پیچوخم فرزندآوری
محمدجلال عباسیشوازی از آمار زادوولد و فرازونشیب فرزندآوری در ایران میگوید
روز ملی جمعیت و آمارهایی که در روزهای گذشته درباره نرخ رشد جمعیت ایران ارائه شد، بهانه خوبی بود تا با محمدجلال عباسی شوازی، استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران، به گفتوگو بنشینیم. عباسی شوازی معتقد است موفقیت سیاستهای کلی جمعیت و افزایش باروری در کشور مستلزم برنامهریزی جامع همراه با تلاش پیگیر و مستمر است حتی اگر تاثیر سیاستها بر افزایش باروری ناچیز باشد، باید در نظر داشت که ارائه حمایتهای رسمی و غیررسمی از خانوادهها و زوجین حداقل از کاهش بیشتر باروری و رشد کاهنده جمعیت در آینده پیشگیری میکند.
♦♦♦
آمار کاهشی زادوولد در ایران از چه زمانی آغاز شد و آمارهای رشد جمعیت درباره فرزندآوری چه میگویند؟
کاهش میزان باروری در دهه 1370 چشمگیر بوده است، و پس از آن این روند کاهشی کند شده است. بااینحال، موالید ثبتی و نتایج سرشماری سال 1395 نشان میدهد باروری در برخی از گروههای سنی و باروری کل در نیمه اول دهه 1390 افزایش اندکی داشته است. بخشی از این افزایش جبران باروری تاخیری در دهه قبل و بخشی نیز در پاسخ به گفتمانسازی در راستای سیاستهای افزایش باروری بوده است. بااینحال، مقایسه میزان باروری در سالهای 1395 تا 1398 نشان میدهد که باروری در همه گروههای سنی روند کاهشی داشته، کاهشی که ناشی از برخی اتفاقات مقطعی ازجمله شرایط سخت اقتصادی است. بهطورکلی پیام اصلی تغییرات مقطعی باروری و سطح زیر جانشینی باروری این است که بایستی سیاستهای حمایتی افزایش باروری نهادینه شوند تا رفتار باروری زوجین با بهرهمندی از این حمایتها، کمتر تحت تاثیر شرایط مقطعی قرار گیرد.
به نظر شما، نقش عامل اقتصادی در کاهش رشد جمعیت کشور به کمتر از یک درصد چقدر اثرگذار بوده است و اساساً آیا وضعیت بد اقتصادی دلیل اصلی کاهش فرزندآوری در سالهای اخیر است؟
قطعاً شرایط اقتصادی بر میزان باروری تاثیر زیادی دارد؛ معمولاً زمانی که جامعه با شوکهای اقتصادی و بحرانهای روحی-روانی همانند دوران فعلی، یعنی همهگیری کرونا، روبهرو میشود، رفتارهای جمعیتی خانوادهها در زمینه ازدواج و فرزندآوری تحت تاثیر قرار میگیرد. این بحرانها باعث میشود افراد از آینده مبهمی که پیش روی خود دارند، نگران شوند بنابراین در تصمیمگیری خود برای تشکیل خانواده یا فرزندآوری با احتیاط بیشتری عمل میکنند. تاثیر این شوکهای اقتصادی حتی در کشورهایی که از سیستم رفاهی جامع و کارآمد برخوردارند هم قابل توجه است.
در کشور ما هم با توجه به شرایط اقتصادی سخت و پیچیدهای که وجود دارد، ارائه حمایتهای مادی و معنوی که به نحوی در ذهن و رفتار جوانان احساس امنیت اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند یک ضرورت است و اگر اتفاق بیفتند بر افزایش باروری موثر خواهد بود. یکی از بهترین گزینهها برای کم کردن نگرانی افراد، ایجاد «اشتغال پایدار» و چتر اقتصادی برای خانوادههاست. اشتغال پایدار باعث گسترش کمی و کیفی بیمهها و نظام تامین اجتماعی میشود که این اتفاق میتواند کمکِ مالیِ بزرگی به خانوادهها در التهابات و شوکهای اقتصادی کند.
نظریات جمعیتشناسی حاصل از مطالعات تجربی استدلال میکنند که فشارهای اقتصادی یا اجتماعی بر خانوادهها میتوانند موجب کاهش همزمان میزان باروری در همه گروهای سنی شود. بنابراین تاکید میکنم نیاز به حمایت در شوکهای اقتصادی از سوی حاکمیت بیشتر میشود و مسوولان و تصمیمگیران باید با اتخاذ تصمیمها و سیاستهای بهموقع و درست، تلاش کنند از تاثیر منفی شرایط نابسامان اقتصادی بر باروری زوجین کم کنند.
سایر مواردی که بهجز شرایط سخت اقتصادی بر کاهش فرزندآوری در سالیان اخیر موثر بودهاند، چیست؟
تغییر ایدهها و الگوی فرزندآوری نیز در رفتارهای باروری افراد مهم است. در سه دهه گذشته تحولات اجتماعی در جهان و ایران صورت گرفته است، و ارزشهای خانوادههای ایرانی، بهویژه نسل جوان تغییر یافته است. بنابراین بخشی از دلایل فرزندآوری، مربوط به ارزشهای فرزندآوری است که زوجین به آنها باور دارند. بهعنوان مثال، قبلاً با توجه به بالا بودن مرگومیر نوزادان، خانوادهها تمایل داشتند بیش از پنج فرزند داشته باشند، ولی امروز باروری ایدهآل به حدود دو و سه فرزند کاهش یافته است. باید در نظر داشت که سیاستهای حمایتی به نحوی اجرا شوند که زوجین بتوانند خواسته فرزند خود را تحقق بخشند.
برخی از کارشناسان تغییر نگرش زنان به موضوع باروری را یکی از عوامل موثر و مهم در کاهش میزان فرزندآوری آنان میدانند. بهعنوان مثال بعضی کارشناسان معتقدند نقشهای حرفهای و شغلی زنان بهعنوان نقشهای جدی رقیب برای نقش مادری زنان مطرح هستند. شما جایگاه و میزان اثرگذاری تغییر نگرش زنان نسبت به موضوع فرزندآوری را در کاهش آمار آن چقدر موثر و قابل توجه میدانید؟
با توجه به افزایش زنان تحصیلکرده دانشگاهی تغییراتی در نگرش خانوادهها و افراد جامعه نسبت به مساله اشتغال زنان ایجاد شده است. زنان بسیاری پس از اتمام تحصیلات خود جذب بازار کار میشوند و تقاضای زنان برای اشتغال بیشتر شده است. وقتی چنین است ضرورت دارد قوانین کسبوکار به نحوی تنظیم شود تا امکان کار کردن بیرون از خانه در کنار فرزندآوری و انجام امور خانه برای زنان فراهم شود. بر اساس شواهد آن دسته از کشورهای اروپایی که آمار باروری بالاتری دارند، کشورهایی هستند که امتیازات خاصی برای زنان شاغل در نظر گرفتهاند. این امتیازات خاص که در قالب سیاستهایی بهنام «سیاستهای دوستدار خانواده» ایجاد شدهاند، تسهیلاتی نظیر افزایش مرخصی زایمان، امنیت شغلی پس از بازگشت به محل کار و انعطافپذیری ساعات کار را در اختیار زنان قرار میدهد تا آنها بتوانند ضمن ایفای نقش مادری و کار در خانه، از محیط کار جا نمانند و شغل خود را حفظ کنند.
در سالهای اخیر مسوولان و مراکز مختلفی بر افزایش زادوولد تاکید کردهاند و تبلیغات نسبتاً قابل توجهی برای تشویق به فرزندآوری صورت گرفته است. چرا توصیههای مسوولان و تبلیغات، آنطور که باید، مورد توجه مردم قرار نگرفته است؟
در سالهای اخیر، پس از ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت، نهادها و سازمانهای سیاستگذاری، اجرایی و مراکز علمی گامهایی در جهت تبیین، برنامهریزی و اجرایی کردن این سیاستها برداشتهاند و کارهای نسبتاً خوبی انجام شده است. بهعنوان مثال مراکز و مراجع رسمی آمار، تغییرات جمعیتی را برای شناخت درست پویایی جمعیت رصد کردهاند و مراکز پژوهشی مطالعات و گزارشهایی در مورد وضعیت جمعیت و ابعاد آن تدوین کردهاند. انجمن جمعیتشناسی ایران با همکاری سایر مراکز علمی و اجرایی نشستهای تخصصی برگزار کرده تا تحولات جمعیتی، عمیقتر شناخته شود و راهکارهای علمی و عملی برای تحقق اهداف سیاستهای کلی جمعیت شناخته شود.
در طول این سالها گفتمان «کنترل جمعیت» به «افزایش جمعیت و فرزندآوری» در سطح خرد و کلان تبدیل شده و موضوع «چرایی» به «چگونگی اجراشدن» سیاستهای جدید جمعیتی تغییر پیدا کرده است. بااین حال، به دلیل عدم مدیریت واحد و هماهنگ و نبود بسترهایِ کافی و لازمِ اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی، سیاستهای جمعیتی بهکندی اجرا شده و حجم و جامعیت برنامهها و میزان دستیابی به اهداف سیاستهای جمعیتی کمتر از سطح انتظار بوده است.
بر اساس گفتههای مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت ایران از سال ۱۳۹۵ پای در سنین میانسالی گذاشته است و برآورد میشود تا سال ۱۴۳۰ کشورمان میانسال و پیر شود. بنابراین نرخ سالمندی در سه دهه آینده افزایش مییابد که در پی آن ضریب امنیت ملی و نیروی کار ما بهطور محسوسی کاهش پیدا میکند و پیامدهای این کاهش در حوزه اقتصاد اجتماعی و امنیتی مشهود خواهد بود. برای کاستن از تبعات منفی این اتفاق، چه میتوان کرد؟ آیا وقت آن رسیده است که در برخی از سیاستهای جمعیتی و نحوه اجرای آنها اصلاحاتی صورت بگیرد؟
بله، البته باید توجه داشت که جمعیت، تحولات و پیامدهای آن از موضوعات استراتژیک است که همه اینها نیازمند سیاستگذاری و برنامهریزی کوتاهمدت و درازمدت در کنار یکدیگر است. با توجه به روند کاهشی رشد جمعیت و نتایج آن مثل کاهش جمعیت نیروی کار (سنین 15 تا 64 سال) و سالخوردگی جمعیت در دهههای آینده، سیاستهای کلی جمعیت 30 اردیبهشتماه سال 1393 توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد. این سیاستها بهضرورت افزایش جمعیت و ابعاد مختلف آن از جمله فرزندآوری، تسهیل ازدواج و تحکیم خانواده، بهداشت باروری، ترویج سبک زندگی ایرانی-اسلامی، توانمندسازی جوانان، تکریم سالمندان، تقویت مولفههای هویتبخش ملی، محیطزیست، آمایش سرزمین و رصد تحولات جمعیتی متمرکز شده است که عمل کردن به آنها میتواند منجر به افزایش کمی و کیفی جمعیت شود. یکی از این اقدامات که میتواند در نهادینه کردن موضوع جمعیت در برنامههای توسعه موثر باشد «تشکیل کمیته ملی راهبردی جمعیت» است. با توجه به اینکه موضوع جمعیت، موضوعی چندبعدی و پیچیده است، باید برای برنامهریزی درباره آن نگاه سیستمی داشت و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تعریف کرد. برای اجرای این برنامهها هم باید بین بخشهای مختلف همکاری و هماهنگی وجود داشته باشد و برنامهها بهطور مستمر ارزیابی شود. در سالهای اخیر جلساتی برای یافتن راهکارهایی در جهت عملی شدن سیاستهای کلی جمعیت در سطوح مختلف تشکیل شده است، ولی چون این جلسات و تلاشها عمدتاً فاقد دید راهبردی و تخصصی و هماهنگی بینبخشی بوده، فعالیتهای جزیرهای در سازمانهای مختلف را به دنبال داشته که منجر به تحقق اهداف سیاستهای جمعیتی نشده است. به همین دلیل هم ضرورت دارد کمیتهای راهبردی زیر نظر رئیسجمهور و متشکل از نمایندگان قوای مقننه، قضائیه، نمایندگانی از همه وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط با مسائل و برنامههای جمعیتی، متخصصانی در حوزههای علوم دینی، سلامت، جمعیت و اقتصاد تشکیل شود تا با ارائه خطمشیهای اجرای سیاستهای کلی جمعیت در این کمیته، اجرای آنها هم تضمین شود. البته در کنار تشکیل این کمیته، خوب است دفتر جمعیت در سازمان برنامهوبودجه هم دوباره احیا شود تا بهعنوان دبیر این کمیته ضمن تامین بودجه مورد نیاز، هماهنگیهای بینبخشی هم برای تدوین و اجرای برنامههای جمعیتی ایجاد شود.
اقدام دیگری هم که باید صورت گیرد حمایت از پژوهش است. همهگیری کرونا به همه نشان داد مدیریت سلامت جمعیت از طریق تخصص و شواهد علمی امکانپذیر است. بنابراین، علاوه بر اقدامات اجرایی، ایجاد شناخت و آگاهی نسبت به وضعیت جمعیت، آیندهپژوهی روند جمعیت، و نیازها و سیاستهای مرتبط با آن در تدوین برنامههای کارشناسیشده در زمینه جمعیت موثر است. پس باید از مراکز تحقیقاتی و پژوهشی که در حوزه جمعیت فعالاند حمایت شود. در این میان نقش جمعیتشناسان و متخصصان رشتههای مرتبط با موضوع جمعیت را هم نباید نادیده گرفت. بد نیست تاکید کنم سیاستها و برنامههای جمعیتی در کوتاهمدت به نتیجه نمیرسند و با همکاری بینبخشی، وفاق ملی توأم با شناخت تحولات جمعیتی و ارائه برنامههای حمایتی پایدار در کنار انعطافپذیری، بازنگری و استمرار همیشگی در اجرای برنامهها میتوان به اهداف سیاستهای کلی جمعیت در کشور دستیافت.
مهمترین و موثرین سیاستهای تشویقی برای فرزندآوری در شرایط فعلی چه سیاستهایی است؟
نخستین مورد تسهیل شرایط ازدواج برای جوانان است. تجربه کشورهایی که باروری زیر سطح جانشینی را تجربه میکنند نشان داده که تاخیر ازدواج به دو صورت افزایش سن ازدواج و افزایش میزان تجرد در سنین مختلف در تعیین دلیل پایین بودن سطح باروری آنها نقش مهمی داشته است. مثلاً، حدود 70 درصد از پایین بودن سطح باروری در کشورهای آسیای جنوبشرقی در ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور و هنگکنگ ناشی از افزایش سن ازدواج و بالا بودن درصد افراد ازدواجنکرده بهویژه در سنین زیر 30 سال است. اهمیت و تاثیر ازدواج بر باروری در کشورهای اسلامی که فرزندآوری در کانون ازدواج شکل میگیرد، بهمراتب بیشتر است و در صورت تاخیر و افزایش بیشتر سن ازدواج، باروری ممکن است به سطح پایینتر از حد کنونی هم برسد. بنابراین حمایتهای جامع و مستمر برای تسهیل «ازدواج بهنگام» میتواند تشکیل و تحکیم خانواده را برای دست یافتن به باروری خواسته افراد تضمین کند. دومین سیاستی که باید مدنظر قرار گیرد، حمایت از زوجین در شرایط نامطلوب و شوکهای اقتصادی است. تبلیغ و ترویج فرزندآوری با حفظ و تقویت الگوی ایرانی-اسلامی هم اقدام موثر دیگری است. با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای جامعه ایرانی-اسلامی، توجه و تاکید بر ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری است؛ تعهدات ملی، مذهبی و فرهنگی محکمی وجود دارد تا سیاستهای جمعیتی در ایران به ثمر بنشیند. زمانی که زوجین احساس کنند دولت و نظام برای ازدواج و تحکیم خانواده آنان هزینه میکند با احساس امنیت بیشتری ازدواج میکنند و بچهدار میشوند. حمایتهای غیررسمی یعنی کمک اعضای خانواده به یکدیگر هم در فرهنگ و ارزشهای سنتی ایران جای دارد که این خدماتِ حمایتی برای زوجین جوان که در زمان تحصیل و اشتغال قصد فرزندآوری دارند موثر است. در مجموع، موفقیت سیاستهای کلی جمعیت و افزایش باروری در کشور مستلزم برنامهریزی جامع همراه با تلاش پیگیر و مستمر است حتی اگر تاثیر سیاستها بر افزایش باروری ناچیز باشد، باید در نظر داشت که ارائه حمایتهای رسمی و غیررسمی حداقل از کاهش بیشتر باروری و رشد کاهنده جمعیت در آینده پیشگیری میکند. توجه همزمان به موهبت «پنجره جمعیتی» و مساله سالخوردگی جمعیت ایران هم موارد مهم دیگری است که توجه به آنها ضروری است. در حال حاضر ایران دوران «پنجره جمعیتی» را سپری میکند، یعنی دوسوم جمعیت در سنین فعالیت (64-15 سال) هستند و پتانسیل اشتغال، تولید، ذخیره و سرمایهگذاری را دارند. سرمایهگذاری در حوزههای آموزش و بهداشت در دوران بعد از انقلاب اسلامی هم باعث افزایش تحصیلات و بالا رفتن طول عمر در کشور شده و سرمایه انسانی عظیمی به وجود آورده که در طول تاریخ تحولات جمعیتی ایران بینظیر است. توجه و بهرهگیری از ظرفیتهای این نیروی انسانی از طریق افزایش اشتغال، بهرهوری و ایجاد فضای کسبوکار، ضمن رونق تولید و بهبود وضعیت اقتصادی کشور که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز بهطور خاص بر آن تاکید شده است، به تحقق سایر اهداف زندگی جوانان ازجمله تشکیل خانواده و فرزندآوری نیز کمک میکند و به دنبال آن افراد دوران سالمندی سالمتری را هم تجربه میکنند. برنامهریزی و توجه همزمان به «پنجره جمعیتی» و آمادگی برای سالخوردگی جمعیت در آینده لازم و ملزوم همدیگرند. بهرهمندی از فرصتهایی که در دوران طلایی جمعیت بهدستآمده است میتواند به افزایش سود و سرمایه جمعیتی منجر شود و در دوران سالمندی نیز سود دوم جمعیتی حاصل شود. نهایتاً همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، با توجه به اینکه میزان اشتغال زنان در بیرون از خانه افزایش پیدا کرده است لازم است با تصویب قوانینی شرایط اشتغال در کنار فرزندآوری برای زنان تسهیل شود تا آنان خواسته فرزندان خود را تحقق بخشند.
مهمترین آثاری که کاهش رشد جمعیت و تعداد پایین زادوولد بر آینده ایران خواهد گذاشت، چیست؟
کاهش تعداد موالید میتواند به کاهش بیشتر رشد جمعیت، کمبود نیروی انسانی و سالخوردگی جمعیت در آینده منجر شود. ازاینرو، همانگونه که گفته شد، علاوه بر تشویق و حمایت از فرزندآوری بایستی به «پنجره جمعیتی» و سالخوردگی بهصورت توامان اندیشید و برنامهریزی کرد. اگر به موهبت پنجره جمعیتی توجه نشود، طی چند دهه آینده با کمبود نیروی کار مواجه خواهیم شد و ضمناً سالمندان و جمعیت سالخوردهای خواهیم داشت که امکانات مورد نیازشان و هزینههای مراقبت از آنان کشور را با چالشهای اساسی روبهرو خواهد کرد.
آیا پیش از ایران، کشورهایی بودهاند که با چنین وضعیتی (کاهش چشمگیر رشد جمعیت) مواجه شده و اوضاع خود را بهبود بخشیده باشند؟ تجربه این کشورها برای ما چقدر قابل استفاده است؟ (مثلاً گفته میشود هند و چین در سیاستهای جمعیتی خود تجدیدنظر کرده و به فرزندآوری بیشتر روی آوردهاند).
موضوع کاهش رشد جمعیت و باروری پایین در کشورهای دیگر هم تجربه شده و سیاستهای افزایش جمعیت سالهاست در کشورهای اروپایی، استرالیا، آمریکا و روسیه اعمال میشود، و برخی از آنها سیاستهای موفقی هم داشتهاند. تجربه سایر کشورها در نهادینه کردن برنامههای جمعیتی میتواند برای ایران نیز مفید باشد، ولی باید در نظر داشت که شرایط کشورها متفاوت است و ممکن است سیاست واحد در یک کشور الزاماً به موفقیت در کشور دیگری منجر نشود. چین اخیراً در سیاستهای جمعیتی تجدید نظر کرده ولی هنوز موفقیت چشمگیری نداشته است.