این صنعت نحیفِ پرقدرت
مجید حسینینژاد از صنعت گردشگری، ثروت عظیم نهفته در آن و تاثیر کرونا بر توریسم میگوید
مجید حسینینژاد پیش از آغاز پرسش و پاسخ بر موضوع مهمی تاکید میکند؛ رئیس کمیسیون گردشگری اتاق تهران گردشگری را صنعتی گسترده میداند که مشاغل زیادی را درگیر خود میکند و معتقد است گردشگری را نباید به اصنافی مثل آژانسهای مسافرتی، هتلدارها و مهماندارها خلاصه کرد. او با بیان اینکه در ایران اساساً صنعت گردشگری خیلی نحیف، سنتی و غیر بهرهور است بر گردشگری داخلی تاکید میکند و صنعت گردشگری را نیازمند تحولی جدی میداند؛ تحولی که از نگاه او با توجه و تمرکز روی شرکتهای نوآفرین و توسعه پلتفورمها اتفاق میافتد. حسینینژاد میگوید با توسعه پلت فورمهای گردشگری میتوان ثروت فراوانی در جامعه خلق کرد. مشروح گفتوگو با او را در ادامه میخوانید.
♦♦♦
شیوع ویروس کرونا به صنعت گردشگری که در کنار نفت و خودروسازی یکی از صنایع پردرآمد است، خسارت زیادی زده. آیا با فرض ریسک ابتلا به کرونا، میتوان گردشگری را زنده نگه داشت؟
به گردشگری خسارت وارد شده ولی زنده است، بازار قدمبهقدم در حال بازگشت به شرایط نرمال است و تقریباً به 10 درصد شرایط پیش از کرونا برگشته است. در صنعت هوایی داخلی نزدیک به 40، 50 درصد شرایط قبلی هستیم. در قطار و اتوبوس هم حدوداً 5 تا 10 درصد بازار برگشته است. به نظرم تا شهریور به 70 درصد شرایط عادی بازار در گردشگری میرسیم، حتی در گردشگری داخلی عدد بزرگتری خواهد بود. به نظرم کرونا در طولانیمدت آسیب بزرگی به این صنعت در جهان وارد نمیکند اما در ایران اساساً صنعت گردشگری خیلی نحیف، سنتی و غیربهرهور است.
کسانی که برای صنعت گردشگری در جامعه ما تصمیم میگیرند به آژانسها خلاصه میشوند، اگر روزنامهها را هم مطالعه کنید میبینید که صدای رئیس انجمن آژانسها از همه بلندتر است. ما چیزی به اسم صنعت گردشگری که پویا و پرنشاط باشد، از قبل هم نداشتهایم که با کرونا بخواهد آسیب ببیند. در سال 2019 از هر 10 نفر، یک نفر در دنیا مستقیماً در صنعت گردشگری مشغول به فعالیت بوده است. عمده اشتغال در این صنعت جایی خارج از هتل یا آژانس است و تجربی است. تجربی یعنی چه؟ یعنی اکوسیستم گردشگری بهگونهای وجود داشته باشد که مثلاً شما جمعه با خانوادهتان پیش من بیایید و با هم غذای محلی در خانه من بپزیم و هزینه خاصی هم خرج نکنیم. جمعه یک تور تهرانگردی و بازارگردی یا تور موزههای خاص برای شما بگذارم.
ما در ایران اثر پیکاسو را در موزه هنرهای معاصر داریم و مجموعه آثاری که در این موزه موجود است، بینظیر است اما چه کسی رفته و آنها را دیده است؟ خیلی از ما برای دیدن موزهای شبیه به موزه هنرهای معاصر و حتی کمتر از آن به بارسلون در اسپانیا میرویم و برای بازدید از آن پول فراوانی خرج میکنیم؛ چرا حاضریم این هزینه را برای رفتن به اسپانیا صرف کنیم ولی از کشور خودمان غافلیم؟ چون آنجا روی موضوع گردشگری کار شده است اما اینجا نه. پس ببینید چقدر صنعت گردشگری در ایران نحیف است. کاخگردی، پیادهروی در منطقه بازار، بازدید از خانههای قدیمی میتواند تجربه فوقالعادهای باشد.
اگر آخر هفته با امنیت خاطر برای اقامت و تجربه کردن به یکی از روستاهای اطراف تهران رفتید، میتوان گفت صنعت گردشگری وجود دارد و صنعتی است که فوقالعاده به رشد پایدار کشور کمک میکند. اگر من یک کارخانه فولاد بزنم ممکن است افراد زیادی استخدام شوند ولی تجمع دارد و بسیار سرمایهبر است اما اگر شما روی بستر یک پلتفورم، که مکانهای توریستی را به شما معرفی میکند و گردشگران تجربه خود را از بازدید مکانهای مختلف در آن با یکدیگر به اشتراک میگذارند، به روستایی در ورامین بروید و در این روستا، اهالی به شما یاد بدهند شیر بدوشید، صبح خودتان بروید از مرغدانی تخممرغ بردارید و با همان تخممرغ نیمرو درست کنید تجربه منحصربهفردی برای شما ایجاد میشود و همزمان پول هم مستقیم به دست افرادی میرسد که امروز داریم به آنها سهام عدالت میدهیم.
ما چند هتل در ایران داریم که مسافر به آنها میرود؟ اگر هتلهای بیزنسی مثل آزادی و استقلال را کنار بگذارم که اینها برای گردشگر نیست، فکر نمیکنم تعداد هتلهای ما 200، 300 تا بیشتر باشد. این هتلها اکثراً هتلهای کوچک و جمعوجوری هستند که چرخش مالی آنها رقم بالایی نیست درحالیکه پتانسیل گردشگری در کشور ما بالاست و این هتلها میتوانند وضع بهمراتب بهتری داشته باشند. مثالی بزنم، یک کشور اروپایی درجه دو مثل پرتغال را در نظر بگیرید. پرتغال نزدیک هفت میلیون جمعیت دارد و حدود 12، 13 میلیون توریست به آنجا میرود یعنی دو برابر جمعیتشان. و این رقم جدا از گردشگری داخلی خودشان است.
درباره بندر سیراف در بوشهر در اینترنت جستوجو کنید که یک بندر هخامنشی است. فوقالعاده زیبا و بینظیر است. از سواحل آنجا میتوانید به چابهار بروید. از تکتک سواحل آنکه جزو باکیفیتترین ساحلهای دنیاست، میتوانید راهی استانهای مرکزی از جمله استان کرمان، سیستان و خوزستان شوید و زیباییهای بینظیری را که کارون از سرچشمه خود دیمه تا شهرها و استانهای پایین خود دارد ببینید.
در تمام چهارفصل در ایران میتوانید به منطقهای خوش آبوهوا سفر کنید. مثلاً تابستانها میتوانید به اردبیل، شهرکرد و همدان تا شهرهای دیگر بروید. اما بخش اعظم این ظرفیتها دستنخورده باقیمانده است؛ مقصر هم منِ مدعی گردشگری در کشور هستم که تاکنون کاری نکردم. مقصر منِ بخش خصوصی هستم که فقط دنبال این بودهام که تور استانبول بفروشم. پس مقصر فعالِ گردشگری است.
از وقتی تاکسی اینترنتی آمده است شما با خیال راحت خودرو دربست میگیرید و نگرانی از بابت امنیت آن ندارید. در گردشگری هم نبودِ پلتفورمها مشکل است. پلتفورمها ساخته نشدهاند و پول و ثروت کلانی که در آنهاست به فراموشی سپرده شده است. اگر این پلتفورمها توسعه پیدا کنند در جامعه ثروت خلق میشود. دولت هم در این بین نه کمکی میکند نه جلوی شما را میگیرد. ممکن است سنگاندازیهایی شود ولی اگر پرقدرت پیش بروید جلوی شما را نمیگیرند. به قول آقای دکتر ستاری اگر در این مملکت کار میکنید باید چغر باشید و اگر چغر نباشید زود از بین میروید. ببینید روزی که من وارد این کار شدم (علیبابا) سود فروش بلیت داخلی 100 هزار تومان بود (زمانیکه دلار هزار تومان بود). بلیت چارتریِ آژانس بهطور میانگین 100 هزار تومان قیمت داشت و روزی قریب به هزار شکایت در سازمان هواپیمایی کشوری ثبت میشد. اما امروز دیگر شکایتی در سازمان هواپیمایی کشوری وجود ندارد یا اگر هم باشد ناچیز است. در حال حاضر سود یک بلیت با دلار 16 هزارتومانی به پنج هزار تومان رسیده است یعنی با ایجاد یک پلتفورم (مثل علیبابا) بهرهوری فراوانی در اقتصاد اتفاق افتاده است. در صنعت گردشگری تلاش کردیم ثروت خلق کنیم هرچند ضعفهایی داشته و داریم و در این مسیر نکات زیادی یاد گرفتیم.
چه استراتژیها و استانداردهایی برای گردشگری در دوران کرونا میتوانیم در پیش بگیریم؟ مثلاً مکانهای اقامتی و وسایل حملونقل چگونه میتوانند فعال باشند که موجب شیوع کرونا نشوند؟
به نظر من اگر پلتفورمها بر بستر تکنولوژی و برندهایی ساخته شوند که معتبر باشند، وقتی پیشنهادی به شما بدهند اعتماد میکنید. مثلاً اگر برند ساختهشده به شما بگوید مکان اقامتیتان قبل از ورود شما ضدعفونی میشود، شما اعتماد میکنید. اما این پلتفورمها و برندها در کشور ما وجود ندارد. من به حرف اولم برمیگردم، چون زیرساختی از قبل وجود نداشته است، شرایط به روال عادی برمیگردد و اتفاق خاصی نمیافتد. مردم بهتدریج عادت میکنند که خودشان محل اقامتشان در سفر را ضدعفونی کنند. به نظرم نبود زیرساخت در حوزه گردشگری زیان بهمراتب بزرگتری به این صنعت وارد میکند تا کرونا. زیرساختهایی که اگر وجود داشته باشند میتوان ثروتی عظیم خلق کرد و فرصتهای شغلی ایجاد کرد.
گردشگری در دوران جدید چه شکل و شمایلی خواهد داشت؟
دوران جدید قبل و بعد کرونا در ایران فرق اساسی نخواهد داشت. ممکن است در مجموع تعداد کم شود ولی همین الان آخر هفته به شمال بروید میبینید مردم به زندگی عادی خود برگشتهاند ولی افرادی که مسنتر هستند یا پیش افراد مسن زندگی میکنند شاید هیچوقت به روال سابق برنگردند. اکثر مردم به روال سابق برمیگردند. فکر میکنم مقاصد بینالمللی چون بسیار زیاد به درآمد توریسم وابسته هستند، کمکم به شرایط قبل بازمیگردند و از اوایل و اواسط تابستان تا حد خیلی زیادی شرایط به روال سابق برمیگردد. حالا ممکن است گردشگرِ کشورهای توریستی کم شود و مثلاً ۵۰ درصد یا ۷۰ درصد قبل شود ولی تاثیر کرونا بر گردشگری کشورهای توریستی بیش از این نیست. حالا شما تصور کنید کاهش 3۰ درصدی برای کشوری مثل پرتغال چقدر بزرگ است. برای یک کشور 12 میلیونی، سه یا چهار میلیون توریست میشود ولی برای یک کشور 80 میلیونی که پنج میلیون توریست دارد یک میلیون میشود. به همین دلیل اتفاق خاصی در کشور ما نمیافتد اما برای سایر کشورهای گردشگرپذیر عدد بزرگی است.
بعد از شیوع کرونا، خیلی از کشورهای خارجی مرزهای خود را بستهاند و مشخص نیست چه زمان ورود گردشگر به مقاصد بینالمللی عادی شود. در چنین شرایطی، استانهای کشور فرصت مناسبی برای جذب گردشگر پیدا خواهند کرد. آیا میتوانیم به احیای صنعت گردشگری داخلی امیدوار باشیم؟ دولت و بخش خصوصی چه تصمیماتی باید بگیرند که بیشترین بهره را برای احیای صنعت گردشگری داخلی ببریم؟
به نظر من وضعیت سفرهای مردم تغییر زیادی نمیکند. یک مقدار بازار کوچک میشود ولی فکر نکنم اتفاق بزرگ و خاصی بیفتد. به نظرم مجموعاً شرایط در ایران تغییر چندانی نمیکند و شرایط کمافیالسابق میشود. اگر به زندگی اطرافیان و حتی خودتان نگاه کنید میبینید زندگی بالا میرود پایین میآید تغییر میکند ولی همچنان شبیه قبل است.
تحول این نیست که یک کرم، کرم بزرگتر بشود یا رنگش عوض شود. تحولِ کرم تبدیل شدن آن به پروانه است. تنها تحول است که صنعت گردشگری ما را عوض میکند و تحول از طریق توجه و تمرکز روی شرکتهای نوآفرین اتفاق میافتد.
گردشگری آنلاین هم بعد از شیوع کرونا در تمام جهان رونق ویژهای پیدا کرده؛ بسیاری از آژانسهای گردشگری مطرح جهان به این حوزه توجه کردهاند و گردشگری آنلاین و تور مجازی را برای مشتریان خود راه انداختهاند. آیا تاکنون در ایران به این نوع گردشگری توجه خاصی شده است؟
خیلی فاصله داریم. در ایران کار زیاد و چشمگیری انجام نشده است.
چالشهای گردشگری آنلاین در ایران چیست و چگونه میتوان موانع پیش روی آن را برداشت؟
آنقدر در جاهای دیگر پول هست که فعلاً نوبت به گردشگری آنلاین نمیرسد. اینقدر کار روی زمین مانده که میشود از آن پول درآورد که گردشگری آنلاین اولویت آخر است. توسعهنیافتگی به این مفهوم است که فرصتهای توسعه بسیار زیاد است و کسی که کار کند نیست. من بخش خصوصی چرا باید در کاری بروم که پول ندارد. ما اینقدر فرصتهای تجاری داریم که این در مقابل آن ناچیز است. در شرایط فعلی اگر کسی به من بگوید که میخواهد روی چنین چیزی سرمایهگذاری کند به او میگویم که اشتباه میکند و دو سه سال آینده زمان بهتری است.
به نظر شما اعطای وام یا تسهیلات گردشگری به مردم برای تشویق آنان به سفر رفتن، میتواند از آسیبی که به این صنعت وارد شده، کم کند؟ اساساً با شرایط اقتصادی موجود، دست دولت و بخش خصوصی برای چنین اقدامی باز است؟
به نظرم وام خیلی چیزی را حل نمیکند. هر جا پول باشد فساد هم آنجاست. مثلاً من که تور ترکیه را برگزار میکنم صدای من بلندتر است، چون پول بیشتر دارم و به همین دلیل هم منافع را سمت خودم میکشم. وقتی زیرساختی وجود ندارد (یعنی اساساً عرضهای وجود ندارد که تقاضا وجود داشته باشد) این وامها به کاری نمیآید.
یعنی بدتر باعث فساد میشود؟
من به شما وام میدهم بروید کردستان چه کار میکنید؟ به هتلی در کردستان زنگ میزنید میگویید من دو تومان وام دارم، شما به من فاکتور بده من به شما 50 هزار تومان پول میدهم تا من بروم این وام را بگیرم. زمانی که دلار بابت سفرهای خارجی میدادند خیلیها بودند که میرفتند آنطرف مرز دلار را میگرفتند و برمیگشتند. پروازها خالی میرفت و خالی برمیگشت.
توریسم سلامت یکی از شاخههای گردشگری است که در گذراندن دوره نقاهت بیماران کرونایی میتوانست موثر باشد و از فشار بر بیمارستانها کم کند اما جایش در این روزها خالی است. با توجه به اینکه پیشبینی میشود این ویروس دستکم تا یک سال آینده همراه ما باشد، با چه برنامههایی میتوانیم توریسم سلامت را رونق دهیم؟
ما خودمان این کار را کردیم. آمدیم در جاباما گفتیم مردم خانههایشان را بگذارند اما حاضر نشدند این کار را بکنند، حداقل برای خانههایشان حاضر نشدند. فکر میکردند لیبل میچسبد به خانههایشان. با هتلها وارد مذاکره نشدیم ولی فرض کنید شما بفهمید فلان هتل بیماران کرونایی را پذیرش کرده، شش ماه دیگر هم کرونا تمام شود، شما به آن هتل میروید؟! هرچند ویروس کرونا 10 روز بیشتر زنده نمیماند اما حاضر نیستید به آن هتل بروید.
یعنی از این طرح استقبال نمیشود؟
من فکر نمیکنم از آن استقبال شود ولی میدانم شرکت Airbnb در آمریکا یک کارهایی در همین زمینه انجام داد که خوب هم بود ولی از کنگره کمکهزینه گرفت و با آن اقداماتی انجام داد.