نبرد سایهها
ایران در نبرد شناختی با آمریکا چه وضعیتی دارد؟
زینب موسوی: اولین ساعات 13 دیماه امسال، شلیک سه موشک آمریکایی به خودرو حامل فرمانده سپاه قدس ایران، فصل جدیدی از مخاصمه ایران و ایالاتمتحده را رقم زد؛ مخاصمهای که هفتهای پرالتهاب را در فضای عمومی کشور به وجود آورد. اگرچه این حمله موشکی، از سوی ایران بیپاسخ نماند و در گیر و دار این وضعیت، یک فروند هواپیمای مسافربری نیز در تهران هدف قرار گرفت، اما به دلایلی که در این مجال نمیگنجد، وضعیت جنگی میان دو کشور طی چند روز به حالت تخاصم بازگشت. در هفتهای که هر دو کشور وضعیت خود را جنگی میدانستند، تنها موشکها نبودند که در میانه این تخاصم 40ساله، آماده شلیک به مواضع از پیش تعیینشده بودند بلکه در این میان، نقطه مهم و حساس دیگری نیز نشانه گرفته شد و آن افکار عمومی است؛ موضعی که در بحران مرجعیت رسانههای داخلی ایران که بحران امروز و دیروز هم نیست، بیش از هر زمانی در آستانه دستکاری قرار گرفته و نشان میدهد ایران علاوه بر لایههای مختلف جنگی اعم از جنگ سیاسی و اقتصادی، درگیر جنگ شناختی نیز هست.
جامعهشناسی جنگ، این پدیده (جنگ) را مقولهای تعریف میکند که بر اساس طبیعت انسان و در قالب روابط اجتماعی، در هر نظام اجتماعی میتواند ظهور یابد. برخلاف جنگهای نظامی، عرصه کارزار در جنگ شناختی ادراک، افکار، باورها، احساسات و تمایلات و رفتار افراد است و از طریق بازنمایی واقعیت یا واقعیتسازی در ارائه تصویر دلخواه، درصدد اقناعسازی توام با جلب رضایت افراد یک جامعه برای مشروعیتزدایی، اعتمادزدایی، اعتبارزدایی و ناکارآمدنمایی دولت یا حاکمیت مورد نظر صورت میگیرد. در این نوع از کارزار، رسانههای نوین و اطلاعات به مثابه سلاح بهکار گرفته میشوند و جبههای در آن توفیق مییابد که اذهان بیشتری را تصرف کند. بنا بر نظر کارشناسان، در جنگ شناختی با دریافت پیامهایی غیرمستقیم حتی بدون آنکه جامعه هدف متوجه شود، تلاشها برای سست شدن افراد نسبت به یک ایدئولوژی یا اعتقاد صورت میگیرد و این عملیات تا آنجا پیش میرود که افراد جامعه هدف، پس از مدتی دیگر آن باور را برنمیتابند. در واقع در جنگ شناختی، با حمله به ادراک روبهرو هستیم؛ همان چیزی که باعث میشود روایتی غالب شود و افکار عمومی به آن فکر کنند. در این کارزار اخبار جعلی یکی از مهمترین مهمات سلاح رسانه به ویژه در بستر شبکههای اجتماعی است؛ شبکههایی آنچنان قدرتمند که با تکثر اطلاعات، میتوانند شیوه فکر، کسب اطلاعات و چگونگی درک ما را از دنیای اطراف تغییر دهند.
حال سوال این است که ما در کدام نقطه ایستادهایم؟ با توجه به مناقشات سیاسی و نظامی روزهای گذشته و همچنین آنچه در هفتههای اخیر در میان افکار عمومی بروز یافته، آیا میتوان از رویارویی جدی جدید ایران سخن گفت؟ تلاش کردهایم که در پرونده پیشرو، به این سوالات پاسخ دهیم و بگوییم که در رویارویی صاحب پرقدرتترین ابزارهای رسانهای جهان یعنی ایالاتمتحده با جمهوری اسلامی ایران، آیا آمادگی لازم در چنین نبردی را داریم؟