خودکشی اقتصادی و اسلحه تورم
تورم پول فیات در فرانسه (چگونه به وجود آمد، چه پیامدهایی داشت و چگونه پایان یافت)
«تورم و اخلاق» اگرچه قصه اضمحلال چرخهای معیوب در سفر به بیش از دو قرن پیش در تاریخ است، اما کماکان این چرخه در برهه کنونی در حال تکرار است تا نشان دهد باید تاریخ را بارها مرور کرد. نویسنده کتاب با لحنی صادقانه و صمیمی در ابتدای کتاب میگوید: «به یاد میآورم که در آغاز تاسف میخوردم که چرا باید اینقدر کار و دقت صرف موضوعی کنم که به نظر میرسید کاملاً خالی از کاربرد عملی باشد.» در ادامه ورق برمیگردد تا نظر دیکسون وایت عوض شود، تاریخ که پیش از این به صورت تراژدی رخ داده است حال به صورت کمدی رخ مینمایاند؛ این کمدی، با مطرح شدن درخواست انتشار وسیع پول کاغذی در آمریکا خود را نشان داده است. اندرو دیکسون وایت در این برهه تاریخی که کشورش با آن روبهرو میشود (سال 1876) در ذهن خود دریچههای تازهای را به روی تاریخ تورم پولی فرانسه میگشاید تا از دل این رِجعت به تاریخ در پی پیشگیری و درمان اقتصاد کشورش از قدم گذاشتن در راهی باشد که پیش از این اثبات شده که بیراهه بوده است.
برهه 1789 تا 1799(انقلاب) فرانسه اما بارها و بارها پس از منتشر شدن کتابِ fiat money inflation in france که در سال 1912 یعنی بیش از یک قرن پیش نوشته شده منبع الهام قرار میگیرد تا به گفته خود نویسنده نشان دهد که اشتیاق برای پول کاغذی بیپشتوانه چه حماقتها، خشونتها، کژیها و ویرانیهایی را پدید خواهد آورد.
تورم و اخلاق نقطه انتخاب بین خیر و شر را روایت میکند. این کتاب روایتی تاریخی از روند به بار نشستن یک اشتباه به وسیله افکار عمومی است که فریب خورده است، اگرچه خود به جبران آن فریب برمیخیزد تا دست به انقلابی بزند که سرانجام به آزادی منجر نمیشود.
فرازونشیب پول کاغذی در فرانسه
اوایل سال 1789 ملت فرانسه با شرایط مالی شرمآوری روبهرو میشود: بدهی هنگفت و کسری بودجه شدید؛ با این حال مورخان بر این باور بودند که تصمیمات مدبرانه حکومتی و همچنین مدیریت عاقلانه اگر با چاشنی صبر و خودداری همراه میشد میتوانست به بازگشت اعتماد و بازگشت پول و سرمایه به بازارها و ازسرگیری تجارت در آن برهه تاریخی در فرانسه کمک کند. ولی به گفته «دیکسون وایت» صبر و خودداری در تاریخ بشر کمیابترین کالاهای عقل سیاسیاند و اندک ممالکی توانستهاند این فضایل را نشان دهند و فرانسه به این گروه اندک عاقلان تعلق داشت.
فاصله اوایل سال 1789 تا نوامبر 1790 اما دورهای است که به کشمکشهای اساسی میان جبههای که راهحل اقتصادی را در چاپ پول کاغذی میدیدند و جبهه مخالفشان میگذرد، به عنوان مثال در جبهه مخالفان میتوان وزیر مالیه فرانسه در آن برهه را نام برد؛ «نِکِر» تا توانست علیه انتشار اوراق غیرقابل بازخرید مقاومت کرد و از جمله کسانی که به پشتیبانی از نظرات نِکِر کوشید، مدیری از منطقه لیون به نام برگاس بود. انتشار پول کاغذی اما با فرازونشیبهای زیاد و در چندین مرحله اجرایی شد. در واقع جریان حمایت از پول کاغذی به قدری قوی بود که توافقی ابتدایی بر سر آن صورت گرفت و در اواخر 1789 و ابتدای 1790 بحثهای مجلس شورای ملی برای انتشار پول به پشتوانه املاک کلیسا، که قرار بود به همین منظور مصادره شود، انجام پذیرفت.در جبهه مقابل مخالفان انتشار پول کاغذی نمایندهای به نام ماترینو بود که بیانیههای آتشینی در حمایت از پول کاغذی صادر میکرد و تنها نگرانیاش آن بود که مبادا به اندازه کافی از این اوراق منتشر نشود. این نماینده اعلام کرد بازار راکد است و تنها دلیل آن هم کمبود واسطه گردشی (نقدینگی) است. پس از دوره اولیه انتشار اوراق و پول کاغذی انواع کلکها زده شد و در 29 سپتامبر 1790 با آرای 508 به 423 لایحهای تصویب شد که اجازه صدور 800 میلیون اسکناس جدید را صادر میکرد؛ لایحهای که با گذشت بیش از دو قرن از آن لایحهای پوپولیستی و عوامفریبانه تصویر میشود، چراکه در بند تکمیلی این لایحه برای خاطرجمعی و ایجاد اعتماد بیشتر اعلام شد بهمحض آنکه اسکناسها به خزانه برگشت داده شدند، باید سوزانده شوند تا یک تعادل سالم همواره برقرار باشد.
خاستگاه پول کاغذی
قبل از پایان سال 1795، پول کاغذی تقریباً به صورت انحصاری در اختیار طبقات کارگر، کارمندان و مردمی بود که امکانات اندکی داشتند؛ در واقع در اختیار اشخاصی بود که داراییشان به اندازهای نبود که بتوانند بر روی کالاها یا اراضی ملی سرمایهگذاری کنند.
با این حال در این میان سرمایهگذارانی زیرک هم وجود داشتند که توانسته بودند بخش بزرگتری از دارایی خودشان را روی کالاهایی که ارزشی دائمی و پایدار داشتند، سرمایهگذاری کنند.
رواج شرطبندی و قمار یکی از پدیدههایی بود که در برهه «رونق پولهای کاغذی» رو به فزونی گذاشت. با فزونی پول کاغذی در مراکز بزرگ شهری، محافل مجللی برای سودابازی و شرطبندی به وجود آمد که مانند غدهای بدخیم کشور را فراگرفت و مَنِش و روش نابودکننده خود را به دورترین آبادیها تسری داد.
همه مشاغل به یک بازی شانس تبدیل شدند. در مراکز شهر رشد سریع سهامداران، سهام و دلالان رخ داد، میل به قماربازی و کسب سودهای بادآورده افزایش پیدا کرد، دور باطل و حقارتباری که در حال گسترش به دورترین نقاط کشور بود و به جای رضایت از سود مشروع، اشتیاق به سودهای بیحد و حصر را رقم میزد.
پس از آن، همچنین با عدم اطمینان بیشتر، دیگر هیچ انگیزهای برای مراقبت اقتصادی وجود نداشت، بلکه انگیزهها به سمت هزینههای فوری و لذت بردن از حال در حرکت بود. چنین وضعیتی در شرایط عدم اطمینان به وقوع میپیوندد؛ در واقع عدم اطمینان از آینده افق آیندهنگری را کاهش میدهد، چراکه در هنگام عدم اطمینان یا ناامنی شدید کسی دیگر به فردا نمیاندیشد؛ از اینرو ملت به نابودی اقتصادی رسید. در واقع شیدایی بر عقل و روان ملت حاکم شده بود که به جای تفکر اقتصادی برای تامین راحتی و رفاه آینده، تسلیم زمان حال شدن برای لذت بردن در «آن» بود. بذر جدید که در چنین شرایطی در حال رشد بود، نامش «بدبختی» بود، بذری که از تجمل بیمعنی و ولخرجی تغذیه میکرد و به عنوان یک مُد در حال گسترش بود. برای تغذیه آن، کلاهبرداری در کل کشور و فساد در میان مقامات و اشخاص معتمد ایجاد شد.
فرآیند ظهور و افول پدیده پولهای کاغذی که به افیونی برای حکمرانان طی دهه تاریخی انقلاب فرانسه در بیش از دو قرن گذشته تبدیل شده بود، فرآیندی است که هرچند بیش از اینها باید به صورت موشکافانه بررسی شود ولی در توصیف آن و رو به موافقان این پدیده یا جاهلان به این پدیده باید گفت: «همواره پول وجود خواهد داشت یا اینکه ترس از نایابی واسطه تبدیلی موردی ندارد، چنانچه سرانجام با پایان پول کاغذی اوضاع رو به بهبودی رفت، مسکوکات کمکم به بازارها بازگشت، تقاضای کسبوکارهایی که پیش از اینرو به نابودی رفته بود رشد کرد، مسکوکات از همه جای دنیا برای برآورده ساختن این تقاضا سرازیر شد و کشور از فسق و فجور پول کاغذی خلاص شد.» ظهور و ورود پول کاغذی اگرچه در ابتدا برای مشکلی نسبتاً کوچک (کسری بودجه دولت) بود اما درمان این مرض کوتاهمدت را با تجویز یک زهر قوی به مانند یک غده سرطانی درآوردند که در بدنه جامعه رسوخ کرد و پاکسازی آن سالها به طول انجامید. در واقع 40 سال کامل طول کشید که سرمایه، صنعت، تجارت و اعتبارات به شرایط قبل از انقلاب بازگردند. نویسنده کتاب بر این باور است که این پاکسازی تا حدی مدیون ناپلئون بناپارت بود که دوباره سلطنت را بر ویرانههای جمهوری برپا کرده و او نیز میلیونها نفر را فدای امپراتوری کرد! همانطور که میلیونها زندگی به وسیله انقلاب فدا شده بود.
دیپلمات، تاریخنگار و مجموعهدار کتاب آلمانیتبار اهل ایالات متحده
اندرو دیکسون وایت نویسنده کتاب تورم و اخلاق که با عنوان لاتین Fiat money inflation in France شناخته میشود در هفتم نوامبر سال 1832 در هومر نیویورک به دنیا آمد، بیش از هر آمریکایی تلاش کرد تا تحت تاثیر این تفکر قرار گیرد که علم و دین دشمنانی هستند که در مقیاسی تقریباً نظامی با یکدیگر درگیر هستند.با شروع پاییز 1849، وایت با اصرار پدرش در مقطع لیسانس در کالجی در ژنو ثبتنام کرد. او در زندگینامه خود یادآوری میکند که احساس کرده است زمان حضور در ژنو با حضور در مدرسه کوچک اسقفی، به جای یکی از دانشگاههای بزرگتر نیوانگلند هدر رفته است. وایت در سال 1850 ترک تحصیل کرد. پس از یک دوره دوری از تحصیل، پدرش را متقاعد کرد که اجازه دهد او به کالج ییل منتقل شود.در ییل، وایت همکلاسی دانیل کویت گیلمن بود، که بعداً به عنوان اولین رئیس دانشگاه جان هاپکینز خدمت میکرد. آنها پس از فارغالتحصیلی به اروپا سفر کردند و با هم در کمیسیون مرز ونزوئلا (1896-1895) خدمت کردند؛ یکی دیگر از اعضای سال فارغالتحصیلی وایت ادموند کلارنس استدمن، شاعر و مقالهنویس بود. به گفته وایت، زندگی آکادمیک او تحت تاثیر عمیق پروفسور نوح پورتر قرار گرفت.وایت در طول زندگی حرفهای خود، یک مجموعه کتاب قابل توجه جمعآوری کرد. کتابخانه او احتمالاً به دلیل بخش گستردهاش در زمینه معماری شهرت داشت و بزرگترین کتابخانه معماری در ایالات متحده بود. او همه چهار هزار کتاب خود را به منظور آموزش معماری و همچنین باقیمانده مجموعه 30 هزار کتاب خود را به کتابخانه دانشگاه کورنل اهدا کرد.وایت هنگام خدمت در روسیه با لئو تولستوی نویسنده مشهور روس آشنا شد. علاقه تولستوی به مورمونیسم علاقه مشابهی را در وایت برانگیخت. در 26 اکتبر 1918، وایت در پی یک بیماری شدید چندروزه دچار سکته مغزی و اندکی فلج شد. صبح روز دوشنبه، 4 نوامبر، وایت در خانهاش در ایتاکا درگذشت. جسد وایت با افراد دیگری که در سالهای تاسیس و اوایل دانشگاه بانفوذ شناخته شدهاند، از جمله بنیانگذار عزرا کورنل و خیرخواه جنی مک گراو-فیسکه در یک اتاق یادبود در دانشگاه کورنل قرار دارد.وایت در وصیتنامه خود، 500 هزار دلار (بیش از هفت میلیون دلار در سال 2008) به دانشگاه کورنل سپرد. وایت قبلاً در اوایل زندگی خود مبلغ قابل توجهی به این دانشگاه اهدا کرده بود.
♦♦♦
کارنامه عقلمحوران
سید حسن دیباج / مترجم کتاب
به عقیده اینجانب تورم پولی مهمترین و غامضترین مساله اقتصاد نوین است. اگر دولتی را در نظر بگیرید که جای پایش در سنت حکمرانی کشور محکم و در نتیجه نیازهای ایدئولوژیک سیاسی آن حداقل است، اگر اندازه دولت کوچک و به روش نامتمرکز و فدرال اداره میشود، میزان مالیاتها معقول (کم)، و مزاحمت برای بخش خصوصی نیز حداقل است، چنین دولتی تا اواسط قرن بیستم که استاندارد طلا برقرار بود به اقتصاددان نیاز نداشت، بهخصوص اگر انحصار ایجاد پول نیز از دولت گرفته میشد. این اختراع پول مدرن یا کاغذی است که در کنار ایجاد رشدهای حبابی و نیز رشدهای غیرطبیعی امکان هزار جور حقهبازی سیاسی را نیز پدید میآورد و قدرت بیش از حدی به سیاستمدار میبخشد. اقتصاددانان فقط پتانسیل پول کاغذی را در رشد اقتصاد در نظر میگیرند و سایر مسائل سیاسی را نادیده میگیرند. پول کاغذی واقعاً ذهن انسانها را متحول میکند، تمرکز قدرت و صدها مساله اخلاقی ایجاد میکند.
این کتاب به برخی مسائل اخلاقی حاصل از پول کاغذی میپردازد که نادیده گرفته میشود. کتابی است که به صورت داستان پرداخته شده و معتقدم سواد اقتصادی تمام اقشار را میتواند بالا ببرد. اما خیلی مهمتر از سواد اقتصادی، فهم دنیای مدرن است که در آن زندگی میکنیم. انقلاب فرانسه را میتوان شروع دنیای مدرن دانست: شروع ایدئولوژیهای سیاسی، شروع حکومت مدرن، ترفندهای اقتصادی مدرن و سرآغاز سیطره عقلمحوران (راسیونالیستها) بر دنیا که البته بعداً در رنگهای متنوعتر و متلونتری (از جمله در پوشش سنتگرایی نظیر فاشیستها) تکثیر شدند. از عقلمحوری به ایده کنترل و برنامهریزی مرکزی راهی نیست. در واقع تالی و مقدم هم هستند. بعد از اینکه باور کردید که عقل انسانی رو به تکامل و قادر به حل تمام یا اکثر مسائل انسان است، قدم طبیعی بعدی این است که در راه بهینه کردن جامعه و اقتصاد قدم بردارید. این مطلبی است که بهطور تاریخی هم اتفاق افتاده: یعنی از راسیونالیستی به کنترل کمونیستی یا فاشیستی خیلی سریع حرکت انجام شد که اول هم در انقلاب فرانسه اتفاق افتاد. الان که شعارهای راسیونالیستی بیش از هر زمان دیگر اوج گرفته، این کتاب کوچک فرصتی برای مرور کارنامه عقلمحوران فراهم میکند.