در محاصره گدایان
آیا قول شهردار برای حذف متکدیان عملی میشود؟
فقط ترافیک سنگین نیست که چراغهای قرمز تهران را برایت کلافهکننده و ملالآور میکند. حالا سر هر چهارراهی دود اسفند در کابین اتومبیلات میپیچد و خودرویی که تازه از کارواش برگشته، گرفتار دستمالها و شیشهشوهای اجباری میشود. نهتنها پشت فرمان که روی صندلی مترو و اتوبوس هم از دستشان خلاصی نداری.
مریم شکرانی: فقط ترافیک سنگین نیست که چراغهای قرمز تهران را برایت کلافهکننده و ملالآور میکند. حالا سر هر چهارراهی دود اسفند در کابین اتومبیلات میپیچد و خودرویی که تازه از کارواش برگشته، گرفتار دستمالها و شیشهشوهای اجباری میشود. نهتنها پشت فرمان که روی صندلی مترو و اتوبوس هم از دستشان خلاصی نداری. فالهای اجباری که روی کیف و دستهایت گذاشته میشود و نالهها و ضجه زنانی که نوزادان رنگپریده و خوابآلود را در آغوش کشیدهاند. آنها همهجا هستند، دراز کشیده روی پلهای عابر پیاده با زانوهای زخمی و خونآلود یا در خلوت شهروندی که روی نیمکت پارک به تمدد اعصاب نشسته است.
با لهجهای که کمتر برایت آشناست در کوچهها آواز میخوانند تا پنجرهای باز شود و اسکناسی پایین بیفتد. بعضی اوقات زنگ خانهات را میزنند و میگویند برای خرج کلیه از کار افتاده پدرشان پول جمع میکنند یا نسخه به دست گوشه خیابان یقهات میکنند. بعضیهایشان میگویند در راه ماندهاند و مسافری هستند که کیفش را زدهاند و یک عدهشان پول ساندویچ و کرایه تاکسی میخواهند. عدهای دیگر با دفترمشق و کتاب کنار وزنههای دیجیتال نشستهاند و برخی خیلی شیک و مجلسی تو را به کناری میکشانند و میگویند برای بیماران سرطانی یا جهیزیه دختران پول جمع میکنند...
اینها همه سناریوهایی است که گدایان برای پایتختنشینها نوشتهاند. گدایانی که به گفته محمدعلی افشانی، شهردار تهران حدود 70 درصدشان خارجی هستند. گدایان دورهگرد و مهاجرانی که از شمال هندوستان و پاکستان و افغانستان راه افتاده و تا قلب اروپا پیشروی کردهاند. آنها پشت در پشت گدا هستند و گدایی شغل خانوادگیشان به شمار میآید. گدایی در تهران کم درآمد ندارد و مدیران شهرداری از برآورد چند میلیونتومانی درآمد ماهانه متکدیان میگویند. همینجاست که باندهای مافیایی شکل گرفته و کودکان به استخدام مافیای گدایی درمیآیند.
به عقیده مدیران شهرداری تنها بخش کوچکی از گدایان تهران نیازمندان واقعی هستند. نیازمندانی که باید با برنامه و حسابشده توانمند شوند و دوباره به سیکل سالم درآمدزایی برگردند.
حالا شهردار تازه از راه رسیده پایتخت، گفته است که بنا دارد یکساله تهران را به شهر بدون گدا تبدیل کند. اینکه او تا چه اندازه میتواند موفق شود، معلوم نیست اما ساماندهی چهره تهران این روزها بیشتر از همیشه احساس میشود. چهرهای که متکدیان نقش پررنگی در آن ایفا میکنند و آسایش شهروندان مخدوش حضورشان شده است. تهرانی که سالهاست زیر فشار معضلات متعدد به یک شهر پر از استرس و حتی غمگین تبدیل شده است و حالا گدایان هم قوز بالا قوز شدهاند. در این میان، کاسبان گدایی نهتنها شریک درآمد شهروندان میشوند که با ترفندهای عجیب و غریب و تحریک احساسات مردم باری بر غمهای بزرگ تهران میگذارند. البته باید بگویم که وعده «تهران بدون گدا» پیش از این هم گفته شده است و برخی آن را یک طرح شکستخورده میدانند اما عدهای هم معتقدند این وعده آنقدرها دور از ذهن نیست و با یک برنامهریزی جامع میتوان پایتخت را از صحنههای ناخوشایند گدایی نجات داد.