سود جمعیتی اول
سمت و سوی رشد اقتصادی ایران در جریان گذار جمعیتی
اثر رشد جمعیت بر رشد و توسعه اقتصادی ملتها یکی از قدیمیترین بحثها در جمعیتشناسی و اقتصاد است. با وجود این، تا همین اواخر، بحث درباره اثر رشد جمعیت بر توسعه اقتصادی بینتیجه بود. مکاتب فکری مختلفی درباره این موضوع وجود دارد: گروهی که معتقدند رشد جمعیت رشد اقتصادی را محدود میکند؛ گروهی که خوشبینانه معتقدند رشد جمعیت به رشد اقتصادی کمک میکند؛ گروه سوم بر این باورند که رشد جمعیت در شرایطی اثر مثبت و در شرایطی دیگر اثری منفی بر رشد و توسعه اقتصادی دارد. در بیشتر اندیشههای مطرح و تحقیقات اولیه، تمرکز اصلی بر اندازه یا میزان رشد جمعیت بود. برای مثال، تعادل حاصل از تلاقی یک نرخ رشد اقتصادی سه درصد به ازای یک درصد رشد جمعیت، بهعنوان معیاری برای برقراری تناسب بین نرخ رشد اقتصادی و نرخ رشد جمعیت مطرح میشد.
اخیراً جمعیتشناسان و اقتصاددانان دریافتهاند که اثر معنادار رشد جمعیت بهواسطه تغییرات عناصر اصلی آن (مرگومیر و خصوصاً باروری) و تغییرات ساختار سنی بر رشد اقتصادها فهمپذیر و قابل تبیین است. این تاملات که ریشه در اندیشههای کهن دارد، به همراه گردآوری دادههای لازم و تولید اطلاعات روشنگر از اواخر دهه 1990 و بهطور موثر در دهه 2010 نگاه به رابطه نرخ رشد جمعیت و نرخ رشد اقتصادی را به کلی دگرگون کرد. اولین کارها در این زمینه توسط لی انجام و در سال 1994 در فصل دوم کتاب ارزشمند «جمعیتشناسی سالخوردگی» نوشته مارتین و پرستون منتشر شد. پس از آن با توسعه روشها و گردآوری اطلاعات در چند کشور توسعهیافته و معدود کشورهای در حال توسعه به کار گرفته شد و با گسترش آن به حدود 90 کشور برای بیش از شش میلیارد نفر جمعیت دنیا با درجات مختلف رشد و توسعه در قارههای مختلف، اشاعه یافت. این مطالعات امروزه با عنوان پروژه جهانی حسابهای ملی انتقالات (NTA)1 ابعاد ناشناخته و نامعلومی از رابطه بین جمعیت و رشد و توسعه در ابعاد مختلف اجتماعی- اقتصادی و حتی فرهنگی را روشن کرده است. در ایران از سال 1394، «پروژه حسابهای ملی انتقالات ایران» (INTA)2 در چارچوب فعالیتهای پژوهشی دانشگاه تهران مشغول ارائه خدمات علمی و پژوهشی است و تاکنون تعدادی سند پژوهشی بهصورت گزارش ملی و مقاله، یک کتاب بهصورت ترجمه و چند سخنرانی در مجامع علمی منتشر شده است.
تغییرات جمعیتی
در مرحله گذار جمعیتی (از مرگومیر و باروری بالا به مرگومیر و باروری پایین) یک تغییر جالب و سریع درباره وابستگی اتفاق میافتد. در این مرحله، با کاهش تعداد کودکان به خاطر کاهش در سطح باروری سهم جمعیت این گروه رو به کاهش میگذارد و درحالیکه هنوز افزایش در سهم جمعیت سالمندان رو به افزایش نگذاشته، جمعیت در سن کار در مقایسه با دو گروه سنی زیر 15 سال و سالمندان افزایش مییابد. پیداست که در این شرایط، نرخ وابستگی کودکی رو به کاهش گذاشته و چون همچنان نرخ وابستگی سالمندی پایین است، نرخ وابستگی کل بهنحو چشمگیری رو به کاهش میگذارد. براساس آمار و ارقام و تحلیلهای موجود، در دهه 1330 در جمعیت ایران به ازای هر 100 نفر جمعیت 64-15 ساله بیش از 96 کودک زیر 15 سال و حدود 10 سالمند 65 ساله و بالاتر وجود داشته که در دهه 1360 به حدود 140 کودک و حدود هشت سالمند تغییر یافته است. تا آغاز دهه 1390، با کاهش سطح باروری در دهههای 1370 و 1380، نرخ وابستگی بالقوه برای کودکان به حدود 55 نفر و به 100 نفر جمعیت در سن فعالیت میرسد، درحالیکه نرخ وابستگی سالمندی تغییر نمیکند. این تغییر بدین معنی است که نرخ حمایت بالقوه، که بیانکننده شمار جمعیت بالقوه فعال به 100 نفر جمعیت بالقوه وابسته است، افزایش مییابد که با یک مدل اقتصادی ثابت هم میتواند رشد اقتصادی را افزایش دهد. «پنجره فرصت جمعیتی» برای ایران در سالهای آغازین دهه 1380 باز شده و یکبار به دلیل باروری خیلی پایین دهه 1380، در دهه 1440 به سمت بسته شدن پیش میرود و به دلیل کمی افزایش در سطح باروری و دیگر اثرات دموگرافیک آن در دهه 1390، دوباره باز شده و برای بار دوم در دهه 1480 بسته میشود. وقوع این شرایط فقط وقتی محتمل است که تغییرات جمعیتی مطابق با مفروضات سناریوی میانه پیشبینیهای بخش جمعیت سازمان ملل متحد رخ دهد. برای مثال براساس مطالعات انجامشده در INTA و همانطور که در گزارش موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی آمده است، چنانچه باروری به سطوح پایینتری کاهش یابد، پنجره فرصت جمعیتی در دهه 1440 بهسوی بسته شدن پیش رفته و در نهایت در دهه 1450 بهطور کامل بسته خواهد شد.
تصویر واقعی اثر تغییرات جمعیتی بر رشد اقتصادی
تغییرات نرخ وابستگی و نسبت حمایت، بازگوکننده تغییرات جمعیتی و اثرات آن تنها با این فرض است که همه کسانی که در سنین کار (فرض میشود 64-15 سالگی باشد) هستند، با درآمد سرانه برابر، تولیدکننده و همه جمعیت، با سرانه یکسان، و جمعیت زیر 15 سال و 65ساله و بالاتر تنها مصرفکننده باشند. این پیشفرضهای غیرواقعی فقط وقتی مفید هستند که هیچ اطلاعی در مورد رفتار اقتصادی جمعیت موجود نباشد. درحالیکه در واقعیت، همه افراد زیر سن کار تنها مصرفکننده نیستند و همه افراد واقع در سن کار هم تنها تولیدکننده نیستند. پروژه حسابهای ملی انتقالات ایران یا INTA، با اتکا به رویکرد چرخه عمر و استفاده از جدیدترین نظریهها و تکنیکها، با ساختن حسابهای تولید و مصرف، ما را قادر ساخته تا پنجره فرصت جمعیتی را در شرایط واقعی مورد بررسی قرار دهیم. اثر واقعی تغییرات جمعیتی از طریق افزایش نسبت جمعیت در سن کار، بر نرخ رشد اقتصادی در جدیدترین یافتههای پروژه NTA و INTA با تفکیک نرخ رشد اقتصادی به دو مولفه نرخ رشد نسبت حمایت و نرخ رشد بهرهوری، ما را قادر ساخته تا اثر خالص این تغییرات را بر نرخ رشد اقتصادی محاسبه و تحلیل کنیم. بنابراین، اکنون روند تغییرات جمعیتی به شکل پنجره فرصت تنها تصویری مبهم و کلی از این اثرات را نشان میدهد و بهجای آن از سنجه دیگری با عنوان «سود جمعیتی اول»3 استفاده میشود. سود جمعیتی اول آن مقدار از افزایش نرخ رشد اقتصادی است که از افزایش سهم جمعیت در سن کار ریشه میگیرد و مقداری نقطه-درصدی از نرخ رشد اقتصادی است.
این سود در پروژه INTA برای اقتصاد ایران محاسبه شده است. براساس تحلیلها در این پروژه، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل افزایش شانس زنده ماندن موالید و عدم کاهش جدی در سطح باروری، رشد جمعیت کودکان و بنابراین نرخ وابستگی کودکان بالا و در نتیجه اثر تغییرات جمعیتی بر اقتصاد ایران منفی بوده است. با کاهش باروری و برهم خوردن تناسب جمعیت دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان در سن کار اثر تغییرات جمعیتی نهتنها مثبت شده، بلکه سهم قابلتوجهی از رشد اقتصادی ایران را داشته است. در اولین دهه از آغاز این تغییرات (1375-1365) حدود 8 /0 واحد نقطه-درصدی از رشد اقتصادی ایران ناشی از کاهش تعداد کودکان بوده است. به عبارت دیگر در دوره
1370-1365 که اقتصاد ایران حدود 3 /4 درصد رشد داشته، 5 /3 واحد از آن ناشی از رشد بهرهوری و حدود 7 /0 آن ناشی از افزایش جمعیت در سن کار بوده است. این محاسبات نشان میدهد که در دهه 1380 (دهه باز شدن پنجره فرصت جمعیتی) سود جمعیتی اول به بالاترین مقدار خود (حدود دو درصد) که احتمالاً هرگز دوباره تجربه نخواهد شد، رسیده و دوباره رو به کاهش گذاشته تا بالاخره در اولین دهه از قرن پانزدهم هجری شمسی به صفر و در صورت تداوم باروری کمی کمتر از سطح جانشینی به رقم کوچک ولی منفی خواهد رسید. این تغییرات بدین معنی است که برای تحقق رشد اقتصادی حدود سه درصد در سالهای آغازین قرن پانزدهم، تمامی تلاشها باید معطوف به افزایش بهرهوری باشد، چراکه افزایش جمعیت در سن کار چندان نخواهد بود که بهطور موثر از رشد اقتصادی حمایت کند.
پینوشتها:
1- National Transfer Accounts
2- Iran’s National Transfer Accounts
3- Demographic Dividend