توسعه در ده مقصد
«تجارت فردا» 10 اثر تازه انتشارات دنیای اقتصاد را بررسی کرد
«توسعه» کلیدواژه مشترک میان بررسی این 10 کتاب است؛ 10 کتابی که اخیراً انتشارات دنیای اقتصاد دست به انتشار آنها زده است، هرچند که هر کتاب را اگر به صورت مستقل و در مقایسه با کتاب دیگر نگاه کنیم در ساختارهای جزئی با یکدیگر بسیار متفاوت هستند، ولی غایت تمامی این کتابها، توسعه است. به این منظور سفری را در میان صفحات این کتابهای اقتصادی با 10 مقصد متفاوت، آغاز کردهایم تا پرسشگری کنیم و به نقاط تاریک ذهن خود نور بتابانیم. از «سیاستهای اقتصادی» لودویگ میزس و گفتارهایی در باب علل کامیابی برخی کشورها و شکست برخی دیگر آغاز کردهایم تا با روشن کردن نقاط تاریک و روشن تاریخ اقتصادی جهان و بحثهای مختلف اقتصادی به «آنچه دیده میشود و آنچه دیده نمیشود» برسیم. به دنبال ادامه پاسخ به پرسش چرا ملتها شکست میخورند آمدهایم تا مسیر «جاده باریک آزادی» را پیدا کنیم، مسیری که عاقبتش «تمام بدبختیهای جهان» نیست و دولت و جامعه در آن از یک قدرت تعادلی نسبت به یکدیگر بهره میبرند. به بررسی اقتصاد سیاسی در «قدرت و اقتصاد نئوکلاسیک» رسیدهایم تا روشن سازیم که دعواهای مکتبی اقتصاددانان نتیجهای نخواهد داشت و برای اینکه از زمینگیر شدن اقتصاد جلوگیری کنیم باید تکثر نهادها را با وجود تعارض منافع بپذیریم. مسیر چهارم ما «اقتصاد ایران و نهادها»ست، تا با تاباندن آینه به برهه تاریخی صفویه که ایران در آن برهه یکی از قدرتمندترین جوامع زمان خود، بود علل بازماندن از این قدرت و عدم همترازی با رشد جوامع غربی را از مبدأ آن دوره بررسی کنیم. به «تجمل و سرمایهداری» سری زدهایم تا تحول منشأ ثروت را با دوربین اقتصاد و فرهنگ از نزدیک ببینیم و درک کنیم. «جمعیت-قدرت-معیشت» را از نظر گذراندیم تا تاثیر کهنسالی را بر اقتصاد و قدرت سیاسی در جهان بررسی کنیم. برای پاسخ به پرسشهای رفتاری کسبوکارها به «شبکههای کسبوکار» سرزدهایم تا استراتژی و ساختارهای مورد نیاز برای زیست در دوران شبکهای شدن ارتباطات را از منظر اقتصادی با رویکردی میانرشتهای بررسی کنیم. پس از آن به «جامعه سازگار» رسیدیم تا ببینیم جامعه در مواجهه با بحرانهای موسوم به E4 چگونه سازگاری از خود نشان خواهد داد. به مقصد «پیکتی: مغالطه قرن بیست و یکم» رسیدهایم تا با ذرهبینی انتقادی به نظریات پیکتی در کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» نظر بیفکنیم. مقصد پایانی ما «زبان و اقتصاد» است تا توان بالقوه اقتصادی چندزبانی را بررسی کنیم و ببینیم کمبود مهارتهای زبان چگونه به اقتصاد لطمه میزند.
سیاست اقتصادی
لودویگ فون میزس/ ترجمه: محمود صدری
عجیب است که از «یادآوری وظایف دولتها» که بستر ایجاد اقتصاد مطلوب را فراهم میکند، به عنوان سخنی رادیکال یاد شود! اما این سخن که در دیباچه، کتاب «سیاست اقتصادی» و از سوی ویراستار موسسه میزس مطرح میشود، یکی از بزرگترین محلهای مناقشه علم اقتصاد است؛ پاسخگویی و البته عمل شفاف به این پرسش که وظیفه دولت دقیقاً «چه هست» و «چه نیست» حتی میتواند به آرمانشهر اقتصادی بدل شود. سیاست اقتصادی مجموعه سخنرانیهای «لودویگ فون میزس» از برجستهترین اقتصاددانان قرن بیستم است، میزس در این سخنرانیها که در سال 1959 در آرژانتین ایراد شده با بهرهگیری از زبانی غیرتخصصی به توضیح مفاهیم مهمی همچون «سرمایهداری»، «سوسیالیسم»، «مداخلهگرایی»، «تورم»، «سرمایهگذاری خارجی» و «سیاست و ایدهها» میپردازد. مارگیت فون میزس همسر میزس در سال 1979 زحمت جمعآوری این سخنرانیها را کشیده است. او در مقدمه کتاب اظهار امیدواری کرده که این کتاب-که تفاوت «دیکتاتوری» و «مداخلهگرایی» را بهطور صریح نشان میدهد-به دست دانشآموزان دبیرستانی و دانشجویان سراسر جهان برسد.
جاده باریک آزادی
دارون عجماوغلو، جیمز رابینسون/ ترجمه: پویا جبلعاملی، محمدحسین باقی، جواد طهماسبیترشیزی
«این کتاب در مورد آزادی است.» این جمله صریح در مقدمه کتاب «جاده باریک آزادی» دروازه ورود به دومین همکاری «دارون عجماوغلو» و «جیمز رابینسون» است تا به روشنی موضع اصلی خود را در نگارش این کتاب به زبان آورند؛ قلابی که از همان ابتدا خواننده را با همدلی خود همراه میسازد تا به دنبال یکی از بزرگترین نیازهای بشری، «تکلیف آزادی» خود باشد. رابینسون و عجم اوغلو، در کتاب به دنبال لویاتانی هستند که نه غایب (MIT) است و نه مستبد، تا به این ترتیب جامعهای را متصور شوند که نه به دام «هرجومرج ناشی از فقدان دولت» میافتد و نه به دام «استبداد ناشی از حضور پررنگ و نقش بیشائبه آن». جاده باریک آزادی که در زمره «فرضیهپردازی درباره موضوع» قرار میگیرد. با نگاهی مبسوط به تاریخ کلاسیک جوامع، گوشه چشمی هم به تحولات تاریخ معاصر داشته تا به این مهم بپردازد که دالان آزادی بسیار باریک است و جز با رقابت بین «جامعه باز» و «دولت» شکل نمیگیرد.
قدرت و اقتصاد نئوکلاسیک
آدام اوزان/ ترجمه: سارا واعظ، مرتضی مرادی
یکی از اشکالاتی که به اقتصاد جریان اصلی گرفته میشود، نادیده گرفتن نقش قدرت در تعیین نتایج اقتصادی است. به عبارت دیگر در اقتصاد نئوکلاسیک تمرکز بر توضیح خرد و جزئی از توزیع ثروت، درآمد و مشکلات فقر و نابرابری است؛ این امر باعث میشود تا نظریههای اقتصادی با دنیای واقعی فاصله بگیرند و بیشتر درگیر مسائل انتزاعی شوند. آدام اوزان در کتاب قدرت و اقتصاد نئوکلاسیک توضیح میدهد که غفلت از این مفهوم چگونه در طول سالیان مختلف به پژوهش و تحلیلهای انجامشده ضربه زده و آنها را دچار خطا کرده است. او در این کتاب با مرور نظریههای مختلف اجتماعی در طول سالیان گذشته، رویکرد جدیدی ارائه میدهد که میتوان ملاحظات قدرت را به تئوریهای مرسوم اقتصادی اضافه کرد. به همین خاطر میتوان این کتاب را از جمله آثاری خواند که به عنوان کمککننده در مفاهیم دورههای اقتصاد سیاسی بهخصوص در حوزه قدرت و مدلسازی دولتها از آن استفاده کرد.
اقتصاد ایران و نهادها
تالیف: آزاده خرمیمقدم
عصر صفوی (907 تا 1148 هجری مصادف با 1501 تا 1721 میلادی) از حیث زمانی طولانیترین حکومت ایران بعد از ورود اسلام است و نمونه رشد و شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و تمدن تاریخ در ایران بوده است، «آزاده خرمیمقدم» با نگاه نهادگرایی به دوره صفوی علل عدم توسعه صنعتی ایران پس از این دوره و بعد از تکوین سرمایهداری در اروپا را مورد بررسی قرار میدهد، به عبارت دیگر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا زمینههای انقلاب صنعتی که در اروپا ایجاد شد در ایران میسر نشد. «فقدان قانون» و «عدم امنیت مال و جان» در عصر صفوی یکی از مهمترین نکاتی است که باز هم در دایره وظایف دولت و در اینجا حاکم است که غیاب این دو عنصر باعث شده رشد صنعتی که در غرب شروع شد و به شکوفایی رسید، در ایران در نطفه خفه شود. بنابراین در قیاس میان نهادسازی در عصر صفوی و کشورهای اروپایی باید به عوامل تکمیلکننده دیگری همچون «تداوم نظام اربابرعیتی به صورت تیول و سیورغال در ایران صفوی»، «کنترل کامل تجارت خارجی توسط شاه و بسته بودن بازار اقتصاد بر روی بخش اعظم بازرگانان و صنعتگران در اروپا» و «محدودیت سواد و دانش بین گروهی اندک از نخبگان» اشاره کرد.
تجمل و سرمایهداری
ورنر سومبارت/ ترجمه: امیرحسین مجتهدزاده
تکثیر سریع ثروتهای عظیمی که ریشه در «پیوند فئودالی» نداشتند، بنیان تغییر زمین بازی قدرت از «زمینداری» به «سرمایهداری» شد، موضوعی که تنها به یک نتیجه واحد اقتصادی منجر نشد بلکه ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی را هم تحت تاثیر خود قرار داد و فصل جدیدی از «تحول منشأ ثروت» را شکل داد. تغییر موقعیتی که در قرن 13 و 14 رخ داد باعث خلق ثروتهای جدید و شکلگیری بنیان «ثروت سرمایهای» شد، عبارتی که با خود فرهنگ جدیدی را به عرصه آورد که باعث شکلگیری پیوند میان تجمل و سرمایهداری شد و خردهفرهنگها و طبقات جدید اقتصادی-اجتماعی را شکل داد. «تجمل و سرمایهداری» کوششی در جهت تبیین این تغییر موقعیت است؛ این کتاب در زمره مطالعات اقتصاد و فرهنگ مورد بررسی است و مطالعه تحولات سرمایه و اثرات آن بر قشرهای جامعه را زیر ذرهبین قرار میدهد، از این جهت میتوان گفت خود یک نوع «روندپژوهی» هم محسوب میشود.
جمعیت-قدرت-معیشت
ریچارد جکسون و نیل هو/ ترجمه: حمیدرضا خطیبی
آنچه غالباً روند «پیری جهانی» نامیده میشود طی نیمه نخست قرن بیست و یکم، قابلیت آن را دارد که دورنمای ژئوپلتیک یک جهان را بازتعریف کرده و آن را دوباره شکل دهد. پرسشهای مهمی در این کتاب با بررسی جوامع مختلفی همچون آمریکا، روسیه، ژاپن، اروپای غربی، چین و شرق آسیا، هند و جنوب آسیا مطرح شده است که در پی پاسخ به «چراییها» و «چگونگیهایی» از قبیل «از نو شکل دادن قدرت تاثیرگذاری و توانمندی نسبی ملتهای جهان و اتحادیهها و پیمانهای بینالمللی»، «عملکرد اقتصادی جوامع، روحیه و رفتار رایدهندگان هر کشور و کارایی استراتژیهای دفاعی ملتهای جهان»، «میزان دشواری کار تخصیص بودجه به دلیل هزینههای رو به افزایش بازنشستگی و سلامت»، «جابهجایی قدرت از سمت کشورهای توسعهیافته به سمت کشورهای در حال توسعه به دلیل اتکای جوامع گروه یک به گروه دو برای تامین سرمایه»، «با مشکل مواجه شدن نیروهای مسلح جوامع در طولانیمدت در زمینه کمبود نیروی انسانی» و «روند جایگزینی تکنولوژی نظامی به جای نیروی انسانی به دلیل کاهش جمعیت جوان» است.
شبکههای کسبوکار
امانوئلا تودوا/ ترجمه: علی پریشانی
در بستر جهانیشده، این شبکهها هستند که مزیت بالاتری نسبت به دیگر اشکال ارتباطی کسبوکار دارند؛ چنانچه تغییر در محیط جهانی، مدیران و مدیریت آنها را با چالشهایی مواجه کرده است، واکنش مدیران به این چالشهاست که مجموعهای از روابط درون و برونسازمانی را شکل داده است که هر کدام به ساخت واقعیتهای مشترک میان بازیگران پراکنده در شبکههای کسبوکار کمک کرده است. هدف این کتاب گسترش دانش مربوط به سبکهای کسبوکار است؛ در همین راستا تلاش شده تا به بررسی بخشهای مختلف دانشی تحلیل شبکه پرداخته شود؛ امانوئلا تودوا در «شبکههای کسبوکار» با نگاهی میانرشتهای و گریز میان سه رویکرد «ساختاری»، «فرهنگی» و «ارتباطات اجتماعی» سعی در روشن ساختن حلقههای ارتباطی شبکههای کسبوکار دارد. عبور از ساختارهای سازمانی قدیمی با سلسلهمراتب و مرزهای بسته به ساختارهای منعطف و پویا یکی از دغدغههای اصلی این کتاب است. بهطور خلاصه، این کتاب به «روندپژوهی» ساختارهای سازمانی با تاکید بر بنگاههای جدید میپردازد.
جامعه سازگار
دانیل لرچ/ ترجمه: محمدحسین قادری
در سالیان مختلف تلاشهای بسیاری چه در حوزه ملی و چه در سطح بینالمللی در خصوص شرایط محیط زیستی صورت گرفته است. از موضوعاتی همچون تغییرات آب و هوایی گرفته تا انتقال سوختهای فسیلی، همگی مشکلاتی است که با گذر زمان پیچیدهتر میشود. کتاب جامعه سازگار با اشاره به مفاهیمی چون پایداری (Sustainability) و سازگاری (Residence) دیدگاه جدیدی را از طریق مقالههای افراد سرشناس در زمینههای مختلفی همچون علم، سیاست، جامعهشناسی و طراحی شهری ارائه میدهد. به عبارت دیگر این کتاب نشان میدهد که چگونه میتوان در مواجهه با بحرانهای زیستمحیطی، انرژی، اقتصاد و برابری (که به بحرانهای E4 معروفاند) با استفاده از ابزارهایی نظیر دانش سیستمها سازگاری داشت. میتوان گفت سازگاری توان یک سیستم مانند یک کشور یا یک قوم است در مقابله با اختلالات وارده و انطباق با تغییرات بدون آنکه هویت اصلی آن جمع از دست برود. این کتاب توازن بین پایداری (که بیشتر وجه فنی و تکنولوژیک است) را با سازگاری (که وجه اجتماعی دارد) بررسی کرده است.
پیکتی: مغالطه قرن بیست و یکم
دکتر موسی غنینژاد
پس از بحران مالی سال 2008 انتقادات بسیاری علیه نظام سرمایهداری شکل گرفت و در خصوص آن کتابها و مقالات بسیاری چاپ شد. یکی از کتابهایی که بیشترین توجه به آن شد، کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» توماس پیکتی بود. او در این کتاب دائماً از «نرخ بازدهی سرمایه» سخن میگوید و بزرگتر بودن آن نسبت به «نرخ رشد اقتصادی» را در بلندمدت موجب ناکارایی و گسترش نابرابری معرفی میکند. «سرمایه در قرن بیستویکم»، با آنکه در تمام دنیا تحسین شد، از نظر نویسندهاش دو ایراد داشت: یکی آنکه فقط بر تجربه غرب تکیه میکرد و دوم آنکه چیز زیادی درباره ایدئولوژیهای حاکم بر نابرابری نمیگفت. برخی کتاب او را با کتاب «سرمایه مارکس» در قرن نوزدهم مقایسه میکنند و برخی بیان میکنند که او «کینز دوم» است که به کمک سرمایهداری پس از بحران آمده است. اما از طرف دیگر بسیاری از اقتصاددانان کتاب او را حاوی نکاتی گمراهکننده میدانند و بر این باورند که این کتاب بهرغم نکات مهمی که به آن اشاره میکند، اشتباهات متعددی نیز دارد. موسی غنینژاد در این کتاب انتقادات خود را با بیان ادله و شواهد تاریخی به نگارش درآورده است.
زبان و اقتصاد
گابریل هوگان-برون/ ترجمه: وحیدرضا نعیمی
زبان به عنوان مهمترین ابزار ارتباطی یکی از کلیدیترین و ابتداییترین اهرمهای برقراری ارتباط اقتصادی نیز بهشمار میرود، این درونمایه همان چیزی است که در این کتاب به دنبال پاسخ به آن خواهیم بود: «توان بالقوه اقتصادی چندزبانگی چیست؟» آن است که زبانها ارزش بازاری دارند و مهارتهای زبانی را باید از جمله داراییها به شمار آورد، هرچند که سودمندی زبان معمولاً به شمار متکلمان آن مربوط است و هرچه تعداد متکلمان زبانی بیشتر باشد ارزش آن زبان نیز بیشتر خواهد شد. چندزبانگی در گذشته به عنوان اهرمی در جهت کمک به بقا، معامله پایاپای و پیشرفت کردن استفاده میشده است. در حقیقت آنچه در گذشته به عنوان یک حقیقت زیستی و مزیت اقتصادی وجود داشته است، امروز تبدیل به مشوق اقتصادی شده است و این کتاب نیز بازده پیشبینیشده سرمایهگذاری در زبانها را با نگاهی تاریخی روشن میکند، اما سنگ محک سنجش این بازده چیست؟ رشد تولید ناخالص داخلی ناشی از چندزبانگی، درآمد حاصل از بازارهای جدید و افزایش درآمد؛ این کتاب در زمره بررسی نسبت زبان و قدرت (سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) قرار میگیرد.