شناسه خبر : 47134 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مسببان منتقد

نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری در مناظره اقتصادی چه گفتند؟

 

الهه طهماسبی / نویسنده نشریه 

فیلم سینمایی «ابراهیم خلیل‌الله» که به پایان رسید، برنامه تلویزیونی نخستین دور مناظره‌های انتخاباتی با پخش موسیقی فیلم «محمد رسول‌الله» آغاز شد و نامزدها یکی‌یکی وارد استودیوی پخش و ضبط برنامه شدند. زمان زیادی صرف شد تا برنامه به صورت رسمی آغاز شود و سرانجام دقایقی مانده به ساعت 20:30 برنامه آغاز شد. ابتدا چند «کارشناس اقتصاد» به طرح چند پرسش کم‌اهمیت درباره برنامه هفتم توسعه پرداختند و پس از آن نامزدها به ترتیب پاسخ‌های غیرمرتبط دادند. در علم اقتصاد اصلی وجود دارد به نام «قانون گرشام» که می‌گوید «پول بد، پول خوب را از گردش خارج می‌کند». همین قاعده را می‌توان درباره طرح پرسش‌های بد در مناظره اقتصادی نامزدها به کار برد؛ به این شکل که: سوال بد، پاسخ خوب را از چرخه خارج می‌کند. آکادمیسین‌ها معتقدند سوال همیشه از جواب مهم‌تر است، چرا که یک سوال خوب می‌تواند پاسخ درست را به دنبال داشته باشد اما سوال بد، به احتمال زیاد به پاسخ درست ختم نمی‌شود. هرچند در میان «کارشناسان» آدم‌های بی‌ربط هم وجود داشت اما این ایراد به آنها وارد نبود، به طراحی‌کنندگان مناظره ربط داشت که به جای طرح پرسش‌های مشخص درباره ابرچالش‌های اقتصاد ایران، کارشناسان را در تله طراحی سوال‌های کلی گرفتار کردند.

مناظره اقتصادی نشان داد که نامزدهای این دوره انتخابات اشراف زیادی به مسائل اقتصادی ندارند. اینکه نامزدهای این دوره از انتخابات، درباره مسائلی همچون ثبات مالی، اثر نقدینگی بر تورم، اهمیت رفع تحریم‌ها و الزامات رشد اقتصاد سخن گفتند، گامی رو به جلو بود. اینکه دوز وعده‌های پوپولیستی کاهش یافت، حائز اهمیت بود اما اینکه نامزدهای این دوره، ذهن منسجمی نسبت به اقتصاد ندارند و حتی بلد نیستند اعداد را به درستی بیان کنند، چند گام رو به عقب به‌شمار می‌رود. حتی محمود احمدی‌نژاد که سیاستمداری پوپولیست بود، بهتر از نامزدهای این دوره می‌توانست درباره اقتصاد سخن بگوید و اعداد و ارقام را هم بهتر بلد بود.

در سال‌های گذشته هزاران میلیارد تومان به دلیل تحریم به مردم زیان وارد شده و حتی اعداد اختلاس‌های این سال‌ها بسیار بزرگ و نگران‌کننده است و بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار سرمایه مردم هم در بازار سهام سوخت شده اما اعدادی که در مناظره اقتصادی در ذهن برخی نامزدها مطرح شد در حد 340 میلیون یورو بود. یعنی سقف پرواز برخی نامزدهای این دوره در حد و اندازه ترازنامه شهرداری تهران است و آن وقت شهردار سابق و کنونی در تلاش‌اند تا نظر مردم را برای انتخابات ریاست‌جمهوری جلب کنند. از سوی دیگر در برنامه مناظره، چیزی جز کلی‌گویی و بدیهیات از نامزدها نشنیدیم. هیچ راهکار و طرحی برای حل‌وفصل ابرچالش‌های اقتصاد ارائه نشد. جمله‌های زشت و زیبا و کلمات عجیب‌وغریب را یکی‌یکی کنار هم چیدند اما از دل آن نتیجه‌ای برای حل مشکلات اقتصاد کشور بیرون نیامد.

با این حال توجه برخی اقتصاددانان به سخنان منسجم مصطفی پورمحمدی جلب شد اما پزشکیان هم صادقانه سخن گفت. سخنان قالیباف هم قرار بود اقتصادی باشد اما طوری بیان شد که کسی چیزی از آن نفهمید. محمدباقر قالیباف سعی کرده تمام هم و غم خود را روی اصلاح نظام حکمرانی بنا کند اما طوری صحبت کرد که نمی‌شد از سخنانش آدرس دقیقی استخراج کرد. او نیز مثل پزشکیان عدد و رقم نمی‌داند و با وجودی که سال‌ها مسئولیت داشته، هنوز به درستی با کارکرد اقتصاد آشنایی ندارد.

مصطفی پورمحمدی هم به واسطه دخترش که اقتصاد خوانده و در دانشگاه تهران و دانشگاه شریف تحصیل کرده، تمرکز بیشتری روی مسائل اقتصادی و حکمرانی دارد و بهتر از دو نامزد اصلی، اقتصاد را می‌فهمد.

سه نامزد دیگر یعنی علیرضا زاکانی، قاضی‌زاده‌هاشمی و سعید جلیلی در دنیای دیگری سیر می‌کنند و حتی مقدماتی از اقتصاد را بلد نیستند. در این میان علیرضا زاکانی همان حرف‌های دلارزدایان را کلمه به کلمه مطرح می‌کند. سعید جلیلی که افکارش برای اقتصاد زیان‌بار است و قاضی‌زاده‌هاشمی نیز از اقتصاد فاصله زیادی دارد. در عالم عمل هم، دو بانک شهر و بانک دی که نمادشان برای سال‌های طولانی به دلیل ناترازی و عدم افشای صورت‌های مالی بسته بود و سهامداران را متضرر کرد، زیر نظر محمدباقر قالیباف و قاضی‌زاده فعالیت می‌کردند، بعد هر دو نفر از شفافیت و کنترل ترازنامه بانک‌ها و کنترل نقدینگی سخن گفتند. این در حالی است که با شاخص‌های موجود بانک مرکزی به جهت تسهیلات اعطایی به سهامدار، هر دو بانک باید منحل شوند.

مسعود پزشکیان همواره در سخنان خود به کارشناسان و اقتصاددانان ارجاع می‌دهد اما دقیق نمی‌گوید منظورش کدام طیف از اقتصاددانان است. یک طرف او احمد میدری نشسته که گرایش‌های نهادگرایی دارد و در سمت دیگر او حسین عبده‌تبریزی است که تکنسین مالی با گرایش به بازار آزاد است. چیزی شبیه دولت اول سیدمحمد خاتمی که نهادگرایان و بازارگرایان بنا به مصلحت کشور، مدتی را بدون حاشیه در کنار هم کار کردند اما در نهایت آن گروه از هم پاشید. آیا منظور آقای پزشکیان از سپردن کارها به اقتصاددانان، سپردن کار به نهادگرایان است یا منظورش این است که از هردو طیف بهره می‌برد یا حتی به دنبال این است که اقتصاددانان مدافع بازار را در تصمیم‌گیری دخیل کند؟

به هر حال رئیس‌جمهور بعدی از بین همین شش نفر تعیین خواهد شد. در یک دنیای ایده‌آل، نه‌تنها انتخاب محدود به این شش نفر باقی نمی‌ماند که اصولاً هیچ‌کدام از این شش نفر نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌شدند.

ولی اکنون که انتخاب ما به همین افراد محدود است و در سیاست خارجی درگیر تحریم هستیم و به زودی شاید با ترامپ مواجه شویم و هیچ تصمیم اقتصادی آسانی پیش‌رو نداریم، چه در مسئله حامل‌های انرژی، چه بودجه، چه بانکداری، چه صندوق‌های بازنشستگی، چه محیط‌زیست، ... باید به فردی رای بدهیم که در سه حوزه بتواند ثبات و آرامش برقرار کند؛ تنش‌زدایی از روابط بین‌الملل، تنش‌زدایی از سیاست داخلی و پیش‌بینی‌پذیر کردن اقتصاد.

 قالیباف چنان‌که در ادامه می‌خوانید، در مناظره اول از لزوم رفع تحریم‌ها سخن گفت اما نگفت به چه دلیل در مجلسی که او ریاست آن را بر عهده داشت، تصمیم‌هایی گرفته شد که مسیر اقتصاد کشور را منحرف کرد که حتی اگر همین امروز هم آن تصمیم‌ها لغو شوند، آثاری که به‌جا گذاشتند تا نسل‌های آینده هم ادامه خواهد داشت. به‌طور مثال یکی از بدترین مصوبات این مجلس «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» بود که مانع از تجدید حیات برجام شد و تحریم‌های شدیدتری برای جامعه ایران به ارمغان آورد. یکی دیگر از یادگارهای زیان‌بار این مجلس، «طرح صیانت از فضای مجازی» بود که مسیر رشد بنگاه‌های نوآور را مسدود کرد. به هر حال این شش نفر هیچ‌کدام راه‌حل روشن و قابل اعتمادی ارائه نداده‌اند. به‌خصوص که از نحوه بیانشان مشخص است که درک روشنی هم از آنچه بیان می‌کنند ندارند. بنابراین مجبوریم به تحلیل آنها از چرایی رسیدن به وضع موجود نگاه کنیم. در این زمینه به نظر می‌رسد مسعود پزشکیان منتقد وضع موجود است و بیشتر از دیگران به برخی نکات کلیدی از دلایل رسیدن به وضع موجود اشاره می‌کند و مهم‌تر اینکه، به بخشی از آنها واقعاً باور دارد. این واقعیت در کنار ناامیدی زعمای قوم از راهبرد خالص‌سازی، گزینه یادشده را نسبت به بقیه برتری می‌بخشد.

59

بی‌اعتمادی به دولت

امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی نخستین فردی بود که به پرسش‌های مطرح‌شده پاسخ داد.

او گفت: «وظیفه خود دانستم تا پرچمی که شهید رئیسی به دست گرفته بود و حکمرانی جدیدی را به وجود آورده بود، ادامه دهم.» تنها گفته با‌ارزش آقای قاضی‌زاده در حوزه اقتصاد این بود که «برای تحقق رشد هشت‌درصدی اقتصاد، ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم. متاسفانه در سرمایه‌گذاری داخلی اکثر سرمایه‌ها خرج هزینه‌های دولت می‌شود، از سوی دیگر بخش خصوصی به دولت اعتماد ندارد و باید مسائل سیاسی را از اقتصاد خارج کنیم».

قاضی‌زاده‌هاشمی در بخش دیگری از مناظره گفت: «نام دولتم را خانواده گذاشتم؛ چرا که اولین آثار کارهای ما به آنان وارد می‌شود. اقتصاد کشورمان را باید پیش‌بینی‌پذیر کنیم. دولت باید جاهایی وارد شود که بخش خصوصی وارد نشده است. نباید مردم‌آزاری برای بخش خصوصی و برای مردم ایجاد کنیم.»

قاضی‌زاده‌هاشمی در ادامه گفت: «دولت مدیریت سهام عدالت را باید به مردم واگذار می‌کرد و نباید حیاط خلوت سیاسیون می‌شد. از سوی دیگر در خصوصی‌سازی باید رقابتی و شفاف عمل کنیم. دولت باید از همکاری و شراکت با بخش خصوصی لذت ببرد. هرچقدر بخش خصوصی فعال‌تر باشد، درآمدهای دولت نیز افزایش یافته و هزینه‌های بودجه کاهش می‌یابد.»

قاضی‌زاده‌هاشمی در ادامه گفت: «به استفاده از تجارب خارجی معتقدیم، اما هم تجارب خوب و هم تجارب شکست‌خورده. برخی از نسخه‌های بانک جهانی چیزی به عنوان مفهوم انسان را قبول ندارد. یک نمونه از اینکه کشوری با نسخه بانک جهانی توانسته اقتصادش را درست کند، دوستان نمونه‌ای ذکر کنند. کشورها جلوی چشم ما هستند. وضعشان بدتر شده است.» این نامزد انتخاباتی با اشاره به اینکه دولت نباید با مردم رقابت کند و از فضای رقابتی باید خارج شود، اظهار کرد: «انتصابات سیاسی باید از بنگاه‌های دولتی خارج شود. نباید شرکت‌های ورشکسته را به مردم واگذار کرد.» وی افزود: «خودتحریمی داخل کشور را رفع نکنیم، امکان ندارد در خارج از کشور آن را حل‌وفصل کنیم.»

قاضی‌زاده‌هاشمی گفت: «می‌شود تورم را تک‌رقمی کرد و اقتصاد برای این موضوع راه‌حل دارد، اما این موضوع اقتدار می‌خواهد. اقتداری از جنس شهید رئیسی نه از جنس کسانی که معتقدند راه اصلاح امور از سازش با غرب می‌گذرد. برخی می‌گویند اگر سازش درست شد مسئله داخلی‌مان نیز درست می‌شود؛ زیرا همه امورات را می‌خواهند به هم وصل کنند.»

قاضی‌زاده‌هاشمی در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: «در دولت شهید رئیسی فروش نفت چند برابر شد. روابط با همسایگان در قبل دچار مشکل و با برخی روابط قطع بود ولی این مسئله در دولت آقای رئیسی حل شد. رشد تورم در دولت آقای رئیسی کاهش یافته است. رشد اقتصادی کشور در گذشته در دولت قبل صفر بود ولی رشد شش‌درصدی در دولت آقای رئیسی ایجاد شد. تحریم‌ها بیشتر شد، ولی فروش نفت بیشتر شد؛ این کار با روابط همسایگان انجام شد. همچنین در دوره شهید رئیسی وارد باشگاه‌های بزرگ بین‌المللی شدیم و تراز جمهوری اسلامی و رئیس‌جمهور رشد کرد.»

فاصله حقوق با تورم

محمدباقر قالیباف دومین نامزدی بود که در اولین مناظره تلویزیونی در پاسخ به پرسش‌های مربوط به برنامه هفتم توسعه گفت: «از مهم‌ترین وظایف رئیس‌جمهور در شرایط سخت امروز تحول و توجه در حوزه اقتصاد به ویژه برای خانواده‌های محروم و کارمندان و کارگران و پرستاران و مددجویان کمیته و سازمان بهزیستی است و آنها که حقوق ثابتشان با تورم فاصله دارد. رئیس‌جمهور باید حل این مشکلات را ضمانت کند البته این هم با کمک مردم میسر می‌شود.»

آقای قالیباف که سابقه چندبار حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری را دارد اما هنوز موفقیتی به دست نیاورده، گفت: «شرایط سختی را در دهه ۹۰ گذراندیم. آن زمان رشد متوسط سالانه یک درصد و نقدینگی ۲۶ درصد بود که حاکی از اقتصاد سخت و مشکلات بود.» آقای قالیباف بدون اینکه نکته خاصی درباره توسعه ایران بگوید، افزود: «در دولت خدمت و پیشرفت با مشارکت کارمندان، کارگران و زحمت‌کشان، بازنشستگان و قشر محروم و سرمایه‌گذاران اقتصاد قوی را دنبال کرده که دولت بتواند حقوق عزیزان را متناسب با تورم پیش ببرد و قدرت خرید متناسب با رشد اقتصادی را حفظ کند.»

قالیباف در بخش دوم مناظره گفت: «سرمایه‌گذاری و بهره‌وری در کنار هم مهم است؛ بهره‌وری به معنای استفاده درست از مدیریت صحیح است و رئیس‌جمهور باید قابلیت انجام این کار را داشته و بتواند از ظرفیت اندیشمندان و متخصصان استفاده کند.» وی همچنین گفت: «ما ظرفیت‌های بزرگی داریم که هدر می‌رود و احتیاج به مدیر قوی داریم؛ مشکل دیگر این است که اقتصاد را پیش‌بینی‌پذیر نکرده‌ایم.»

قالیباف همچنین گفت: «سال گذشته هشت میلیارد دلار فقط در حوزه خودرو ارز دادیم بعد این وضعیت ماشین‌هاست که دولت و مردم از قیمت و کیفیت ماشین‌ها ناراحت هستند پس چرا هشت میلیارد دلار می‌دهیم؟»

وی با بیان اینکه حتماً تحریم اثر می‌گذارد گفت: «معتقدم همه دستگاه‌های دولتی یک طرف و دستگاه دیپلماسی یک طرف است لذا باید برای رفع تحریم تلاش کند و برای آن طرح مشخص و روشن داریم و می‌شود اقدام با اقدام دنبال کرد.» قالیباف در ادامه گفت: «اگر خودتحریمی داخل کشور را رفع نکنیم، امکان ندارد رفع تحریم را در خارج از کشور حل‌وفصل کنیم.» محمدباقر قالیباف در ادامه گفت: «حل تورم ریشه در سه موضوع دارد؛ اول اصلاح نظام بانکی است. در نظام بانکی به‌خصوص بانک‌های خصوصی و حتی دولتی باعث خلق پول شدند که باید چاره‌اندیشی کرد. نقدینگی به سمت تولید نرفته که یکی از عوامل ایجاد تورم است.» وی افزود: «بخش عمده مشکلات ریشه در سیاست‌گذاری اشتباه دارد که به نوعی سفره مردم از بی‌عرضگی و تصمیم‌گیری در این بخش کوچک می‌شود.»

تکیه بر کارشناسان

مسعود پزشکیان که به قید قرعه سومین نامزدی بود که باید به پرسش‌ها پاسخ می‌داد در قسمت اول اظهارات خود گفت: «اگر نتوانیم انسجام داخلی و مشارکت همه جناح‌ها، گروه‌ها و دسته‌ها را در جریان اجرای برنامه همراه خود کنیم، هرچقدر هم برنامه درستی بنویسیم مانند سایر برنامه‌ها معطل می‌ماند و هرچقدر هم قول بدهیم، اتفاقی نخواهد افتاد.» آقای پزشکیان هم در این قسمت به بیان حرف‌های کلی بسنده کرد و گفت: «لازمه اجرای برنامه هفتم حضور همه و مشارکت به دور از اختلاف، استفاده از کارشناسان برجسته و نه جناحی و نه دسته‌ای بلکه نخبگان و دانشگاهیان؛ اینکه عده‌ای را به اسم کارشناس بیاوریم ولی کارشناس نیستند قطعاً نمی‌توانند ما را به اهداف برنامه برسانند.»

مسعود پزشکیان در قسمت دوم اظهاراتش گفت: «هیچ کشوری از جنگ جهانی دوم تا الان بدون رشد صادرات و سرمایه‌گذاری خارجی رشد اقتصادی نداشته است.»

وی افزود: «ما در حال حاضر گران می‌خریم و ارزان می‌فروشیم و در فروش نفت در حال ضرر کردن هستیم؛ چه کسی باید در این زمینه پاسخگو باشد؟ الان در بهترین شرایط خرید ماشین دست دوم برای ما تبدیل به افتخار شده است؛ آیا این برازنده جامعه ایرانی است؟»

آقای پزشکیان در ادامه گفت: «تحریم فاجعه است و اینکه بگوییم تحریم را دور می‌زنیم، بله دور می‌زنیم اما در مسیر غلطی که طی می‌کنیم کلی بخوربخور وجود دارد. باید شفافیت را به اقتصاد بیاوریم و مسیرها را روشن کنیم.»

پزشکیان تاکید کرد: «بر اساس توافق، چین قرار بوده که در کشور ما سرمایه‌گذاری کند، گفته‌اند که تا زمانی که FATF را حل نکنید، ما سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم؛ امکان ندارد بدون وارد شدن به این چهارچوب‌ها بتوانیم سرمایه‌گذار خارجی وارد کنیم.»

مسعود پزشکیان در ادامه گفت: «همان‌طور که وقتی مریض می‌شویم به دنبال پزشک کارشناس هستیم نه اینکه پزشکی را پیدا کنیم که از جناح ما باشد، در اقتصاد، صنعت، کشاورزی و تجارت نیز باید این‌گونه رفتار کنیم. بهترین روش را هم اگر طراحی کنید اما اگر به دست کسی بدهید که کارشناس نیست، آن را خراب می‌کند.»

پزشکیان با اشاره به برخی وعده‌ها درباره تحقق رشد هشت‌درصدی مورد نظر برنامه هفتم پیشرفت تاکید کرد: «همه گفته‌اند که هشت درصد رشد را تحقق می‌دهیم اما نداده‌اند؛ افرادی که ادعا می‌کنند اما قدرت را در دست گرفتند و نتوانستند انجام دهند، باید در مقابل مردم محاکمه شوند.»

مسعود پزشکیان گفت: «قبل از انقلاب وقتی ترکیه‌ای‌ها به ایران می‌آمدند حسرت می‌خوردند اما امروز در یک جاده ۱۲۰کیلومتری نزدیک به ۷۰ تا ۸۰ تونل احداث کرده‌اند در حالی که ما وقتی چهار تونل احداث می‌کنیم، افتخار می‌کنیم.»

پزشکیان در بخش دیگری از سخنانش گفت: «چه کسی گفته است که ما به خارج دل می‌بندیم؟ باید اختلافاتمان را کنار بگذاریم؛ اگر در داخل اختلاف داشته باشیم، مرزها را هم باز کنیم، مشکل حل نمی‌شود و هرچقدر پول هم بیاوریم، فایده‌ای ندارد؛ باید این اختلافات را حل کنیم و باید تصور اینکه عده‌ای محدود عقل کل هستند و سایرین همه اجنبی و خارجی و وابسته هستند را درست کرد؛ این مردم ایران هستند که می‌توانند مشکل را حل کنند نه یک گروه، دسته یا جناح.»

وی تاکید کرد: «مشکل بورس سه‌روزه حل نمی‌شود؛ سه روز که سهل است بلکه معلوم نیست این مشکل را یک‌ساله حل کنیم؛ این توقعی که در جامعه ایجاد می‌کنیم که مشکل بورس را سه روزه حل می‌کنیم امکان‌پذیر نیست؛ همه وعده‌هایی که داده بودند در دولت شهید رئیسی وجود داشت و تورم و وعده‌هایی هم که داده شد مشخص شد که چگونه است.»

نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری با بیان اینکه عامل اصلی تورم دولت‌ها هستند، گفت: «کسری بودجه و چاپ پول دلایلی هستند که به تورم منجر می‌شود و اگر دولت می‌خواهد این مشکل درست شود، نباید کسری بودجه را به مجلس ببرد. تورم به معنای خالی کردن جیب مردم است و علت اکثر نگرانی‌ها و اعتراض بازنشستگان و معلمان برای این است که نمی‌توانند زندگی خود را با روند تورمی ادامه‌ دهند و شرمسار خانواده خود هستند.»

پزشکیان در انتها گفت: «هر رویکردی در عرصه اقتصاد باید به کاهش تورم و فقر بینجامد.

در ابعاد اجتماعی و اقتصادی من طرفدار عدالت اجتماعی هستم نه شعارهای توزیعی پوپولیستی که حاصل آن تورم بیشتر برای همان‌هایی است که قرار بود از آنها حمایت کنیم. به تعامل فعال با جهان قویاً معتقدم و تحریم به معنای جنگ است و کشته‌های جنگ اقتصادی فقرا هستند و ثروتمندان کارآفرین را متفاوت از ثروتمندان رانتی می‌دانم؛ ثروتمندان کارآفرین به بهره‌وری و کارایی‌شان متکی هستند و من دست آنها را می‌بوسم.» آقای پزشکیان افزود: «از نظر دولت من یکی از اقدامات اولویت‌دار دولت این است که مردم باید بدانند پول دولت در کجا خرج می‌شود؛ من خزانه دولت را در یک اتاق تمام شیشه‌ای قرار می‌دهم و معتقدم هر مبلغی که به خزانه وارد یا از آن خارج می‌شود، به استثنای امور نظامی و امنیتی، باید منتشر شود. معتقدم حذف زمینه‌های ایجاد فساد و برخورد با افراد فاسد کاملاً ضروری است و با توجه به اینکه نظام چندنرخی منشأ اصلی فساد است، من به سمت حذف آن حرکت خواهم کرد.»

جهش ایران

سعید جلیلی چهارمین نامزدی بود که در پاسخ به پرسش‌های اول گفت: «اول اینکه چیزی که قانون می‌شود، مثل برنامه هفتم توسعه که مورد وفاق ملی است، نباید در آن تردید ایجاد شود. رشد هشت درصد یک ضرورت است و در قانون هم آمده است. مردم باید انتخاب کنند چه کسی می‌تواند این هدف را محقق کند. عوامل مختلفی برای رشد هشت‌درصدی نیاز است و فقط سرمایه نیاز نیست و نباید رشد اقتصادی فقط به سرمایه منوط شود. مهم‌تر از سرمایه، مدیریت سرمایه و استفاده از نیروی انسانی و فناوری‌هاست.»

آقای جلیلی گفت: «رشد هشت‌درصدی می‌تواند انجام شود به شرطی که جدی گرفته شود و از فردای انتخابات، تلاش برای اجرای آن شروع شود. باید فرصت‌های خود را بشناسیم؛ شعار یک جهان فرصت ما واقعی است. ما فرصت‌های ارزشمندی داریم که باید آن را شناسایی کنیم. رشد هشت‌درصدی قابل تحقق است و ایران می‌تواند جهش کند؛ اما لازمه آن این است که رشد فقط با جذب سرمایه انجام نمی‌شود.»

سعید جلیلی در بخش دوم اظهاراتش گفت: «باید مصداقی صحبت کرد. اگر می‌گوییم رشد هشت‌درصدی ممکن است، باید فرصت‌ها را ببینیم. شما باید اولویت داشته باشید. صادرات و ارزآوری باید به ماموریت همه دستگاه‌ها تبدیل شود نه اینکه فقط چهار پروژه تعریف شود. ما ظرفیت بزرگ دانشگاه‌ها را داریم، ولی چه ماموریتی برای ارزآوری و ایجاد شغل تعریف کرده‌ایم؟»

سعید جلیلی در ادامه اظهاراتش گفت: «ما به دولت فهیم و کارآمد نیاز داریم. اگر شناخت نباشد، بخش خصوصی، دولتی و خصولتی می‌تواند سوءاستفاده کند. وقتی با هوشیاری کار می‌کنید، واگذاری برای افزایش بهره‌وری است نه برای درآمد اندک. کسی باید انتخاب شود که می‌داند از فرصت‌های کشور چگونه استفاده می‌شود. اگر کسی با رانت و رابطه یا با سرمایه آمد و اهلیت نداشت، نتیجه واگذاری به دست نمی‌آید.»

نامزد اصول‌گرای این دوره انتخابات گفت: «50 درصد مردم تسهیلات نگرفته‌اند ولی یک بانک خصوصی پولی خلق می‌کند که 7 /6 درصد به تورم کشور اضافه می‌کند.»

وی افزود: «یکی از اولویت‌های من انضباط مالی است. امکان کاهش و کنترل تورم وجود دارد. برای رسیدن به این هدف، بحث حاکمیت ریال اولین مسئله است. دولت و نظام باید بر ریال حاکمیت داشته باشد و بداند گردش ریال چگونه است و کجا خرج می‌شود و در کجا حضور دارد تا آن را مدیریت و حکمرانی کند. اگر این کار را نتوانید انجام دهید، با برخی اقدامات مقطعی این مشکل رفع نمی‌شود.»

نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بیان کرد: اگر بازار ارز مدیریت شود، می‌توان تورم را کنترل کرد. ما امروز مصارف و منابع ارزی داریم. منابع ارزی ما خیلی بیشتر از مصارف است ولی باید تعریف و اولویت‌بندی مصارف ما تعیین شود و مشخص شود اولویت‌های ما چیست و آیا منابع ارزی ما به آن مصارف می‌رود. دبش حاصل روندی بود که از قبل وجود داشت که منابع و مصارف با هم همخوان نبودند و منطبق بر اولویت‌ها نبودند.

60

کارنامه سیاه

علیرضا زاکانی نفر بعدی بود که در قسمت ابتدایی صحبت‌هایش گفت: «بنده یک پزشک هستم. پزشک اگر تشخیص غلط دهد نسخه غلط می‌نویسد. تشخیص غلط به کارنامه سیاه می‌انجامد. مشکل اقتصادی ایران تحریم آمریکا نیست. تجویزهای اقتصادی آمریکاست.»

آقای زاکانی افزود: «بزرگ‌ترین ناترازی اقتصادی ما دخل‌وخرج ماست. ما ریال درآمد کسب می‌کنیم و با دلار خرج می‌کنیم. تا وقتی این حل نشود اساساً امکان حل موضوع وجود ندارد. ما دائماً نسخه‌های غلط برای اقتصاد می‌پیچیم. از سال ۶۹ که نسخه تغییر ساختاری اقتصاد کشور را بیان کردند، به دنبال جهانی‌سازی قیمت‌ها و رهاسازی نرخ ارز و سرکوب دستمزدها و تضعیف دولت بودند. باید به قدرت پول ملی برگشت تا استقلال کشور را حفظ کنیم.»

علیرضا زاکانی در بخش دوم اظهاراتش گفت: «در عرصه اقتصاد ما اصل ۴۴ را قانونش را اجرا کردیم اما آمدیم اختصاصی‌سازی کردیم و خصوصی‌سازی نکردیم. نکته بعد هم خلق ثروت و توزیع عادلانه آن. این در مسیر مشارکت خود مردم است. مردم نباید اعانه‌بگیر باشند. مسیر غلطی را در گذشته طی کردیم.»

وی افزود: «معتقدم که اصل نقدینگی مفید است. مهم این است این نقدینگی سرگردان نشود و در جای خاص سرمایه‌گذاری شود.»

زاکانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «ما شهرداری تهران بودیم. رفتیم چین ۱۳ میلیارد دلار قرارداد عمرانی نوشتیم. قریب به دو میلیارد یورو قرارداد نوشتیم و بیش از ۳۴۰ میلیون دلار من ضمانت‌نامه گرفتم. می‌توان کار کرد مگر اینکه از مسیر درست رفت.»

آقای زاکانی گفت: «امام یک حکم شرعی دارند و می‌گویند آنجا که مردم می‌توانند کار کنند، دولت حرام است وارد شود. ما یادمان رفته است که به اصل خود بازگردیم. دولت اکنون رقیب مردم است و مقابل مردم است. دولت باید چالاک، فکور، حامی و تسهیلگر و ناظر باشد. همه این معانی در کنار یکدیگر دولت کامل را ایجاد می‌کند. دولت مقتدری که جلوی مردم نیست بلکه برای مردم خدمتگزاری می‌کند. لذا اینجا نیازمند متناسب‌سازی دولت هستیم.» وی افزود: «اگر دنبال رفع تحریم هستیم باید به توانمندی داخلی اعتماد کرده و از همه فرصت‌ها استفاده کنیم.» علیرضا زاکانی گفت: اگر به مردم اعتماد کنیم آنها می‌آیند و کمک می‌کنند. مشکل ما هستیم که ممکن است از مردم حرف بزنیم اما رفتارهای ما با عمل ما فرق کند. این بد است. مردم نگاه می‌کنند و می‌بینند که ما چگونه رفتار می‌کنیم. آقای زاکانی با اشاره به اینکه رشد نقدینگی ضرر به ذات ندارد گفت: «نقدینگی مانند آب است اگر هدایت شود می‌تواند فوق‌العاده برای ما موثر واقع شود.»

رفع تحریم

نوبت به مصطفی پورمحمدی که رسید درباره «رشد اقتصاد و برنامه هفتم» گفت: «ما مزیت‌هایی داریم اما هزینه آن را می‌دهیم و سودش را نمی‌بریم. چگونه ما باید این مشکلات اقتصادی را حل کنیم؟ باید از طریق تعامل با دنیا، مشکلات مردم را برطرف کنیم.

مردم و بخش خصوصی و کارشناسان دغدغه جدی دارند و می‌گویند مشکلات اقتصادی صرفاً راه‌حل اقتصادی ندارد. نمی‌شود بدون توجه به ابعاد مختلف سیاسی، حقوقی، داخلی و بین‌المللی، راه‌حل اقتصادی ارائه داد.»

آقای پورمحمدی افزود: «مگر می‌شود یک مشکل مهم به نام مسائل اقتصادی را از این منظر حل کنیم. نزدیک به دو دهه است که با مسئله تحریم مواجه هستیم. برخی اول گفتند که تحریم مسئله مهمی نیست و هنوز هم می‌گویند این مسئله مهم نیست. دنیا تحریم فلج‌کننده بر ما تحمیل کرده و ما ساده از کنارش می‌گذریم.»

مصطفی پورمحمدی در بخش دوم اظهاراتش گفت: «تا اعتماد نسازیم و ما را باور نکنند که نمی‌توان رشد اقتصادی ایجاد کرد. با ۱۰ میلیارد یورو که نمی‌توان سیاست‌های رشد اقتصادی هشت‌درصدی را محقق کرد. نمی‌شود ما با خودفریبی یا خوش‌بینانه به موضوعات نگاه کنیم. با مردم صادق باشیم و قرارهای درست بگذاریم و وعده‌های درست دهیم و آنچه نمی‌توان اجرا کرد را به مردم وعده ندهیم.»

پورمحمدی با بیان اینکه «بلندپروازی بدون پشتوانه جواب نمی‌دهد»، تصریح کرد: باید با همبستگی و هماهنگی و دقت به واقعیت‌های خارجی برسیم. ثبات مالی رمز موفقیت اقتصادی است که اول به کنترل تورم نیاز دارد. تورم 50ساله ما ۲۰ درصد ولی تورم شش سال گذشته که دو سه سال اخیر هم به آن اضافه شده بالای ۴۰ درصد است. مگر می‌شود در این دریای مواج تورم ثبات اقتصادی ایجاد کرد؟ کسری بودجه کشور ۶۰۰ تا ۷۰۰ همت است و ناچاریم به تورم تن دهیم.

پورمحمدی افزود: «ما که از آسمان نمی‌توانیم کارشناس و مدیر مجرب بیاوریم. ما باید با خودمان مشکلات و مسائل را حل و روشن کنیم. بسیاری از فضاهای سیاسی و تبلیغاتی بر تصمیمات ما اثر می‌گذارد. منافع ملی را به خطر می‌اندازیم. این‌جور که نمی‌شود تدبیر کرد.»

وی ادامه داد: این کشور به تمام نیروهایش نیاز دارد. اگر تمام نیروهای کارشناس کشور باهم جمع شویم و با وفاق عمل کنیم خیلی از مشکلات را راحت نمی‌توانیم حل کنیم.

مصطفی پورمحمدی گفت: «ما برای هر کاری به مدیر قوی نیازمند هستیم. مگر می‌شود کارهای بزرگ را به آدم‌های ناتوان سپرد؟ ولی رئیس‌جمهوری فقط مدیر قوی نیست، مدیری است که با مسائل سیاسی، دیپلماتیک و فرهنگی و روانی جامعه هم آشنا باشد و قدرت تحلیل و جمع‌بندی آنها را هم داشته باشد و بتواند ایجاد وفاق کند و قدرت تحریک‌کنندگی اجتماعی داشته باشد، قدرت اعتمادسازی داشته باشد و مردم او را باور کنند. در این حالت می‌توان نیروهای قوی را جمع کرد و جامعه را به جهت خود نزدیک کرد. رئیس‌جمهوری باید امنیت‌آفرین باشد و امنیت روانی، فکری، حقوقی و مالکیت لازمه موفقیت مدیریت کلان است.»

پورمحمدی گفت: «باید منظومه فکری اقتصادی خود را روشن کنیم و به مردم بگوییم می‌خواهیم در اقتصاد چه اصولی را دنبال کنیم. اگر می‌خواهیم اقتصاد موفق باشد این اصل را نباید شوخی گرفت. دولت از رقابت باید کنار رود. باید اقتصاد بازار را قبول کنیم و اقتصاد دستوری را کنار بگذاریم.»

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها