موشک دیپلماتیک
آیا اکنون زمان دیپلماسی است؟
الگوی رفتاری سیاستگذاران در ایران -دستکم در دو دهه اخیر- حرکتی سینوسوار حول «تقابل» تا «مدارا» بوده است. درست مبتنی بر همین الگو، شاید به آسانی نتوان پیشبینی بلندمدتی در مورد وقایع داشت. نمود این روند در نرمشهای پیدرپی ایران در عرصه سیاست خارجی و امنیتی خود به روشنی هویداست؛ گرچه این شیوه را کموبیش در سیاست داخلی نیز میتوان تشخیص داد. با این حال، آنچه بیش از همه چیز در این میان برجسته است، نهایی شدن رویکرد سیاست خارجی ایران دستکم برای دورهای پیشبینیپذیر است؛ روی گرداندن دائمی از غرب و حرکت به سمت شرق. ایران با رفتار خود نشان داده است که میل به عادیسازی روابط خود با غرب ندارد و با در پیش گرفتن رویکرد تجدیدنظرطلبانه، مسیری را که از ابتدای انقلاب اسلامی در پیش گرفته بود، خواهد پیمود. نگاه خصمانه به غرب اساساً مانع عادیسازی روابط میشود. در نتیجه این رویکرد ایران، اگر توافقی با غرب شکل بگیرد، احتمالاً عمر چندانی نخواهد داشت و تندباد حوادث داخلی، منطقهای و بینالمللی، هر آن، میتواند آن را بلاموضوع کند.
مهمتر از همه اینکه ایران نیز در فقدان استراتژی حکمرانی اساساً دچار سردرگمی گفتمانی در سیاست داخلی و عدم بهروزرسانی ایده حکمرانی است که متاثر از آن، نقشآفرینی این کشور در عرصه سیاست خارجی را نیز ناممکن و با انتخابهای بسیار محدود همراه کرده است. با وجود این عدهای همچنان بر این باور هستند که در شرایط فعلی نیز میتوان روابط با غرب را بهبود بخشید. اخیراً عباس عراقچی، دبیر شورای راهبردی سیاست خارجی و معاون سابق وزارت خارجه؛ در نشستی خبری گفت: «در حال حاضر و پس از فروکش کردن تنش ایران و اسرائیل، پس از حمله به کنسولگری، زمان استفاده از ابزار سیاسی و دیپلماسی و به تعبیری موشکهای دیپلماتیک برای تثبیت قدرت ایران است.»
در همین رابطه تلاش میکنیم با استفاده از تحلیلهای ابراهیم متقی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و صادق زیباکلام، استاد سابق علوم سیاسی دانشگاه تهران به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که آیا همانطور که دکتر عراقچی گفته اکنون، زمان استفاده از موشکهای دیپلماتیک است؟
بازی اسرائیل
از زمانی که شبهنظامیان حماس از مرز غزه عبور کردند و بیش از 1100 نفر را کشتند، اسرائیل در دو جبهه در حال جنگ است؛ از یکسو علیه حماس در غزه و از سوی دیگر علیه طیف وسیعتری از شبهنظامیان در سراسر منطقه. قدرتمندترین آنها حزبالله است که تقریباً روزانه حملات موشکی گستردهای را علیه شهرها و پایگاههای ارتش در شمال اسرائیل انجام میدهد. اما واقعیت این است که حزبالله از جنگ همهجانبه خودداری کرده است. لبنانیها نمیخواهند پای کشورشان به جنگ کشیده شود.
در گزارشی که اکونومیست کار کرده به این موضوع اشاره شده است که اسرائیل نیز به نوبه خود از حمله به عمق استراتژیک لبنان اجتناب کرده است تا مبادا با واکنش شدید حزبالله مواجه شود. اسرائیل عمدتاً بمباران خود را به جنوب لبنان محدود کرده است، اگرچه در هفتههای اخیر بیشتر به دره بقاع، منطقهای حاصلخیز در شرق کشور، جایی که حزبالله نیز حضور گستردهای دارد، حمله کرده است. با این حال، اسرائیل هیچگونه ملاحظاتی در مورد حمله به سوریه ندارد. پس از یک دهه جنگ داخلی، رژیم بشار اسد شکنندهتر از آن است که با اسرائیل مقابله کند. به همین خاطر سوریه به منطقه آتش آزاد برای اسرائیل تبدیل شده است. اسرائیل از 7 اکتبر تاکنون دهها حمله به سوریه انجام داده است. حملات دیگر حزبالله را هدف قرار داده است، از جمله حمله به فرودگاه حلب در 29 مارس که به کشته شدن هفت تن از اعضای این گروه و دهها سرباز سوری منجر شد.
در ادامه این گزارش آمده است که هدف اسرائیل از چنین حملاتی گرفتن انتقام از ایران برای حمایت از دشمنان اسرائیل است. درواقع هدف اسرائیل مقابله مستقیم با ایران است. اسرائیلیها اعتراف میکنند که این حملات میتواند واکنش تند ایران را برانگیزد، اما از آنجا که اسرائیل هم در جنگ با حماس و هم در درگیری با حزبالله به بنبست رسیده است؛ به نظر میرسد بهطور فزایندهای مایل به پذیرش چنین خطراتی است.
در همین رابطه پرسشی که مطرح میشود این است که ایران باید چه راهکاری در پیش بگیرد تا وارد بازی اسرائیل نشود؟ ابراهیم متقی معتقد است که سیاست اسرائیل در محیط منطقهای مبتنی بر کنش و اقدامات پیدرپی است. اسرائیل چنین سیاستی را در برخورد با حماس، حزبالله و برخی از کارگزاران مستشاری ایران در سوریه و محیط پیرامونی به کار گرفته است. این سیاست یا به عبارتی این الگوی رفتاری به معنای تلاش برای برهم زدن موازنه قدرت محسوب میشود. بازیگری که سیاست تغییر موازنه را پیگیری میکند به گونهای اجتنابناپذیر در زمره نیروها و جریانهای آشوبساز در محیط منطقهای قرار میگیرد. بنابراین تا زمانی که الگوی رفتاری اسرائیل مبتنی بر بهکارگیری سیاست قدرت برای توسعه بحران و آشوب است؛ ایران چارهای جز کنش متقابل در برابر سیاست تهاجمی اسرائیل ندارد. واقعیت این است که رویکرد راهبردی ایران در محیط منطقهای و سیاست بینالملل مبتنی بر تهدید متقابل است. به این معنا که هرگاه کشوری امنیت ملی ایران را تهدید کرد، ایران میتواند از سازوکارها و ابزارهای متقابل برای ایجاد موازنه بهره بگیرد. به همین دلیل سیاستی که اخیراً ایران در ارتباط با اسرائیل به کار گرفت ماهیت متوازن داشت. درواقع ایران از الگو و فرآیندی استفاده کرد تا حوزههای تهدید را هدفگیری کند. ایران هیچگونه سیاست تهاجمی نسبت به منابع اجتماعی، صنعتی و اقتصادی اسرائیل نداشت؛ به همین دلیل باید ایران را به عنوان نیرویی توازنبخش در منطقه مورد توجه قرار داد. سیاست ایران را باید بخشی از الگوها و سازوکارهایی دانست که زمینه لازم برای ایجاد تعادل در محیط منطقهای را فراهم میکند. تعادل در شرایطی ایجاد میشود که کشور بتواند از قابلیت لازم برای بازدارندگی نسبی برخوردار باشد. کشوری که چنین قابلیتی دارد از اراده لازم برای اثربخشی نیز برخوردار است. درنهایت باید اضافه کنم کشوری که در فضای کنش متقابل قرار میگیرد و با تهدیدات پیدرپی روبهرو میشود چارهای جز بهکارگیری قدرت برای ایجاد موازنه ندارد؛ به همین دلیل هم هست که شورای امنیت سازمان ملل نتوانست بیانیه یا قطعنامهای در محکومیت جمهوری اسلامی ایران صادر کند.
صادق زیباکلام نیز میگوید، در مورد مسئله فلسطین، ایران باید با بدنه اعراب همگام باشد. واقعیت امر این است که در مورد مسئله فلسطین ایران نهتنها با آمریکا و اروپا بلکه با عربستان، مصر، قطر و سازمان آزادیبخش فلسطین هم کاری ندارد. به گمان من این شیوه، شیوه درستی نیست. ایران به جز حوثیها در یمن و حزبالله در لبنان عملاً شریک سیاسی در خاورمیانه ندارد، حتی سوریه نیز کم مانده است که رسماً از ایران بخواهد از خاکش خارج شود. در همین راستا بهتر است که ایران ارتباطاتش را با کشورهای عربی و همچنین با قدرتهای جهانی افزایش دهد و دست از اقدامات تکی و انفرادی بردارد. برای مثال هیچیک از کشورهای عربی از اقدامات حوثیها در دریای سرخ حمایت نمیکنند و حتی مخالف این موضوع هستند، اما کارگزاران سیاست خارجی در ایران میگویند ما کاری به این موضوع نداریم. شما اسرائیل را در نظر بگیرید که بهرغم اختلافاتی که طی هفت ماه گذشته با آمریکاییها و کشورهای عربی داشتند اما ارتباطشان را با آنها قطع نکردند. بهتر است ما نیز بهرغم اختلافاتی که با کشورهای عربی و کشورهای غربی به رهبری ایالاتمتحده داریم چنین سیاستی را در پیش بگیریم. درواقع ما باید تجدیدنظری کلی در رابطه با سیاست خاورمیانهایمان داشته باشیم و سعی کنیم با دیگر بازیگران منطقهای هماهنگ شویم. البته این موضوع به این معنا نیست که ایران دست از آن چیزهایی که برایش مهم است بکشد؛ اسرائیل هم این کار را نکرده و آنجایی که نمیتواند برحسب آن چیزی که آمریکاییها میگویند عمل کند سعی میکند آن چیزی را که به خیر و صلاح خودش است انجام دهد، اما در عین حال ارتباطش را با آمریکاییها قطع نمیکند.
موقعیت برتر
حدود دو هفته پس از حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق که به شهادت شماری از مستشاران کشورمان منجر شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیمهشب ۲۵ فروردین با صدور اطلاعیهای از شلیک دهها فروند پهپاد و موشک به سمت اسرائیل خبر داد. این حمله در همان دقایق نخست با واکنش گسترده در رسانههای خارجی و بینالمللی همراه شد.
آنگونه که خبرگزاری مهر گزارش داده است، شبکه خبری انبیسینیوز آمریکا در پوشش خبری خود حملات ایران علیه اسرائیل را با عنوان «تلافی ایران» دنبال کرد و نوشت: «ایران به اسرائیل حمله کرد و این حمله احتمال ایجاد جنگ منطقهای را به دنبال دارد.» در ادامه گزارش به نقل از مقامات دولت بایدن گفته شده است که کشتیهای جنگی آمریکا در منطقه آماده کمک به اسرائیل هستند. گزارش میگوید که حمله ایران، اولینبار بود که به صورت مستقیم به اسرائیل صورت میگرفت و این حمله چند هفته پس از آن انجام شد که حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، پایتخت سوریه موجب شهادت اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران شد و تهران قول انتقام از این حمله را از قبل اعلام کرده بود.
خبرگزاری رویترز نیز درباره حملات ایران نوشته است: حمله پهپادی ایران به اسرائیل که انتظار میرود «در طی چند ساعت» صورت گیرد، از آخرین ساعات روز شنبه به وقت تهران آغاز شد. ارتش اسرائیل هم تایید کرد که ایران دهها پهپاد را روز شنبه به سمت اسرائیل پرتاب کرد. این حمله ممکن است باعث تشدید تنش بزرگ بین دشمنان منطقهای شود و همزمان آمریکا متعهد به حمایت از اسرائیل است. یک ژنرال بازنشسته اسرائیلی به نام «عاموس یادلین»، به خبر کانال ۱۲ اسرائیل گفت که پهپادهای ایرانی هر کدام به ۲۰ کیلوگرم (۴۴ پوند) مواد منفجره مجهز شده بودند.
شبکه تلویزیونی الجزیره نیز در گزارشی درباره حمله ایران به اسرائیل نوشت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد که طی عملیات «وعده صادق» با دهها پهپاد و موشک اسرائیل را هدف قرار داده و این اقدام بخشی از مجازات «جنایتهای اسرائیل» است. به گفته الجزیره، این عملیات با دهها موشک و پهپاد برای حمله به اهدافی خاص در سرزمینهای اشغالی انجام شده است.
روزنامه انگلیسی گاردین چاپ لندن نیز در گزارش فوری خود درباره حملات ایران علیه اسرائیل اعلام کرد: اسرائیل زیر آتش حملات گسترده پهپادی ایران قرار گرفته است و این اولین حمله مستقیم جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل است، هرچند سالهاست جنگ در سایه ایران و اسرائیل علنی شده است. همزمان پایتختهای جهان در حالت آمادهباش برای تشدید تنشها در خاورمیانه قرار دارند. همچنین پرتاب پهپادهای شاهد ساخت ایران از سوی ارتش اسرائیل و منابع نظامی عبریزبان در حدود ساعت ۱۱ شب روز شنبه به وقت محلی تایید شد و نیروهای نظامی اسرائیل (IDF) اعلام کردند که بیش از ۱۰۰ پهپاد به سوی اسرائیل شلیک شده است.
خبرگزاری تایمز اسرائیل نیز از شرایط جنگی در اسرائیل همزمان با آغاز حملات ایران خبر داد و گفت: آژیرهای خطر و بوقهای بلند در سراسر شمال و جنوب و همچنین در بیتالمقدس و بسیاری از شهرهای شمال کرانه باختری به دنبال حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل به صدا درآمدند. همچنین ارتش اسرائیل به ساکنان بلندیهای جولان شمالی، منطقه نواتیم در جنوب اسرائیل، دیمونا و ایلات دستور داده است تا اطلاع ثانوی در نزدیکی پناهگاهها باقی بمانند.
وبگاه آمریکاییان پی.آر. نیز با تایید حمله صورتگرفته از سوی ایران به اسرائیل به نقل از برخی مقامات آمریکایی اعلام کرد: آدرین واتسون، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا به نقل از پرزیدنت بایدن گفته است که حمایت ما از امنیت اسرائیل آهنین است. ایالاتمتحده در کنار مردم اسرائیل خواهد ایستاد و از دفاع آنها در برابر تهدیدات از سوی ایران حمایت خواهد کرد.
تلویزیون خبری بیبیسی انگلیس نیز در گزارش خود از پاسخ ایران علیه اسرائیل نوشت: کشورهای منطقه و بسیاری از پایتختها در دیگر کشورهای جهان با نفس بندآمده به تماشا نشسته و منتظرند تا ببینند ایران در آینده چه خواهد کرد. حمله ایران به اسرائیل پس از حمله هوایی اسرائیل به مجتمع دیپلماتیک ایران در قلب دمشق، پایتخت سوریه صورت گرفت که در آن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جان خود را از دست دادند. اسرائیل هرگز به انجام چنین حملاتی اعتراف نمیکند، اما همه میدانند که اسرائیل مسئول انجام این حملات بوده است.
با توجه به واکنشهای گسترده در سطح رسانههای خارجی و بینالمللی سوالی که مطرح میشود این است که آیا حمله ایران به اسرائیل، کشور را در موقعیت برتری قرار داده است؟ در همین رابطه ابراهیم متقی بر این باور است که ایران و اسرائیل هیچکدام در موقعیت برتر قرار ندارند. اقدام ایران توانست موازنه را به منطقه برگرداند؛ در همین راستا هرچه توازن بیشتری در منطقه برقرار شود؛ زمینه برای صلحی فراگیر هموار میشود. بنابراین اراده و ابزارهای ایران برای کنش متقابل در برابر اقدامات تهاجمی اسرائیل نهتنها یک ضرورت برای هویت ملی ایران است، بلکه کنشی مبتنی بر اراده برای کنترل چالشهای فزاینده منطقهای نیز محسوب میشود.
در همین رابطه صادق زیباکلام میگوید، ما در ایران یکسری نظریهپرداز داریم که هر اتفاقی که میافتد بلافاصله جهان را به قبل و بعد از آن حادثه تقسیم میکنند. برای مثال جهان بعد از فلان اتفاق در خاورمیانه. حتی بعد از اینکه کرونا فراگیر شد میگفتند جهان پس از کرونا یا زمانی که نظام دوقطبی فروپاشید میگفتند جهان بعد از نظام دوقطبی و جایگاه ایران. بنابراین بنده گمان نمیکنم که جایگاه ژئوپولیتیک ایران پس از حمله به اسرائیل تغییر اساسی کرده باشد.
هشدارهای ایالاتمتحده
سه مقام آمریکایی اعلام کردند یک روز بعد از حمله بیسابقه ایران به اسرائیل، دولت جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا همچنان در خلوت و علنی از اسرائیل میخواهد برای اقدام تلافیجویانه محتاط باشد. به گزارش ایرنا از تارنمای آمریکایی آکسیوس، برآورد آمریکا آن است که ایران هرگونه حمله جدی اسرائیل به خاکش را با دور جدیدی از حملات موشکی و پهپادی تلافی کرده و اینگونه، تنش منطقهای تشدید خواهد شد. بهعلاوه آمریکا از آن بیمناک است که حملات احتمالی ایران بهاندازه حمله شنبهشب با اعلام قبلی و از اینرو قابل رهگیری نبوده و خسارات جدی به بار آورد. یک مقام ارشد آمریکایی در این زمینه گفت: بایدن در جریان تماس تلفنی روز شنبه به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گفت که باید نسبت به تشدید تنش در منطقه حساس بوده و به دقت و استراتژیک وارد عمل شود. این مقام آمریکایی گفت که دولت بایدن در عین اعلام حمایت از اسرائیل تاکید کرده است: ما بخشی از حمله اسرائیل به ایران نخواهیم بود؛ هدف ما جلوگیری از تشدید تنش در منطقه و مهار بحران غزه است.
در مورد هشدارهای اخیر آمریکا به اسرائیل ابراهیم متقی معتقد است که هشدارهای آمریکا به نتانیاهو ماهیت جدی و الزامآور نداشته است. مضاف بر این نتانیاهو و کابینه جنگی اسرائیل از سیاست و ابزاری بهره گرفت که نشانگر اقدام متقابل کمشدت ثانویه بود، به همین دلیل است که اول، فضای موجود منطقه در 10 روز گذشته متعادل شده است؛ دوم، هر یک از بازیگران که احساس کند از قابلیت لازم برای اثربخشی برخوردار بوده به این نتیجه رسیده است که ساختار اجتماعی و اقتصادیاش میتواند با نشانههایی از تهدید روبهرو شود.
در همین رابطه صادق زیباکلام بر این باور است که اتفاقاً از نظر بنده نتانیاهو سعی کرده است با ایران درگیر نشود. دلیلش هم روشن است. از یکسو اسرائیل زیر فشار آمریکا و اتحادیه اروپاست و از سوی دیگر اسرائیل عملاً در باتلاق نوار غزه گیر کرده و نمیخواهد جنگ همهجانبهای را با حزبالله شروع کند. اما در عین حال راهحل دیگری هم در مورد حزبالله برای اسرائیل وجود ندارد. بنابراین اسرائیلیها خواهان این نیستند که جبهه دیگری را با ایران بگشایند. در همین راستا اسرائیلیها سعی کردند برخوردها و درگیریهایشان را با ایران به حداقل ممکن برسانند. به عبارت دیگر اسرائیلیها سعی کردند به ایران بگویند درست است که ما مشکلاتی داریم اما فکر نکنید چون مشکل داریم شما هرکاری که بخواهید میتوانید انجام دهید اما در عین حال سعی کردند تا جایی که ممکن است با ایران درگیر نشوند.
ابزار دیپلماسی
عباس عراقچی، دبیر شورای راهبردی سیاست خارجی و معاون سابق وزارت خارجه، در نشست مجازی کلابکافه خبر در اسپیس ایکس گفت: در حال حاضر و پس از فروکش کردن تنش ایران و اسرائیل، پس از حمله به کنسولگری، زمان استفاده از ابزار سیاسی و دیپلماسی و به تعبیری موشکهای دیپلماتیک برای تثبیت قدرت ایران است. مذاکرات سیاسی دستاوردهای میدانی را نقد میکند. هیچ مذاکره سیاسی بدون اتکا به مولفههای قدرت صورت نمیگیرد و به جایی هم نمیرسیم. به گزارش جماران، عراقچی گفت: باید پس از زدن ضربه نظامی وارد میدان سیاسی و امتیازگیری میشدیم و الان وقت ورود به میدان سیاسی و دیپلماسی است. وی در پاسخ به سوالی در اینباره که آیا پس از حمله اسرائیل به کنسولگری، ایران، صرفنظر کردن از تقابل را به توقف حمله به غزه منوط کرده بود، خاطرنشان کرد: از پشت صحنه خبر ندارم و اطلاعات من فقط رسانهای است. اما درخواستی از طرف ایران قطعاً وجود نداشته که توقف حمله به غزه در مقابل عدم حمله ما اتفاق بیفتد. این حرفها بخشی از همان جنگهای روانی و رسانهای است که آنان انجام دادند تا مانع حمله ایران شوند که موفق نشدند. باز هم تاکید میکنم، مذاکرات سیاسی دستاوردهای میدانی را نقد میکند. هیچ مذاکره سیاسی بدون اتکا به مولفههای قدرت صورت نمیگیرد و به جایی هم نمیرسیم.
عراقچی معتقد است، احتمال حمله به رفح در غزه، هنوز زیاد است و منتفی نشده ولی اسرائیل را نمیتواند از این بنبست نجات دهد. درگیری با ایران اسرائیل را به مراتب ضعیفتر کرده است. عراقچی در ادامه گفت: پس از کاهش تنش فعلی، باید با افزایش تحرکات دیپلماتیک اجازه ندهیم که فشار و هزینه به کشور وارد شود. وی در همین مورد افزود: باید سیاستها و راهبردهای همسایگی با کشورهای همسایه را تقویت و بهروز کنیم. نباید اجازه داد ایران را خطری برای کشورها قلمداد کنند. دبیر شورای راهبردی سیاست خارجی گفت: پس از تحولات اخیر، قدرت ایران به حدی افزایش یافته که فراتر از منطقه رفته است. عراقچی خاطرنشان کرد، گاهی در گذشته بهموقع از فرصتهای پیشآمده استفاده نشد و آن فرصتها به تهدید تبدیل شدند. برعکس گاهی حتی تهدیدها با مدیریت درست به فرصت تبدیل شدهاند؛ مثل حمله به سفارت ایران در دمشق که به فرصت بزرگی برای ایران تبدیل شد. الان باید از این فرصت بهدستآمده بهترین و بیشترین استفاده را کرد.
عراقچی با تاکید بر اهمیت روابط خارجی گفت: میدان، دیپلماسی و رسانه در هر رویدادی باید با هم حرکت کنند. میدان و دیپلماسی نیاز به رسانههایی دارند که بتوانند روایت مطلوب از یک واقعه سیاسی یا نظامی را تولید کنند. روایتسازی خودش یک فن و تخصص است. در داستان اخیر (درگیری نظامی ایران و اسرائیل) ضلع سوم یعنی رسانه، کمی عقب ماند؛ اما میدان و دیپلماسی با هم کار کردند و خیلی قوی ظاهر شدند. دبیر شورای راهبردی روابط خارجی ایران، خاطرنشان کرد که در درگیری با اسرائیل، تا لبه حساس جنگ رفتیم، اما در نهایت با مدیریت هوشمندانه با موفقیت بازگشتیم. میتوان گفت حداقل در کوتاهمدت دیگر درگیری نخواهیم داشت، ولی احتمال اینکه اسرائیل باز دست به اقداماتی مثل ترور بزند وجود دارد. اسرائیلیها در محاسبات ژئوپولیتیک و راهبردی عرصه را به ایران باختند. در حوزه راهبردی، ضربه موشکی ایران به معادلات امنیتی منطقه شکل جدیدی داد و معادلات قدرت به نفع ایران عوض شد. ایران بهصورت مستقیم وارد عملیات شد و ضربهای وارد کرد که اسرائیل نتوانست در همان تراز پاسخ دهد. موشکهای ما توانستند در حقیقت از پنج لایه دفاعی عبور کرده و به اهداف خود برخورد کنند. سه لایه دفاعی «گنبد آهنین»، «پیکان» و «فلاخن داود» و چهارمین لایه «هواپیماهای جنگنده آنان» و لایه پنجم هم دوستان اسرائیل، یعنی آمریکا و انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه بودند که به دفاع در مقابل حمله موشکهای ایران برخاستند. موشکهای ما از این پنج لایه عبور کردند و به هدف رسیدند.
اسرائیلیها بهرغم اظهارات اول خود که مدعی بودند ۹۹ درصد موشکها را زدهاند در آخرین آمار اذعان کردند که تنها توانستهاند ۸۴ درصد موشکها و پهپادها را بزنند. این در حالی است که پهپادها اصولاً برای فدا شدن و راه باز کردن برای موشکها شلیک شده بودند. این یک واقعیت است که اسرائیل همه توان دفاعی خود را به کار گرفت تا حمله را دفع کند ولی ایران همه توان تهاجمی خود را به کار نگرفت. ایران به لحاظ راهبردی توانست بازدارندگی را احیا و تثبیت کند و این اهمیت بسیار زیادی دارد. ارزش فنی عملیات ایران بسیار بالا بود. اکنون توان ژئوپولیتیک ایران به شدت بالا رفته است و از این ظرفیت باید استفاده کرد.
در همین رابطه ابراهیم متقی خاطرنشان میکند که راهبرد در شرایطی شکل میگیرد که دیپلماسی و نظامیگری به موازات یکدیگر ادامه پیدا کنند. هیچگاه نظامیگری خارج از کنش دیپلماتیک و کنش دیپلماتیک بدون توجه به پشتوانههای نظامی، عملیاتی و تاکتیکی به نتیجه مطلوب منجر نمیشود. اگر در فرآیند کنش عملیاتی ایران یا اسرائیل دیپلماسی وجود نداشت در آن شرایط مطمئناً زمینه برای چالشهای بیشتر در فضای منطقهای به وجود میآمد. در همین راستا دیپلماسی را باید محور اصلی سیاست بینالملل (متناسب با معادله قدرت برای کنترل تهدیدات) قرار داد.
به گفته صادق زیباکلام نیز، ما از همان ابتدای انقلاب یکسری افراد معتدل و میانهرو و همچنین یکسری افراد تندرو، رادیکال و انقلابی داشتیم. این افراد تندرو و سوپرانقلابی حتی امروز هم بر این باور هستند که باید با موشک و پهپاد پیش برویم، اما افراد معتدل، واقعبین و میانهرو مثل دکتر ظریف و دکتر عراقچی معتقدند که به هر حال باید با گفتوگو و تفاهم مشکلات و مسائل بینالمللی را حلوفصل کنیم.
موانع دیپلماسی
در پاسخ به این پرسش که چه موانعی برای دیپلماسی و مذاکره وجود دارد، ابراهیم متقی معتقد است که مذاکره در حال شکلگیری است؛ اما ماهیت مذاکره متفاوت است. در برخی از مواقع کشورها از سیاست اعلامی استفاده میکنند. برای مثال گاهی ایران و ایالاتمتحده پیامهایی دیپلماتیک را ردوبدل میکنند و در برخی از مواقع زمینه برای شکلگیری یک نوع اقدام متقابل به وجود میآید که در روابط ایران و اسرائیل شکل گرفته است. بنابراین دیپلماسی همیشه در سیاست بینالملل وجود دارد. ممکن است دیپلماسی به صورت مستقیم، دوجانبه، چندجانبه یا غیرمستقیم وجود داشته باشد. اگر دیپلماسی از بین برود مطمئن باشید که بحرانها گسترش بیشتری پیدا خواهند کرد.
صادق زیباکلام نیز در پاسخ به این پرسش گفت، به هیچ وجه من نمیخواهم بگویم که مذاکره حلالمسائل است و همه مشکلات را حل میکند اما زمانی هم که دو کشور وارد جنگ مستقیم میشوند در نهایت آن جنگ به مذاکره ختم میشود. بعد از جنگ ایران و عراق و اعلام آتشبس، ما با عراقیها در مورد تعیین مرزها و چگونگی آزادی اسرا وارد مذاکره شدیم. در نهایت هم این مذاکره است که کار را جلو میبرد و منافع ملی را تامین میکند، نه حرکتهای انقلابی و رادیکال. تجربه هم نشان داده است اقدامات رادیکال راه به جایی نبرده است. در تمام این هفت ماه اسرائیل بهرغم اینکه از نظر توازن نظامی قدرتش قابل مقایسه با قدرت حماس نبود هیچوقت از مذاکره رویگردان نبود و بارها و بارها مذاکرات طولانی در قاهره و در قطر با حماس داشتند. در نهایت هم بنده گمان میکنم آن چیزی که مسئله غزه را حل میکند 200 یا 300 هزار نیروهای نظامی اسرائیلی در غزه نیست، بلکه اتفاقاً مذاکراتی است که با حماس انجام میشود.
در همین راستا باید بررسی کنیم که دیپلماسی ما در کجا مشکل دارد و چرا در عرصه بینالمللی با این مشکلات مواجه هستیم. به نظر من در حال حاضر بهتر است که ما یکبار دیگر تجربیات خود را بررسی کرده و بر دیپلماسی خود نگاهی گذرا داشته و در مواردی آن را مورد تجدیدنظر و اصلاح قرار دهیم و نسبت به این امر نگاه نقادانه داشته باشیم. البته مسئولان ما نیز باید بپذیرند که دیپلماسی ما در مواردی دچار مشکل بوده و پذیرش مشکل مهمترین قدم در این راه است. رویکرد دیپلماسی ما در گذشته در مواردی ناموفق بوده، ولی در حال حاضر بهتر است این دیپلماسی را مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار دهیم و با توجه به منافع ملی سیاستی مدبرانه اتخاذ کنیم. در مواردی دیپلماسی که ما به کار بردهایم باعث شده که ما وزنه چندان تاثیرگذاری در عرصه بینالملل نباشیم.