تصویری انسانی از مفهومی اقتصادی
گفتوگو با سمانه پرهیزکاری درباره کیت پین و اثر مهم او
یکی از برترین کتابهایی که تاکنون در زمینه «نابرابری» نوشته شده است، «نردبان شکسته» نام دارد. این کتاب که به قلم کیت پِین، یکی از محققان پیشرو در زمینه تبعیض نگاشته شده، اخیراً به فارسی ترجمه و منتشر شده است. سمانه پرهیزکاری (مترجم کتاب)، کیت پین را چهرهای شناختهشده در حوزه روانشناسیِ نابرابری و تفکرات ناخودآگاه معرفی میکند و معتقد است هر انسانی، با هر طرز تفکر و فرهنگی، در هر جای این دنیا میتواند خودش را در گوشهای از این کتاب بیابد.
یکی از برترین کتابهایی که تاکنون در زمینه «نابرابری» نوشته شده است، «نردبان شکسته» نام دارد. این کتاب که به قلم کیت پِین، یکی از محققان پیشرو در زمینه تبعیض نگاشته شده، اخیراً به فارسی ترجمه و منتشر شده است. سمانه پرهیزکاری (مترجم کتاب)، کیت پین را چهرهای شناختهشده در حوزه روانشناسیِ نابرابری و تفکرات ناخودآگاه معرفی میکند و معتقد است هر انسانی، با هر طرز تفکر و فرهنگی، در هر جای این دنیا میتواند خودش را در گوشهای از این کتاب بیابد.
♦♦♦
کیت پین، نویسنده کتاب کیست؟
کیت پین استاد روانشناسی در دانشگاه کارولینای شمالی است و بیشتر تحقیقاتش در حوزه روانشناسی نابرابری و تبعیض. مطالبی که از ایشان در نیویورکتایمز و سایر نشریات منتشر شده بیشتر حول همین موضوع بوده است. کیت پین بعد از انتشار کتاب نردبان شکسته به چهرهای شناختهشده در حوزه روانشناسی نابرابری و تفکرات ناخودآگاه تبدیل شده است.
پین در سال 1998 مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه کنتاکی و مدرک کارشناسی ارشدش را در سال 2000 از دانشگاه واشنگتن و مدرک دکترا را در سال 2002 -با گرایش روانشناسی اجتماعی- از دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس میسوری کسب کرده است.
درباره پروژههای تحقیقی کیت پین، نویسنده کتاب، که در مرز دو حیطه روانشناسی و اقتصاد قرار دارد چه اطلاعاتی در دست داریم؟
تحقیقات کیت پین در این زمینه است که چگونه نابرابری ذهن انسان را شکل میدهد. او ما را با سوالاتی مواجه میکند که نیاز داریم عمیقاً از خود بپرسیم: چرا مردم وقتی نابرابری زیاد است تصمیمات خودمختار بیشتری میگیرند؟ چرا احساس فقر گاهی اوقات اثرات قدرتمندتری نسبت به فقیر بودن دارد؟ چرا بعضی اوقات افراد حتی وقتی میخواهند عادل باشند، به روشهای تعصبآمیز عمل میکنند؟ او از روشهای روانشناسی تجربی برای درک مکانیسمهای شناختی و عاطفی نهفته در دل این پرسشها استفاده میکند.
چرا کتاب نردبان شکسته را برای ترجمه انتخاب کردید؟
اولین بار عنوان کتاب من را جذب کرد و این شد که شروع به خواندن آن کردم. شیوه بیان نویسنده، عنوان کردن مسائلی که جنبههای زیادی اعم از مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، انسانی، اخلاقی و حتی زیستی را پوشش میداد آنقدر عمیق و کارآمد به نظر میرسید که فکر ترجمهاش به سرم بزند.
آیا نابسامانی اقتصادی در کشورمان و تشدید نابرابریها هم بخشی از انگیزه شما برای انتخاب این کتاب بود؟
بله، قطعاً بیتاثیر نبوده. از آنجا که همذاتپنداری همیشه راهی است در جهت تاثیرگذاری، تطبیق مسائلی که در این کتاب به آنها پرداخته شده با وضعیت جامعه، انگیزه و محرکی برای ترجمه این اثر بود.
بهعنوان مترجم کتاب، فکر میکنید چرا باید کتاب نردبان شکسته خوانده شود؟ مهمترین موضوعاتی که کتاب به آنها توجه دارد و قابل تطبیق با جامعه در حال حاضر ماست، چیست؟
من فکر میکنم خواندنِ کتاب نردبان شکسته حداقل ارزشی که میتواند داشته باشد ترسیم درست و حقیقیای از جهان در ذهن ماست. متاسفانه خیلیهایمان یاد گرفتهایم جهان را آنطوری ببینیم که خودمان دوست داریم باشد، نه آنطوری که واقعاً هست. کاری که کتاب نردبان شکسته انجام میدهد این است که موقعیت و جایگاه حقیقیمان را در این جهان به ما یادآوری میکند؛ یعنی نشانمان میدهد که چرا و چگونه سر از این مسیر درآوردهایم. شکاف عمیقی که نابرابری میان ما -موجودات شناور در دریای بیانتهای این جهان نهچندان عادلانه- ایجاد کرده، زخمی شده بر روحمان که ما را هر روز بیشتر و بیشتر در سراشیبی این نردبان شکسته قرار میدهد. موضوعاتی که پین درباره آنها بحث میکند حول محور «انسان» میگذرد، بنابراین فکر میکنم محدود کردن آن به یک جامعه خاص چندان درست نباشد. کتاب نردبان شکسته کتابی است که هر انسانی، با هر طرز تفکری، با هر فرهنگی، در هر جای این دنیا میتواند خودش را در گوشهای از آن بیابد.
این کتاب در سال 2017 در آمریکا چاپ شد که مورد استقبال بسیاری قرار گرفت؛ رسانهای نظیر نیویورکتایمز این کتاب را اثری درخشان خواند که با حوصله و زیبا نگاشته شده است؛ استقبال از ترجمه این کتاب به زبان فارسی تاکنون چطور بوده است؟ پیشبینی شما چیست؟
نسخه ترجمهشده این کتاب حدوداً یک ماه است که منتشر شده. متاسفانه این روزها بازار کتاب با یک رکود دلسردکننده مواجه است، اما با صرفنظر از این موضوع که یک مساله کلی است، تا به امروز استقبال قابل قبولی از نسخه ترجمهشده این کتاب صورت گرفته. امیدوارم که این استقبال رو به افزایش باشد و حدس میزنم که این اتفاق بیفتد. کتابهایی هستند که در طول زمان و بهتدریج بیشتر و بیشتر شناخته میشوند و من فکر میکنم که نردبان شکسته از آن کتابهاست. با اینکه به نظر میرسد موضوع مطرحشده در این کتاب، موضوعی مرتبط با حال این روزها و روزهای نهچندان دورِ بشریت است، اما اگر بخواهم آن را به چیزی تشبیه کنم، یک کتاب بدون تاریخ انقضاست؛ لااقل حالا حالاها که انقضایش سر نمیآید.
یکی از جالبترین بخشهای کتاب به بررسی موضوعی میپردازد که تا پیش از این کمتر به آن توجه شده است. کتاب نردبان شکسته با طرح این پرسش که چرا در جوامعی که نابرابری در آنها بیشتر است، گرایشهای مذهبی افراد بیشتر است، به دنبال یافتن پاسخی برای آن است. آیا بر اساس یافتههای نویسنده میتوان این واقعیت را منطبق با ایران دانست؟
پین در این باره به عبارت «شاخص رنج» اشاره میکند. خیلی از افراد مذهبی رنج را مسالهای فلسفی در مذهب میدانند. اعتقاد به اینکه خداوند که قادر و خیرِ مطلق است، اجازه نزول فلاکت و رنج را بدهد، مساله تناقضآمیزی به نظر میآید. اما محققان با بررسیِ این موضوع به این نتیجه رسیدند که رنج و فلاکت برای بیشتر معتقدان یک مساله خداشناسی نیست، بلکه کاملاً برعکس. مثل داستان حضرت ایوب، مردم هرچه بیشتر رنج بکشند، باور و اعتقادشان به خداوند بیشتر و بیشتر خواهد شد. بیشتر آدمها فقط به این فرض که جهان جای عادلانهای است اکتفا نمیکنند. آنها باور دارند که جهان جای عادلانهای است چون کنترل آن در دستهای یک وجودِ عادل است. وقتی آدمها ناامید میشوند یا وقتی جهان آشفته و غیرقابل پیشبینی به نظر میرسد، طبیعی است که باور به خدای قدرتمندی که کل جهان را تحت کنترل دارد در افراد مذهبی بیشتر خواهد شد (مفهوم توکل از همینجاست که ریشه میگیرد). باورمندان معمولاً با جملاتی مثل «هر چیزی حکمتی داره» خودشان را آرام میکنند و برای پذیرش اندوه آماده میشوند. پین با عنوان کردن این موضوع که تابهحال هیچ تحقیقی نتوانسته ارتباط عیان نابرابری و مذهب را توضیح دهد، پیشبینی میکند که عامل کلیدی و اصلی در فهم و یافتنِ این موضوع، احساسات درونی آدمها درباره موقعیت و امنیت باشد. به نظرم این رویکرد و طرز فکر به مردم ایران محدود نمیشود و خیلیهای دیگر از مسیحی و یهودی گرفته تا هندو و... را دربر میگیرد.
شما بهعنوان مترجم کتاب، کدام بخش را جذابتر و حائز اهمیت بیشتری میدانید؟
این کتاب 9 فصل دارد: دانش اقتصادی بوفهدار / نسبتاً ساده / منطق فقرا / راست، چپ و نردبان / زندگیهای طولانی و سنگقبرهای دراز / خدا، توطئهها و زبان فرشتگان / نابرابری در سیاه و سفید / نردبان سازمانی / هنر زندگی کردن بهصورت عمودی. پین نابرابری را از نظر اقتصادی، سیاسی، مذهبی، تبعیض نژادی و مسائل دیگر مورد بحث و گفتوگو قرار داده. در واقع پین در این کتاب تلاش کرده تا پیچیدگیهایی را که به دنبال نابرابری اقتصادی در جامعه ایجاد میشود بررسی و مساله نابرابری را از دو جنبه اجتماعی و روانی ارزیابی کند. او با بررسی گسترده درباره چگونگی مشاهده خودمان در رابطه با دیگران، نشان میدهد که مقایسههای اجتماعی ما میتواند نحوه دگرگونی جهان را تغییر دهد. نویسنده استدلال میکند که کلید فهم آنچه در قلب و ذهن ما نهفته، تلاش برای رسیدن به وضعیتی است که به آن تمایل داریم. ما در مقایسه خودمان با افرادی که هر روز با آنها ملاقات میکنیم، غالباً خود را در وضعیتی پایینتر میبینیم و همین کمبودهاست که ذرهذره یا حتی بهسرعت انباشته شده و خود سرآغازیاند برای شکلگیری مفهومی به اسم نابرابری. در این حالت عمل و فکر ما مسیر اشتباهی را انتخاب میکند. بهعنوان مثال پین لحظهای را از دوران مدرسهاش (وقتی کلاس چهارم بوده) به یاد میآورد که متوجه میشود تعلق گرفتن یک ناهار مجانی به او، از بچههای دیگر متمایزش میکند. از آن لحظه است که او متوجه بچههای دیگر میشود که بهتر لباس پوشیدهاند و در سطح بالاتری از او قرار دارند. به این ترتیب است که نابرابری باعث میشود افراد احساس ضعف کنند و حتی در صورت عدم انجام رفتار ضعیف باشند. او درباره جزئیات اینکه چگونه موقعیت نسبی و پذیرفتهشده ما در طرح امور نقش مهمی در شکلگیری تعصبات، عادات و ایدههای ما ایفا میکند مینویسد: دلایل خوبی در این باره وجود دارد. چراکه افراد با تجربیات مختلف به باورِ ناسازگاریِ جهان تمایل دارند، گرایش به دنبال کردن الگوهای معنادار. ما نابرابری را مستقیماً در مکانهای کار و به شکل سلسلهمراتبی تجربه میکنیم، مثلاً اگر نابرابری شدید در پرداخت دستمزد را حس کنیم، رضایت شغلی بهمراتب کمتر خواهد بود. در واقع نویسنده در مورد رفتارهای روزانه ما بینشهای ارزشمند روانشناختی ارائه میدهد. کیت پین به یک نتیجه مهم میرسد و آن این است که درک آدمها از نابرابری بسیار مهمتر از میزان حقیقی آن است. از طرفی مساله «مقایسه کردن» هم موضوع مهمی است که میتواند عامل بسیاری از درجازدنهای انسانِ جامعه مدرن باشد؛ موضوعی که کیت پین بهخوبی در این کتاب درباره آن بحث میکند. موضوع مقایسه اجتماعی تلهای است که خیلیهایمان در آن گیر کردهایم و همین مقایسه است که مرزی بین فقیر بودن واقعی و احساس فقیر بودن ایجاد میکند. ممکن است خیلیها درواقع فقیر نباشند اما وقتی خودشان را با کسی که وضع مالی بهمراتب بهتری دارد مقایسه میکنند، حس فقیر بودن سراغشان برود. کیت پین به این موضوع اشاره میکند که معمولاً افراد با تحصیلات بالاتر، شغل بهتر و درآمد بیشتر، جایگاه خودشان را در پلههای بالایی نردبان موقعیت (یکی از پرکاربردترین معیارهای سنجشِ اجتماعیِ ذهنی) در نظر میگیرند، اما پیشبینی آنها همیشه هم درست نیست. ارتباط میان مولفههای شرایط زندگی و درک ذهنی افراد از وضعیتشان به این معنی است که آدمهای زیادی وجود دارند که در واقع در موقعیت مناسبی به لحاظ تحصیلی، درآمدی و سبک زندگی قرار دارند اما با وجود این خودشان را در پلههای پایینی نردبان موقعیت میبینند. درست است که یکی از دلایلی که باعث میشود آدمها احساس فقر کنند این است که واقعاً فقیر باشند اما طبق نکاتی که کیت پین عنوان میکند اگر کسی خودش را روی پلههای پایینی نردبان موقعیت ببیند، احتمال اینکه در سالهای آینده دچار افسردگی، پرخاشگری، بیماریهای قلبی، دردهای عضلانی، اضطراب شدید و حتی اعتیاد شود خیلی زیاد است. چه کسی فکرش را میکند که مسالهای با پیشزمینه تبعیض باعث بروز چنین عارضههای روانی و حتی جسمی شود؟! در واقع اگر کسی احساس فقیر بودن کند، بدون شک خیلی بیشتر از سطح واقعی درآمدی که دارد و حتی خیلی بیشتر از سطح کیفی زندگیاش احساس فقر خواهد کرد. از اینرو کیت پین به این نتیجه میرسد که احساس فقیر بودن بهاندازه خود فقیر بودن رنجآور است. این موضوع که زیر سایه مقایسه اجتماعی سر برآورده، موضوع بسیار مهمی است که در این کتاب بهتفصیل دربارهاش بحث شده. پین معتقد است همان نیروهایی که به چرخههای نادرست و غلط بین افراد فقیر منجر میشوند، در میان ثروتمندان به چرخه فضیلت میانجامند. درواقع فکر میکنم همین بحث مقایسه اجتماعی که احتمالاً هر روز با آن مواجه هستیم (حتی اگر غیرمستقیم باشد و چیزی شبیه یک حسرتخوردنِ بهظاهر ساده) از مباحث بسیار مهم اجتماعی-روانشناختی باشد که در این کتاب به آن پرداخته شده.
برخی در جامعه علمی و دانشگاهی آمریکا این کتاب را ستودهاند. چه نقدهایی به این کتاب وارد شده است؟
نیویورکتایمز کتاب نردبان شکسته را بسیار ستایش کرده و مهمترین پیام کتاب را انتخاب و کندوکاو مساله کلیدی و اصلی جوامع دانسته؛ اینکه مساله اصلی نابرابری است، اینکه عدالت و برابری -از هر نظر- کلید نگاه درست و اصولی به رفتار جوامع است. نشریه Policy Note ضمن تمجید کتاب نردبان شکسته، این کتاب را پر از بینشهای ارزشمند اجتماعی، روانشناسی و اقتصادی میداند که باید بهصورت گسترده برای کمک به مردم در درک نابرابری و مقابله با مشکلات ناشی از این مساله استفاده شود. نشریه Kirkus Reviews درباره کتاب نردبان شکسته این عنوان را به کار برده: عواقب شگفتآور نابرابری! در واقع کتاب تا به امروز چه به لحاظ اقتصادی و چه از نظر جنبههای اجتماعی و چه حتی از منظر انسانی با واکنشهای مثبت همراه بوده است و لااقل شخص من به آن صورت با مطلبی که بشود اسمش را نقد یا جبههگیری علیه این کتاب دانست مواجه نشدهام.
کیت پین در کتاب خود، پدیده نابرابری و تاثیر آن بر رفتار افراد را بررسی کرده است. او نتایج بررسی خود را در 9 فصل از کتاب خود به رشته تحریر درآورده است؛ مهمترین نتیجهای که پین از موضوع نابرابری میگیرد، چیست؟
کیت پین روی این نکته تاکید میکند که سطوح نابرابری در جهان امروز به هیچ وجه با گذشته قابل مقایسه نیست. اختلاف و فاصله میان ثروتمند و فقیر دارای پیامدهایی بسیار فراتر از مسائل صرفاً مالی است. او به بررسی این مساله میپردازد که چگونه نابرابری نهتنها ما را از لحاظ اقتصادی از هم جدا میکند بلکه پیامدهای عمیقی در طرز فکر، نحوه واکنش به استرس، عملکرد سیستم ایمنی بدن و حتی نگرش به مفاهیم اخلاقی چون عدالت و انصاف دارد. او باور دارد که یافتههای تحقیقاتی جدید در روانشناسی، علوم اعصاب و اقتصاد رفتاری نهتنها آشکار میکند که نابرابری رفتار افراد را به شکلهای قابل پیشبینی تغییر میدهد، بلکه این دیدگاه ناقص را که فقر را نتیجه عدم موفقیت فردی میداند، اصلاح میکند. از دید پین در میان جوامع پیشرفته، نابرابری در اصل نه در میزان پول آدمها، بلکه احساسشان نسبت به جایگاهی است که دیگران دارند. چیزی که مهم است «احساس فقیر بودن است، نه صرفاً فقیر بودن». صرفنظر از متوسط درآمد، در کشورهایی که نابرابری درآمد بیشتر است، نرخ تمام ناهنجاریهای اجتماعیِ مرتبط با فقر، ازجمله مشکلات جدی بهداشتی، بیمارهای روحی و جرائم بسیار بالاتر است. نویسنده در کتاب نردبان شکسته به بررسی موضوعات مختلفی میپردازد؛ از جمله اینکه چرا زنها در جوامع فقیر معمولاً فرزندان بیشتری به دنیا میآورند و اصلاً چرا در سن کم بچهدار میشوند. چرا میان طبقه کارگر اعتماد کمی برای سرمایهگذاری در آینده وجود دارد. چرا درک مردم از موقعیت اجتماعیشان بر اعتقادات سیاسیشان تاثیر میگذارد و به اختلافات سیاسی بیشتر منجر میشود. چگونه فقر، سطح استرس را بهاندازه تهدیدهای فیزیکی افزایش میدهد. چگونه نابرابری در محیط کار بر عملکرد ما تاثیر میگذارد. دانستن اینکه نابرابری چگونه جهان ما را شکل میدهد، کمک میکند بهتر درک کنیم که چه چیزی باعث شکاف ایدئولوژیک میشود، چرا نابرابری زیاد کاری میکند که طبقه متوسط احساس جاماندگی کند و اینکه چگونه میتوان از مسابقه بیپایان مقایسه اجتماعی خارج شد. کیت پین در نهایت کتاب را با این جملات به پایان میرساند: «علم جدید و در حال توسعه نابرابری در حال حاضر به میزان زیادی بر این موضوع تاکید کرده که چرا طبیعت انسان تا این حد با نردبان موقعیت درهمتنیده است. این طبیعت انسانی است و نه نظریه اقتصادی، که جتهای خصوصی ثروتمندان را به زبالهدانیهای افراد بیبضاعت و باقی ما در میان آنها پیوند میزند. این طبیعت انسانی است که افراد مرفه را -همانها که ساعت رولکس را ارزشمند میدانند- به دانشآموزان کلاسچهارمیای پیوند میزند که توی صف ناهار ایستادهاند؛ در حالی که هیچ پولی توی جیبشان نیست. برای موجوداتی مثل ما کامیابی در میان نابرابری در نهایت به معنای تغییر شکل نردبان است. تا آن زمان، درک علوم رفتاری نابرابری میتواند به ما کمک کند با فضیلت بیشتری در این جهان عمودی زندگی کنیم.»