند. مهمترین تحولات برای بازارها چه مواردی است؟ این ریسک در چه وضعیتی قرار دارد؟
برجام و تحریمها
برای بازار امروز، هیچ خبری مانند بازگشت ایران به مذاکرات و نتیجهبخش بودن آن، بااهمیتتر نیست. اما چه سناریویی برای مذاکرات وجود دارد. بسیاری معتقدند که هم ایران و هم آمریکا چارهای جز توافق ندارد. بنابراین مقصد برای هر دو طرف یکی است. اما سوال مشخص این است که از چه مسیری باید به این مقصد رسید. آمارها نشان میدهد هر دو طرف مدعی هستند که مسیر اصلی، مسیری است که آنها نشان میدهند. در وضعیت کنونی اختلاف سلیقهها زیاد است، اما به احتمال زیاد دو طرف میتوانند راهکار مشترکی برای رسیدن به مقصد اصلی پیدا کنند. هر چقدر که زمان بیشتری برای رسیدن به مذاکرات طی شود، بازارها امید خود را برای یک افزایش از دست میدهند. از سوی دیگر، هر خبری در پیشبرد مذاکرات روند بازارها را کاهش میدهد. به نظر میرسد در شرایط کنونی، تعادل اخبار خوب و بد به یک میزان است. یعنی به همان میزان که بازارها امید دارند که لغو تحریمها به زودی عملی شود، به همان میزان نیز اخبار حکایت از تاخیر در مذاکرات و اختلافنظرهای متعدد دارد. بنابراین برای بازار یک شرایط پنجاه پنجاه از سوی برجام وجود دارد.
ریسک افغانستان و ماجرای طالبان
برای بازارها در ماههای اخیر ریسک افغانستان با سقوط دولت و قدرتگیری طالبان بسیار زیاد بود. اما این ریسک در روزهای اخیر رو به کاهش بوده است. اگرچه بازار در ابتدا از روی کار آمدن طالبان، تعبیر منفی داشت، اما به نظر میرسد که اثر این ریسک به مرور میرا شده است و وضعیت به حالت قبل بازگشته است. از سوی دیگر، خبر مذاکرات طالبان با برخی از مقامات استانی ایران، نشان میدهد که شرایط به سمت عادی شدن بازمیگردد، اما این موضوع نیز مورد رصد و ارزیابی بازار قرار دارد. به بیان دیگر، ریسک افغانستان هنوز در منوی بازار قرار دارد، هرچند اثر آن از دیگر متغیرها کمتر شده است و شاید یک وزن یکی دودرصدی، وجود داشته باشد.
ریسک آذربایجان و ترکیه
به نظر میرسد که ریسک جدید برای بازار، اختلاف به وجود آمده از سمت همسایگان شمالی ایران است. به نظر میرسد که تحولات منطقهای به نحوی است که برخی اختلافات بین ایران و آذربایجان علنی شده است. این موضوع اگرچه واکنشهای شدیدی در عرصه سیاست به همراه داشته است، اما به نظر نمیرسد برای بازارها نیز این ریسک بسیار مهم باشد. تنها در صورتی برای بازار این ریسک میتواند مهم باشد که یک درگیری نظامی وجود داشته باشد.
به نظر نمیرسد قدرت اختلافات به قدری باشد که به درگیری نظامی منجر شود. برای هر دو طرف، شرایط به گونهای نیست که بخواهند به سمت درگیری حرکت کنند و این اختلافات نیز بیشتر ناشی از آرایش جدید پس از جنگ آذربایجان و ارمنستان است. حتی در صورتی که بدترین سناریوی در وضعیت راههای شمالی ایران نیز رخ دهد، اثر منفی آن برای اقتصاد ایران بیشتر از تحریمها نیست. از سوی دیگر، با توجه به صحبتهای منعکسشده در صورتی که رویداد غیرمنتظرهای رخ ندهد، این ریسک نیز در بازار کماثر خواهد بود.
ریسک تورم بالا و بیثباتی اقتصاد
در حالی که آمارها نشان میدهد وضعیت نقدینگی و پایه پولی به بیشترین مقدار خود رسیده و از سوی دیگر، مرکز پژوهشهای مجلس نیز در جدیدترین گزارش خود اعلام کرده است که احتمالاً کسری بودجه در سال جاری به 300 هزار میلیارد تومان خواهد رسید، به نظر میرسد که در نیمه دوم نیز اثری از کاهش تورم وجود نخواهد داشت. این ریسک تنها در یک صورت میتواند بیاثر شود و این موضوع دسترسی ایران به منابع ارزی خود است. دولت به راحتی میتواند با دسترسی به منابع ارزی خود، تزریقهای پولی در بازار را به نوعی جمعآوری کند و مشکل کسری بودجه در نیمه دوم را حل کند. اما در صورت لغو نشدن زودهنگام تحریمها، نرخ تورم در خوشبینانهترین وضعیت در همین وضعیت خواهد ماند و این شرایط، بر حرکت بازارها اثر خواهد گذاشت.
مجموع شرایط نشان میدهد که وضعیت بازارها عمدتاً تحت تاثیر تحریمها و مذاکرات هستهای قرار دارد. بنابراین بیدلیل نیست که جهت بازارها با هر خبر برجامی تغییر میکند و چشم بازارها در منوی ریسکها، تنها به سمت مذاکرات خیره مانده است.