شناسه خبر : 23489 لینک کوتاه

بریده روزنامه‌ها

آقای جلیلی در نشست بعدی باید یک پاورپوینت برای خلع سلاح ۵+۱ تهیه کند 

a-10-2در بخش‌هایی از سرمقاله خود با عنوان «جنس نگرانی‌های دو قدرت‌ جهانی» تاکید کرد: «باید پدیده خلع‌سلاح از یک جا شروع شود تا نگرانی جهانی برطرف شود. ایران به نمایندگی از جامعه جهانی باید ماموریت خلع سلاح قدرت‌های هسته‌ای را عملیاتی کند. آقای جلیلی در نشست بعدی باید یک پاورپوینت برای خلع سلاح آنها ارائه دهد و آن‌ را از طریق رسانه‌های جهانی منتشر نماید. کار خلع سلاح را باید از یک‌جا شروع کرد. گفت‌و‌گو با 1+5 را باید با یک سوزنبانی فنی، حقوقی و سیاسی و با جابه‌جا کردن جای متهم و شاکی سامان داد.»

♦♦♦

به اتهامات همه رسیدیگی کنید

a-10-3در سرمقاله خود با عنوان «قوه قضائیه حاشیه امن ندارد» به قلم محمد دهقانی عضو هیات رئیسه مجلس نوشت: «یکی از کارهای بسیار مثبتی که در قوه قضائیه انجام شد رسیدگی قاطعانه این نهاد و سرعت بالای رسیدگی به دو پرونده فساد مالی بزرگ و اختلاس بیمه ایران بوده است...  در پرونده بیمه ایران، برخورد با کسانی که پست و سمت دولتی دارند باید در دستور کار قرار بگیرد و به اتهامات این افراد نیز رسیدگی شود تا همه بدانند که قوه قضائیه حاشیه امنی برای متخلفین ندارد زیرا به نظر می‌رسد یکی از افراد نامدار دولتی در دادگاه بیمه ایران در حاشیه امن قرار گرفته و از موقعیت فعلی خود سوء استفاده کرده است و به دادگاه فراخوانده نشده است.»

♦♦♦

ببخشید اگر در کوچه‌ها و خیابا‌‌ن‌هایتان راه رفتم 

a-11-1در سرمقاله خود با عنوان «برای افغانی‌های هم‌زبان» نوشت: ساره‌گل دختری افغان است که نامه‌ای سرگشاده نوشته و به دفتر روزنامه فرستاده است. عنوانش، بازگو‌کننده محتوایش بود: اگر بارگران بودیم، رفتیم؛ اما تلخ... او نوشته بود: «ایرانی عزیز مرا ببخش اگر با مهاجرت اجباری، از دست جنگ، از دست بنیادگراهای افراطی (طالبان زن خفه‌کن)، پا به خاکت گذاشتم. مرا ببخش اگر از نانت استفاده کردم، نانی که حق بچه‌هایت بود. مرا ببخش برای تمام آب و برق و گازی که- هرچند با پرداخت پول- استفاده کردم. مرا ببخش اگر از صفحات وبت برای درد دل شخصی استفاده کردم... مرا ببخش اگر در کوچه‌ها و خیابان‌هایت راه رفتم و قدم زدم. مرا ببخش اگر پدر و برادر کارگرم روی ساختمان‌هایت و زمین کشاورزی‌ات کار کردند و یک فرصت شغلی را شاید از پدر و برادرت گرفتند. مرا برای همه چیز ببخش. می‌دانم با همه پوزش‌خواهی، باز بدهکارم، بقیه بدهکاری‌هایم را ببخش... شاید برای همین از اینکه گاهی مرا به گناه فقط افغانی بودن، تحقیر کرده‌ای، بخشیدمت... بد و خوب در هر قومی هست. همه افغانی‌ها تجاوزگر و جنایتکار نیستند. خائن نیستند. مثلاً برادر و پدر من برای بزرگ کردن من در خاک خوب شما، یک عمر و روزی ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار توان‌فرسا و کارگری کردند و دست از پا خطا نکردند. به هر حال اگر بار گران بودیم، رفتیم. قبلاً نمی‌توانستم، چون بچه بودم ولی اینک که بزرگ شده‌ام می‌توانم به کشورم برگردم تا دیگر بهم نگویند: افغانی... و.. و در جواب من به جای دو کلمه حرف دوستی که هزینه‌ای ندارد... ناسزا بنویسند.» 

 

دراین پرونده بخوانید ...