اقتصاددان همهفنحریف
چرا بایدتیم هارفورد را بشناسیم؟
چند اقتصاددان میشناسید که هم نویسنده باشند، هم مجری، هم سخنران، هم گوینده؟ میخواهیم شما را با یکی از آنها آشنا کنیم. تیم هارفورد اقتصاددان، روزنامهنگار و گوینده است، در سال 1973 متولد شده و مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه آکسفورد دارد. او کتابهایی از جمله «پنجاه اختراعی که اقتصاد مدرن را شکل داده»1، «آشفته»2، «کارآگاه داده»3، «چگونه دنیا را معنادار کنیم»4 و کتاب پرفروش «اقتصاددان مخفی»5 را نوشته و از نویسندگان ارشد روزنامه فایننشالتایمز است. جایی که در آن ستون «اقتصاددان مخفی» را که افکار اقتصادی پشت تجارب روزمره ما را آشکار میکند، مینویسد. او مجری برنامه «کمابیش» در رادیو4 بیبیسی، مجری مجموعه «پنجاه چیزی که اقتصاد مدرن را ساخته» در iTunes و همچنین گوینده پادکست جدید «قصههای محتاطانه»6 است و در TED، PopTech و خانه اپرای سیدنی هم سخنرانی کرده. او یکی از اعضای کالج Nuffield دانشگاه آکسفورد و عضو افتخاری انجمن آمار سلطنتی است و برای خدماتش در راستای بهبود درک اقتصادی جوامع نشان OBE 7 را در جشن سال نو 2019 از آن خود کرده است.
اقتصاددان مخفی
«اقتصاددان مخفی» پرفروشترین و مشهورترین کتاب تیم تا به امروز است. کتابی که از نظریههای پایهای اقتصاد برای تبیین پدیدههای مدرنی همچون سیستم قیمتگذاری استارباکس و ارزش سهام مایکروسافت استفاده کرده و همانطور که بر روی جلد نسخه آمریکایی آن نوشته شده، کتابی است که افشا میکند چرا ثروتمندان ثروتمندند، چرا فقرا فقیرند و چرا هرگز نمیتوانید یک ماشین دست دوم خوب خریداری کنید.
گرچه مفاهیم مورد بررسی همان مفاهیمی است که در اقتصاد خرد 101 میبینیم، اما اینبار هارفورد ایدههای پیچیده مانند قیمتگذاری را درکنار منحنی تقاضا و نظریه بازی، با استفاده از مثالهای دنیای واقعی و بدون تکیه بر نمودارها و اصطلاحات، به شکلی بسیار زیبا و قابل فهم توضیح میدهد. این کتاب به نظریه اقتصادی بازار آزاد میپردازد. اما هارفورد مدافع کامل سرمایهداری نیست. او نشان میدهد که چگونه شرکتها از آمازون گرفته تا Whole Foods و استارباکس، مصرفکنندگان را با استفاده از تکنیکهای قیمتگذاری چریکی به دام انداختهاند. وی علت بالابودن اجارهها در لندن را- که بیش از آنچه تصور میشود مربوط به کشاورزی است- توضیح میدهد. هارفورد به کارگاههای بهرهکشی چینیان اعتراض میکند و مینویسد: «شرایط در این کارخانهها وحشتناک است، اما بیگارگاهها بهتر از فجایع وحشتناکی هستند که پیش از آنها رخ داده بود.» ممکن است بحث هارفورد درست باشد ولی چیزی که او در این کتاب بررسی نمیکند این است که آیا کمونیسم یا انقلاب صنعتی به سبک سرمایهداری، تنها انتخابهای موجود در اقتصاد مدرناند؟ این اقتصاددان بریتانیایی، نگاهی گستردهتر به روشهای عملی و کاربردیای که اقتصاد از طریق آنها بر زندگی ما تاثیر میگذارد، انداخته است. اقتصاددان مخفی دلیل ثروتمند شدن چین را توضیح میدهد. هارفورد معتقد است چینیها با استفاده از نظریه بازار یا «دنیای حقیقت» روزبهروز پول بیشتری به جیب میزنند. نکته کلیدی این است که بازارها (یعنی فعالیتهای جمعی میلیونها نفر) حجم وسیعی از اطلاعات پیچیده در مورد آنچه مردم میخواهند و هزینه ایجاد آن را پردازش میکنند. این واضحترین دلیلی است که چرا بازارها، میتوانند خواستهها و نیازهای مردم را به نحوی برآورده کنند که بوروکراتها از انجام آن عاجزند. هارفورد همچنین محدودیتهای بازارها و جایی را که احتمال دارد شکست بخورند بررسی کرده است. او سیستم مراقبتهای بهداشتی ایالات متحده و انگلستان را با یکدیگر مقایسه میکند و مینویسد: این دو سیستم نشاندهنده بازارهایی معیوب و نقص در سیستمهای دولتی هستند. تنها 17 درصد از شهروندان آمریکایی از سیستم بهداشتی خود احساس رضایت میکنند، که به نظر وحشتناک میآید. در مقابل آن تنها 25 درصد از بریتانیاییها از سیستم بهداشتی خود راضیاند پس چیزی برای افتخار وجود ندارد. حال با نگاهی به تجربه سنگاپور که در فصل پنجم کتاب به آن پرداخته شده میتوان با دیدی کاملاً متفاوت به این موضوع نگاه کرد. اما چرا فقرا فقیر هستند؟ تیم هارفورد به کامرون رفته تا دریابد که اداره یک کشور به بدترین شکل ممکن چگونه است. در سال 1999 این کشور از سوی شفافیت بینالملل به عنوان فاسدترین کشور جهان شناخته شد. سال 2001، اوضاع کمی بهتر شد و کامرون عنوان پنجمین کشور فاسد را به دست آورد. وقتی اقتصاددان ما به آنجا رسید، نمونههای زیادی از مدیریت وحشتناک را مشاهده کرد که بیشتر از نهادهای ضعیف سرچشمه میگرفتند. چرا نهادها اینقدر ضعیف عمل میکنند؟ در این بخش از کتاب، هارفورد یکی از واضحترین و دلسوزانهترین توضیحات را در مورد روشهای تخریب جامعه به وسیله انگیزههای فاسد ارائه میدهد. او مینویسد: «سرمایهگذاری در یک کسبوکار هیچ فایدهای ندارد زیرا دولت از شما در برابر سارقان محافظت نمیکند. در نتیجه ممکن است شما هم دزد شوید.» اقتصاددان مخفی با توصیههای کوچک، خواننده را تشویق میکند که این بار شما در جای راننده بنشینید. در طول راه متوجه خواهید شد که با سوزاندن یک میلیون پوند اسکناس چه اتفاقی برای تورم میافتد، چرا حتی اردوگاههای زندانیان دچار رکود میشوند و چرا کوکاکولا قیمت یک بطری خود را به مدت 70 سال تغییر نداد. این یک کتاب درخشان، شوخ و پربینش درباره تفکر اقتصادی امروز است که چشمان شما را باز میکند.
کتابی درباره بینظمی!
تیم هارفورد با تخصص در زمینه تجارت، سیاست و هنر، در راستای فواید خلاقانه عدم سازماندهی، بداههپردازی و سردرگمی، دیدگاهی قانعکننده ارائه میدهد. پیام رهاییبخش او این است: «اگر از تلاش سخت برای برنامهریزی یا کنترل موفقیت خود دست بردارید، موفقتر خواهید بود.» «آشفته» یک ماجراجویی مستند است که چشم ما را بر روی جادوی نظم ندادن به زندگی باز میکند. به نظر میرسد میل به نظم در اعماق روان انسان ریشه دارد. بسیاری از ما در مواجهه با هر چیز مبهم، بیبرنامه، آشفته یا چیزی که توصیف آن دشوار است، احساس خطر میکنیم. داشتن دستنویسی که بتوان به آن تکیه کرد یا سیستمی که بتوان از آن پیروی کرد به ما احساس آرامش میدهد. دستهبندی کردن و قرار دادن هر چیز در فایل مخصوصش با احساس امنیت همراه است. همه ما از سازماندهی منظم سود میبریم. اما این سازماندهی حدی دارد. یک کتابخانه بزرگ به یک سیستم مرجع نیاز دارد. تجارت جهانی به محفظههای حملونقل نیاز دارد. همکاریهای علمی به واحدهای اندازهگیری مشخص نیاز دارند. اما همین نظم از مرزهای خود فراتر رفته است. مدیران میانی شرکتها و بوروکراتهای دولتی مدتهاست که اصرار دارند همه چیز باید دارای برچسب، عدد و مکان منطقی در یک سیستم منطقی باشد. اکنون که آنها مجهز به رایانه و شماره سریال هستند، دیگر چیزی برای کنترل این تفکر معتاد به نظم و ترتیب وجود ندارد. این امر حتی به زندگی شخصی ما نیز سرایت کرده است. ما فرزندان خود را به تمیزترین مناطق بازی میبریم یا برای پیداکردن عشق حقیقی خود به الگوریتمهای بیروح وبسایتهای دوستیابی متوسل میشویم. نظم روزانه به زندگی ما تحمیل میشود و این در حالی است که کمی هرجومرج میتواند بسیار موثرتر باشد. حتی اگر هرجومرج را نمیخواهیم، کمی بینظمی برایمان خوب است. مشکل نظم این است که وقتی بیش از حد از آن استفاده میشود، شکلی سخت، شکننده و بیبازده به خود میگیرد. در آشفته، تیم هارفورد نشان میدهد که چگونه ویژگیهایی که ما امروزه بیش از هر زمان دیگری برای آنها ارزش قائلیم، از جمله پاسخگویی، انعطافپذیری و خلاقیت را نمیتوان به سادگی از خاک آشفتهای که آنها را ایجاد میکند جدا کرد و در دستهبندیهای تمیز و منظم قرار داد. بنابراین، این کتابی است که در مورد مزایای آشفتگی صحبت میکند؛ آشفتگی در زندگی شخصی ما. آشفتگی در اداره همراه با انبوه کاغذ روی میز و صفحات خواندهنشده. آشفتگی در استودیوی ضبط، آزمایشگاه یا در آماده شدن برای ارائهای مهم. آشفتگی در رویکرد ما نسبت به تجارت، سیاست و اقتصاد. رها کردن چیزها در حالتی مبهم، متنوع و گاه به طرز ناخوشایندی آخرین لحظهای. وقت آن رسیده است که مزایای کمی آشفتگی را دوباره کشف کنید.
پنجاه اختراعی که اقتصاد مدرن را شکل داد
چه کسی برای اولین بار به پول کاغذی فکر کرد؟ عنصر مخفی که چاپخانه گوتنبرگ را محقق ساخت چه بود؟ و چه ارتباطی میان کد داوینچی و فروپاشی لمان برادرز وجود دارد؟ 50 اختراعی که اقتصاد مدرن را شکل داد، با بیان داستان ابزارها، افراد و ایدههایی که پیامدهای گستردهای برای همه ما داشته، تصویری حماسی از تغییرات را به شیوهای خودمانی ترسیم میکند. از گاوآهن گرفته تا هوش مصنوعی، از تیغ یک بارمصرف ژیلت تا قفسه کتاب بیلی آیکیا. تیم هارفورد، نویسنده کتابهای پرفروش و مقاله نویس روزنامه تایمز، داستان عجیب، شگفتانگیز و بهیادماندنی هر اختراع را بازگو میکند. اختراع به اختراع، هارفورد درمورد چگونگی رسیدن ما به جایی که در آن هستیم و اینکه در آینده از این نقطه کجا ممکن است برویم توضیح میدهد. او ارتباطات غالباً غیرمنتظرهای بین موضوعات و مفاهیم مختلف برقرار میکند. مثلاً چگونه اختراع بارکد، فروشگاههای کوچک خانوادگی را تضعیف کرد و چرا گرامافون نابرابری را افزایش داد. در همین حین، او شخصیتهایی را معرفی میکند که برخی از این اختراعات را توسعه داده، از آنها سود بردهاند یا به وسیله آنها تخریب شدهاند. نتیجه همه اینها، کتابی هوشمندانه و طنزآمیز در مورد تاریخ، اقتصاد و زندگینامه است.
چگونه دنیا را معنادار کنیم
اعداد وقتی در دستان درست قرار بگیرند، قدرت تغییر جهان و بهبود بخشیدن به آن را دارند. برخلاف تصور عموم، آمارهای خوب یک حیله نیستند، گرچه میتوان آنها را جادو در نظر گرفت. آمار خوب، وهم و خیال نیست. در اصل این آمارها به ما کمک میکنند تا اطرافمان را واضحتر ببینیم. آمارهای خوب مانند تلسکوپ برای یک ستارهشناس، میکروسکوپ برای یک باکتریشناس یا اشعه ایکس برای یک رادیولوژیستاند. اگر ما به آنها اجازه دهیم، آمارهای خوب به ما کمک میکنند تا چیزهایی را در مورد جهان پیرامون و حتی درباره خودمان ببینیم که به هیچ صورت دیگری قادر به دیدن آن نخواهیم بود. تیم هارفورد در How To Make The World Add Up، از تجارب خود به عنوان اقتصاددان و مجریبرنامه رادیویی «کمابیش» در بیبیسی استفاده میکند. او ما را به اعماق دنیای اطلاعات غلط و مبهم، تحقیقات بد و انگیزههای نابجا میبرد تا ارزش دادهها و تحلیلهای ارزشمند درباره آنها را دریابیم. شخصیتهای هارفورد از یک کلاهبردار هنری که نازیها را به دام انداخت تا «کارآگاهان معروف داده» مانند جان مینارد کینز، دانیل کانمن و فلورانس نایتینگل را در برمیگیرد. او نشان میدهد که چگونه میتوان ادعاهای پیرامون خود را با اعتماد به نفس، کنجکاوی و با مقدار کافی از شک، ارزیابی کرد. با استفاده از ده قانون ساده به علاوه یک قانون طلایی برای درک اعداد، این کتاب مملو از بصیرت، نشان میدهد که اگر حواسمان را جمع کنیم و به نحوه گردآوری و ارائه اعداد با دقت فکر کنیم، چگونه میتوانیم به اطراف خود نگاه کنیم و با وضوح ببینیم که در دوروبرمان چه میگذرد.
گارآگاه داده: ده قانون ساده برای درک بهتر آمار
این روزها احتمالاً فکر میکنیم که آمار دشمن اصلی ماست؛ آمار تنها اعدادی هستند که برای گمراهکردن و سردرگمی ما استفاده میشوند. تیم هارفورد در «کارآگاه داده» بیان میکند که این تفکر اشتباه است. ما نباید به آمارها مشکوک باشیم بلکه باید بدانیم که آنها به چه معنی هستند و چگونه میتوانند زندگی ما را بهبود بخشند. آنها در اصل رفتارهای انسانی هستند که از پنجره اعداد دیده میشوند و اغلب تنها راه درک بسیاری از اتفاقاتیاند که در اطرافمان جریان دارد. اگر بتوانیم ترسهای خود را کنار بگذاریم، یاد بگیریم که با وضوح به این اعداد نزدیک شویم و درک کنیم که چگونه پیشفرضهایمان ما را به بیراهه میکشد، در این صورت آمار میتواند راههایی برای بهتر زندگی کردن و هوشمندتر کارکردن را به ما نشان دهد. تیم هارفورد به عنوان «بهترین نویسنده محبوب اقتصاد در جهان» (به گفته نیو استیتسمن)، متخصص بررسی ایدههای پیچیده و بازکردن آنها برای میلیونها خواننده است. در کتاب کارآگاه داده، او با استفاده از تحقیقات جدید در علم و روانشناسی، ده استراتژی را برای استفاده از آمار در راستای از بین بردن سوگیریهای ما و جایگزینی آنها با ایدههای جدیدی که مملو از فضایلی همچون صبر، کنجکاوی و حس خوب برای درک بهتر خود و جهان است، معرفی میکند.
پادکستها و برنامههای رادیویی
دنیای پرتکاپوی هارفورد به نوشتن کتاب و ستون در روزنامه محدود نمیشود. او به واسطه پادکستهای جذابش نیز شهرت دارد. «ما همیشه با گفتن قصههای نگرانکننده به کودکان هشدار دادهایم. اما قصههای محتاطانه من، همه حقیقت دارند و برای آموزش به بزرگسالاناند.» تیم پادکست «قصههای محتاطانه» را اینگونه توصیف میکند. قصههای محتاطانه پادکست جدید تیم و کمپانی صنایع پوشکین است. بازیگران فوقالعادهای به او کمک میکنند تا این قصههای محتاطانه را روایت کند. او میگوید: «همه ما از خطاهایی انسانی، فجایع غمانگیز و شکستهای مفتضحانه و خندهدار داستانهایی روایت میکنیم. تانکرهای نفت در روز روشن واژگون میشوند، ایدههای فوقسری نظامی در اختیار نازیها قرار میگیرند و مردی فریادزنان و با لباس فرم، دست به سرقتی جسورانه میزند. در کنار درام ماجرا، هر داستان دارای نکاتی اخلاقی است که از روانشناسی، اقتصاد و حتی طراحی ناشی میشود. هر داستان شما را عاقلتر میکند.» برنامه «کمابیش»8 در رادیو4 بیبیسی یکی دیگر از برنامههایی است که هارفورد در آن میدرخشد. «کمابیش» به دنیای قدرتمند، زیبا، اغلب مورد سوءاستفاده قرارگرفته اما در همهجا حاضرِ اعداد و دادهها اختصاص دارد. ایده این برنامه ناشی از این حس بود که اعداد، زبان اصلی استدلالها و بحثهای عمومی هستند ولی با وجود این ، به ندرت پیش میآید که بتوانیم لحظهای تامل کنیم و در مورد نحوه استفاده از ارقام بیندیشیم- به همان شکلی که اغلب در مورد زبان تامل میکنیم. این اعداد اسرارآمیز واقعاً چه چیزی را اندازهگیری میکنند؟ اگر حقیقتی وجود داشته باشد، چگونه این حقیقت را درمییابند؟ با وجود همه این سوالهای بیپاسخ، هیچ سیاستمدار، اقتصاددان و در سالهای اخیر هیچ پزشک، معلم، سرهنگ یا هیچ فرد دیگری، نتوانسته بدون درگیرکردن اعداد، نظر یا ایده خود را اثبات کند یا به سوالی اساسی پاسخ دهد. هر روزنامهای را که باز کنید در اولین نگاه خطرات فلان چیز، اهداف بهمان چیز، هزینههای جدید این و کاهش هزینههای آن، استدلال در مورد بهرهوری، شاخصهای عملکرد، اندازهگیریهای مختلف، آمار و انواع بررسیهای کمی را مشاهده خواهید کرد. برنامه رادیویی کمابیش دنیای اعداد را در آغوش میگیرد و آن را برای مخاطب باز میکند. برنامه رادیویی «پنجاه چیزی که اقتصاد مدرن را ساخته» یکی دیگر از برنامههای هارفورد است که از BBC world service پخش میشود. این برنامه مجموعهای از داستانهای کوتاه است که بررسی میکند ایدهها و اختراعات جدید چگونه با شبکه اقتصادی نامرئی که هرروزه ما را احاطه کرده است، درهم پیچیدهاند. این برنامه نه تنها به ما نشان میدهد که چگونه ایدههای جدید به وجود میآیند، بلکه پیامدهای ناخواسته آنها را نیز به تصویر میکشد. به عنوان مثال، چگونه گرامافون دستمزدهای نابرابر را در صنعت موسیقی به وجود آورد یا چگونه یخچال، سیاست کشورهای در حال توسعه را در سراسر جهان شکل داد! دنیای هارفورد سرشار از ایده، خلاقیت، تنوع و جذابیت بیپایان است. برای همین است که میتوانیم او را اقتصاددانی همهفنحریف بنامیم.
منابع:
1-goodreads.com 2-timharford.com
3-McRae, Hamish. The Undercover Economist, by Tim Harford. Independent.co.uk. October 2011
4-Harford. Tim. Not All Economists Have Neat Bookshelves. Thedecisionlab.com
پینوشتها:
1- Fifty Inventions That Made the Modern Economy
2- Messy
3- Data Detective
4- How To Make The World Add Up
5- The Undercover Economist 6- Cautionary Tales
7- Officer of the Most Excellent Order of the British Empire
8- More or less