شغل: گدایی
حجتالله میرزایی از ابعاد پیچیده رفع یک آسیب اجتماعی-اقتصادی میگوید
حجتالله میرزایی میگوید: کودکان بخش عمدهای از گدایان تهران را تشکیل میدهند. این کودکان زیر 15 سال سن دارند و گروه دوم گدایان عمده تهران را افرادی تشکیل میدهند که بالای 40 سال سن دارند. در این میان هر چه سن متکدیان بالاتر میرود، تکدیگری زنانه میشود و هرچه سن متکدی پایینتر میآید، سهم اجبار خانواده بالاتر میرود و دلیلی بر تداوم پدیده تکدیگری به شمار میآید.
گدایان در تهران جولان میدهند و تصور خیلیها بر این است که شهرداری باید آستین بالا بزند و کاری کند اما شهرداری تنها یکی از 11 سازمانی است که در کتاب قانون برای ساماندهی متکدیان تعیین شده است. این جملات را حجتالله میرزایی، معاون برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری به تجارت فردا میگوید. با این حال شهردار چیز دیگری میگوید. محمدعلی افشانی که تازگیها به ساختمان خیابان بهشت آمده و شهرداری تهران را برعهده گرفته، گفته است ظرف یک سال پایتخت را به شهر بدون گدا تبدیل میکند؛ وعدهای خوشایند اما احتمالاً اقدام بسیار سخت! چراکه پیش از این بارها درباره کاهش و حذف گدایان از تهران گفتهاند و حالا چهارراههای پایتخت کلافهکنندهتر از همیشهاند. گدایان و شبهگدایان با مجمرهای اسفند و فال و آدامس، جرات پایین کشیدن شیشه را از رانندگان گرفتهاند و آسایش مسافران مترو و اتوبوس را سلب کردهاند. میرزایی معتقد است حذف گدایان از تهران وعده وعید نبوده و شدنی است اما این کار از آن کارستانهاست چراکه برای انجام شدنش مجبور هستید 11 ارگان را سر یک میز بیاوری و چنان برنامه جامع و هماهنگی بچینی که مو لای درزش نرود. شهرداری در حال حاضر تنها میتواند گدایان را جمعآوری کند و به آنها اسکان موقت بدهد. بعد از اسکان موقت و پایش گدایان از نظر سلامت روحی و روانی و میزان نیازمندیشان کار شهرداری تمام میشود و گدایان به سازمانهای حمایتی یا سایر ارگانها معرفی میشوند. اینکه بقیه سازمانها کارشان را چگونه انجام دهند تا گدایان دوباره به سرچهارراهها برنگردند یا اصولاً جلوی ورود گدایان جدید به خیابانها گرفته شود، ابعادی از پدیده تکدیگری است که دیگر در دست شهرداری نیست. اینها مسائلی است که معاون برنامهریزی و توسعه شهری افشانی به آن اشاره میکند و معتقد است حذف گدایان از تهران به یک برنامهریزی بلندمدت احتیاج دارد آن هم در شرایطی که حتی آمار گدایان در بایگانی سازمانهای مختلف بسیار متفاوت است و تعریفشان از این پدیده و ابعادش با یکدیگر، تفاوتهای زیادی دارد. در ادامه مشروح گفتوگوی تجارت فردا با حجتالله میرزایی، معاون برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری را میخوانید.
♦♦♦
حدود 19 -18 سال است که طرح کاهش تکدیگری مطرح میشود، اما این اتفاق رخ نداده است. مشکل از کجاست؟
برخلاف آن چیزی که به نظر میرسد شهرداری تهران حدود قانونی مشخصی برای مداخله در آسیبهای اجتماعی دارد و تنها یکی از چند سازمانی است که با مساله تکدیگری درگیر است. بر اساس اسناد بالادستی چیزی حدود 11 دستگاه اجرایی در این زمینه مسوول هستند که شهرداری تنها یکی از این نهادهاست. علاوه بر شهرداری، ارگانهایی مانند بهزیستی، وزارت رفاه، کمیته امداد، استانداری و فرمانداری، نیروی انتظامی و... همه و همه برای این پدیده صاحب مسوولیت هستند. بنابراین نمیتوان گفت که اگر این طرح به سرانجام نرسیده، علتش کوتاهی شهرداری است.
با این حساب اظهارنظر شهردار تهران برای جمعآوری گدایان تا چه اندازه کارشناسی است؟
جمعآوری گدایان تهران امکانپذیر است اما من فکر میکنم مهمترین مسالهای که میتواند جمعآوری گدایان تهران را محقق کند هماهنگی و اجماع نهادها و سازمانهایی است که درگیر ماجرا هستند. تمام این سازمانها باید دور هم جمع شده و بر اساس یک برنامهریزی هماهنگ و مشخص عمل کنند تا پدیده تکدیگری از چهره شهر تهران حذف شود.
از نظر زیرساختها چه؟! آیا ما امکانات کافی برای جمعآوری تمام گدایان تهران و ساماندهی آنها را داریم؟
فکر میکنم شهرداری برای نگهداری موقت و ارجاع گدایان به نهادهای مختلف امکانات و ظرفیت کافی دارد. شهرداری تهران در حال حاضر دو «سامانسرای» اسلامشهر و لویزان را در اختیار دارد که در مجموع 500 نفر ظرفیت دارند و 9 مددسرای فعال دارد که این مددسراها روی هم رفته میتوانند 1000 نفر را میزبانی کنند. به جز این ما «سازمان رفاه و خدمات اجتماعی و مشارکت» را در شهرداری داریم که با هدف ساماندهی و رصد آسیبهای اجتماعی تاسیس شده است. این سازمان به لحاظ تجربی و علمی دارای ظرفیتهای زیادی است و نیروی انسانی کارآزموده، مددکاران حرفهای و تسهیلگران مجرب را در اختیار دارد. لازم است اشاره کنم که ما در شهرداری گزارشهای دقیق و مطالعات خوبی در زمینه آسیبهای اجتماعی شهر تهران داریم.
به گزارشهای دقیق اشاره کردید اما جالب است که ما هیچ آمار مشخص و مستندی حتی درباره تعداد گدایان تهران نداریم! این گزارشهای دقیق کجاست؟
آمار دقیقی وجود ندارد چون هر سازمان که به نوعی با مساله تکدیگری درگیر است دادههای خودش را دارد. در واقع هر نهاد متولی بر اساس تعاریف، شرح وظایف، اهداف و ماموریتهای خودش اقدام به جمعآوری و ارائه آمار میکند، به این معنی که یک توافق کلی، یکسان و حتی شفاف در زمینه تعاریف «تکدیگری» و تعریف آمارها وجود ندارد مثلاً سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران که وظیفه مواجهه با متکدیان را دارد، آمارهای خود را بر اساس آمار گشتهای خدمات اجتماعی تنظیم میکند. سازمان بهزیستی یا وزارت رفاه تعاریف دیگر و نوع آمارهای دیگری دارند، یکی کردن این آمارها خود کار مهمی است که باید انجام شود. بنابراین هنگام ارائه، شنیدن و تفسیر این آمارها باید دقت لازم را داشت.
میخواهید بگویید سرشماری متکدیان و تحلیل جمعیتی آنها دشوار است؟! تا جایی که به یاد دارم بنا بود ما سامانهای داشته باشیم که دادههای هویتی گدایان را به صورت دقیق ثبت کند...
ثبت اطلاعات هویتی گدایان در حال حاضر انجام میشود اما سرشماری گدایان کار سادهای نیست. در زمینه تکدیگری و برخی دیگر از آسیبهای اجتماعی «پاتوقها» و جانمایی افراد در شهر و جابهجاییهایشان کار را دشوار میکند. به این معنا شما نمیتوانید همه متکدیان را یکبار بشمارید و مطمئن باشید که این آمار در یک بازه زمانی طولانی، درست و معنادار است زیرا تغییرات فصلی و دورهای مختلف و در برهههای اقتصادی متفاوت آمار متکدیان تغییر میکند و حتی تغییر سیاست سازمانهایی که با این پدیده درگیرند میتواند بر آمار تاثیرگذار باشد.
یعنی ما آمار جامعی از تعداد متکدیان تهران، نیازهایشان، جنسیت و وضعیت زندگیشان نداریم؟
آمارهای ما یعنی آمارهای عملکردی سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران نشان میدهد که در سطح شهر تهران شش هزار و 220 متکدی شناسایی شدهاند که از این تعداد چهار هزار و 981 نفر مرد و هزار و 239 نفر زن هستند. در واقع مطالعات ما نشان میدهد که 80 درصد متکدیان تهران مردان هستند.
از لحاظ سنی هم بیشتر متکدیان در سنین پایین را دختران تشکیل میدهند ولی با افزایش گروههای سنی میزان مردان از زنان پیشی میگیرد. بیشترین گروه متکدیان تهران بین 51 تا 60 سال دارند و جمعیتشان هزار و 320 نفر است.
از لحاظ پراکندگی گدایان تهران هم معمولاً تکدیگری در تهران به صورت متمرکز اتفاق میافتد به گونهای که متکدیان در مناطق مرکزی بیشتر متمرکزند تا مناطق حاشیهای. متکدیان عموماً در مقابل مراکز عمومی (بیمارستانها و داروخانهها و...) مبادرت به دریوزگی میکنند.
گفته میشود بیشتر گدایان تهران مهاجر هستند؟
بله همینطور است. البته این پدیده در بسیاری از کلانشهرهای بزرگ جهان هم به همین شکل است چون متکدی از مسوولیتهای اجتماعی معاف است، معمولاً در واحدهای اجتماعی بزرگتری مثل کلانشهرها به دلیل ناشناسی و غریبه بودن، مورد سرزنش قرار نمیگیرد. در تهران عمده متکدیان مهاجران خارجی هستند که در این میان افغانستانیها پررنگترین سهم را دارند به گونهای که 76 درصد متکدیان خارجی تهران را اتباع افغان تشکیل میدهند. پاکستانیها بعد از افغانستانیها بیشترین گدایان تهران را تشکیل میدهند و برخلاف افغانستانیها که مردان بیشتر گدایی میکنند بیشترین گدایان مهاجر پاکستانی را زنان تشکیل میدهند. بنگلادش و سوریه هم درصد کمی از گدایان مهاجر تهران را تشکیل میدهند.
بیشترین گدایان تهران در چه گروههای سنی هستند؟
به لحاظ سنی حجم زیادی از متکدیان کودکان زیر 15 سال هستند یا افرادی که بالای 40 سال سن دارند. البته در این میان هر چه سن متکدیان بالاتر میرود، تکدیگری زنانه هم میشود. هرچه سن متکدی پایینتر میآید، سهم اجبار خانواده بالاتر میرود و دلیلی بر تداوم پدیده تکدیگری به شمار میآید.
اشاره کردید که کودکان زیر 15 سال بخش عمدهای از گدایان تهران را تشکیل میدهند. در تعریف شهرداری کودکان کار سر چهارراه هم متکدی هستند؟
بله، آنها در واقع شبهگدایی میکنند. ما در کل تکدیگری را به دو نوع پنهان و آشکار تقسیم کردهایم که ساماندهی متکدیان آشکار آسانتر از متکدیان پنهان است. متکدیان پنهان عموماً در پوشش فروش کالاهای نازل با قیمت بالا و التماس برای فروش اقدام به گدایی میکنند. در مقابل، متکدیان آشکار با عجز و التماس مبنی بر نیازمندی و بیماری از مردم تقاضای کمک میکنند.
شهرداری بعد از جمعآوری گدایان چه میکند؟
شهرداری بعد از شناسایی گدایان و هماهنگی با نهادهای قضایی و انتظامی، متکدیان را جمعآوری میکند و آنها را برای اسکان موقت به سامانسراهایی میفرستد که در آنجا مددکاران حرفهای مستقر هستند. گدایان از نظر وضعیت سلامت جسمی و روانی پایش میشوند و در صورت نیاز به بیمارستان فرستاده میشوند. بعد از این مرحله گدایان غربالگری میشوند تا نیازمند بودن یا نبودن آنها، وضعیت معلولیت و... مشخص شود. گدایان نیازمند یا معلول به سازمانهایی مانند بهزیستی و کمیته امداد معرفی میشوند و بانک اطلاعاتی از آنها تهیه میشود تا پایشهای آینده و اینکه آیا باز هم به سرچهارراهها برمیگردند، با استفاده از این اطلاعات انجام شود.
چه تعداد از گدایان تهران تاکنون در سامانسراها پذیرش شدهاند؟
تقریباً حدود 50 درصد گدایان تهران جمعآوری و در سامانسراها پذیرش شدهاند. در واقع سامانسراهای شهرداری حدود دو هزار و 55 نفر مرد و 873 زن را پذیرفتهاند. بیشتر گدایانی که شهرداری در سامانسراها پذیرفته و شناسایی شدهاند گدایان ایرانی هستند. در حال حاضر شش هزار و 220 گدا در تهران شناسایی شدهاند که پنج هزار و 939 نفرشان ایرانی بوده و بقیه خارجی هستند.
مطالعات شهرداری درباره علت شکلگیری تکدیگری در تهران به چه نتایجی رسیده است؟
بدون تردید تکدیگری در پشت ظاهر ناخوشایند، از کاستیهای حاکم بر ساختار اقتصادی-اجتماعی حکایت دارد. پژوهشهای مختلف در تهران نشان میدهد که فقر، بیماری و بیکاری در کنار سطوح پایینتر آموزش در صدر عوامل شکلگیری و تداوم تکدیگری قرار دارد. ضمن اینکه سابقه اعتیاد در خانواده گدایان به وفور دیده شده است. بخشی دیگر از متکدیان هم به صورت خانوادگی سابقه تکدیگری دارند.
صرف نظر از گدایان حرفهای، راهکار توانمندسازی گدایان نیازمند چیست؟
اعتقاد دارم که باید از ظرفیت نهادهای مدنی برای توانمندسازی گدایان نیازمند استفاده کرد و دوباره آنها را به سمت فعالیت سالم و اثربخشی در اقتصاد کشور هدایت کرد. مطالعات ما در شهرداری نشان میدهد بیشتر از دوسوم افراد با هدف ترحم و انساندوستی به گدایان کمک میکنند و تعدادی از افراد انگیزهشان را از کمک به گدایان عمل به توصیههای مذهبی میدانند. فکر میکنم میشود این ظرفیت اجتماعی را به راه درست هدایت کرد و از آن برای توانمندسازی گدایان کمک گرفت.
در زمینه آسیبهای اجتماعی، شهرداری باید یک رویکرد جامع و منطقی را در پیش بگیرد؛ رویکردی که اثربخشی آن مورد آزمون قرار گرفته و در نهایت به توانمندسازی مددجو و بازگشتش به جامعه بدون انگزنیهای منفی بینجامد. شیوههای برخاسته از مددکاری اجتماعی (تسهیلگری، میانجیگری و توانمندسازی) شیوههای انسانی و اخلاقی صحیحی است. ضمن اینکه نهادهای مردمنهاد میتوانند در این راه کمک کنند و متکدیان را به سمت فعالیتهای سالم اجتماعی سوق دهند.
ارزیابی من از این گفتوگو این است که ساماندهی متکدیان پیچیدگیهای خاصی دارد، با این حساب آیا واقعاً میتوان یکساله تهران را به شهر بدون گدا تبدیل کرد؟
این اتفاق نیاز به برنامهریزی بلندمدت دارد اما الزامات ساماندهی متکدیان در کوتاهمدت در درجه نخست مشروط به این است که رویکردمان را برای ساماندهی متکدیان مشخص کنیم. آنچه پیداست تا امروز روشهای ضربتی، پلیسی و قهری و مجازاتها نتوانسته این آسیب اجتماعی را ساماندهی و جمعآوری کند. پس این امر باید به شیوه درست و همگرایی بین بخشهای مختلف نهادی که در قوانین بالادستی به عنوان مسوول شناخته میشود، تحقق پیدا کند. بنابراین فکر میکنم در مقطع فعلی باید به شناخت درست و منطقی از عوامل ساختاری پدیده تکدیگری برسیم و در وهله دوم متکدیان را به صورت درست غربالگری کنیم. بعد از آن نظام ارجاع را به صورت دقیق طراحی کنیم یعنی مرحله به مرحله وظیفه ارگانها را مشخص کنیم که برای حذف پدیده تکدیگری
در تهران چه اقداماتی انجام دهند. اینکه گدایان پس از اسکان موقت در سامانسراهای شهرداری وارد چه پروسهای شوند؟ این مساله هم جز با همافزایی شهرداری با سازمانهای دولتی و غیردولتی محقق نمیشود. ضمن اینکه برای جلوگیری از ورود گدایان جدید به شهر، در مبادی ورودی تهران با تکدیگری مقابله کنیم.
در واقع حذف گدایان از تهران مشروط به همکاری ارگانهای متعددی است...
بله همینطور است. ساماندهی متکدیان نیاز به هماهنگی در سطوح مختلف کلان، میانی و خرد دارد. برای داشتن تهران بدون گدا مفهوم همگرایی و ایجاد اجماع برای حل مساله، اهمیت زیادی دارد. شورای عالی آسیبهای اجتماعی در سطح کلان، وزارت کشور و نیروی انتظامی، بهزیستی، قوه قضائیه، نیروی انتظامی، مجموعه مدیریت شهری بهخصوص سراهای محلات و سازمانهای خیریه و مردمنهاد ناگزیر برای حل مساله تکدیگری باید با یکدیگر گفتوگو کنند. به اعتقاد من، راهحلی اجماعی مبتنی بر مشارکت اجتماعی که از قضا برای تدوین برنامه سوم شهر تهران نیز تجربه شد، راه بیبدیل مواجهه صحیح با پدیدههایی از این جنس است.