فرصتهای از دست رفته
بررسی امکان نجات برجام در گفتوگو با مهرداد عمادی
مهرداد عمادی میگوید: در صورت نابودی برجام و شروع غنیسازی از سوی ایران، اتحادیه اروپا در کنار ایالاتمتحده خواهد ایستاد و سناریوی مدیریت محدود نظامی در منطقه محتمل خواهد بود.
تحولات اخیر در حوزه برجام باعث شد تا محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با سفر به چین به رایزنی با مقامات این کشور بپردازد و اعلام کند حفظ توافق هستهای تنها با اقدامات عملی ممکن است و نه صرفاً با صدور بیانیههایی حمایتی. در پاسخ نیز ونگ یی، وزیر خارجه چین گفت چین با درک موقعیت ایران، از این کشور برای حفظ حقوق مشروعش در برجام حمایت میکند. این در حالی است که از ابتدای ماه می، ایالاتمتحده از تمدید معافیت هشت کشور برای واردات نفت ایران خودداری کرده و اعلام داشته که میخواهد صادرات نفت ایران را به صفر کاهش دهد. در چنین شرایطی ایران نیز اعلام کرده تعهدات خود به برجام را کاهش میدهد. با توجه به این تحولات، بقای برجام موضوعی است که پرسشهای فراوانی را در ذهن تحلیلگران ایجاد کرده است. به همین منظور گفتوگویی را با مهرداد عمادی، کارشناس مسائل اقتصادی انجام دادیم. او معتقد است در شرایط فعلی این انتظار وجود ندارد که سه کشور اصلی اروپا (آلمان، فرانسه و بریتانیا) از برجام خارج شوند. عمادی همچنین بر این باور است که در صورت نابودی برجام چشمانداز و افق اقتصادی کشور نهتنها مثبت نیست بلکه دستاوردهای برجام که میتوانست برای بیش از یک دهه شکوفایی اقتصادی را برای ایران به ارمغان بیاورد نیز از بین خواهد رفت.
♦♦♦
آیا در شرایطی که تنش میان ایران و آمریکا بالا گرفته است و اروپا نیز حالتی انفعالی از خود نشان میدهد، میتوان به بقای برجام امیدوار بود؟
به نظر من تنشی که در حال حاضر میان ایران و ایالاتمتحده وجود دارد دستکم از زمان جنگ ایران و عراق (که به مدت سه هفته این تنش بسیار بالا بود) سابقه نداشته است. در چنین شرایطی انرژی اروپا نیز برای پیگیری حفظ توافق هستهای و تسکین این تنش مقدار زیادی کاهش پیدا کرده است. این موضوع به این دلیل است که دو شرط مربوط به شفافیت و انتقال بینبانکی که ایران در زمان برجام پذیرفته بود، هنوز اجرا نشده است. از نظر من به دلیل اجرا نشدن این دو بخش متاسفانه تمایل شرکتها و بانکها در اروپا برای همکاری با ایران به شدت کاهش یافته است.
البته حتی در چنین شرایطی نیز میتوان به بقای برجام امیدوار بود اما توافق باقیمانده، برجامی است که بسیار بسیار کوچکتر، کمتوانتر و کمثمرتر از نسخه اولیهاش خواهد بود. در شرایط فعلی این انتظار وجود ندارد که سه کشور اصلی اروپا (آلمان، فرانسه و بریتانیا) از برجام خارج شوند ولی اینکه انتظار برود آن کوشش و تلاشی که 18 ماه پیش از سوی این سه کشور شاهد آن بودیم، پابرجا بماند، نیز دور از ذهن است. بهطور کلی در فضای فعلی میتوان ابراز داشت که اتحادیه اروپا نسبت به ایران بسیار کمامیدتر شده است.
با توجه به شرایطی که شما از آن سخن گفتید، آیا نجات برجام امکانپذیر است؟
با پارامترهایی که در حال حاضر مشاهده میکنیم بله روی کاغذ امکان آن وجود دارد ولی احتمال آن بسیار بسیار پایین است. در واقع برای اینکه تبدیل به یک دستاورد عملی شود به همراهی و همسویی نیروهای درگیر با این موضوع نیاز دارید. این در حالی است که به نظر میرسد چنین هماهنگیای میان بازیگران برجام چه در داخل و چه در خارج از کشور وجود ندارد.
همانطور که مستحضرید محمدجواد ظریف اخیراً سفری به چین داشته و رایزنیهایی را با مقامات این کشور در خصوص زوایای مختلف برجام داشته است، بهطور کلی نقش کشورهای چین و روسیه در پابرجا ماندن برجام چیست؟
اگرچه هر دو کشور چین و روسیه در اظهارنظرهایی اعلام کردهاند که برجام باید تایید شود اما از نظر کیفی میان این دو کشور تفاوتهایی وجود دارد. به نظر من نمیتوان این دو کشور را در کنار هم گذاشت، مقایسه آنها مثل مقایسه سیب و پرتقال است.
چین به خاطر مسائل ژئوپولتیک غرب آسیا (موضوعاتی مانند جاده ابریشم جدید چین و دروازه ورود به اروپا) از یکسو و از طرف دیگر به دلیل نیازهای مربوط به انرژی به ویژه نفت و بالا بودن حجم تجارت خود (به عنوان دومین صادرکننده کالاهای صنعتی دنیا) با ایران، از ایران حمایت کرده و مخالف تحریمهاست. روسیه اما به ایران به عنوان یک کارت چانهزنی با اروپا در چارچوب انرژی و امنیت قاره سبز و ایالاتمتحده در مسائل جغرافیای سیاسی و مسائل خاورمیانه نگاه میکند. اما همانطور که در روزهای اخیر نیز شاهد آن هستیم نقش چین در این راستا بسیار فعالتر بوده و بیشتر از برجام حمایت میکند.
نظر بنده این است که روسیه ایران را یک همسایه توانمند با اقتصاد شکوفا نمیخواهد بلکه میخواهد ایران اقتصادی لرزان داشته باشد تا بتواند از آن در جهت منافع بینالمللی خود استفاده کند. در واقع به نظر من دوستی روسیه با ایران عمیق نیست.
البته مطمئناً خیلیها موافق این نظر من نیستند. به همین دلیل به نظر من روسیه بسیار آسانتر از این توافق جدا خواهد شد. البته ماندن چین پای برجام نیز صددرصدی نیست و ممکن است این کشور نیز به این نتیجه برسد که هزینه دفاع و نزدیک ماندن به ایران بیش از دستاوردهای آن است و در چنین وضعیتی ممکن است از ایران فاصله بگیرد کمااینکه در دوره قبلی تحریمهای نفتی نیز شاهد این موضوع بودیم که چین خرید نفت از ایران را به شدت کاهش داده، تعهدات بیمهای خود را لغو کرد و از همه مهمتر سرمایهگذاریهای خود در پارس جنوبی را متوقف ساخت. البته نکتهای که در این سری تحریمها وجود دارد، تنش تجاری میان آمریکا و چین است که در چنین شرایطی میتواند یک عامل مثبت به نفع ایران باشد.
از نظر شما، روسیه و چین تا چه اندازه پای دفاع از ایران در برابر ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا خواهند ایستاد؟
در ابتدا باید بگویم به نظر من اتحادیه اروپا هیچگاه رویکرد تهاجمی نسبت به این مساله نداشته، حتی کشوری نظیر فرانسه نیز همانند آمریکا رویکرد خصمانهای نداشته است البته باید به این نکته اشاره کرد که اخیراً در لندن فضا کمی تغییر کرده است. به نظر من این دو کشور به هیچوجه قرار نیست که از ایران دفاع کنند. آنها به دنبال منافع خود هستند و در واقع از منابع ایران که میتواند در اختیار آنها قرار بگیرد، دفاع خواهند کرد. بهتر است این پرسش را اینگونه تغییر دهیم که منافع ملی روسیه و چین تا چه حد دفاع از ایران را توجیه خواهد کرد.
به نظرم در شرایط فعلی نمیتوان امیدی به روسیه داشت چراکه این کشور متحد منطقهای دیگری به نام ترکیه برای خود پیدا کرده است. در ارزیابی اخیر یک اندیشکده اروپایی، به خاطر نقش فعال ترکیه در ناتو حضور نامحدود این کشور در رابطه با اتحادیه اروپا و نزدیکی تاریخی ترکیه با ایالاتمتحده، شاخص اهمیت ترکیه و ایران برای روسیه به ترتیب 85 و 35 محاسبه شده است که این ارقام گواه همین موضوع است. در حالی که سه ماه پس از برجام این شاخص برای ترکیه و ایران به ترتیب 82 و 78 بود. به همین دلیل میتوان استناد کرد که روسیه انگیزهای برای دفاع از ایران در برابر ایالاتمتحده و اروپا نخواهد داشت. بهطور کلی نمیتوان به این دو کشور امید زیادی بست.
با توجه به این فضای تنشزای بینالمللی، نجات برجام چگونه محقق خواهد شد؟
به نظر من دیگر فرصت نجات برجام از بین رفته است. زمانی میتوانستیم از این پنجره استفاده کنیم که بلافاصله پس از برجام روابط تجاری، صنعتی و سرمایهای با اروپا و شرکتهای آمریکایی را توسعه میدادیم. به نظر من در داخل کشور این تفکر جا افتاده بود که برجام تنها یک توافق سیاسی نیست و انگیزه ایران از این توافق اقتصادی است اما روح برجام بر این اصل استوار بود که چگونه میتوان تنشزدایی را میان ایران و جامعه جهانی ممکن کرد. ایران هیچگاه از مهمترین کانالی که میتوانست به برجام عمق داده و در برابر فشارهای خارجی مقاوم کند، استفاده نکرد.
برای مثال اگر ایران در این مدت قراردادهای بزرگی با شرکتهایی نظیر بوئینگ، کرایسلر و جنرالالکتریک و شرکتهای اروپایی بزرگ امضا میکرد، میتوانست تا حدی برجام را بیمه کند. به همین دلیل انگیزه طرف مقابل برای ادامه رابطه بسیار کوتاهمدت میشود. در مجموع زمانی که فرصت برای حفظ برجام وجود داشت از آن استفاده نشد و به نظر من در حال حاضر شرکتهای اروپایی نیز پرونده ایران را برای سرمایهگذاری و انعقاد قرارداد بستهاند که این موضوع هم به خاطر فشارها و عکسالعملهای منفی داخلی در خصوص ورود شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری بوده و هم به خاطر تهدیدهای یکجانبه خزانهداری آمریکا. بنابراین از نظر من فرصت نجات برجام دیگر از دست رفته است.
نقش جامعه بینالمللی در این زمینه چه میتواند باشد و ایران چه انتظاری از جوامع و نهادهای بینالمللی میتواند داشته باشد؟
در حال حاضر هم سازمان ملل، هم بخش اداری اتحادیه اروپا (یونکر، موگرینی و تاسک به عنوان سه شخصیت کلیدی این اتحادیه) هنوز بهطور کامل کنار برجام هستند و در برابر ایالاتمتحده از آن دفاع کردهاند اما با توجه به اینکه شما منابع اقتصادی لازم را ندارید و دسترسی ایران به بازار سرمایه و تکنولوژی مدرن روز (که قرار بود مهمترین دستاورد این توافق باشد) بهطور کامل محقق نشد نمیتوان امید چندانی به شرایط فعلی و بهتر شدن اوضاع برجام داشت.
از دیدگاه شما آیا تحریمهای جدیدی در قبال ایران اعمال خواهد شد اگر این چنین است بسته جدید پیشنهادی تحریمها شامل چه مواردی خواهد بود؟
آن چیزی که من در پایان ماه مارس متوجه آن شدم این است که بر اساس گفتوگوهایی که میان ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و هند در جریان است، قرار است نهادهای جدید و بخشهای جدیدی را هدف تحریمهای بینالمللی قرار دهند. در حال حاضر خزانهداری ایالاتمتحده پذیرفته که باید پیش از اعمال تحریمهای جدید مذاکراتی را با دیگر قدرتها انجام دهد و زمانی که توافق نسبی به دست آمد، آن را معرفی کند. بسته جدید هم شامل بنیادهای مذهبی کشور میشود و هم بخشهای جدیدی از اقتصاد ایران را دربر میگیرد.
با توجه به اوضاع موجود به نظر شما چه کسی و چه اقدامی میتواند منجر به نابودی کامل برجام شود؟
شاید مهمترین اتفاقی که میتواند برجام را از ریشه بخشکاند این است که شاهد جنگ و نزاع در منطقه باشیم، هرگونه تنشی در منطقه میتواند بهانهای به دست مخالفان ایران بدهد و ایران را در افکار عمومی دنیا تخریب کند. در چنین شرایطی میتوانیم انتظار داشته باشیم که سه کشور اروپایی بزرگ نیز به این نتیجه برسند که دیگر لزومی به پابرجایی برجام وجود ندارد.
در صورت نابودی برجام، این اتفاق بیش از همه به نفع چه کسانی خواهد بود؟
به نظر من نابودی برجام در داخل کشور به نفع کسانی خواهد بود که به دنبال فساد گسترده در کشور هستند. چراکه در سالهای اخیر پیگیریهای بسیار خوبی در مورد فسادهای مالی صورت گرفته و به جاهای خوبی نیز رسیده است و با نابودی برجام، توجه از آنها کاسته شده و آنها راحتتر میتوانند به فساد مالی خود ادامه دهند.
همانطور که یک مثل انگلیسی میگوید، بزرگترین برندگان آتشسوزی یک فروشگاه بزرگ کسانی هستند که هم از داخل فروشگاه و هم از بیرون آن دزدی کردهاند.
در مقیاس منطقهای بدون شک بزرگترین برنده نابودی برجام در وهله اول عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و در سطح دوم امارات متحده عربی خواهند بود. این سه کشور نهتنها سرمایهگذاری سنگینی را روی لغو و نابودی برجام کردهاند بلکه میخواهند پای ایران را به درگیریهای منطقهای باز کنند. بدون شک اگر چنین موضوعی اتفاق بیفتد برای امنیت بلندمدت کشور بسیار منفی خواهد بود.
بنده هیچ تردیدی ندارم که در صورت نابودی برجام و شروع غنیسازی از سوی ایران، اتحادیه اروپا در کنار ایالاتمتحده خواهد ایستاد و سناریوی مدیریت محدود نظامی در منطقه محتمل خواهد بود.
به عنوان پرسش نهایی به نظر شما، در صورت نابودی برجام، چشمانداز سیاست بینالمللی و اقتصادی ایران چگونه خواهد بود؟
تصور میکنم در این حالت ایران به سمت انزوای بیشتر رفته و وابستگی ایران به روسیه بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی ایران برای فروش محدود نفت خود در ازای کالا به کشورهایی نظیر چین و ترکیه و برخی شرکتهای هندی ثبتشده در خارج هند مجبور خواهد شد تا امتیازات زیادی را بدهد.
از نظر اقتصادی نیز شاهد آن بودیم که صندوق بینالمللی پول در تازهترین گزارش خود چشمانداز رشد اقتصادی ایران را تغییر داده و انتظار دارد که اقتصاد کشور رشد منفی ششدرصدی را در سال جاری به ثبت برساند. از سوی دیگر شبیهسازی ریاضی انجامشده از سوی پژوهشگران ما نشان میدهد رشد اقتصادی ایران بین منفی 9 تا منفی 10 درصد خواهد بود و انتظار آن میرود چیزی معادل 850 تا 900 هزار شغل در ایران نابود شود.
بهطور خلاصه باید به این موضوع اشاره کرد که در صورت نابودی برجام چشمانداز و افق اقتصادی کشور نهتنها مثبت نیست بلکه دستاوردهای برجام که میتوانست برای بیش از یک دهه رشد بالای 5 /5درصدی و سرمایهگذاری بالای 350 میلیاردیورویی را برای اقتصاد ایران به ارمغان بیاورد نیز از بین خواهد رفت. به نظر من به ناچار باید بپذیریم که حاصل نابودی برجام، عمیقتر شدن فقر، رشد بیکاری و مهمتر از همه از بین رفتن فرصتهای طلایی برای تبدیل اقتصاد ایران به یک اقتصاد صنعتی پویا خواهد بود. به نظر من افق اقتصادی ایران چیزی میان اقتصاد پاکستان و مصر خواهد شد و ما با توان بیشتری به بیماری خامفروشی و استخراج منابع طبیعی ادامه خواهیم داد و در همین چارچوب نیز شاهد کاهش هرچه بیشتر فرصتهای واقعی برای تولید ارزشافزوده و فرصتهای صادراتی خواهیم بود.