پس از برجام
چرا باید نگران رفع تحریمها بود؟
رضا طهماسبی: روز بیستوسوم تیرماه 1394 بود که بعد از حدود 22 ماه مذاکرات فشرده و متناوب، کشور ما و گروه 1+5 به توافق نهایی بر سر کنترل و نظارت برنامه هستهای ایران و رفع کامل تحریمهای یکجانبه و چندجانبه و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل به توافق رسیدند. برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام چند ماه بعد به طور کامل به اجرا درآمد و گرچه دو سال و چند ماه عمر بسیار کوتاهش تا اندازه بسیاری به «بیهودگی و بوالهوسی» گذشت اما سرمنشأ منافعی هرچند گذرا و کوتاهمدت نیز برای اقتصاد ایران بود.
اما در حالی که بسیاری از فعالان اقتصادی ایرانی و خارجی منتظر برداشتن گامهای عملیاتی در جهت توسعه مراودات اقتصادی و مبادلات تجاری با ایران بودند، دونالد ترامپ، رئیسجمهور تازه بر صندلینشسته ایالات متحده، در 18 اردیبهشتماه 1397 به طور رسمی تهدید خروج از برجام را عملی کرد و تمام تحریمهای یکجانبه آمریکا این بار با شدت و حدت بیشتری بر اقتصاد ایران تحمیل شد و تنگنای سختتری را نسبت به قبل ایجاد کرد. اقتصاد ایران هنوز شیرینی برجام زیر زبانش مزه نکرده بود که آن را از کف داد، در حالی که در دو سال گذشته میوهای از آن باغ نچیده بود و عمده وقت را به گشتوگذار در آن سپری کرده بود.
حالا دور تازه مذاکرات ایران با کشورهای گروه 1+4 دوباره در وین اتریش آغاز شده است. آمریکا از برجام خارج شده و در مذاکرات به طور مستقیم حضور ندارد اما در محل حاضر شده و به طور غیرمستقیم و با واسطه در جریان مذاکرات فعال است؛ هدف مذاکرات بازگرداندن آمریکا به برجام، رفع تحریمها علیه ایران و البته بازگرداندن ایران به تعهدات برجامیاش در قبال برنامه هستهای است؛ تعهداتی که از چند ماه قبل بهدلیل بینتیجه بودن برجام از سوی ایران به تدریج کنار گذاشته شد. حالا به نظر میرسد هم ایران که چند سال تحت فشار تحریم بوده، هم آمریکا که اعتبار خودش را ازدسترفته میبیند و با ریاستجمهوری جو بایدن، در نظر دارد بار دیگر خود را از انزوا و البته تکروی خارج کند و حتی اروپا و چین انگیزههای تازه و جدیدی برای بازگشت به برجام دارند. اما به فرض احیای برجام اقتصاد ایران با چه منافع و احتمالاً مخاطراتی مواجه میشود؟
تردیدی نیست که رفع هرگونه تحریمی به مثابه گشودن روزنهای برای اقتصاد ایران است و منافعی، هر چند اندک دربر خواهد داشت. رفع کامل تحریمها هم میتواند ایران را بار دیگر به بازارهای جهانی بازگرداند و کانالهای مراوده را باز کند، واردات و صادرات کالا را تسهیل و تسریع کند و بازارها را تامین و آرام کند. اما آیا دولت مستقر قدر این فرصت را خواهد دانست؟ مخاطره جدی، اگر نگوییم زیان، این است که دولت با دست پیدا کردن به ارزهای بلوکهشده و گشایشهایی که ایجاد میشود بار دیگر به عالم خلسه برود و دست از اصلاح سیاستها بردارد و همهچیز را بر گردن نرخ ارزی بیندازد که در کوتاهمدت به دستش میرسد؛ این جدیترین خطر برای اقتصاد ایران بعد از احیای برجام از ناحیه سیاست ارزی خواهد بود.