شناسه خبر : 23487 لینک کوتاه

ایران در هفته ای که گذشت

شعله‌ای تازه در تنور انتخابات

«آقای هاشمی‌رفسنجانی که ملاقات‌های منظمی با مقام معظم‌رهبری دارند؛ می‌گفتند که رهبری نه تنها با آمدن اصلاح‌طلبان به انتخابات مخالفتی ندارند، حتی اگر اکثریت مجلس را هم بگیرند مشکلی نیست؛ ولی وقتی این مطلب به اصلاح‌طلبان رسید نزدیک ایام ثبت‌نام بود امکان گفت‌وگو و تصمیم‌گیری برای اصلاح‌طلبان نبود.» شاید بتوان گفت که این جملات مهم‌ترین بخش مصاحبه مفصل هفته‌نامه «آسمان» با اسحاق جهانگیری وزیر تکنوکرات دولت اصلاحات بود.

 شعله‌ای تازه در تنور انتخابات

 «آقای هاشمی‌رفسنجانی که ملاقات‌های منظمی با مقام معظم‌رهبری دارند؛ می‌گفتند که رهبری نه تنها با آمدن اصلاح‌طلبان به انتخابات مخالفتی ندارند، حتی اگر اکثریت مجلس را هم بگیرند مشکلی نیست؛ ولی وقتی این مطلب به اصلاح‌طلبان رسید نزدیک ایام ثبت‌نام بود امکان گفت‌وگو و تصمیم‌گیری برای اصلاح‌طلبان نبود.» شاید بتوان گفت که این جملات مهم‌ترین بخش مصاحبه مفصل هفته‌نامه «آسمان» با اسحاق جهانگیری وزیر تکنوکرات دولت اصلاحات بود. در ایامی که تابلو روزشمار عمر دولت دهم به سیاق تابلوهای پروژه‌های شهرداری تهران به نزدیکی‌های عدد نمادین ۳۶۵ رسیده ‌است، این گفت‌وگوی صریح چهره سیاسی نزدیک به دو رئیس‌جمهور پیشین برای بسیاری از ناظران عرصه سیاست در ایران واجد پیام‌های ویژه‌ای به شمار می‌آید. جهانگیری در بخش دیگری از این گفت‌وگو و در پاسخ به پرسشی درباره حرف‌وحدیث‌ها درباره حضور خودش در این رقابت نیز تاکید می‌کند: «بالاخره وقتی اسم افراد مطرح می‌شود، نمی‌توان گفت که اصلاً فکر نکردم. ولی هنوز به تصمیم نرسیده‌ایم. چون ما عضوی از یک جریان به نام جریان اصلاح‌طلبان هستیم. پس مستقلاً نمی‌توانیم اقدام کنیم. اینکه برخی دیگر نیز چنین می‌کنند و خود راساً تصمیم می‌گیرند بی‌اینکه با مجموعه اصلاح‌طلبان مشورت کنند، نه تنها کمک نمی‌کند، بلکه آسیب هم می‌زند. ما یک پیکره هستیم. اصلاح‌طلبان بزرگانی دارند. احترام و نظر آنها لازم است. بالاخره اتفاقاتی در کشورمان برای اصلاح‌طلبان رخ داد و اکنون پرسش مهم این است که اصلاً در انتخابات باید شرکت کرد یا نباید شرکت کرد؟ اگر قرار است شرکت کنیم، سازوکارمان چه باید باشد؟» این چهره اصلاح‌طلب در بخش دیگری از این گفت‌وگو تا حدودی به ترسیم وضعیت اردوگاه اصلاح‌طلبان نیز پرداخته و خبر می‌دهد: «اتفاقی که در این انتخابات رخ می‌دهد، این است که افرادی که برای کاندیداتوری مطرح شده یا می‌شوند، افراد رده دوم اصلاحات هستند. در دفعات قبل، افراد نسل اول اصلاحات مانند آقایان هاشمی، خاتمی مطرح بودند. این بار از افراد نسل اول اصلاحات کسی کاندیدا نمی‌شود. پس در آن دوره‌ها، احزاب سریع تصمیم‌گیری می‌کردند ولی برای انتخابات ریاست جمهوری جدید، اگر نسل اول به صحنه نیاید، نسل دوم به صحنه می‌آید. نسل دوم افراد وسیع‌تری دارد.»  دو روز پس از انتشار این گفت‌وگو ملاقات دو چهره شاخص اصلاح‌طلب نیز به تیتر نخست بسیاری از رسانه‌های کشور بدل شد. بنا به گزارش «خبرآنلاین» سیدمحمد خاتمی و عبدالله نوری با هم ملاقات کردند. طبق گزارش رسمی ارائه شده به رسانه‌ها دراین دیدار با بررسی مسائل جاری کشور و تاکید مجدد بر لزوم تلاش برای برون‌رفت از وضعیت کنونی براساس قانون اساسی و احترام متقابل همه جریان‌ها و گروه‌ها به یکدیگر، بر این نکته تصریح شد که گرچه در هر جمعی ممکن است شاهد افراط و تفریط در گوشه و کنار باشیم، ولی تمامی دلسوزان انقلاب و علاقه‌مندان به این آب و خاک با هرگونه تهدید خارجی و فشار علیه ایران مخالفند و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی را وظیفه خود می‌دانند. با این همه بسیاری از تحلیلگران این دیدار را با انتشار شایعاتی درباره حضور جدی اصلاح‌طلبان در انتخابات خرداد ۹۲ بی‌ارتباط نمی‌دانند.  به‌هرحال در زمانی‌که اصلاح‌طلبان در حال بررسی زمینه‌های حضور در انتخابات هستند، نامزدهای اصولگرایان ماه‌هاست که اتومبیل‌های خود را روشن کرده و این روزها تخت‌گاز در حال سبقت گرفتن از حریفان‌اند و در بعضی نقاط با لایی کشیدن در مسیر مسابقه تلاش دارند سایر هم‌تیمی‌ها را از مسیر خارج کنند. شاید بتوان عریان‌ترین نوع برخورد درون‌گروهی برای رسیدن به پاستور را در ماجرای رقابت غلامعلی حدادعادل و علی لاریجانی برای صدرنشینی در بهارستان جست‌وجو کرد. در این هفته نیز از اردوگاه اصولگرایان که عملاً به چند جزیره مجزا تقسیم شده‌است، اظهارنظرهای متفاوتی در رسانه‌ها منتشر شد. از سویی سیدجواد ابطحی از نمایندگان سابق اصولگرا احتمالاً با مرور تاریخ چند‌ساله اخیر با اعتماد به نفس ویژه‌ای تهدید کرد، در صورتی که اصولگرایان به نامزد واحد نرسند، خود گام به میدان می‌نهد. از سوی دیگر حزب موتلفه که ژنرال‌های آن در انتخابات مجلس نهم، از ورود به بهارستان محروم شدند، در این چند روز تلاش گسترده‌ای را برای به دست گرفتن ابتکار عمل انتخابات ریاست‌جمهوری آینده از خود نشان داده‌ است و در این هفته تقریباً همه چهره‌های شاخص این تشکل از محمد نبی حبیبی گرفته تا بادامچیان و ترقی درباره انتخابات سخن گفتند. در این میان اظهارات اسدالله بادامچیان بیشتر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت. قائم مقام دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرد: «اطمینان داریم که وقتی حزب موتلفه نامزد ریاست جمهوری‌اش را معرفی کرد، بسیاری از نامزدهای فعلی به نفع او کنار خواهند رفت.»   اظهارات بادامچیان درباره نامزد موتلفه با واکنش روزنامه ارگان دولت مواجه شد. «ایران» در ستون طنز خود در این باره نوشت: «... یه عده که تو بهارستان راشون ندادن، سراغ پاستور رو می‌گیرن! این بندگون خدا که تو انتخابات ۳۲ سال اخیر ایران حتی در انتخابات شوراهای محلات تهران شکست خوردن، تصمیم دارن بعد از جوون‌گرایی فوق‌العاده! حالا کاندیدای ریاست جمهوری هم معرفی کنن. به گفته خودشون با معرفی این کاندیدا همه متعجب خواهند شد! البته پیش‌بینی می‌شه که این عزیزان وقتی نتیجه انتخابات ۹۲ رو ببینن، بیشتر تعجب می‌کنن!» در این چند روز خبرهایی نیز از احتمال نامزدی علی‌اکبر صالحی وزیر امورخارجه مطرح شد که وی نیز مانند وزرای پیشین خارجه- منوچهر متکی و علی‌اکبر ولایتی- حاضر به اظهار نظر قطعی در این‌باره نشد.  محمدنبی رودکی نماینده مجلس هشتم نیز خبری را در اواسط هفته اعلام کرد. خبری که اگر بلافاصله تکذیب نمی‌شد، می‌توانست به بمب خبری هفته بدل شود. این چهره اصولگرا از حضور قطعی محمدباقر قالیباف در رقابت ۱۳۹۲ خبر داد، اما دقایقی بعد دفتر شهردار پایتخت با انتشار تکذیبیه‌ای تاکید کرد که محمدباقر قالیباف هنوز در این باره به نظر قطعی نرسیده ‌است.  هفته گذشته پایگاه خبری اصولگرای «خبرآنلاین» نتایج نظرسنجی خود از بازدیدکنندگان این سایت درباره تعدد نامزدهای هریک از جریان‌های سیاسی کشور را منتشر کرد. بنابر آن نظرسنجی اکثر قریب ‌به اتفاق مخاطبان سایت تاکید داشتند اصلاح‌طلبان با یک نامزد و اصولگرایان با نامزدهای متعدد در انتخابات حاضر خواهند شد. به امید خدا در شماره‌های آتی با بررسی نقاط افتراق و اشتراک اردوگاه اصولگرایان به نامزدهای مطلوب هر بخش از اردوگاه خواهیم پرداخت. 

شلیک ناو آمریکایی در خلیج‌فارس

دوشنبه هفته ‌گذشته با قرار گرفتن خبری روی خروجی خبرگزاری‌های معتبر جهانی همه نگاه‌ها به خلیج‌فارس معطوف شد. به گزارش آسوشیتدپرس به نقل از نیروی دریایی آمریکا یک کشتی جنگی این کشور در نزدیکی بندر جبل‌علی امارات متحده عربی، به سوی یک شناور کوچک که به هشدارهای کشتی آمریکایی توجه نکرده بود، شلیک کرد. سرهنگ گرک رائلسون از پایگاه نیروی دریایی آمریکا مستقر در بحرین در این‌باره اعلام کرد: «کشتی آمریکایی چندبار به شناور کوچک موتوری هشدار داده بود. طول شناور هدف قرار گرفته در حدود ۹ متر بوده‌ است.»  پس از چند دقیقه آشکار شد که شناور هدف قرار گرفته شده، یک قایق ماهیگیری متعلق به امارات متحده بوده‌ است.  با توجه به نوع تعامل ایران و آمریکا بسیاری از رسانه‌ها در دقایق ابتدایی گمانه‌هایی از احتمال برخورد نظامی این دوکشور در خلیج‌فارس ارائه می‌دادند. با اعلام شناسایی شناور مزبور، نگرانی‌های جهانی از پیامدهای این برخورد فروکش کرد.  این برخورد نظامی با واکنش سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران مواجه شد. رامین مهمانپرست شلیک کشتی جنگی آمریکایی به یک قایق ماهیگیری در خلیج‌فارس را یک «اقدام تحریک‌آمیز» اعلام کرد که «باید متوقف شود». مهمانپرست همچنین این نوع اقدامات را «فعالیت‌هایی» دانست که می‌توانند ثبات منطقه را به «خطر» بیندازند.  حسین شریعتمداری نیز در فردای آن روز در سرمقاله کیهان با عنوان «ناوهای ماهیگیر!» تاکید کرد: «پنتاگون در بیانیه‌ای اعلام کرده است که قایق اماراتی با سرعت زیاد به ناو نزدیک شده و در فاصله ۱۰۰ یاردی یعنی حدود ۹۰ متری ناو مورد حمله قرار گرفته است. این در حالی است که قایق‌های ماهیگیری برخلاف قایق‌های تفریحی، مسابقه و یا گردشگری، از نوع «تندرو» نیستند و از فاصله حداکثر ۴۰۰ متری با دید غیرمسلح قابل تشخیص هستند... پنتاگون با تلویحی نزدیک به تصریح، شلیک به قایق اماراتی را ناشی از این تصور دانسته است که قایق‌های تندرو سپاه به ناو نزدیک شده‌اند، این در حالی است که افسران و فرماندهان نیروی دریایی آمریکا علاوه بر گزارش‌های محرمانه پنتاگون و توجیه در دوره‌های آموزشی، بارها در گزارش‌های آشکار برخی از مراکز و نشریات تخصصی و معتبر نظامی از جمله گزارش هفته‌نامه معروف و معتبر «جینز دیفنس» خوانده و می‌دانند که قایق‌های تندرو سپاه مجهز به راکت‌هایی هستند که از فاصله‌ای بسیار دورتر از آنچه گزارش پنتاگون درباره قایق اماراتی آورده است، قابل شلیک می‌باشند، بنابراین تعجب آور و غیرقابل قبول است که به قایق اماراتی در فاصله ۱۰۰ یاردی مشکوک شده و به آن شلیک کرده باشند... این نکته نیز نباید از نگاه فرماندهان آمریکایی پنهان مانده باشد که در صورت رسیدن به نقطه P و ساعت H، قبل از آنکه قایق‌های تندرو وارد صحنه شوند، ناوهای آمریکایی که به آسانی از مناطق بسیار دورتر از سواحل ایران در تیررس موشک‌های ایران قرار دارند، مورد حمله قرار خواهند گرفت. چند روز پیش از این رویداد نیز خبرگزاری مهر از حرکت نیروی دریایی سپاه در چند ده متری ناو آمریکایی خبر داده‌ بود. این خبرگزاری به نقل از سردار سرتیپ پاسدار حسین سلامی جانشین فرمانده کل  سپاه اعلام کرد: «شما تنها کسانی هستید که با نشان دادن قدرت و عزم و اراده راسخ در چند ده متری ناوهای آمریکایی حرکت کرده، پرچم اسلام را برافراشته و آنها را نهیب می‌زنید، آنها به این اقتدار و هیبت احترام می‌گذارند.»   در ابتدای هفته نیز علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه در هجدهمین نشست سالیانه فرماندهان و مسوولان نیروی دریایی سپاه، به تحلیل اوضاع جهان ومنطقه پرداخت. وی تاکید کرد: «در شرایط حساس و دقیقه ۹۰ و در آستانه فتح خیمه معاویه هستیم، مردم باید بیش از گذشته صبر و استقامت داشته باشند.» این اظهارات به ویژه در صورت تامل سعیدی نسبت به تشبیه این دوران با فراز پایانی جنگ صفین، می‌تواند به پایه بسیاری از تحلیل‌ها در عرصه سیاست داخلی و خارجی بدل شود.  با همه این اوصاف باید بر این نکته نیز تاکید کرد که دو قدرت حاضر در خلیج‌فارس تلاش دارند از هرگونه بروز اشتباه و سوءتفاهم احتمالی بپرهیزند. از سویی سردار فیروزآبادی تاکید می‌کند که بدون اجازه مقام‌معظم رهبری تنگه هرمز مسدود نمی‌شود و از سوی دیگر در حالی که ۲۰ کشور برای برگزاری مانور مین‌روبی در آب‌های خاورمیانه آماده می‌شوند، جرج لتیل سخنگوی پنتاگون تصریح می‌کند: «مانور بزرگ مین‌روبی که ۱۷ تا ۲۷ سپتامبر برگزار می‌شود یک مانور دفاعی است و هدف از آن ارسال پیام به ایران نیست.»

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها