سکوی پرتاب
کشف میدان گازی بزرگ چالوس به نفع کیست؟
فرزین زندی: روشن است که انرژی، نهتنها سوخت مورد نیاز برای به حرکت درآوردن خودروها و وسایل اینچنینی است بلکه در مقیاسی کلان، انرژی، آب حیات اقتصاد جهان تلقی میشود. تصور اینکه بتوان بدون سوخت، حجم گسترده صنایع در سراسر جهان و خلق ثروت ناشی از آنها را نادیده گرفت، ناممکن است. از همین رو، اهمیت انرژی، غیرقابلچشمپوشی است و بخش اعظمی از کنشهای سیاسی، بازیهای ژئوپولیتیک و حتی تحرکات نظامی کشورها تنها در راستای کسب، کنترل و اثرگذاری بر این حوزه صورت میگیرد. از همین رو، رفتهرفته با کمرنگ شدن نقش نفت و اهمیت یافتن سوختهای ارزانتر و پاک همچون گاز طبیعی، جایگاه این ماده ارزشمند به تدریج در حال افزایش است. کشف بزرگ «میدان گازی چالوس» در دریای خزر که پس از پارس جنوبی، بزرگترین منبع گازی ایران به شمار میآید، جایگاه ایران در حوزه انرژی را برجستهتر از قبل خواهد کرد. ایران در دو دهه گذشته، به تدریج نقش پررنگ خود را به عنوان یکی از چند بازیگر اصلی حوزه انرژی در جهان از دست داده است به شکلی که «فشار حداکثری» آمریکا، ایران را به طور کامل از معادلات انرژی جهان حذف کرد. برای پرداختن به مساله گاز اما نمیتوان این حوزه را بدون مسیرهای حیاتی آن و همچنین تاثیرات ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک تحلیل کرد. به عنوان نمونه، روسیه به عنوان بزرگترین تولیدکننده گاز در اوراسیا و اصلیترین منبع تامین گاز اروپا، دهههاست که از این ابزار برای تحت فشار قرار دادن کشورهای اروپایی استفاده میکند. این کشور با خطوط انتقال خود که پیشتر از اوکراین و لهستان عبور میکرد و به آلمان میرسید، در طرحی جدید، خطوط انتقال گاز را با لولهکشی در دریای بالتیک، متحول کرد تا خطر مانعتراشی این دو کشور در مسیر انتقال گاز و همچنین هزینه ترانزیت را کاهش دهد. درست به همین دلیل، روسیه به هیچ عنوان اجازه حضور رقیب گازی دیگری را برای تصاحب بازار اروپا نخواهد داد چراکه در این صورت، روسیه قدرت کنونی برای اعمال فشار بر اروپا را از دست خواهد داد. ایران با کشف این میدان که احتمالاً جایگاه نخست جهان در منابع گازی را از روسیه خواهد گرفت، پتانسیل بسیار بالایی برای نقشآفرینی ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک در سطح منطقه و فرامنطقه به دست خواهد آورد. در این میان، روسیه به عنوان جدیترین مخالف توانمند شدن ایران در حوزه تولید و انتقال گاز به اروپا و حتی به چین، هند و افغانستان به طور پیوسته فشار علیه ایران را افزایش خواهد داد. روسها که در دو دهه اخیر، به طرز نگرانکنندهای عرصه سیاست در ایران را تصاحب و نفوذ قابل توجهی در ایران پیدا کردهاند، با اهرمهای گوناگون از جمله فشار بر ایران در مساله تعیین «رژیم حقوقی دریای خزر» و تسهیم این دریاچه (که خبرهایی از عدول ایران از سهم حداقل 20درصدی خود به گوش میرسد)، از تمام توان خود برای به انزوا کشاندن ایران به ویژه با کشف این میدان گازی جدید استفاده خواهند کرد. زمزمههای قرارداد 20ساله با ایران که مفاد آن همچنان نامعلوم است و فشارهای آشکار و نهان روسیه که مصداق اخیر آن در انتشار عکس مشترک سفیر روسیه و انگلیس در بزرگداشت کنفرانس تهران و در سالگرد اشغال ایران توسط متفقین، قابل فهم است، گواه این مدعاست. باید دید که مسوولان کشور در این بازی تعیینکننده که ابزارهای قدرتمندی در اختیار ایران است اما تاکنون از بهکارگیری هوشمندانه از آنها شکست خورده، این بار چه کنشی را انجام خواهند داد.