کریدور رقیب
آیا «راه توسعه» معادلات منطقه را تغییر میدهد؟
مولفههای قدرت در حال تغییر هستند. همانند کیکی که با کم و زیاد شدن مواد اولیه زمان پخت و طعمش تغییر میکند نهتنها ماهیت کیک اقتصاد منطقه، با دستپخت قدرتها متفاوت شده؛ بلکه سهم و اندازه هر قدرت از برشها نیز تغییر کرده است. خاورمیانه نفتخیز که تنها فروش «نفت» برای حیات اقتصادیاش کافی بود، حالا همانند کشورهای توسعهیافته به دنبال افزایش سود اقتصادی و قدرت سیاسی از طریق تجارت پایدار و غیرنفتی است. از همینرو در سالهای اخیر میزان اتحادیههای منطقهای و گروهی افزایش پیدا کرده است. باید پذیرفت چنین اتحادهایی چه به اهداف توافقشده برسند و چه خیر، در تغییر سهمبندی از آن کیک مذکور سهم کمنظیری دارند.
حدود ۲۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، «رودان» یا عراق کنونی را با جادههای سنگفرش مبادلاتی میشناختند. مهندسی این جادهها که پس از اختراع چرخ ایجاد شده بود به سرعت به سایر کشورها از جمله شمال آفریقا و اروپا رسید. حالا انگار همان زمانه است؛ اینبار اردوغان میخواهد جادههای موصل عراق را به آنکارا و بعد از آن به اروپا متصل کند. قصد اردوغان این است که از طریق عراق سرنوشت جدیدی برای تجارت کشورش رقم بزند؛ اما آغاز این راه به سرنوشت چندین کریدور دیگر گره خورده است. کریدورهای جاده ابریشم آبی چین، کریدور ترانسخزر-چین، کریدور عرب-مد هند و کریدور ایران مسیرهایی هستند که شاید ترکیه خواهان رقابت با آنان است.
کمتر از دو هفته پیش رجبطیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه به عراق سفر کرد و مورد استقبال محمد شیعه السودانی، نخستوزیر این کشور قرار گرفت. آنها در این دیدار دیپلماتیک بیش از 20 تفاهمنامه از جمله تفاهمنامههای امنیت و تجارت را امضا کردند. اینکه اردوغان برای اولینبار از سال 2011، پس از سالها تیرگی روابط کشورش با عراق پا به خاک این کشور گذاشته ریشه در اندیشه او برای تبدیل کردن ترکیه به یک قدرت درونمنطقهای و فرامنطقهای به واسطه اتصال به اروپا دارد. اما در روایت این مهم، نمیتوان بر ماجرای هفت ماه پیش یعنی نشست گروه ۲۰ و رونمایی از «کریدور عرب-مد» در هند و همچنین درگیری همیشگی اردوغان با اسرائیل چشم پوشاند.
عصر جدید اقتصاد و امنیت
نان، آب، پ.ک.ک
«امیدواریم که روابط تیرهشده را با معاملات متعدد اصلاح کنیم.» این مانیفستی بود که اردوغان با آن وارد عراق شد؛ یعنی اولویت منافع اقتصادی به روابط خصمانه گذشته. منظور او از روابط تیره میان ترکیه و عراق چه بود؟ عراق و ترکیه همانند اکثر کشورهای همسایه که منافعشان با هم در تضاد است، مشکلات متعددی دارند. اما اگر خلاصه بر اساس دیدار صورتگرفته بخواهیم به مهمترین آنان بپردازیم، باید به سنگاندازیهای مسیر تجاری میان آن دو، موضوع سدسازی ترکیه بر رود دجله و فرات و درگیریهای ترکیه با نیروهای پ.ک.ک اشاره کنیم.
سفر رئیسجمهور ترکیه در زمان حساسی انجام شد، درست پس از آنکه عراق به صورت قابل توجهی نسبت به خواست آنکارا در مخالفت با پ.ک.ک ایستادگی کرد. پ.ک.ک که مقر آن در شمال کردستان عراق است، از دهه 1980 با آنکارا برای خودمختاری کردها در داخل ترکیه میجنگد. ترکیه، ایالاتمتحده و اکثر کشورهای اتحادیه اروپا این گروه را یک سازمان تروریستی میدانند. اردوغان در یک کنفرانس خبری مشترک با محمد شیعه السودانی، نخستوزیر عراق گفت: «من دیدگاهم را در مورد به پایان رساندن حضور پ.ک.ک در عراق به اشتراک گذاشتم. ما در مورد گامهای مشترکی که میتوانیم علیه سازمان تروریستی پ.ک.ک برداریم، بحث کردیم.» همانطور که از این گفته اردوغان مشخص است، یکی از مهمترین جنبههای دیدار ذکرشده، عملیات نظامی بزرگ آتی ترکیه در شمال عراق برای عقب راندن نیروهای حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) به 30کیلومتری منطقه مرزی بود. آنکارا برای راضی کردن عراق در ماه مارس استدلال کرد که چنین عملیاتی برای تامین امنیت پروژه «جاده توسعه» عراق (موضوع اصلی گزارش که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) اجباری است.
سودانی نیز در این کنفرانس مطبوعاتی مشترک گفت: «ما نمیتوانیم اجازه حمله به کشور دیگری از خاک عراق را بدهیم. امنیت عراق و ترکیه تقسیمناپذیر است.» این ماجرا به سیاست سالیان سال ترکیه نسبت به کردها بازمیگردد. اردوغان همواره از عراق میخواست به سرکوب شبهنظامیان کرد کمک کند و در این راستا چندین عملیات فرامرزی در شمال عراق انجام داده که همواره با اعتراض عراق روبهرو بوده، چرا که این اقدامات ترکیه را تعدی و تجاوز به خاکش میدانست. اما با ابتکار رئیسجمهور ترکیه برای نزدیک شدن آنکارا و بغداد بر اساس منافع جدید اقتصادی و حتی در وجههای زورآزمایی با سایر کشورهای منطقه، منطق گلهگزاری بر سر آن موضوع را از عراق گرفته است. همچنین اردوغان در بخشی دیگر از گفتههایش یادآور شد که از تصمیم عراق برای اعلام پ.ک.ک به عنوان گروه ممنوعه قدردانی میکند و انتظار دارد بغداد در آینده نزدیک آن را یک گروه تروریستی اعلام کند. کارشناسانی که سیاستهای منطقهای اردوغان را دنبال میکنند از این گفتهها میتوانند دریابند که او چگونه هندوانههایی را زیر بغل عراقیها قرار داده تا آنان را راضی کند با او در ایجاد یک مسیر جدید همراه شوند. در همین راستا او درباره حلوفصل شدن مابقی اختلافات مذکور گفت، پس از توافق همسایگان برای همکاری علیه شبهنظامیان کرد، تقویت روابط اقتصادی از طریق یک کریدور تجاری جدید و در نظر گرفتن نیازهای عراق برای دسترسی به آب کمیاب، روابط با عراق وارد مرحله جدیدی شده است.
رئیسجمهور ترکیه در این اظهار نظر به یکی دیگر از گلهمندیهای عراق نسبت به ترکیه اشاره کرد و نشان داد که برای برطرف کردن نارضایتیهای این همسایه قدمهای موثری برخواهد داشت. عراق عقیده دارد سدسازیهای ترکیه مانع دستیابیاش به حقآبههایش میشود. بغداد مدتهاست که دولت ترکیه را به پر کردن سدهای رودخانه فرات متهم میکند که به از دست رفتن آب سالانه منجر میشود. از سوی دیگر، آنکارا میگوید که برای کاهش خشکسالی در عراق، میزان انتشار آب را فراتر از پارامترهای توافقشده در سالهای گذشته افزایش داده است. در سالهای اخیر، مقامات عراقی شکایت کردهاند که سدهای ساختهشده بهوسیله ترکیه باعث کاهش عرضه آب عراق میشوند.
مشکلات تقسیم آب بین دو کشور یکی از مناقشات دیرینه است. اردوغان میداند که برای ازسرگیری روابط و همسو کردن عراق با اهدافش به نوبه خود باید کاری انجام دهد. در واقع سیاستگذار ترکیه دریافته که برای پیشبرد اهدافش لازم است قدم اول و مثبت را خود بردارد. در پاسخ به این ایده عراق در ماههای اخیر تلاش کرده است تا نگرانیهای ترکیه در مورد پ.ک.ک را کاهش دهد، در حالی که برنامههای خود را با تمرکز بر افزایش روابط اقتصادی و افزایش دسترسی به آب کمیاب از رودخانههای دجله و فرات که از ترکیه سرچشمه میگیرد، در بحبوحه خشکسالی فزاینده در داخل کشور دنبال میکند. از اینرو است که ترکیه احتمالاً با آزاد کردن دروازههای سدهای متعدد خود بر روی رودخانههای دجله و فرات، کمکی موقت برای کمبود آب عراق ارائه خواهد کرد. رودخانههای دجله و فرات که بیشتر آب شیرین عراق را تامین میکنند، از ترکیه سرچشمه میگیرند. سالهاست کارشناسان نگران تغییرات آبوهوایی و احتمالاً کمبود آب موجود در عراق هستند و همزمان با این نگرانیها سدهای ترکیهای بیآبی را برای عراق تشدید کرد که برای زیست شهری و کشاورزی و حوزه تولید عراق پیامدهای بالقوه ویرانگری را به همراه داشت. در همین راستا مصطفی حسن، یکی از کارشناسان بغداد به رویترز، گفت که امیدوار است سفر اردوغان «به حل مشکلات مربوط به آب کمک کند، زیرا عراق از بحران کمبود آب رنج میبرد و این بر کشاورزی تاثیر میگذارد».
با مرور اخبار مربوط به این سفر و نشستهای صورتگرفته بهطور واضح مشخص است که دو کشور با یک توافقنامه چهارچوب استراتژیک نظارت بر امنیت، تجارت و انرژی و همچنین یک قرارداد 10ساله در مورد مدیریت منابع آب که نیازهای عراق را در نظر میگیرد، موافقت کردهاند. در بیانیه دفتر سودانی آمده است که عراق و ترکیه در طول سفر یکروزه اردوغان بیش از 20 تفاهمنامه در مورد همه چیز از همکاری فرهنگی و کشاورزی گرفته تا آموزش و بهداشت امضا کردند. همه این موارد نشاندهنده یک عصر جدید از سیاستورزی آنکارا و یک فصل جدید از روابط عراق و ترکیه است. بدون چشمپوشی بر تمام انتقادهای برحقی که بر نوع حکمرانی اردوغان وجود دارد در این نقطه باید بدون قضاوت منفی گفت، او نشان داده که بر این گزاره علم روابط بینالملل که میگوید «هیچ دوستی و هیچ دشمنی همیشگی نیست و روابط کشورها را منافع مشخص میکنند» عمل میکند.
معادله بسیار ساده است؛ ترکیه میخواهد به یکی از قدرتهای مهم منطقه و شاهراهش به اروپا بدل شود. وقتی دید تابستان سال گذشته طی جلسهای که در هند برگزار شد از کریدور عرب-مد منفعتی در این راستا نصیبش نمیشود نهتنها منفعت ماندگارتری را برای خود ایجاد کرد بلکه با طرح ایده جاده توسعه خود را به عنوان رقیب کریدورهای دیگر معرفی کرد و برای خود حریف طلبید. او برای تحقق این بلندپروازی، واقعبینانه عراق را شریک خوبی دید و پیشقدم بهبود روابط با این شریک جدید شد. در این مسیر منافعی را پیشکش همسایه کرد و خواستههایش را به رسمیت شناخت و از طرف مقابل، موافقت او را برای پیشبرد اهدافش جلب کرد. حالا بر اساس توافقات مهم تجاری، برطرف شدن موانع آبرسانی به عراق و موضوع پ.ک.ک، عصر جدید عراق و ترکیه آغاز شده است.
جاده توسعه
کریدور چهارجانبه
یکی از مهمترین دستاوردهای اردوغان از سفر به عراق و دیدار با سودانی امضای یادداشت تفاهم چهارجانبه بین ترکیه، عراق، قطر و امارات متحده عربی برای همکاری مشترک در پروژه 17میلیارددلاری جاده توسعه عراق با حضور وزرای قطر و امارات بود. این پروژه جادهای و ریلی به طول 1200 کیلومتر (745 مایل) که سال گذشته راهاندازی شد، با هدف تبدیل عراق به یک هاب ترانزیتی، اتصال آسیا و اروپا با اتصال بندر بزرگ فاو عراق در جنوب نفتخیز و ترکیه در شمال، آغاز شد. بر اساس دادههای رسمی ترکیه، تجارت دوجانبه ترکیه با عراق در سال 2023 به ارزش 9 /19 میلیارد دلار بود که کمتر از 2 /24 میلیارد دلار در سال 2022 بود. در سه ماه اول سال 2024، صادرات ترکیه به عراق 5 /24 درصد افزایش یافت در حالی که واردات 2 /46 درصد کاهش یافت. همانطور که گفته شد ترکیه، عراق، قطر و امارات متحده عربی در جریان سفر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، یادداشت تفاهمی را در بغداد برای همکاری در پروژه جاده توسعه عراق که خلیج فارس را به اروپا متصل میکند، امضا کردند. این قرارداد بهوسیله وزرای حملونقل هر کشور با حضور محمد شیعه السودانی، نخستوزیر عراق و اردوغان امضا شد. این تفاهمنامه، کشورهای امضاکننده را متعهد میکند که چهارچوبهای لازم را برای اجرای این پروژه ایجاد کنند. عراق، ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس قصد دارند کالاهای خود را از طریق بندر الفاو در استان بصره عراق به بازارهای بینالمللی از طریق ترکیه حمل کنند.
شرکت اماراتی AD Ports Group، هفته گذشته قراردادی مقدماتی با شریک سرمایهگذاری مشترک جنرال بنادر عراق امضا کرد. سرمایهگذاری مشترک جدید، بندر بزرگ الفاو و منطقه اقتصادی آن را توسعه خواهد داد. دفتر نخستوزیری عراق در بیانیهای اعلام کرد که این توافق چهارجانبه به تحریک رشد اقتصادی و تقویت همکاریهای منطقهای و بینالمللی بین شرق و غرب کمک خواهد کرد و همچنین مسیر حملونقل رقابتی جدید و ارتقای منطقهای را فراهم میکند (آسیا بیزینس).
اردوغان رقیب IMEC
ترکیه، یکی از حامیان اصلی پروژه جاده توسعه عراق آن را طرحی علیه طرح کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) و اسرائیل میخواند. اردوغان عرب-مد را حاصل عادیسازی روابط امارات متحده عربی و عربستان سعودی با اسرائیل در سال 2022 میداند. در ترکیه که سیاستی اسرائیلستیزانه دارد همواره دشمنیهای اردوغان و نتانیاهو امری علنی بوده است. پیشتر اشاره شد که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در حاشیه نشست گروه ۲۰ راهاندازی کریدور هند-غرب آسیا-اروپا را اعلام کرد و گفت: «این یک معامله بزرگ حقیقی است که بنادر دو قاره را به یکدیگر متصل میکند و به خاورمیانهای باثباتتر، شکوفاتر و منسجمتر منجر میشود. این پروژه فرصت بینهایتی را برای انرژی و برق پاک و گسترش کابلها برای اتصال جوامع فراهم میکند.» البته این پروژه همچنین شامل احداث خطوط لوله برای انتقال نفت، گاز و هیدروژن پاک است و شامل کشورهای هند، امارات، عربستان، اردن، اسرائیل، قبرس و یونان میشود. تخمین زده میشود که این طرح بلندپروازانه به سرمایهگذاری حدود 17 میلیارددلاری با بازده سالانه چهار میلیارددلاری و ایجاد حداقل 100 هزار شغل نیاز دارد.
بنابراین، کریدور عرب-مد میتواند بر ژئوپولیتیک در حال تحول منطقه از طریق ایجاد پیوند چندوجهی برای اتصال بمبئی و اروپا به عنوان رقیب پروژه چین، کمک کند. در اینجا لازم است که تاکید شود پروژه «جاده توسعه» پیشنهادی اردوغان، رقیب پروژه پیشنهادی بایدن یعنی «IMEC» شده که خود رقیب کریدور دیگری به نام «ترانس-خزر-چین» شده است. این رقبا یادآوری میکنند که قدرتهای اقتصادی دنیا به جای دعواهای ایدئولوژیک در ایجاد مسیرهای تجاری نو، آسان، امن و کاربردی با یکدیگر زورآزمایی میکنند.
از آنجا که اردوغان در مورد قلمرو آبی کشورش در شرق مدیترانه با کشورهایی مانند یونان و قبرس اختلافات اساسی دارد؛ اصولاً این کشورها و رژیم صهیونیستی از هر پروژهای که موجب حذف ترکیه از کریدور تجاری آسیا به اروپا شود، استقبال میکنند. با توجه به بهبود روابط عربستان و امارات با اسرائیل حضور عربستان در عرب-مد باعث عادیسازی روابط نزدیک آنان خواهد شد. بنابراین، باقی موانع پیوستن عربستان سعودی به سایر کریدورهای تجاری احتمالاً کاهش مییابد. در اینجا اسرائیل نقطه وصل عربستان به کشورهای شرقی مدیترانه خواهد بود و همین ارتباط دلیلی بر رقابت بیش از پیش ترکیه با آنان خواهد شد. اما بر اساس دادههای موجود میتوان نتیجه گرفت که امارات متحده عربی به درخواست آمریکا وارد پروژه سرمایهگذاری کریدور مورد نظر اردوغان شده تا از تنشها و رقابتهای ناسالم جلوگیری کند.
اهمیت دیپلماسی در عرب-مد
توحید ورستان، کارشناس اقتصاد انرژی، درباره اهمیت کریدور عرب-مد میگوید یک کریدور تجاری چندوجهی و در حال ظهور است که میتواند الگوهای تجاری بین منطقه اقیانوس هند، خاورمیانه و اروپا را با ایجاد ارتباط تجاری در حاشیه جنوبی اوراسیا از نو پیکربندی کند. برای هند، این اتصال جدید یک تغییر پارادایم استراتژیک با پیامدهای ژئوپولیتیک بزرگی است که میتواند نقش آن را در نظم اقتصادی اوراسیا تغییر دهد.
به باور کارشناسان، معماری جدید نتیجه عادیسازی دیپلماتیک سال ۲۰۲۰ بین امارات متحده عربی و رژیم صهونیستی است که به ایجاد شبکه راهآهن امارات به اسرائیل از طریق عربستان سعودی و اردن منجر میشود. سپس کالاهای ارسالی از هند از طریق بندر حیفا یه یونان و سپس کشورهای اروپایی منتقل خواهد شد. هند با استفاده از مشارکتهای اقتصادی نوآورانه خود با اسرائیل و امارات متحده عربی، میتواند برای تسهیل مشارکتهای سهجانبه در این راستا از توان آنها بهره بگیرد. مشارکت هند و اسرائیل در توسعه فناوریهای مهم و نسل بعدی در کشاورزی، تولید و استفاده از انرژی خورشیدی، باتریهای الکتریکی و شارژ وسایل نقلیه الکتریکی و همچنین سایر بخشها قبلاً موجب تولید شده و به عنوان الگویی برای سرمایهگذاری مشترک چندجانبه عمل میکند.
نفت در صدر
هنوز که هنوز است، رد هر کدام از کریدورهای خاورمیانه را که میزنیم به نفت میرسیم. یکی از مهمترین دلایل اردوغان و عراق برای کریدور جدید انتقال امن و باسرعت نفت عراق است. خط لولهای که عراق و ترکیه را به هم متصل میکرد، حدود 5 /0 درصد از کل عرضه جهانی نفت را تشکیل میداد. پس از حکم اتاق بازرگانی بینالمللی مبنی بر اینکه آنکارا مفاد توافقنامه 1973 را با تسهیل صادرات نفت از این کشور نقض کرده است، این خط لوله در مارس 2023 بسته شد. از دست دادن 450 هزار بشکه در روز باعث زیان 11 تا 12 میلیارددلاری عراق شده است. عراق در حال حاضر به دنبال راهاندازی مجدد خط لوله کرکوک-جیهان ترکیه است که از زمان تصرف بخشهای وسیعی از عراق بهوسیله گروه داعش در سال 2014 بسته شده است. بازگشایی این خط لوله باعث میشود روزانه 350 هزار بشکه نفت به ترکیه ارسال شود. ماه گذشته آنکارا اعلام کرد که این خط لوله در سپتامبر گذشته آماده کار بود، اما بغداد به دلیل اختلاف نظر در پرداخت بین دولت مرکزی و اربیل نتوانست کار خود را آغاز کند. با وجود تمام ادعاها و قراردادها برای به صفر رساندن مصرف نفت در آینده نزدیک (10 سال آینده) هنوز تمامی سرمایهگذاریها برای دستیابی آسان به نفت صورت میگیرد و انتقال انرژی در صدر است.
تغییر در تجارت منطقه
به نقل از مقامات عراقی پروژه جاده توسعه برای تغییر تجارت منطقهای، از بصره تا موصل و در نهایت اتصال به ترکیه، آماده است. میدل ایست آی در گزارشی نوشت، پروژه جاده توسعه که با شبکه گسترده بصره را به موصل وصل کرده و در نهایت به ترکیه متصل میشود، تجارت منطقهای را متحول میکند. این مسیر که از سوی شرکت ایتالیایی PEG Infrastructure طراحی شده است، پس از موصل از طریق Ovakoy وارد ترکیه میشود. پس از تکمیل، زیرساخت جادهای و راهآهن به طول 1200 کیلومتر (745 مایل) به عنوان یک مجرای مهم بین مرز ترکیه و بندر مرسین عمل میکند و همانطور که گفته شد مسیرهای تجاری به اروپا را از طریق استانبول تسهیل میکند. اما در تعریف این پروژه از یک موضوع مهم نباید گذشت و آن نقش چنین راه مواصلاتی در ایام تنش منطقهای است. در زمانی که درگیریهای جهانی و منطقهای تشدید میشود، اجرای این پروژه اهمیت خود را در ایجاد ثبات در عراق، یکی از حیاتیترین همسایگان ترکیه نشان میدهد. این پروژه با هدف متحد کردن مجدد جغرافیای عراق با محور شمال منطقه، به دنبال حفظ امنیت تجاری کشورهای عضو است. از سوی دیگر این ابتکار زیرساختی و استراتژیک، نه تنها هدف کوتاه کردن زمان سفر بین آسیا و اروپا را محقق میکند، بلکه عراق و ترکیه را به عنوان قطبهای ترانزیتی محوری قرار میدهد. توسعه ظرفیت بندر گراند فاو به 90 اسکله، قرار است تا سال 2025 از بندر جبل علی دوبی به عنوان بزرگترین بندر کانتینری خاورمیانه پیشی بگیرد.
همانطور که کمابیش در قسمتهای پیشین اشاره شد، پروژه «توسعه جاده» نهتنها روابط ترکیه و عراق را در همکاریهای اقتصادی، بلکه در مبارزه با تروریسم و سایر زمینهها نیز تعمیق میبخشد؛ چراکه از منظر جهانی، ایجاد مسیرهای تجاری جایگزین از اهمیت حیاتی برخوردار است. چنین ارتباطهای نزدیکی میتواند اثرات تنشهای گذشته را هم کاهش دهد. بایرا کلی، استاد دانشگاه روابط بینالملل دانشگاه مونیخ در اینباره به سیانان گفته است: این پروژه به عراق، ترکیه، منطقه و تجارت و صلح جهانی خدمت خواهد کرد. توانایی ترکیه برای پیشنهاد پروژههای کریدور تجاری جایگزین، از جمله کریدور زنگزور، نشاندهنده ورود مجدد آن به صحنه تاریخ به عنوان یک بازیگر محوری است. از سوی دیگر از آنجا که دولت عراق قطارهایی را در نظر دارد که با سرعت 300 کیلومتر در ساعت کار کنند و حملونقل مسافر و کالا را تسهیل کنند این پروژه به انتقال فرهنگ و نیروی انسانی نیز کمک خواهد کرد. علاوه بر این، برنامههای جانبی مفیدی شامل ایجاد هابهای لجستیک، مجتمعهای صنعتی و ادغام بالقوه خطوط لوله نفت و گاز نیز مطرح است.
بازیگر کلیدی در پیوند تجارت بین آسیا و اروپا
از آنجا که بسیاری از کشورهای منطقه برای کنترل تجارت بینالملل با ایجاد کریدورهای اقتصادی جدید رقابت میکنند، ترکیه قصد دارد نقشی محوری در پیوند تجارت بین آسیا و اروپا ایفا کند. یکی از حیاتیترین گامها در این تلاش، ایجاد یک کریدور اقتصادی است. تاثیر معید، کارشناس عراقی در اینباره به بیبیسی گفت: «جاده توسعه، توسعه را در همه کشورهای منطقه افزایش میدهد. این کریدور حجم مبادلات تجاری با عراق را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد و فرصتهای بیشتری برای تسهیل جهت صادرات ترکیه به جنوب و شرق آسیا فراهم میکند. ساخت جاده زمینی و راهآهن که بندر بصره را به بنادر ترکیه متصل میکند، ترکیه را به کشوری محوری در اقتصاد جهانی تبدیل میکند. همچنین با افزایش منابع مالیاتی و ایجاد دهها هزار فرصت شغلی، اقتصاد ترکیه را تقویت میکند.»
به عنوان جمعبندی از این مبحث میتوان به دو موضوع اشاره کرد. اول آنکه برای دستیابی به اهداف و نتایج مطلوب این پروژه، تقویت روابط دیپلماتیک، ایمنسازی مسیر تجاری از طریق افزایش امنیت جامعه، مبارزه با گروههای خشونتآمیز و تروریستی و توسعه سازوکارهایی برای تسهیل روند تردد بین دو کشور ضروری و غیرقابل چشمپوشی است. هرکدام از عوامل ذکرشده به هر دلیلی محقق نشود این ریل در مسیر قرار نخواهد گرفت؛ اما در عین حال اگر این مسیر درست کار کند عایدیهای دیگری علاوه بر افزایش تجارت مانند گردشگری، گسترش توسعه و رفاه هر دو کشور خواهد داشت.
دوم نیز باید گفت واقعیت آن است که منفعت پروژه «جاده توسعه» تنها برای عراق و ترکیه نیست. این جاده یک مسیر تجاری جایگزین ارائه میدهد که از اختلالات احتمالی در مسیرهای کلیدی دیگر مانند جاده ابریشم چین که مستقیماً از عراق عبور نمیکند، جلوگیری میکند. پس از بهرهبرداری، انتظار میرود این پروژه به طور قابل توجهی زمان حملونقل را کاهش دهد و به طور بالقوه محمولهها از دماغه امید و دریای سرخ را تنها در 25 روز عبور دهد.
«جاده توسعه» بدون ایران به مقصد خواهد رسید؟
چرا ایران جا ماند؟
ایران، شاهراه تاریخی جهان که در کتب تاریخی تاکید میشد شرق و غرب در این نقطه جغرافیایی به هم متصل میشوند در هیچکدام از کریدورهایی که از آنان یاد شد عضویت ندارد. هیچکدام از این مسیرهای تجاری مستقیم از ایران نمیگذرد. با وجود آنکه هنوز هم مسیر امن تجاری بسیاری از کشورها از ایران میگذرد اما گاهی حس میشود در یک سناریویی ایران قرار است از کریدورهای مهم منطقه جا بماند.
واقعیت آن است که جزئی از یک کریدور بودن تنها در امضای قراردادها خلاصه نمیشود. مجموعهای از موضوعات امنیتی، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی در اجرایی شدن آن اثر دارند. ایران سالهاست در تحریم به سر میبرد و فضای اقتصادی بستهای دارد؛ با وجود آنکه با کشورهای همسایه تکبهتک روابط مناسبی دارد اما به دلیل همان موضوع تحریمها نمیتواند در اتحادیهها نقش فعالانهای ایفا کند. هرچند اجرای ابتکاراتی از سوی چند دولت گذشته قرار بوده ایران را به تجارت جهانی بدون تحریم وصل کند اما در عمل مناطق آزاد، بندرگاههای جدید، عضویت در اتحادیهها و اجلاسها نتوانسته گرهی از کلاف سردرگم اقتصاد ایران باز کند. حضور در کریدورها به سرمایهگذاری نیاز دارد. مسیر تجاری علاوه بر جاده به وسایل نقلیه پیشرفته، بیمه، توسعه حوزه گردشگری و امنیت نیاز دارد. تمام موارد ذکرشده به دلیل تحریمها و نوع سیاستورزی در ایران بلوکهشده هستند. از سوی دیگر تخاصمهای سیاسی شانس حفظ امنیت را کاهش میدهد و این مثل معروفی است که «سرمایه جایی میرود که در آنجا امنیت وجود دارد». درگیریهای سالهای اخیر در مرزها از یک سو؛ تورم، کاهش ارزش پولی و اقتصاد فعلی ایران از سوی دیگر باعث شده تا بسیاری از تجار خواهان راه و مسیرهای جایگزین باشند. شاید تهدید یک فرد نظامی به بستن تنگه هرمز یک موضوع امنیتی به نفع کشور محسوب شود اما به همان اندازه سرمایه و سرمایهگذار، تجارت و تاجر را فراری میدهد.
پیشتر برخی از تحلیلگران اینگونه برداشت میکردند که ایجاد کریدور عرب-مد، پروژه چابهار و احداث کریدور جاده توسعه کریدور شمال-جنوب ایران را تضعیف میکند.
میتوان از یک زاویه دیگر به این موضوع نگریست. آیا ایجاد یک فرودگاه در شهر A که به شهر X پرواز میکند مانع فعالیت فرودگاه B است که به همان شهر X پرواز دارد؟ راههای تجاری نوین محصول تجارت نوین است. هر مسیری که محصول را به سهولت، با امنیت، در مدت زمان کمتری و با هزینه استهلاک نزدیک به صفر به مقصد برساند میتواند به مهمترین مسیر تجاری بدل شود. بنابراین هیچکدام از این مسیرهای جدید نمیتواند ایران را (به شرط اجرای شروط ذکرشده) از حق خود در تجارت بینالملل محروم کند. شاید در نگاه اول با این مقایسه اینهمانی نکنید اما شما را به پاراگرافی از این گزارش ارجاع میدهم. «پروژه «جاده توسعه» پیشنهادی اردوغان رقیب پروژه پیشنهادی بایدن یعنی «IMEC» شده که خود رقیب کریدور دیگری به نام «ترانس-خزر-چین» شده است.» منظور آن است که کریدورهایی که رقیب ایران به حساب میآیند خود رقیبهای قدر دیگری دارند. پس علت جاماندگی ایران از منافع این کریدورهای مهم و حساس تنها به سیاستهای اردوغان و امثال او بازنمیگردد. هرچند سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران مسئولان را به حضور فعالانه در کریدورها دعوت میکند اما توان حقیقی حکمرانی با این خواسته هماهنگ نیست. همانطور که اردوغان برای رسیدن به هدفش منافعی را برای عراق در نظر گرفت و همانطور که امارات برای جلوگیری از تنشهای آتی به پیشنهاد آمریکا وارد این کریدور شده، ایران نیز باید فضای همکاری و هماهنگی بینالمللیاش را به حدی بالا ببرد که بتواند شریک قابل اعتماد و قابل اتکایی برای دیگر اعضای کریدورهای تجاری باشد. در ضمن تا سرمایههای قابل اتکا برای بازسازی بنادر و راهآهنهای ایران نباشد نمیتوان انتظار داشت در بیزینس پلنها میان هزینهکرد برای تبدیل مسیرهای مواصلاتی مستهلکشده و ایجاد مسیرهای مدرن که تا 10 سال آینده به استهلاک نمیافتند، برای گزینه اول سرمایهگذاری شود.