گردابی چنین هائل
بانک مرکزی برای برونرفت از مشکلات چه مسیری را انتخاب میکند؟
روسا و مدیران جدید در توصیف آنچه در اختیار گرفتهاند، گاه تعابیر جالبی به کار بردهاند که با گذشت زمان نهتنها از اذهان پاک نشده، که تبدیل به گزارهای شبیه به ضربالمثل شده است.
رضا طهماسبی: روسا و مدیران جدید در توصیف آنچه در اختیار گرفتهاند، گاه تعابیر جالبی به کار بردهاند که با گذشت زمان نهتنها از اذهان پاک نشده، که تبدیل به گزارهای شبیه به ضربالمثل شده است. از جمله یکی از روسای قوه قضائیه که در زمان رسیدن به این صندلی، اذعان کرد که خرابهای را تحویل گرفته است. یا یک مدیر فوتبالی که پس از تحویل گرفتن مدیریت یک باشگاه بزرگ و اسمورسمدار با کلی افتخار و دنباله، برای اشاره به نابسامانیها عنوان کرد باشگاه را در صندوق عقب پیکان تحویل گرفته است.
رئیسکل جدید بانک مرکزی اما داستانش متفاوت است، در میانه توفان نقدینگی پا به عرصه هدایت سیاستهای پولی گذاشته و سکان را در دست گرفته، یا به دستش دادهاند. او باید در حالی که شدت و حدت موجهای تورم فزونی مییابد، گرداب نقدینگی دائماً عمیقتر و هولناکتر میشود، بادهای کسری بودجه شدیدتر میوزد و صخرههای سخت و بزرگ چالشهای بانکی، چه در قالب موسسات غیرمجاز یا ناتوان از پرداخت سپرده مردم، چه در قالب ترازنامه ناتراز بانکها، بیشتر سر راهش قرار میگیرد این کشتی را نجات دهد. کار سختی که قطعاً از عهده او بهتنهایی برنمیآید و اگر رئیس و بدنه دولت، اقتصاددانان و کارشناسان نظام بانکی، مالی و بودجه و در نهایت مردم با او همراهی نکنند، توان نجات این کشتی بادبان شکسته را ندارد.
تغییر رئیسکل بانک مرکزی اتفاق ویژهای نیست اما اگر قرار بر شنیدن بوی بهبود باشد، باید به اتفاقی ویژه بدل شود، که ممکن نیست مگر با تحول جدی ساختار نظام بانکی که ید طولایی در تولید نقدینگی دارد و عادت به پیش رفتن با بازی پانزی و بدهیهای بالا و سودهای موهوم و کاغذی. ثباتبخشی به بازار پول که یکی از انتظارات از بانک مرکزی در دوره جدید است نباید برداشت به ایجاد آرامش برای تداوم وضع موجود باشد که نه ممکن است و نه درست. رئیسکل بانک مرکزی باید با تیم زبدهای که هم در بدنه بانک و هم در خارج از آن حضور دارند، راضی به جراحی و ایجاد اصلاحات عمیقی شود که حتی بهرغم ایجاد درد و خونریزی کوتاهمدت، امید سلامت و بهبودی در درازمدت را به دنبال داشته باشد.