شناسه خبر : 31825 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دموکراتیزه شدن فرهنگی

عالیه شکربیگی از تاثیر ورود موبایل‌های هوشمند بر سبک زندگی مردم می‌گوید

با ورود تلفن‌های همراه و گسترش شبکه جهانی اینترنت و بعد رواج استفاده از تلفن‌های هوشمند، ارتباطات و تعاملات به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافت. بالطبع با افزایش ارتباطات سطح آگاهی عمومی در غالب کشورهای جهان افزایش یافت. بعد از آن رویدادی که در یک گوشه دنیا رخ می‌دهد، با سرعت اعجاب‌آوری در نقاط دیگر جهان نیز قابل تماشا و اشتراک است. این درست همان پیش‌بینی بود که مارشال مک لوهان استاد برجسته ارتباطات هفت‌دهه قبل نویدش را داده بود؛ دهکده جهانی! اما گسترش شبکه‌های اجتماعی و دسترسی همگانی به موبایل و اینترنت آیا همیشه سودمند است؟

دموکراتیزه شدن فرهنگی

با ورود تلفن‌های همراه و گسترش شبکه جهانی اینترنت و بعد رواج استفاده از تلفن‌های هوشمند، ارتباطات و تعاملات به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافت. بالطبع با افزایش ارتباطات سطح آگاهی عمومی در غالب کشورهای جهان افزایش یافت. بعد از آن رویدادی که در یک گوشه دنیا رخ می‌دهد، با سرعت اعجاب‌آوری در نقاط دیگر جهان نیز قابل تماشا و اشتراک است. این درست همان پیش‌بینی بود که مارشال مک لوهان استاد برجسته ارتباطات هفت‌دهه قبل نویدش را داده بود؛ دهکده جهانی! اما گسترش شبکه‌های اجتماعی و دسترسی همگانی به موبایل و اینترنت آیا همیشه سودمند است؟ به قول آنتونی گیدنز به نظر می‌رسد این ابزار یک شمشیر دولبه است که هم التیام‌بخش است و هم خونریز! عالیه شکربیگی جامعه‌شناس ارتباطات و استاد دانشگاه می‌گوید: گوشی‌های هوشمند جهان آزاد اطلاعات و ارتباطات را تسریع کرده است. در نهایت اطلاع‌رسانی آسان‌تر شده است. این ارتباطات آسان و این گسترش آگاهی می‌تواند دارای چند کارکرد باشد؛ یکی از کارکردهای آن تاثیر بر فرهنگ و اجتماع جوامع است. جامعه ما نیز متاثر است. تاثیر بر روندهای سیاسی و فرآیندهای اقتصادی از جمله کارکردهای این دوره جدید ارتباطی است. تعاملات بین انسان‌ها بیشتر شده است. در این مصاحبه به پرسش‌هایی درباره نحوه حکمرانی در مواجهه با افزایش ارتباطات اجتماعی و همین‌طور شکل‌گیری بسترهای اقتصادی جدید در فضای مجازی پرداخته‌ایم.

♦♦♦

به بهانه 25سالگی ورود تلفن همراه به ایران، در این گفت‌وگو می‌خواهیم اثر تلفن‌های همراه بر زندگی روزمره و دنیای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امروزمان را بررسی کنیم و ببینیم تلفن همراه چگونه زندگی ما را متحول کرد؟

حدود 70 سال پیش وقتی مارشال مک لوهان از دهکده جهانی سخن گفت، شاید این تصور که آن روز به همین زودی اتفاق بیفتد، دشوار بود اما این اتفاق افتاد. او همان زمان تصور دقیقی از این واقعیت داشت که اگر رویدادی در یک گوشه جهان اتفاق بیفتد خبرش در کمتر از چند ثانیه به دیگر مناطق جهان خواهد رسید. این معجزه با اختراع تلفن‌های همراه و اینترنت و بعد با اختراع تلفن‌های همراه هوشمند میسر شد و در سراسر دنیا کارکردهای نسبتاً مشابه دارند. من یک سفر مطالعاتی به آمریکا داشتم و در دانشگاه برکلی دوره‌ای را گذراندم. از محل اقامتم تا دانشگاه از ترن استفاده می‌کردم. در طول مسیر و در ایستگاه‌های مختلف مشاهده می‌کردم که وقتی مردم وارد قطار می‌شوند و هر کس در صندلی خودش می‌نشیند، هر کدام یک گوشی هوشمند بیرون می‌آورند و با یک هندزفری در گوش مشغول هستند. وقتی به مقصد می‌رسند هم تمام. این مشاهده را در دیگر کشورها از جمله در اروپا، حتی مالزی و... دیدم و بعد در ایران هم این مساله را مشاهده کردم. هوشمندی گوشی‌های جدید سبب شده جهان در دست‌های ما باشد. اگر هر کسی یک گوشه هوشمند داشته باشد و به شبکه جهانی وصل باشد، می‌تواند از هر آنچه در دنیا می‌گذرد، مطلع باشد. طبیعتاً در ایران نیز چنین است. تلفن‌ها ارتباطات را آسان‌تر کرد. گوشی‌های هوشمند جهان آزاد اطلاعات و ارتباطات را تسریع کرده است. در نهایت اطلاع‌رسانی آسان‌تر شده است. این ارتباطات آسان و این گسترش آگاهی می‌تواند دارای چند کارکرد باشد؛ یکی از کارکردهای آن تاثیر بر فرهنگ و اجتماع جوامع است. جامعه ما نیز متاثر است. تاثیر بر روندهای سیاسی و فرآیندهای اقتصادی از جمله کارکردهای این دوره جدید ارتباطی است. تعاملات بین انسان‌ها بیشتر شده است. به نوعی می‌توان گفت گسترش موبایل‌ها روابط را نزدیک‌تر و تکریم انسان را بیشتر کرد. من از آنتونی گیدنز جامعه‌شناس شهیر انگلیسی نقل کنم که گوشی‌های هوشمند به مثابه یک شمشیر دولبه است. یعنی در این ابعاد گسترده، استفاده از تلفن‌های همراه توانسته وقت بسیار زیادی را از مردم بگیرد. در حوزه فرهنگی ما وقت آن را نداریم همه اطلاعاتی را که به دستمان می‌رسد مطالعه کنیم. در واقع ما با نوعی تغییر فرهنگی در جوامع به دلیل ورود تلفن‌های هوشمند مواجه هستیم. تعاملات ما و حتی زبان گفت‌وگو تغییر کرده است. بنابراین با‌لطبع با این تغییر فرهنگی ذائقه مردم نیز تغییر کرده است. تنوع داده‌ها سبب شده ذائقه مردم در تبلیغات، علاقه‌مندی‌های هنری و تصویری و حتی تحلیل رویدادها بیشتر شود. ورود تلفن‌های همراه به زندگی ما سبب شد هنجارها، ارزش‌ها، سنت‌ها و تعاملات و تمایزات و سلایق ما دگرگون شود. این تغییرات فقط در ایران نیست و در همه جای دنیا ما شاهد این دگرگونی هستیم و ما در این مسیر ضرباهنگ تندی را در تغییرات ارزشی و نگرشی تجربه می‌کنیم.

 شما از دگرگونی فرهنگی و به نوعی تغییرات با شتاب تند ارزشی و نگرشی در سطح جوامع صحبت کردید. آیا تلفن‌های همراه و بعدها تلفن‌های همراه هوشمند، توانسته به آگاهی اجتماعی و سیاسی توده‌های مردم ایران منجر شود؟

صددرصد تکنولوژی تلفن‌های همراه و شبکه جهانی اینترنت و بعد تلفن‌های هوشمند توانسته به آگاهی‌های اجتماعی و سیاسی کمک کند. در بهار عربی که کشورهای خاورمیانه را درنوردید، یکی از ابزارهایی که به آگاه‌سازی توده‌ها در این جوامع کمک کرده بود، همین دسترسی به شبکه‌های اجتماعی و امکانات تلفن‌های همراه بود. در ایران نیز این آگاهی به وجود آمده است. بسیاری از موارد را ملاحظه می‌کنیم که نقش این امکانات در آگاهی‌های اجتماعی مردم موثر بوده است. به عنوان مثال من دارم می‌بینم که مردم جامعه ایران از زنان خانه‌دار تا افراد شاغل در اقتصاد و فعالان حوزه‌های سیاسی و اجتماعی همه به نوعی درگیر گوشی‌های هوشمند هستند. در ارتباطات فامیلی می‌توان ملاحظه کرد که گروه‌های فامیلی و حلقه‌های متکثری از روابط خانوادگی و دوستی و نهادهای مدنی و انجمن‌های ادبی، مهندسی، پزشکی و.... شکل گرفته است. طبیعتاً این گروه‌ها کمک می‌کند که اطلاعات با سرعت بسیاری در میان قشرهای مختلف مردم منتشر شود. در گذشته رسوخ یک خبر یا اطلاعات میان لایه‌های مختلف اجتماعی روزها و هفته‌ها طول می‌کشید ولی امروز در کسری از زمان اتفاق می‌افتد. این روند به اطلاع‌رسانی و آگاهی و بالا بردن سطح فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردم کمک کرده است.

  زمانی زمین بستر فعالیت اقتصادی بشر بود که انقلاب کشاورزی و صنعتی را دامن زد و بشر را به جلو راند. اکنون بستر شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های هوشمند با فضاهای پهناور و لایتناهی مجازی چنین فرصتی فراهم کرده است. از نظر جامعه‌شناسی ارتباطات این فضا چگونه در خدمت اقتصاد قرار می‌گیرد؟

این یک امر مطلق نیست که لزوماً بستر فعالیت اقتصادی به زمین مجازی منتقل شده است اما بی‌تردید فرصت‌های بسیاری برای توسعه فعالیت‌های اقتصادی فراهم شده است و رونق کسب‌وکارهای مجازی، نشان می‌دهد این اتفاق افتاده است. هنوز نمی‌توانیم به‌طور قطعی بگوییم بستر اقتصاد جابه‌جا شده است اما با شما موافق هستم که کسب‌وکارها دارد به فضای مجازی منتقل می‌شود و اساساً از نظر اقتصادی نیز به صرفه‌تر است چراکه از بسیاری از هزینه‌های پیرامونی کاسته است و شما جز هزینه اینترنت که چیز زیادی نیست، دیگر نیازی نیست حتماً دفتر و دستک و مکان فیزیکی در اختیار داشته باشید و امروزه مکانیسم تبادل و ایده‌پردازی اقتصادی در این فضا ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر و در نهایت سودآور است. امروزه از گوشی‌های هوشمند و موبایل‌ها استفاده می‌شود. در تحولات سیاسی سال‌های اخیر به‌خصوص در سال‌های 88 و 96 در ایران که محدودیتی برای اینترنت و فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی رخ داد، بسیاری از مردم که کسب‌وکارهایی در بستر فضای مجازی داشتند، دل‌نگران بودند که این فضا از آنها گرفته شده است. بستن فضای مجازی و محدود کردن شبکه‌های مجازی و اینترنت می‌تواند اقتصاد استارت‌آپ‌ها را تغییر دهد. اما به دلیل مناسب بودن و به صرفه بودن فضای مجازی، مردم این محدودیت‌ها را برنتابیدند و به نوعی نسبت به محدودیت در فضای مجازی اعتراض داشتند. آنها معتقدند حضور در فضای مجازی به نوعی بخشی از فضای اقتصادی مورد نظر آنها را پوشش می‌دهد. بنابراین من موافق هستم که بستر مجازی و موبایل‌ها در شکل‌گیری بازارهای جدید و ایده‌های خلاقانه اقتصادی بسیار موثر است. ارتباطات اقتصادی به نوعی با این موبایل‌ها تسریع شده است.

  مهم‌ترین تبعات فراگیر شدن موبایل چه بوده است و تاثیر برگشت‌ناپذیر تلفن‌های همراه بر جهان‌بینی، زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما چیست؟

واقعه فراخوان نوجوانان برای حضور در نزدیکی سینما کوروش در یکی دو سال گذشته، از جمله مهم‌ترین کارکردهای تلفن‌های هوشمند است که تبعات غیرقابل پیش‌بینی هم دارد. تنها وسیله‌ای که توانست چند هزار نوجوان را ظرف کمتر از یک روز گرد هم جمع کند و سبب شد آن خیابان بند بیاید، شبکه‌های اجتماعی و دسترسی به موبایل بود. این حادثه قابل مطالعه، بدون ریالی هزینه اضافی و با یک پیام ساده برای گردهمایی این نوجوانان انجام شد. این مساله در سراسر جهان قابل تامل است. رئیس‌جمهوری آمریکا نمونه عجیب این ماجراست. آقای ترامپ امروزه پیام‌های خود و دولتش را در شبکه‌های اجتماعی و از طریق تلفن هوشمند به مردم دنیا می‌رساند که از آن به عنوان دیپلماسی توئیتری اسم می‌برند. این اتفاق با همه اشکالاتی که می‌توان به شخصیت و محتوای پیام‌های آقای ترامپ وارد دانست، واقع شدن حادثه دهکده جهانی مک ‌لوهان است که عینیت پیدا کرد و حتی حکمرانی در کشورها به خصوص در کشور ما را نیز متاثر کرده است.

  فارغ از آثاری که موبایل‌ها در همه جهان از خود برجا گذاشتند، با توجه به ویژگی‌های خاص جامعه، سیاست و اقتصاد ایران، آیا رونق استفاده از موبایل‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی گسترده اثری که بر ما گذاشتند متفاوت و فراتر از سایر کشورها بوده است یا در همان محدوده قابل بررسی است؟ برای مثال اینستاگرام تا حدودی نمایشگر سبک زندگی آمریکایی است اما در ایران نوعی ریخت‌وپاش متظاهرانه از سبک زندگی مردم را باب کرده است.

شرایط جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم با جوامع دیگر مثل جامعه آمریکایی متفاوت است. البته همه جوامع با هم تفاوت‌های فرهنگی خود را دارند. ما دو جامعه متفاوت با فرهنگ‌ها، ارزش‌ها و تعاملات و نگرش‌ها و سبک زندگی متفاوت هستیم. من اشاره‌ای بکنم که ما در ایران گونه‌های متعدد سبک زندگی داریم. مثلاً سبک زندگی سنتی، مدرن، مدنی، در حال گذار، پست‌مدرن و... هر کدام از این گونه‌ها شرایط خود را دارند. تصور کنید، ارزش‌هایی که در تعاملات ما با محدودیت‌های فرهنگی و فضای اجتماعی و سیاسی، مورد استفاده قرار می‌گیرند آیا با ارزش‌های زندگی آمریکایی هماهنگ هستند؟ خیر! اینجا باید این نکته را در نظر گرفت که استفاده از گوشی‌ها و موبایل‌های هوشمند و فضای گسترده مجازی و اینترنت فرصتی را برای مردم فراهم کرده که از موانع محدودیتی که نهادهای قدرت برای مردم ایجاد کرده‌اند، گذر کنند. با گذر از این مرحله آنها تلاش دارند خود را به نوعی ثابت کنند. برخی از مردم هم اهل افراط و تفریط هستند و گاهی در مسیری آنقدر جلو می‌روند که به مشکل می‌خورند و گاهی چنان عقب می‌ایستند که کاری از دستشان برنمی‌آید. با شما موافق هستم که سبک زندگی که در اینستاگرام دارد نمایش داده می‌شود، در واقع برای مردم ایران که حتی استفاده از گوشی هوشمند در آن فرهنگ‌سازی نشده است، می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و به نوعی خلأ ایجاد کند. این نوعی رواج ارزش‌های مادی‌گرایانه و مصرف‌گرایانه در میان مردم ایران ایجاد کرده است. مردم البته به دلیل محدودیت‌های فیلترینگ و سرعت اینترنت هر بار از یک بستری به بستر دیگر در فضای مجازی کوچ می‌کنند. یک روز فیس‌بوک است و روز دیگر اینستاگرام است. اتفاقی که افتاده این است که مردم ایران و فعالان فضای مجازی درگیر دو کارکرد رونق موبایل‌ها و شبکه‌های مجازی هوشمند هستند. یک کارکرد این فضا مثبت است و یک کارکرد آن منفی است. نکته مثبت این است که این حضور به مردم کمک کرده که خاستگاه و جایگاهی را ببینند که هرگز تا پیش از این در آن جایگاه نبوده‌اند و حرف‌هایی را بزنند که هیچ‌وقت نمی‌توانستند بزنند. در جامعه‌ای که به شکل تاریخی استبدادزده است امروز مردم حرف‌هایی می‌زنند که پیشتر نمی‌توانستند بزنند و این محصول گسترش این ابزار است نه تغییر سیاسی شدید در ساخت سیاسی و اجتماعی. ساختار پیچیده جامعه ایرانی در طول تاریخ طوری نبوده که اجازه دهد مردم عادی چهره شوند و حرف‌هایی بزنند اما اکنون آنها در فضای مجازی حرف‌های خود را می‌زنند. آنها در فضای مجازی به نظر خود واقعی‌شان هستند. مثلاً اگر به حجاب اعتقاد نداشته باشند آنجا پوشش ندارند اما در محیط اجتماعی برخلاف فضای مجازی تحت تاثیر قانون غالب هستند. مردم ایران اساساً مردمی هستند که همگرایی بیشتری در رفتار آنها دیده می‌شود تا اینکه مردم واگرایی باشند. وقتی با مردمان دیگر از جوامع دیگر و ارزش‌ها و هنجارهای دیگر برخورد می‌کنند، همگرایی بیشتری از خود نشان می‌دهند و مقاومتی در برابر آن ندارند. در حقیقت بخش مثبت ماجرا این است که موبایل‌ها و همه ابعاد پیرامونی آن به دموکراتیزه شدن فرهنگ کمک کرده است. برخلاف دیگر ساحت‌ها که مردم در آنها دخالت کمتری دارند، به واسطه استفاده از فضای تعاملی مجازی و شبکه جهانی اینترنت مردم ایران در بعد فرهنگی دموکرات‌تر شده‌اند. در این بخش فضای مجازی به فرهنگ و به مردم کمک کرده است. رفع محدودیت در فضای مجازی سبب شده سبک زندگی آدم‌ها عوض شود و البته به نوعی به سمت یکپارچه‌سازی و همسانی پیش می‌رود. در حقیقت استفاده از فضای مجازی حرکت به سمت و سوی یک سبک زندگی و فرهنگ واحد در دنیا است. اما اگر بخواهیم لبه منفی این شمشیر گیدنزی را ببینیم، باید گفت حضور دائمی مردم و صرف ساعت‌ها وقت و اعتیاد به این فضا و پخش شایعات و فیک‌نیوزها و همچنین تقویت نوعی فردگرایی را می‌توان دید که مخرب است. مردم در یک حالت انزوای جمعی قرار دارند.

  گسترش شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های همراه حکمرانی را آسان‌تر کرده یا دشوارتر کرده است؟

به نظر من گسترش شبکه‌های اجتماعی و استفاده از گوشی‌های هوشمند، حکمرانی را سخت‌تر کرده است. یک نکته بسیار غریب که ورود تلفن‌های همراه در زندگی مردم ایجاد کرده، رفتن به حریم خصوصی دیگران است. در بحث حکمرانی متاسفانه تلفن‌ها امروزه ابزاری برای ورود دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی به حریم خصوصی افراد است. در واقع ارتباطات و تعاملاتی که غیر از وظایف کاری است، به دلیل این نفوذ به زندگی خصوصی آدم‌ها دارد به تصویر کشیده می‌شود که از منظر اخلاقی بسیار زننده است. مردم عادی بی‌تردید نمی‌توانند حریم خصوصی را به این شکل هدفمند به چالش بکشند. البته همین ماجرا در شکل دیگری سبب شده، مسوولان پاسخگو باشند و از زیر بار مسوولیت شانه خالی نکنند. مردم نیز در این ماجرا مطالبه‌گر شده‌اند و از نهادهای قدرت مطالبه می‌کنند و آنها مجبور به پاسخگویی شده‌اند. مثلاً در همین فضای مجازی، مسوولان همه حضور دارند. وقتی کاربران عادی متوجه حضور فلان مسوول می‌شوند، سریعاً مطالبات خود را مطرح می‌کنند و فشار در سطحی است که آنها پاسخگو هستند. البته وزیر ارتباطات به دلیل جوان بودن و تسلطش بر حوزه کاری خودش یعنی ارتباطات و فناوری اطلاعات، در این بستر حضور جالبی دارد و من بارها دیده‌ام که خودش درگیر این مسائل می‌شود و با مردم به تبادل می‌پردازد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها