فرصتها و تهدیدهای سرمایهگذاری در بیتکوین
گفتوگو با مهدی نوری و امیرعباس امامی درباره پدیده رمزارزها
سعید نادری: همزمان با افزایش قیمت انفجاری بیتکوین طی هفتههای اخیر به نظر میرسد بخشی از کسانی که پیشتر در بازارهای مالی داخلی فعال بودهاند، به دلیل بازدهی بالای رمزارزها و مشخصاً بیتکوین به سمت این بازار جدید متمایل شدهاند. اما واضح است که این بازار خطرات بسیاری دارد و باید خود این پدیده و مباحث مرتبط به سرمایهگذاری در آن را شناخت. برای بررسی مخاطرات سرمایهگذاری در بیتکوین و پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی رمزارزها با مهدی نوری اقتصاددان و مدرس دانشگاه تهران و امیرعباس امامی تحلیلگر اقتصاد دیجیتال و بلاکچین به گفتوگو نشستیم.
♦♦♦
به نظر میرسد بخشی از افرادی که پیش از این در بازارهای مالی داخلی فعال بودند به دلیل بازدهی بالای رمزارزها به خصوص بیتکوین به این سمت متمایل شدهاند. اما واضح است که این بازار خطرات بسیاری دارد. در این میزگرد میخواهیم درباره مخاطرات سرمایهگذاری در بیتکوین صحبت کنیم. از آقای امامی شروع میکنم؛ چرا بیتکوین با افزایش تقاضا مواجه شده است؟
امیرعباس امامی: اصول اقتصادی گویای این مساله است که قیمت بیتکوین هم مانند همه کالاهای دیگر از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا مشخص میشود. البته میزان عرضه بیتکوین با روندی کاهنده رشد میکند و حجم عرضه دائماً در حال کاهش پیدا کردن است؛ از سوی دیگر هم به مرور زمان تقاضا برای بیتکوین بیشتر خواهد شد و این اتفاقات طبیعتاً قیمت این رمزارز را بالاتر خواهد برد.
اما سوالی که ممکن است در ذهن بسیاری از افراد ایجاد شود، این است که اساساً بیتکوین چرا باید تقاضا داشته باشد؟ اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم، در واقع باید گفت که بیتکوین به عنوان یک ارز دیجیتال و به عنوان یک سیستم مالی غیرمتمرکز، سرویسی به کاربران خود ارائه میدهد که برای کاربران ارزشمند است و افراد زیادی هم از این سرویس بهرهمند میشوند. در واقع سرویس مالیای وجود دارد که شما به سادگی ارسال یک پیام کوتاه در تلفن همراهتان میتوانید در کسری از ساعت یا حتی در بعضی از رمزارزها در کسری از دقیقه تراکنش خود را انجام دهید. برای انجام این تراکنش نیازی به مراجعه به هیچ بانکی ندارید، مطمئن هستید که تراکنش شما انجام میشود، سیستم آن هیچگونه سوگیری ندارد، غیرقابل هک و کاملاً مطمئن است. بنابراین چنین سیستمی میتواند برای خیلی از افراد جذاب باشد و ایجاد تقاضا کند. بیتکوین مبتنی بر تکنولوژی بلاکچین است که میتواند تحولات بسیار زیادی را در آینده بازارهای مالی، اقتصاد و حتی حوزههای دیگر اجتماعی و سیاسی و... ایجاد کند. از اینرو میتوان گفت بیتکوین پدیده ارزشمندی است؛ به عقیده من قیمتش هم به درستی در حال افزایش پیدا کردن است و حتماً در بلندمدت قیمت این پدیده اعداد و ارقام بالاتری را هم به خود خواهد دید.
مهدی نوری: به توضیحات جامع و کاملی که آقای امامی ارائه کردند باید این را هم افزود که بیتکوین پدیدهای نوظهور است که در کنار داراییهای دیگر به بازارهای مالی ورود پیدا کرده است. البته من اعتقاد دارم بیتکوین، Digital Gold یا طلای دیجیتال است و نمیتوان چندان آن را به عنوان نوعی پول مورد بحث و بررسی قرار داد. در واقع بیتکوین دارایی ارزشمندی است که قیمت آن دائماً در حال افزایش است؛ البته خود همین امر نوسانات قیمتی مشکلات زیادی هم در این رابطه ایجاد میکند.
چرا سرمایهگذاری در بازار بیتکوین و رمزارزهای دیگر پرریسک است و دائماً به سرمایهگذاران خرد که خود این پدیده و بازار آن را نمیشناسند توصیه میشود تا حد امکان از آن دوری کنند؟ مشکلات و خطرات سرمایهگذاری در بازار بیتکوین چیست؟
نوری: به طور کل رمزارزها یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، رمزداراییها در کنار مزایایی که میتوانند داشته باشند چه در سطح خرد و چه در سطح کلان، یکسری مخاطرات و ریسکها را هم در دو سطح خرد و کلان دارند. درباره ریسکهای سطح خرد نکتهای که به خوبی به آن اشاره کردید، بحث عدم آگاهی افراد جامعه درباره این پدیده است که البته مختص جامعه ایران نیست و این پدیده در سراسر دنیا وجود دارد. یعنی افراد آگاهی، شناخت و دانش لازم درباره این پدیده ندارند. از اینرو توصیه نخست و همیشگی افراد فعال و صاحب نظر در این حوزه این است که گام اول برای کسانی که میخواهند به بازار رمزارزها ورود پیدا کنند، کسب دانش و آگاهی است. در واقع یکی از بزرگترین اشتباهات، ورود ناآگاهانه به این بازار به دلیل مخاطرات آن است.
یکی از مهمترین مخاطرات و ریسکهایی که در این بازار وجود دارد، نوسانات بسیار بالایی است که این رمزارزها دارند. البته میتوان استیبلکوینها را از این قاعده مستثنی کرد که در ادامه مباحث مرتبط به آن را هم توضیح خواهم داد.
در واقع غالباً در فضای مالی نوسانات به ریسک تعبیر میشوند، اما ریسک بسیار بالایی که بیتکوین و سایر رمزارزها به خاطر نوساناتشان دارند ناشی از چیست؟ باید گفت که قیمت بیتکوین از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا استخراج میشود و در اینجا مشخصاً بحث تقاضا به شدت تحت تاثیر اخبار مختلف تغییر میکند. مثلاً اتفاقاتی که طی چند هفته اخیر رخ داد و اخبار مختلفی که درباره بیتکوین و کسانی چون ایلان ماسک مطرح شد، مستقیماً بر روی تقاضا و بهتبع آن بر روی قیمت بیتکوین تاثیر گذاشت. همچنین مباحث مرتبط با این تکنولوژی، نوع نگاه دولتها و نوع قانونگذاریای که آنها در این مورد انجام میدهند هم میتواند تاثیرات جدی بر بازار رمزارزها بر جای بگذارد.
همچنین نهنگها هم در این بازار به شکل خیلی جدیتری نسبت به دیگر بازارها حضور دارند که شاید به گونهای از مهمترین خطرات این بازار هم محسوب میشوند. نهنگها در واقع به افراد حقیقی یا حقوقی اطلاق میشود که مقدار زیادی بیتکوین در مالکیت خود دارند و امکان و توانایی دستکاری بازار از این طریق را در اختیار دارند تا بتوانند این گونه از این فضا سودی کسب کنند که نشان از قدرت فراوان آنها در بازار دارد.
در کنار اینها همچنین باید توجه داشت که در بازار بیتکوین هیچگونه حد نوسانی وجود ندارد. همین نبود حد نوسان در هیچ اندازهای به معنای آن است که بازار بیتکوین ریسک بسیار بالایی دارد و شاید مساله شکنندگی در قیمت مهمترین ریسک بازار است. از اینرو افرادی که وارد این بازار میشوند باید به این شکنندگی قیمت دقت کنند که متاسفانه چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. میتوان گفت بسیاری از سرمایهگذاران این بازار حس ترسی دارند که مبادا فرصت را از دست بدهند و به همین دلیل احساس میکنند که حتماً باید وارد این بازار شوند. که خیلی از افراد هم به همین شکل وارد میشوند و مانند هر بازار مالی دیگری به دلیل این رفتار تودهای زیان میکنند.
حالا اگر ناآگاهی اکثر افراد در این باره را مدنظر قرار دهید، باعث فراهم شدن زمینه برای اتفاقات دیگری هم میشود که به طور مثال میتوان به فضایی که برای کلاهبرداری مهیا میشود اشاره کرد. بالاخره باید پذیرفت که همه انسانها شریف نیستند و افرادی هم وجود دارند که با سوءاستفاده از این فضای ناآگاهی، از طریق روشهای مختلف مانند بدافزارها و فیشینگ دست به کارهای غیرقانونی و کلاهبرداری میزنند. مثلاً یکی از مسائلی که افراد باید مراقب باشند بحث ICOها (Initial Coin Offering) است. حقیقتاً بسیاری از ICOهایی که در دنیا وجود دارد -نه همه آنها- تله کلاهبرداری هستند که البته حالا تلاشهایی هم شده تا با روشهای دیگری مشکلاتش را کمتر کنند.
همواره بحثهای بسیار زیادی درباره مشکلات امنیتی سرمایهگذاری در بیتکوین و نگهداری آن مطرح میشود؛ چه کنیم که در این تله نیفتیم؟
نوری: ببینید در این فضا چون از علم رمزنگاری یا همان کریپتوگرافی(Cryptography) استفاده میشود، رمزهایی وجود دارد که تحت عنوان کلید خصوصی و کلید عمومی شناخته میشوند. در اینجا کلید خصوصی شما بسیار مهم است و اگر احیاناً این کلید خصوصی را گم یا فراموش کنید، بیتکوین خود را از دست دادهاید. بگذارید مثالی بزنم که البته شاید دقیق نباشد اما راهگشاست؛ سرویسهای اینترنتی را تصور کنید که شما در آنها یک نام کاربری و یک رمز عبور دارید که اگر رمز عبور خود را گم یا فراموش کنید بازیابی آن به راحتی امکانپذیر است، اما در مورد بیتکوین اینگونه نیست و اگر کلید خصوصی خود را گم کنید دیگر همه چیز تمام شده است.
دلیل آن هم اینجاست که کلید خصوصی نشاندهنده آن است که شما صاحب این دارایی هستید و اگر فراموش کنید دیگر دسترسی به آن نخواهید داشت که این هم از ریسکهای جدی این بازار است. درست برخلاف سیستم بانکداری که اگر رمز عبورتان را فراموش کنید با طی کردن پروسه تایید هویت از طریق مدارک هویتی میتوانید به بانک بروید و دوباره به حساب خود دسترسی پیدا کنید، من چنین امکان بازیابیای را برای بیتکوین متصور نیستم.
یک مساله دیگر هم بحث برگشتناپذیری تراکنش در این فضاست که برخلاف سیستم بانکی، اگر به اشتباه رمزارزی را به آدرس اشتباهی انتقال دهید، هیچ امکان بازگشتی وجود ندارد. در واقع هنگامی که یک تراکنش انتقال انجام شود و شما مقصدتان را اشتباه وارد کرده باشید، آن رمزارز جابهجا میشود و شما دیگر به آن دسترسی نخواهید داشت. با توجه به نکاتی که عرض کردم یکسری از ریسکها که تعداد آنها هم کم نیست در این فضا وجود دارد و افرادی که میخواهند در سطح خرد سرمایهگذاری کنند، باید به آنها دقت کنند و بپذیرند ریسک آن بسیار بالاست.
با توجه به مباحث مطرحشده چرا ریسک بیتکوین تا به این اندازه بالاست؟
امامی: من از یک گوشه صحبتهای دکتر وام میگیرم که درباره مقوله فناوری بحثهایی را مطرح کردند. من فکر میکنم تولد رمزارزها یا حتی خود بیتکوین به عنوان اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز باعث ایجاد پارادایم تکنولوژیک جدیدی شد. به صورت طبیعی هم تبعات و اثر اولیه بیتکوین در اقتصاد و بازار مالی خود را نشان داد، زیرا پول جدیدی به وجود آمد و به عنوان پدیده تکنولوژیک جدیدی که ویژگیهای خاصی مانند سرعت انتقال، کاهش هزینهها، امکان ناشناس بودن، بحث حریم خصوصی، امنیت و... دارد، برای بسیاری از افراد میتواند به شدت جذاب باشد. اما بیتکوین یک پارادایم جدید تکنولوژیک است و طبعاً ابهامات زیادی را هم با خودش به همراه دارد.
میتوان این مقوله را با داستان حباب داتکام که در دهه ۹۰ با ظهور استارت آپهای مبتنی بر اینترنت به وجود آمد مقایسه کرد که لزوماً همه آن استارتآپها بد نبودند. آن استارتآپها قطعاً نسبت به شرکتهای خودرویی، فولادی و نفتی که پیشتر سردمدار بازارهای سهام بودند ریسک بسیار بیشتری داشتند و بسیاری از آنها هم ورشکسته شدند یا ضررهای بزرگی کردند. اما این لزوماً به معنای بد بودن آنها نیست. در واقع این مساله نشانگر ریسک بالا و ذاتی یک پارادایم جدید تکنولوژیک است.
بنابراین میتوان گفت که ذات پدیده رمزارزها ریسک بالای آنهاست و نباید به عنوان یک نقطه ضعف به آن نگریست، بلکه باید آن را به عنوان یک ویژگی در نظر گرفت.
با توجه به ذات پرریسک رمزارزها، سرمایهگذاری در این بازار چه خطراتی را میتواند در پی داشته باشد؟
امامی: اگر بخواهیم این ریسکها را دستهبندی کنیم میتوان در سه دسته آنها را طبقهبندی کرد. اولین ریسک رمزارزها و بیتکوین، مساله نوسانات این داراییها به دلیل عمق کم بازار، تاثیرپذیری بالای آنها، پیشرفتهای تکنولوژیک، مسائل مرتبط با رگولاتوری و چیزهایی از این دست است که افراد باید به این ویژگی توجه زیادی کنند. قیمت بیتکوین طی ۱۰ سال از یک دلار به ۵۰ هزار دلار رسیده است که این رشد زیاد با نوسانات بسیار زیاد و شدیدی همراه بوده است. بیتکوین تجربه سقوطهای ۵۰درصدی و ۶۰درصدی در قیمت را هم داشته است که این مساله خود یکی از ریسکهایی است که باید به آن توجه کنیم.
ریسک دوم بحث نگهداری این رمزارزهاست. ممکن است شما فرد ریسکپذیری باشید و بگویید من مشکلی با ریسک ناشی از نوسانات این رمزارز ندارم و آن را به عنوان یک دارایی خریداری میکنم، در اینجا شما باز هم با ریسک دیگری مواجه میشوید. وقتی پول خود را در بانک میگذارید یا سهام خریداری میکنید نگران گم شدن پولهایتان در بانک یا سهام خریداریشده نیستید، حتی نگران دزدیده شدن آنها هم نیستید. اما در بحث بیتکوین به دلیل ویژگیهای تکنولوژیک این رمزارز و غیرمتمرکز بودن آن که مزیتهایی هم دارد، با ریسک دومی هم مواجه میشوید که اگر مراقب کلید خصوصیتان نباشید و آن را گم کنید یا از شما دزدیده شود، همه چیز از دست میرود. فرض کنید یک بیتکوین به قیمت هزار دلار خریداری شده و حالا ۵۰ هزار دلار معامله میشود و فرد به هر دلیلی به آن دسترسی ندارد، در این شرایط آن دارایی از دست رفته است و دولت یا هیچکس دیگر در اینباره نمیتواند کاری برای شما انجام دهد. البته این دو مقوله بهزعم من با آموزش، رگولاتوری و آگاهیبخشی در بلندمدت قابل حل است.
اما وقتی جذابیتی حول یک مساله به وجود میآید و توجهات بسیاری را به خود جلب میکند، کلاهبرداری در آن زیاد میشود. این مساله بسیار مهم است و برخی افراد از ناآگاهی مردم به خاطر پیچیدگیهای تکنولوژیک این حوزه جدید، سوءاستفاده میکنند و با رمزارزهایی قلابی و بیارزش که از نظر تکنولوژی هیچ چیز ویژهای در آنها وجود ندارد از مردم کلاهبرداری میکنند.
در ضمن باید اضافه کرد که مقایسه سرمایهگذاری در رمزارزها با سرمایهگذاری در بازاری مانند بورس اوراق بهادار اصلاً درست نیست و این پدیدهها از نظر تکنولوژیک و ذاتی کاملاً با هم متفاوت هستند. اما نکته مشترکی که در این میان وجود دارد این است که اگر شما بدون کسب آگاهی وارد بازاری شوید و دید کوتاهمدت داشته باشید، مخصوصاً در بازار پرریسکی مثل بیتکوین احتمال متضرر شدنتان زیاد است. اما با اطمینان کامل میتوان گفت که هرکس با دید بلندمدت و بیش از پنجساله در هر سطح قیمتی و در هر زمانی بیتکوین خریداری کرده باشد، اکنون سود خوبی کرده است. اگر افراد در رمزارزهای معتبری مانند بیتکوین، اتریوم و نمونههای مشابه با دید بلندمدت سرمایهگذاری کنند کسی متضرر نمیشود، اما مشکل اینجاست که همه به دنبال سفتهبازی هستند. اگر فردی در بازارهای سنتی و سادهای مانند گوجهفرنگی هم در عین ناآگاهی به دنبال سفتهبازی باشد، به سادگی متضرر خواهد شد. به همین دلیل تقصیر ضرر کردن افراد در چنین شرایطی را نمیتوان گردن بیتکوین انداخت؛ بلکه دلیل این زیانها رویکرد سرمایهگذاران ناآگاهی است که با دید سفتهبازی وارد بازاری میشوند که از آن اطلاع و شناختی ندارند.
انحصار بانکهای مرکزی بر روی سیستم پولی همواره در تاریخ مدرن وجود داشته است و حالا به نظر میرسد بیتکوین به شکل دیگری این انحصار را به خطر انداخته است. چرا اغلب دولتها و بانکهای مرکزی سراسر جهان جز بانک مرکزی چین که در حال توسعه یک رمزارز است، مخالف بیتکوین و داراییهایی از این دست هستند؟ این مخالفتها به بیپشتوانه بودن این رمزارزها هم مرتبط است؟
امامی: در ابتدا یادآور میشوم که باید بین رمزارزها و رمزپولهای بانکهای مرکزی با کریپتوکارنسی (Cryptocurrency)های غیرمتمرکزی مانند بیتکوین و امثالهم تفاوت قائل شویم. چراکه این پدیدهها ذاتاً متفاوتاند و تنها شباهت تکنولوژیک ممکن است در آنها وجود داشته باشد. یعنی بیتکوین و رمزارز بانک مرکزی چین با وجود شباهتهای جزئی، اساساً با هم متفاوتاند. این را هم بگویم که ما در طول تاریخ کهن بحث پول متمرکز دولتی نداشتهایم و جوامع مختلف پولهای متفاوتی داشتهاند و طی هر دوره پولی که بهتر بود بر پولهای ضعیف چیره میشد. اما اینکه بانکهای مرکزی آمدند پولهایی ایجاد کردند و انحصار عرضه پول را در اختیار گرفتند بحثی است که مربوط به تاریخ مدرن و معاصرتر است. البته اقتصاددانان اتریشی هم بودهاند که مخالف این سیستم هستند و معتقدند باید پولهای خصوصی وجود داشته باشد. درباره بحث پشتوانه هم باید عرض کنم که طی چند دهه اخیر دیگر چیزی تحت عنوان پشتوانه دارایی و طلا برای پولهای بانکهای مرکزی نداریم. هیچ پول بانک مرکزی در دنیا وجود ندارد که پشتوانه طلا، دلار یا هر چیز دیگری داشته باشد؛ نه دلار آمریکا چنین پشتوانهای دارد و نه ریال ایران. مثلاً آقای بایدن یک طرح 9 /1 تریلیوندلاری برای تحریک اقتصاد آمریکا ارائه کرده که رقم بسیار بزرگی است و میتوان گفت چندین برابر کل تولید ناخالص داخلی ایران است.
اما این پول چگونه ایجاد میشود؟ جواب این است که تنها با یک دستور چنین میزان پولی خلق میشود که به دلیل جهانی بودن دلار تورم ناشی از آن نیز به راحتی در سایر اقتصادهای جهان سرشکن میشود. بنابراین این افسانه را که پولهای بانکهای مرکزی پشتوانه دارند و بیتکوین بیپشتوانه است، باید کنار گذاشت.
دولتها با ارزهای غیرمتمرکز مخالف هستند چراکه انحصار عرضه پول در جامعه همواره در اختیار آنها بوده و حالا سیستم رقیب و غیرمتمرکزی ایجاد شده که انحصار آنها را کاهش میدهد و از این رو طبیعتاً دولتها چندان موافق این اتفاق نیستند. دلیل دیگر این مخالفت از آنجا میآید که وقتی این اتفاق رخ دهد، قدرت حاکمیت برای اعمال سیاستهای پولی کاهش پیدا میکند که این مساله هم ممکن است نگرانیهایی در زمینه کنترلهای اقتصادی برای دولتها ایجاد کند. ریشه سوم مخالفت دولتها به دلیل ویژگیهای این رمزارزها مانند امکان ناشناس ماندن است؛ هرچند این مساله هم موردبهمورد متفاوت است، اما این رمزارزها در کلیت امر تا حدی ناشناسی دارند و شناسایی صاحبان کیف پول رمزارز سختتر از شناسایی یک حساب بانکی است. این امکان نگرانیهایی را درباره درآمد افراد و پنهان کردن آن، یعنی مساله فرار مالیاتی به وجود میآورد. فارغ از بحث فرار مالیاتی نگرانی درباره پولشویی و اعمال مجرمانهای مانند تجارت مواد مخدر نیز وجود دارد که مجموع آنها باعث شده تا حاکمیتها با توسعه این سیستم مخالفت کنند.
البته باید توجه داشت که این مخالفت در بلندمدت تاثیر زیادی ندارد و حاکمیتها مجبور خواهند بود این پارادیم تکنولوژیک جدید را بپذیرند و بهترین راه برای آنان کانالیزه کردن آن است. این قضیه را میتوان به بارش باران و آبی که از کوه سرازیر شده و هر لحظه قدرتمندتر میشود تشبیه کرد. حکومتها باید برای این سیل کانال بسازند و با هدایت جریان آب برای جامعه برق تولید کنند و اگر هم درصدد انکار آن برآیند این آب خواهد آمد و همه چیز از جمله اقتصاد را تخریب میکند.
نوری: همانطور که آقای امامی فرمودند رمزارزها پارادایم جدیدی هستند. اگر به ظهور رمزارزها و تولد بیتکوین که در سال ۲۰۰۸ با وایت پیپر یک فرد یا گروه ناشناس تحت عنوان ساتوشی ناکاموتو رخ داد، بازگردیم، باید به دنبال دلایل و زمینههای این رخداد بگردیم. دلیل اصلی ظهور بیتکوین هم بحران مالی بزرگ سال ۲۰۰۸ بود که در آن فضا بیاعتمادی بزرگ و گستردهای به بانکهای مرکزی و بانکهای دیگر به وجود آمده بود و در کنار آن نیز جنبشهایی به وجود آمده بودند که زمینه را برای مطرح شدن بیتکوین فراهم کرده بود.
بیتکوین در چنین شرایطی متولد شد و آمد تا تقابلی با این نهادهای مرکزی داشته باشد، از اینرو طبیعی است که بسیاری از دولتها و بانکهای مرکزی با آن مخالفت کنند که به نظر من این مخالفتها خیلی هم نمیتواند موفق باشد چراکه بالاخره فضایی ایجاد شده و به راحتی هم کنترلپذیر نیست. آقای امامی مثال خوبی زدند که دولتها باید سعی کنند از این فضا کمک بگیرند، چراکه فناوری بلاکچین میتواند در بسیاری از جاها کمککننده باشد و باعث کارآمدی در اقتصاد شود. فناوری بلاکچین که خیلی مهمتر از خود مقوله بیتکوین است میتواند کمک بزرگی برای بشر در راستای مواجهه با بسیاری از چالشهایش باشد. البته در کمال تاسف رگولاتور، حاکمیتها، بانکهای مرکزی و نهادهایی از این دست، توجه چندانی به این مسائل ندارند و مثل همیشه فرصتسوز و تهدیدساز هستند. تعلل نهادها میتواند باعث تشدید آثار منفی احتمالی این پدیده برای اقتصاد باشد، در حالی که این فناوری میتواند باعث کمکهای بزرگی به اقتصاد شود، اما متاسفانه دولتها به این نکات دقت چندانی ندارند و از این فناوری برای حل چالشهای اقتصادی کمک نمیگیرند.
بیتکوین مخالفانی سرسخت و طرفدارانی پرشور دارد. بسیاری معتقدند چنین پدیدهای برای نظام پولی و اقتصاد در هر سطحی چندان خوب نیست و میتواند خطرناک باشد. اشاره آنها به سابقه استفاده گسترده از بیتکوین برای پیشبرد تجارتهای سیاه، پولشویی و تامین مالی تروریسم است. بیتکوین واقعاً چه مخاطراتی برای اقتصاد دارد؟
نوری: مخاطراتی بهزعم دولتها در این زمینه وجود دارد و بسیاری از آنها هم کاملاً صحیح است. مثلاً اینکه رمزارزها میتوانند تهدیدکننده نظام مالی و پولی کشورها باشند، بانکهای مرکزی را تضعیف کنند و سیاستهای پولی دیگر کارآمدی لازم را مثل گذشته نداشته باشند.
بحث دیگری هم که مطرح شده جایگزینی سرمایهگذاری در بیتکوین با بازارهای مالی داخلی است، مانند همین نمونه که خیلیها از بورس خارج شده و به سمت بیتکوین آمدهاند، خود میتواند از نگاه دولتها مشکل دیگری برای اقتصاد باشد. در کنار اینها بحث امکان فرار مالیاتی، پولشویی، گسترش اقتصاد غیررسمی و تامین مالی گروههای تروریستی هم میتواند نگاههای منفی را عمیقتر کند. اما باید دقت کرد که یک تکنولوژی آمده است و کشورها هم به راحتی نمیتوانند آن را کنترل کنند. شاید بشود گفت که اشتباه بزرگ دولتها آنجا خواهد بود که درصدد جلوگیری کامل و سفتوسخت رمزارزها باشند. در چنین شرایطی چون امکان جلوگیری کامل از این پدیده را هم ندارند، میتواند آثار زیانباری برای اقتصاد داشته باشد. از اینرو رویکردی که دنیا در برابر رمزارزها اتخاذ کرده، استفاده از روشهای دیگری برای استفاده از این فضاست و این گونه تلاش میکنند تا حدی آن را تحت کنترل نگه دارند. این کار را به طور مثال از طریق اجباری کردن احراز هویت یا با استفاده از همین فناوری تحلیل زنجیره و بررسی آن انجام میدهند، راهکارهایی هم مثل پول دیجیتال بانکهای مرکزی مطرح شده است. واقعیت این است که رمزارزها بهرغم آثار منفی که در سطح کلان دارند، اما نوع مقابله دولتها و بانکهای مرکزی دنیا با این فضا مهم است. برخی از کشورها تلاش کردهاند با نوع رگولاتوریشان تا حدی منفعتهایی هم برای اقتصاد حاصل کنند که جالب است و این امر برای اقتصاد ما هم میتواند منفعتهای زیادی داشته باشد.
آیا مخاطرات بالقوه رمزارزها میتواند مانعی بر سر راه توسعه آنها باشد؟ به نظر شما در چنین شرایطی آینده تکنولوژی بلاکچین و رمزارزهایی مانند بیتکوین چگونه خواهد بود؟
امامی: من میگویم بیایید تخیل کنیم و فکر کنیم الان سال ۱۹۹۰ است و آیندهپژوهان برای ما از دنیایی صحبت میکنند که در آن هرکس دستگاهی در دست دارد که در کسری از ثانیه هر پیام، محتوا و فایلی را به هرجای دنیا منتقل میکند. احتمالاً این تصور برای حکومتهای جهان به شدت وحشتناک بوده است. شاید میگفتند تروریستها برای انجام کاری از این طریق نقشه خواهند ریخت، اخلاق در جامعه نابود میشود و اگر سیستم بانکی روی بستر اینترنت برود از این طریق فیشینگ و سرقت میشود. من میتوانم فهرستی از مخاطرات و مشکلات بنیادین اینترنت و تکنولوژیهای این بستر برای جامعه را به عنوان آیندهپژوه در سال ۱۹۹۰ آماده کنم. اما ما که اکنون در این جهان زندگی میکنیم باید بگوییم که چقدر اتفاق بدی افتاد؟ بگوییم کاش سیاستمداران جلوی اینترنت را گرفته بودند؟
نه، این طور نیست؛ مخاطرات هرگز نتوانستهاند جلوی جا افتادن تکنولوژیهای جدید در جوامع بشری را بگیرند و کسانی هم که تلاش کردهاند با این تکنولوژیها مقابله کنند به قول حافظ عِرض خود بردند و زحمت دیگران دادند. ما باید آگاه باشیم و تلاش کنیم با آموزش، رگولاتوری و ریلگذاری، این مخاطرات را به حداقل برسانیم، چراکه هیچ وقت نمیتوانیم مخاطرات تکنولوژی را به صفر برسانیم. در طول تاریخ بشری و از زمان کشف آتش که برکات فوقالعادهای برای بشر داشته، مخاطراتی هم وجود داشته و باید مخاطرات آن را مدیریت کنیم.
البته بحث خیلی مهمتری هم در این باره وجود دارد؛ بهرغم اینکه بیتکوین ستاره درخشان دنیای بلاکچین است، اما نباید ما را کور کند و دنیای تکنولوژی بلاکچین را نبینیم. بلاکچین میتواند تحول فوقالعادهای در تمام ابعاد زندگی بشر از اقتصاد و سیستم مالی تا سلامت، حملونقل و حتی بخش اجتماعی و سیاسی ایجاد کند.
ما در این میان مفهومی داریم به اسم سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز، یعنی تصور کنید یک سازمان بزرگ که خدماتی در بخش مالی یا در حوزه خاص دیگری در سطح جهان ارائه میدهد به صورت غیرمتمرکز اداره شود. همین بیتکوین نمونه کوچک و مقدماتی این مفهوم است؛ بیتکوین یک سیستم مالی جهانی است که به صورت غیرمتمرکز اداره میشود و امروز ارزشی نزدیک به هزار میلیارد دلار دارد. امکان اداره غیرمتمرکز چنین سازمان بزرگی میتواند تبعات اجتماعی و سیاسی فوقالعادهای در زندگی بشر داشته باشد. در واقع بیتکوین در مقایسه با دنیای بلاکچین نهفته در پشت آن، مانند نسبت ایمیل و اینترنت است. البته که ایمیل در زمان خود که بشر همواره دغدغه ارسال سریع پیام را داشت و در بُعد مسافت محصور بود، یک انقلاب بزرگ و باورنکردنی محسوب میشد؛ اما امروزه برای من و شما خیلی بدیهی و پیشپاافتاده است و میگوییم چیز خاصی نیست. روزی هم خواهد آمد که میگوییم بیتکوین فوقالعاده است اما دنیایی که بلاکچین میتواند برای ما بسازد اصلاً با مبحث بیتکوین قابل مقایسه نیست و ورود به پارادایم جدیدی خواهد بود.
در آخر باید بگویم تحولی که بیتکوین سردمدارش بود، نه ایجاد یک رمزپول یا چنین چیزی، بلکه کاربردی کردن تکنولوژی بلاکچین بود. چیزهایی که تا اکنون از بلاکچین دیدهایم تنها سایه آن است و ذات این اتفاق پارادایم جدیدی در مفهوم مالکیت ایجاد میکند. مانند همان پارادایمی که باعث شد بشر شخصیت خودش را از شخصیت حقوقی یک شرکت انتزاع کند و با خلق شرکتهای حقوقی باعث این همه تحول در دنیای اقتصاد و جهان پیرامون ما شود. بلاکچین هم پارادایمی جدید در امتداد این مسیر است. حالا ما فهمیدهایم که شرکتها میتوانند متمرکز نباشند و به صورت غیرمتمرکز اداره شوند. ما میتوانیم مالکیت غیرمتمرکزی داشته باشیم و این بهشدت یک مفهوم و پدیده انقلابی است که بدونشک نقطه عطفی در تاریخ جوامع بشری خواهد بود.
بخش عظیمی از کسبوکارهای بزرگ جهان هنوز روی خوشی به رمزارزها نشان ندادهاند. شما فکر میکنید که با توسعه تکنولوژی بلاکچین و افزایش اهمیت رمزارزها، بیتکوین و نمونههای دیگر و مشابه آن میتوانند جایگزینی برای پولهای متداول امروزی باشند؟
نوری: اگر به طور کلی نگاه کنیم، کسبوکارها طی 10، 12 سال اخیر به تدریج اقبال بیشتری نسبت به بیتکوین و رمزارزها پیدا کردهاند. اما نکته مهمی در این باره وجود دارد که اگر ما بیتکوین را اقتصادی نگاه کنیم، در واقع یک ارز یا پول نیست. تعریفی که ما از پول داریم این است که کارکرد برای آن قائل هستیم و به هر چیزی که این سه کارکرد را داشته باشند پول اطلاق میکنیم. یکی اینکه واسطی برای معامله و وسیلهای برای مبادله باشد. در مرحله دوم باید بتوان کالاها را بر مبنای آن قیمتگذاری کرد و به نوعی واحد محاسبه است و نکته سوم بحث ذخیره ارزش است. در اقتصاد تقریباً به چیزی که این سه ویژگی را در کنار هم داشته باشد، پول اطلاق میکنیم. اما بیتکوین و رمزارزهای دیگر به دلیل نوسانات شدید و مشکل مقیاسپذیری آنها در دسته پولها نمیگنجند. البته بحث مقیاسپذیری هم قابل حل است اما نوساناتی که فعلاً وجود دارد تا پیدا کردن عمق بیشتر بازار ادامه خواهد داشت.
به همین دلیل میتوان گفت بیتکوین و بسیاری از رمزارزها پول نیستند و کریپتوکارنسی خواندن آنها غلط است، چراکه اینها کارنسی و پول نیستند؛ بلکه کلاسی از داراییها محسوب میشوند. البته برخی از رمزارزها مثل تتر (Tether) تا حدی مرکزیت دارند، ارزهای دیجیتال باثبات (Stable Coin) محسوب میشوند و قیمت آنها هم به یک دارایی خاص مانند طلا یا دلار متصل است، معمولاً نوسانات کمی دارند و میتوان آنها را به عنوان پول در نظر گرفت. جالب است که بانکهای مرکزی در جهان بیش از آنکه از توسعه بیتکوین ناراحت شوند و آن را مشکلساز بدانند از طرح فیسبوک برای ارائه رمزارز عصبانی شدند.
چرا وقتی فیسبوک بحث رمزارز خود یعنی لیبرا را مطرح کرد که البته هنوز اجرایی نشده، بانکهای مرکزی در جهان نگران شدند؟ چون دو ویژگی خاص درباره لیبرا وجود دارد؛ یکی اینکه استیبلکوین یا همان ارز دیجیتال باثبات است و نوسانات بسیار کمی دارد پس میتواند به عنوان پول در نظر گرفته شود. دومین ویژگی بسیار مهم لیبرا فیسبوک، جامعه بیش از دومیلیاردی کاربران این سرویس است و به همین دلیل بانکهای مرکزی نسبت به چنین پولهایی بیشتر دلمشغولی دارند و مضطرب میشوند. جبههگیریهای زیادی هم در برابر رمزپولی که فیسبوک درصدد ایجاد آن است انجام شد و حتی خود فدرالرزرو هم درباره این موضوع ابراز نظر کرد. پس به این ترتیب نمیتوانیم بگوییم که لزوماً بیتکوین امکان اینکه به عنوان پول در نظر گرفته شود را داراست. در آینده خواهیم دید که بسیاری از کسبوکارها بیتکوین و دیگر رمزارزها را خواهند پذیرفت، اما قطعاً اینطور نیست که خیلی گسترش پیدا کنند چراکه مثلاً خود بیتکوین یک طلای دیجیتال است. اما استیبلکوینهایی قطعاً در آینده خواهند آمد که به عنوان پول در نظر گرفته خواهند شد که این اتفاق میتواند مشکلی جدی برای نظام پولی و مالی کشورها ایجاد کند.