غول مرحله آخر قرن چهارده
یک سال گذشت، عملکرد دولت در مبارزه با کرونا چگونه بود؟
بیش از یکسال از آغاز پاندمی کرونا میگذرد، بیماری هولناکی که قاعدتاً به خاطره جمعی ساکنان دهکده جهانی در همه مناطق آن از جنوب گرفته تا شمال بدل خواهد شد. در نیمه ژانویه پیش موسسه تحقیقاتی «لووی» عملکرد بیش از ۱۰۰ کشور در مدیریت بیماری همهگیر کرونا را مورد بررسی قرار داد. در این بررسی بسیاری از کشورهای پیشرفته رتبه مناسبی دریافت نکردند. رویترز به نقل از این موسسه استرالیایی نوشته است: یک مطالعه تحقیقاتی و طولانیمدت موسوم به «شاخص عملکرد کووید» موفقیت کشورها در مدیریت و کنترل کرونا را رتبهبندی کرده است. چین به دلیل کمبود اطلاعات و دادهها در این ردهبندی قرار داده نشده است! براساس دادههای موجود تا ۹ ژانویه سال ۲۰۲۱، عملکرد بیش از ۹۸ کشور برای مدیریت و مهار کرونا در ۳۶ هفته مورد بررسی قرار گرفته است. در صدر فهرست به دلیل گزارش شمار کمتری از مرگومیرهای ناشی از کرونا (به نسبت جمعیت) نیوزیلند، ویتنام، تایوان و تایلند قرار دارند، کشورهای قبرس، رواندا، ایسلند، استرالیا، لاتویا و سریلانکا در ادامه صدرنشینان قرار گرفتهاند. موسسه «لووی» سیدنی که پایهگذار این تحقیق است، در اینباره اعلام کرد: آمار روزانه مبتلایان، تعداد مبتلایان به ازای هر یک میلیون نفر، شمار جانباختگان تاییدشده، شمار جانباختگان تاییدشده به ازای هر یک میلیون نفر، شمار موارد تاییدشده در آزمایشها و شمار تستهای تاییدشده به ازای هر هزار نفر به صورت متوسط در طول دوران این تحقیق، در هر ۱۴ روز مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش در حالی منتشر میشود که تعداد مبتلایان کرونا در جهان از مرز ۱۰۰ میلیون گذشته و بیش از دو میلیون نفر جان باختهاند. آمریکا با شناسایی بیش از ۲۵ میلیون مبتلا در رتبه ۹۴ این فهرست قرار گرفته و هند با بیش از ۱۱ میلیون مبتلا در جایگاه ۸۶ آن قرار دارد. بریتانیا نیز با بیشترین میزان مرگومیر در اروپا، رتبه ۶۶ این جدول را به خود اختصاص داده است. طبق این مطالعه آشکار شد که کشورهای آسیا و اقیانوسیه در مهار همهگیری موفقتر بودهاند و اروپا و آمریکا با گسترش سریع کووید 19 به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند. ایران هم رتبه خوبی در فهرست ندارد و در اواخر جدول قرار گرفته است.
این موسسه در تحلیل خود تاکید میکند: سطح توسعه اقتصادی یا اختلاف در سیستمهای سیاسی بین کشورها کمتر از آنچه فرض یا تبلیغ میشود، بر نتایج مهار کرونا تاثیر داشته است. به صورت کلی کشورهای با جمعیت کمتر، جوامع منسجم و نهادهای توانمند مزیتهای نسبی بیشتری در برابر بحران جهانی همهگیری داشتهاند. طبق این گزارش ویتنام که از آزمایش هدفمند تست کرونا و یک قرنطینه متمرکز برای مهار همهگیری استفاده کرده است، در هفته اول ژانویه 2021 پس از ۵۵ روز یک مبتلای جدید را شناسایی کرده است.
ایران و بحران کرونا
هنگامی که خبرگزاری شفقنا در اولین روز اسفندماه سال 1399 از مرگ دو شهروند قمی بر اثر ابتلا به کووید 19 خبرداد، همه نگاهها در ایران به این کلانشهر نزدیک به پایتخت معطوف شد. مثل اکثر قریب بهاتفاق همه بحرانها ابتدا مسوولان خبر را تکذیب کردند و وعده دادند با رسانههایی که با امنیت روانی مردم بازی میکنند، برخورد خواهند کرد، ساعاتی بعد اما روند حوادث به سویی رفت که منابع رسمی احتمالاً امکان تکذیب یا پنهانسازی خبر را از دست دادند. آنها به ناچار از مشکوک بودن بیماری جانباختگان خبر دادند و پس از ساعاتی به صورت رسمی اعلام شد که نخستین جانباختگان ایرانی این ویروس خطرناک ساکن قم بودهاند.
برای بسیاری از شهروندان این مرزپرگهر ورود ایران به بحران پاندمی کرونا غیرقابل باور بود. تا پیش از این در مواردی چون «سارس»، «ابولا»، «مرس» و... ما تنها از سکوی تماشاگران به زورآزمایی تیمهای درمان کشورهای دیگر با این بیماریها مینگریستیم، اما حالا یکی از بازیگران میدان بودیم. هنگامیکه دکتر «لی ونلیانگ» چشمپزشک ۳۴ساله چینی در ۳۰ دسامبر 2019 برای نخستین بار از طریق شبکه «ویبو» نسبت به شیوع «ویروس مشابه سارس» به همکاران خود هشدار داده بود، به تدریج جهان با ترسی جدید آشنا میشد. هرچند که در همان ساعات نخست این خبر توسط مقامات چینی تکذیب شد و پلیس «ووهان» او را تهدید کرد که به علت «تشویش اذهان عمومی و انتشار اطلاعات کذب» بازداشت خواهد شد، اما جهش آمار مرگومیرها در این شهر و سرایت سریع این بیماری ناشناخته به شهرها و کشورهای مجاور بسیاری از دولتها را نسبت به احتمال وقوع یک همهگیری وسیع نگران کرد. در روزهای آغازین پذیرش طغیان کووید 19 توسط چین و ورود واژه جدید کرونا در محاورات روزانه ساکنان دهکده جهانی برخی از کشورها که تا حدودی به ابعاد وسیع این خطر واقف شده بودند، امکانات خود را برای مبارزه با این همهگیری آماده میکردند. با این حال تصمیمگیران بسیاری از کشورها از جمله ایران با توجه به سابقه ویروسهای مهلک در سه دهه اخیر، اعتماد به اطلاعات نادرست و متناقض ارسالشده از سوی چینیها و عدم درک مناسب از بزرگی این بحران، در ماههای اولیه این تهدید را جدی نگرفتند. در حالیکه در دی و بهمنماه سال پیش بسیاری از کشورها نخستین تمهیدات برای مقابله با بحران کرونا را در پیش گرفته بودند و پروازها از مقصد چین را مسدود کرده بودند، بسیاری از توریستها و بازرگانان چینی در شهرهای مختلف ایران حضور داشتند و پروازهای مستقیم از این کشور به فرودگاههای ایران ادامه داشت. با توجه به شباهت علائم کرونا و آنفلوآنزا احتمالاً در دی و بهمن نیز کووید 19 از ایرانیان قربانی گرفته بود، اما این مرگها در پرونده اعمال آنفلوآنزا ثبت شده بود.
با اعلام رسمی ثبت نخستین مرگها بر اثر کرونا در ایران روند مقابله با این تهدید وارد فاز جدیدی شد. تا پیش از این مهمترین واکنش مسوولان در مواجهه با این خطر انکار بود، اما حال که سایه مرگ آرامآرام همه کشور را دربر میگرفت، تصمیمگیران کشور به مرحله اقدام آشکار گام نهادند.در این مرحله اما دولت و سایر تصمیمگیران کشور با موانع بزرگی مواجه بودند. این موانع را میتوان به موانع داخلی و خارجی تقسیم کرد.
مدیریت واحد
یکی از معضلات اصلی مدیریتی در ایران تعدد نهادهای تصمیمگیر و اجراکننده در کشور است، تعددی که در بسیاری از موارد موجب موازیکاری، هرز رفتن منابع و خنثیسازی بسیاری از چارهاندیشیها میشود. در بحران کرونا نیز این امر میتوانست ضربات جبرانناپذیری را به سیستم سلامت کشور وارد کند، با این حال با تشکیل ستاد ملی مبارزه با کرونا به ریاست رئیسجمهور و حمایت مقام معظم رهبری در این فقره مدیریت واحد تا حدود زیادی به رسمیت شناخته شد و عملاً از اردیبهشتماه سال 1399 شاهد اقدامات تکروانه و خارج از مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا توسط سازمانها و نهادهای حاکمیتی نبودیم.
به نظر میرسید در مراحل اولیه بحران هنوز تردیدهایی نسبت به گستره و عمق بحران کرونا وجود داشت که رسیدن به تشخیص صحیح در این خصوص طول کشید و در مواقعی اظهارنظرهای متناقض و گاهی متضاد موجب آشفتگی در عملکردها میشد؛ چراکه تریبون مشخصی برای تشریح وضعیت و نشر اطلاعیهها وجود نداشت. همچنین تعیین و هماهنگی نیروهای واکنش نسبت به بحران زمانبر بود.با این حال امروز در آستانه یکسالگی بحران کرونا شاهد هستیم که دستکم در اظهارنظرهای رسمی شاهد آشفتگی و شلختگی روزهای نخست نیستیم.
بحران سرمایه اجتماعی
در روزهایی که بحران کرونا به یکی از چالشهای اصلی کشور بدل شده بود، اعتماد عمومی نسبت به بخشهای مختلف حکمرانی کشور خدشهای جدی دیده بود. ماجرای سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین، حوادث آبانماه و... سرمایه اجتماعی بخشهای اطلاعرسانی رسمی را به شدت کاهش داده بود. همین امر هم سبب شده بود که در هفتههای نخست بحران کرونا، نه هشدارها و نه آمار رسمی چندان مورد توجه عموم قرار نمیگرفت. با این حال مردم وحشتزده در روزهای پایانی سال 98 و تعطیلات عید برای نجات جان خود و پایان بحران برای نخستین بار عید و تعطیلات را در خانه ماندند و به صورت جدی پروتکلهای بهداشتی را رعایت کردند. با همه این احوال بسیاری از کارشناسان نسبت به آینده و نتیجه این خانهنشینی خوشبینی چندانی نداشتند. خانهنشینی تعطیلات با آغاز فصل کار به پایان میرسید و بدون داشتن چشماندازی درباره نقشه راه پایان بحران کرونا تنها به سرخوردگی شهروندان میانجامید.
دوگانه سلامت-معیشت
بحران کرونا پس از چند هفته آرامآرام دوگانه سلامت-معیشت را در مقابل تصمیمسازان و مردم این کهندیار قرار داد. از منظر اقتصادی، بنا به تحلیل بانک جهانی، بحران کرونا بزرگترین بحران اقتصادی پس از رکود بزرگ در دهه ۱۹۳۰ میلادی را خلق کرده است. همچنین براساس تحلیلهای اندیشکده فارین پالیسی، بازارهای جهانی با بزرگترین بحران حیات خود مواجه شدهاند، بحرانی که بسیاری از آنها را تا مرز فروپاشی کشاند. طبق برخی پیشبینیها تا پیش از تولید واکسن کرونا اعلام شده بود که اقتصاد آمریکا تا سال ۲۰۲۲ توان خروج از رکود کامل را نخواهد داشت و احتمال میرفت که نرخ بیکاری در بزرگترین اقتصاد جهان رکوردهای جدیدی را ثبت کند. بحران کرونا مشکلات فراوانی نیز برای اقتصاد ایران ایجاد کرد. با توجه به هراس عمومی و اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی، تقاضا برای برخی از تولیدات و خدمات کاهش یافت. برای نمونه حوزه خدمات از جمله گردشگری و حملونقل هوایی آسیب جدی دیدند. به این ترتیب بیکاری گسترش یافته و مستقیماً اقشار فرودست جامعه را هدف قرار داده بود. بنابر یک نظرسنجی، حداقل ۹ درصد از ساکنان تهران تا اواخر فروردین کار خود را از دست داده بودند که رقمی بسیار بزرگ به شمار میرفت. بانکها نیز در این مدت با معوقات در بازپرداخت تسهیلات مواجه بودند، معوقاتی که بخش عمده آن به سبب ایستادن چرخ اقتصاد کشور بر اثر کرونا به وجود آمده بود.
در اواخر فروردینماه دولت سرانجام در مواجهه با دوگانه معیشت-سلامت مجبور شد که معیشت را برگزیند، به ویژه اینکه صادرات نفت به سبب تحریمهای حداکثری دونالد ترامپ کاهش محسوسی یافته بود، قیمت نفت نیز به سبب رکود اقتصادی جهانی به قیمتهایی عجیب و ناامیدکننده رسیده بود. در روزهای پایانی فروردینماه مسعود نیلی مشاور پیشین رئیسجمهور در نامهای به وزیر بهداشت نسبت به آینده هشدار داد. او در بخشی از نامه خود تاکید کرد: «مطمئناً وقتی این مسوولیت را پذیرفتید هیچگاه فکر نمیکردید در موقعیتی قرار بگیرید که ۸۴ میلیون نفر جمعیت کشور، با نگرانی زیاد، لحظهبهلحظه چشمانشان به شما و همکارانتان دوخته شود تا بدانند برای مهمترین مولفه زندگی خود و عزیزانشان چه تمهیدی اندیشیدهاید و قرار است خطر این مهمان ناخوانده را چگونه دفع کنید. ... با کمال تعجب، پس از گذشت تنها دو هفته از شرایط جدید و درحالیکه مردم بهتدریج خود را با محدودیتهای جدید تطبیق میدادند، ستاد ملی مقابله با کرونا، حرکت به سمت عادیسازی را آغاز کرد؛ بهگونهایکه حتی برای تهران از ۳۰ فروردین تنها محدودیتهای نرم بهکار گرفته خواهد شد. آمارهای منتشرشده توسط وزارت تحت مدیریت جنابعالی نشان میدهد که هنوز استانهای بزرگ کشور مانند تهران، اصفهان، مازندران و... که حدود بیش از نیمی از جمعیت کشور را شامل میشود، در وضعیت قرمز به سر میبرند. برداشت عمومی از وضعیت قرمز این است که موقعیت بیماری در این استانها همچنان خطرناک است. اینکه وزارت بهداشت و درمان چه تحلیلی از شرایط پس از رفع محدودیتهای اعلامشده داشته که چنین توصیه بحثبرانگیزی را در ستاد ملی کرونا مطرح کرده، یک سوال بسیار مهم و نگرانکننده است. از آنجا که نام جنابعالی بهعنوان فردی که مسوولیتی سنگین در حفظ جان مردم در این مقطع زمانی داشته است در تاریخ ثبت خواهد شد، مطمئناً طی ماههای آینده چنانچه بیماری روند نامطلوبی را مجدداً آغاز کند، انگشتهای ملامت تنها شما را نشانه خواهد گرفت و آنانی که جان عزیزانشان را در ماههای آینده از دست بدهند از شما سوال خواهند کرد که با کدام تحلیل آماری اپیدمیولوژیک این توصیه را مطرح کردید. میخواستم از جنابعالی درخواست کنم یک بیانیه تحلیل سیاستی آماری، از وضعیت بیماری کرونا در سطح کشور و چرایی مناسب بودن رفع محدودیتها در این مقطع زمانی که در الگویی کاملاً مغایر با تجربه بسیار محدود اخیر جهانی به لحاظ دوره بسیار کوتاه اعمال محدودیت، قرار دارد، همراه با پیشبینیهایی برای چند ماه آینده پیشرو منتشر کنید تا باعث کاهش نگرانیهای زایدالوصفی شود که شرایط بیماری را در ماههای آینده تصویر میکند. گمان میکنم قبول دارید که این اصیلترین حقالناس است که مردم بدانند تصمیمات مستقیماً مرتبط با سلامتی آنان چگونه گرفته شده است.»
با کاهش محدودیتها به ناگاه کرونا افسار پاره کرد و تعداد جانباختگان این بحران افزایشی چشمگیر یافت. سعید نمکی در همان ایام با یادآوری نامه مسعود نیلی که در آن نوشته شده بود در آینده وزیر بهداشت باید پاسخگو باشد، گفت که من در جواب او نوشتم که اتفاقاً شما باید پاسخگو باشید. اقتصاددانان باید به کمک من میآمدند و راهی را ارائه میکردند که من چگونه سلامت را اداره کنم که معیشت مردم در آن لحاظ شده باشد. نمکی ادامه داد: «اقتصاددانان مملکت، شما باید به من راهکار ارائه میکردید، که من چگونه در شرایط سخت کرونا مملکت را اداره کنم که طغیان ناشی از گرسنگی و فقر نداشته باشم.» وزیر بهداشت در پایان با اشاره به شناخت او و همکارانش از پیامدهای بازگشایی برخی از مشاغل یا امکانات حملونقلی شهرها تاکید کرد: «وضعیت امروز کشور به سبب جهل ما نبود بلکه این ضعف ما در مقابل امکانات اقتصاد ایران بود که بیش از این کشش نداشت. اگر روزی قرار باشد که خدای نکرده این زحمات مورد هجمه قرار گیرد، شاید حرفهایی بزنم که فراتر از کشش و ظرفیت بعضی از اندیشهها باشد.» با این حال به نظر میرسد که از اواسط پاییز روند مدیریت بحران کرونا در ایران به نوعی آرامش و هماهنگی دست یافت و با اعمال محدودیتهایی مانند منع آمدوشد شبانه، مسافرتهای بینشهری و استانی، تعطیلی مدارس و دانشگاهها و البته افزایش چشمگیر کیتهای آزمایشی کرونا بحران از حالت حاد آن خارج شد.در این دوره به تدریج برخی از کسبوکارها که در نیمه نخست سال کاملاً کساد شده بودند، دوباره به چرخه اقتصاد بازگشتند. با این حال به نظر میرسد که برای رسیدن به وضعیتی نرمال زمانی طولانی نیاز است.
دوگانه علم-شبهعلم
در این دوره به ویژه در ماههای نخست بحران برخی نمایندگان شبهعلم از طبیبان علفی گرفته تا انرژیدرمانها و مدعیان طب اسلامی و ایرانی موانع بزرگی بر سر راه سلامت جامعه ایجاد کردند. موانعی که حتی سبب مقاومت برخی شهروندان در زمینه رعایت پروتکلهای بهداشتی شد، با این حال و با گذر زمان وزنه علم در این دوگانه آرامآرام سنگین شد و امروزه دیگر کسی از روغن بنفشه، ادرار شتر و... برای مقابله با کرونا بهره نمیگیرد و بخش عمده مردم در انتظار رسیدن واکسن برای بازگشت به زندگی عادی هستند.
و اما پایان
اگر بخواهیم به تیم حکمرانی ایران در لیگ کرونا امتیاز دهیم باید تاکید کرد که در هفتههای نخست عملاً جزو چراغبهدستان جدول بودهایم، اما در هفتههای بعد آرامآرام با افزایش هماهنگیها به میانههای جدول گام نهادهایم. اینکه امروز بخش عمده مراکز درمانی با تخت خالی مواجهاند، طغیان گرسنگان به پا نشد و اقلام بهداشتی و دارویی در حد مناسبی در کشور وجود دارد، میتواند مایه خوشحالی کاپیتان تیم یعنی حسن روحانی باشد. هرچند که باید هشدار داد هنوز خطر سقوط وجود دارد و دوگانههای سیاسی در بحث درمان میتواند بار دیگر ما را به ته جدول پرتاب کند. امید که در نوروز امسال در میان خاطراتمان، شکست غول مرحله آخر قرن چهاردهم را نیز مرور کنیم.