صندوق عروسی و عزا
چرا هزینهکرد از صندوق توسعه ملی برای بازار سرمایه درست نیست؟
رضا طهماسبی: بازار سرمایه بعد از یک جهش بیش از سهبرابری در پنج ماه نخست سال، روندی کاهشی در پیش گرفت و بخشی از مسیر صعودی خود را به پایین بازگشت. با اینکه این میزان عقبگرد در برابر صعود چشمگیر اولیه، چندان قابل توجه نیست اما فریاد حمایت از بورس و کمک به بازار گروهی از منتفعان و البته مسوولان سازمان بورس را به آسمان بلند کرده است. تا جایی که هر اقدامی در کمک به بورس را بدون در نظر گرفتن جوانب آن نهتنها مجاز که واجب میشمرند و دولت را ملزم به پوشش ریسک طبیعی سرمایهگذاران و سهامداران جلوه میدهند.
تازهترین حربه مدافعان بازار نیز تمسک به یک تبصره قانونی است که پنج سال قبل مصوب شده است. قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور که در اردیبهشتماه 1394 به تصویب رسیده است، در ماده 28 خود راهاندازی صندوقی به عنوان «صندوق ثبات بازار سرمایه» را مطرح میکند که باید تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار اما با شخصیت حقوقی مستقل تاسیس شود. کارکرد این صندوق نیز «کنترل و کاهش مخاطرات سامانهای یا فرادستگاهی بازار سرمایه کشور در شرایط وقوع بحرانهای مالی و اقتصادی و اجرای سیاستهای عمومی حاکمیتی در شرایط مذکور و به منظور حفظ و توسعه شرایط رقابت منصفانه در بازار سرمایه» ذکر شده است. در تبصره دوم این قانون که منابع مالی صندوق را مشخص میکند ذکر شده است که سازمان بورس میتواند بخشی از منابع خود را به صورت سپرده در اختیار صندوق قرار دهد. در عین حال «صندوق توسعه ملی نیز مجاز است تا یک درصد از منابع سالانه خود را از طریق سپردههای خود در بانکهای عامل در این صندوق سپردهگذاری کند».
اگرچه در متن قانون از عبارت «مجاز است» برای سپردهگذاری صندوق توسعه ملی در صندوق تثبیت بازار استفاده شده که تلویحاً به معنای اختیاری بودن این اقدام است، اما در حال حاضر وزارت اقتصاد به پیشقراولی سازمان بورس، پیگیر اجرای این قانوناند. با این همه به نظر میرسد مرجع اصلی اتخاذ این تصمیم نهادهایی قدرتمندتر باشند که با در نظر گرفتن یکسری ملاحظات غیراقتصادی صرفاً در پی برگرداندن بازار به حالت صعودی و آرام کردن سهامدارانی هستند که بعد از یک بازه نسبتاً طولانی کسب سود، چند صباحی است در مسیر زیاندهی قرار گرفتهاند؛ و احتمالاً زیان در سود نه در اصل سرمایه. با این حال به نظر نمیرسد شرایط بازار به آن اندازه «بحرانی» شده که لازم باشد صندوق تثبیت از تمام توان خود به علاوه منابع صندوق توسعه ملی «به منظور حفظ و توسعه شرایط رقابت منصفانه در بازار سرمایه» وارد مداخله شود. لااقل دخیل کردن منابع صندوق توسعه ملی، نهتنها منصفانه نیست که کاملاًً خرج کردن از کیسه همه مردم به نفع سهامداران بازار است. ضمن اینکه مشخص نیست هزینه کردن منابع ملی در سفتهبازی خرید و فروش سهم در کجای کارکرد صندوق توسعه ملی دیده شده است، صندوقی که در همه بحرانها به چشم نوشدارو به آن نگاه میشود.