دبیر انجمن فولاد ایران از معایب خامفروشی در صنعت فولاد میگوید
اول نیاز داخل، بعد صادرات
ایران چقدر مواد اولیه صنعت فولاد را صادر میکند؟ صادرات مواد خام فولادی چه معایبی دارد و چرا فعالان صنعت فولاد معتقدند خامفروشی به این صنعت ضربه میزند؟
ایران چقدر مواد اولیه صنعت فولاد را صادر میکند؟ صادرات مواد خام فولادی چه معایبی دارد و چرا فعالان صنعت فولاد معتقدند خامفروشی به این صنعت ضربه میزند؟ راههای کاهش خامفروشی در این صنعت چیست؟ رسول خلیفهسلطانی، دبیر انجمن فولاد ایران میگوید: «55 میلیون تن ظرفیت تولید فولاد در نظر گرفته شده و در این رابطه سرمایهگذاریهای لازم صورت گرفته است. اما متاسفانه همچنان اکتشافات و استخراج معدنی ما به میزان این سرمایهگذاری کامل نیست و ما با کمبود سنگآهن مواجه هستیم، بنابراین سنگآهن باید برای تولید فولاد داخلی ما باقی بماند.» او معتقد است: «باید برنامهریزیهایی صورت گیرد تا این سنگآهنی که در داخل کشور تولید میکنیم برای تولید فولاد مصرف شود و در غیر این صورت و در صورتی که به کشورهای دیگر صادر شود، ضربه بزرگی به صنعت فولاد کشورمان وارد میشود.» اما سوال اینجاست که با اعمال تعرفه روی سنگآهن، گندله، فروآلیاژها و... نیز میشود از خامفروشی جلوگیری کرد؟ دبیر انجمن فولاد ایران در این رابطه میگوید: «به دنبال وضع تعرفه نیستیم. دولت میتواند برای کنسانتره و گندله تعرفه بگذارد و مانع صادرات این مواد شود چراکه آنها نیاز داخل محسوب میشوند. اما به دنبال وضع تعرفه برای سنگآهن هماتیتی که عمدتاً توسط بخش خصوصی در داخل کشورمان تولید میشود و عملاً ممکن است کسبوکاری را سامان دهند نیستیم.» خلیفهسلطانی ضمن بیان اینکه اگر تعادل برقرار شود، هر چیزی که داخل کشور تولید شود امکان صادر شدن به کشورهای دیگر را هم دارد، میگوید: «حتی در شرایط کنونی هم بنده مخالف صادرات سنگآهن نیستم. مخالفت ما در صورتی است که نیاز داخل تامین نشود. اما در صورتی که نیاز داخل تامین شود، نمیتوانیم ممانعتی برای صادرات مازاد سنگآهن ایجاد کنیم و با این فرض که در آینده این سنگآهن مورد استفاده قرار میگیرد دلیلی برای عدم صادرات آن بیاوریم.»
* * *
ایران چقدر مواد اولیه صنعت فولاد را صادر میکند؟
سند چشمانداز 1404 دستیابی به صادرات 20 میلیون تنی فولاد را انتظار دارد و دستاندرکاران این بخش بر این باورند که باید 10 میلیون تن فولاد خام و 10 میلیون تن محصول نهایی صادر شود.
سال 1392 را میتوان به عنوان پایه حرکت به سوی بازارهای صادراتی فولاد ارزیابی کرد. پارسال نیز به بالاترین میزان در این مدت رسیدیم و پنج میلیون و 500 هزار تن صادرات تحقق یافت. سهم صادرات فولاد خام از این رقم سه میلیون و 700 هزار تن بود و محصول نهایی نیز به میزان یک میلیون و 700 هزار تن سهم داشت. بررسیهای دقیق نشان میدهد ایران از آغاز زنجیره فولاد خام تا تولید آن مزیت صادراتی دارد.
با وجود تمام مزایایی که صادرات برای کشورمان دارد اما در خصوص افزایش خامفروشی انتقاداتی به دولت یازدهم میشود. در این رابطه چه نظری دارید؟
در زنجیره تامین فولاد، سنگآهن نیاز اصلی ماست. سنگآهن نیز از کنسانتره آهن یا سنگآهنهای هماتیتی تشکیل میشود. مصرف داخلی سنگآهنهای هماتیتی بالا نیست و محدودیتی برای آن وجود ندارد و در صورتی که کسی آن را صادر کند چندان موضوع مهمی به شمار نمیرود. اما با توجه به اینکه نیاز داخلی ما به کنسانتره آهن زیاد است و واحد گندلهسازی ما در حال راهاندازی است در نتیجه طبیعی است که نباید صادرات این محصولات اتفاق بیفتد.
روی کار آمدن دولت یازدهم همزمان با رکود داخلی و جهانی بازار فولاد بود و فولادسازان کشور امیدوار بودند با تدابیر دولت امید، این رکود برطرف شود اما به دلایل مختلف این اتفاق رخ نداده است.
به هر حال تولیدکنندگان فولاد کشور در عین حال که شرایط را درک میکنند اما طبیعی است که از مردان اقتصادی دولت یازدهم که مسوولیت اداره کشور را بر عهده گرفتهاند، انتظار دارند برای این مشکلات تدابیر موثری بیندیشند.
چرا فعالان صنعت فولاد معتقدند خامفروشی به این صنعت ضربه میزند؟
55 میلیون تن ظرفیت تولید فولاد در نظر گرفته شده و در این رابطه سرمایهگذاریهای لازم صورت گرفته است. اما متاسفانه همچنان اکتشافات و استخراج معدنی ما به میزان این سرمایهگذاری کامل نیست و ما با کمبود سنگآهن مواجه هستیم، بنابراین سنگآهن باید برای تولید فولاد داخلی ما باقی بماند.
باید برنامهریزیهایی صورت گیرد تا این سنگآهن که در داخل کشور تولید میکنیم برای تولید فولاد مصرف شود و در غیر این صورت و در صورتی که به کشورهای دیگر صادر شود، ضربه بزرگی به صنعت فولاد کشورمان وارد میشود.
با تمام این تفاسیر از نظر شما راههای کاهش خامفروشی در این صنعت چیست؟
خوشبختانه در زنجیره فولاد روند بسیار خوبی را طی میکنیم. در چهار سال گذشته تولید کنسانتره چیزی حدود 46 درصد افزایش پیدا کرده است، یعنی از حدود 21 میلیون تن به 31 میلیون تن رسیدهایم. در گندله هم به همین ترتیب طی چهار سال گذشته رشد بسیار خوبی داشتهایم و از حدود 19 میلیون تن به 25 میلیون تن رسیدهایم که این ارقام نیز 34 درصد رشد در تولید را نشان میدهد.
اما متناسب با رشد در تولید این محصولات، ظرفیت تولید آهن اسفنجی ما که مصرفکننده کنسانتره و گندله است نیز رشد کرده است. حتی برخی از واحدهای آهن اسفنجی ما که مدتهاست احداث شده به دلیل نداشتن گندله راه نیفتاده است. زیرا روند به این صورت است که کنسانتره به گندله و گندله به آهن اسفنجی تبدیل میشود.
بنابراین در داخل نیاز شدیدی به کنسانتره و گندله داریم. با توجه به اینکه واحدهای تولیدی آهن اسفنجی به گندله نیاز دارند و این نیاز روزبهروز هم بیشتر میشود، طبیعی است که دولت تشویق میکند که شارژ فلزی یعنی کنسانتره و گندله که در داخل تولید میشود در داخل مصرف و صرف تولید آهن اسفنجی شود. همانگونه که قبلتر هم اشاره کردم ما در صنعت فولاد بهشدت به آهن اسفنجی نیاز داریم. یعنی بهرغم آنکه ظرفیت 24 میلیونتنی فولادسازی داریم، اکنون تنها حدود 18 میلیون تن تولید میکنیم. اگر این 18 میلیون تن بخواهد به 24 میلیون تن برسد با کمبود آهن اسفنجی مواجه هستیم. یعنی واحدهای آهن اسفنجی باید به حدی برسند که بتوانیم ظرفیت 24 میلیونتنی فولادسازی کشورمان را کامل کنیم. بنابراین زمانی که به زنجیره فولاد نگاه میکنیم درمییابیم که شارژ فلزی را که همان کنسانتره و گندله است نباید صادر کنیم و آنها را باید در بازار داخل مصرف کنیم. دلیل اصلی که فولادسازان برای جلوگیری از خامفروشی مطرح میکنند نیز همین موضوع است.
با وجود این آیا با اعمال تعرفه روی سنگآهن، گندله، فروآلیاژها و... میشود از خامفروشی جلوگیری کرد؟
ما بحث تعرفه نداریم، یعنی به دنبال وضع تعرفه نیستیم. تعرفه را ممکن است برای کنسانتره و گندله بگذارند. دولت میتواند برای کنسانتره و گندله تعرفه بگذارد و مانع صادرات این مواد شود چراکه آنها نیاز داخل محسوب میشوند. اما به دنبال وضع تعرفه برای سنگآهن هماتیتی که عمدتاً از سوی بخش خصوصی در داخل کشورمان تولید میشود و عملاً ممکن است کسبوکاری را سامان دهند نیستیم.
با این تفاسیر برای بهبود اوضاع صادرات سنگآهن چه پیشنهادی دارید؟
باید بخش خصوصی که ظرف یک دهه گذشته در تولید سنگآهن فعال شده حمایت شود تا فرآوری انجام دهد. در واقع پیشنهادمان به دولت این است که با راهبری و بسترسازی برای فعالیت بخش خصوصی، تلاش شود تمرکز بر موضوع عوارض صادراتی به سمت اکتشاف و فرآوری منتقل شود چراکه در این صورت هیچ دغدغهای برای حلقههای میانی زنجیره نخواهیم داشت و در این زمان است که باید تنها دغدغهمان ورود به بازارهای صادراتی باشد.
در ادبیات سیاستگذاران خامفروشی امری سرزنششده به شمار میرود. آیا میتوان گفت که به طور کلی نباید به سمت خامفروشی برویم؟
خیر، ما چنین بحثی را مطرح نمیکنیم. اگر تعادل برقرار شود، هر چیزی که داخل کشور تولید شود امکان صادر شدن به کشورهای دیگر را هم دارد. حتی در شرایط کنونی هم بنده مخالف صادرات سنگآهن نیستم. مخالفت ما در صورتی است که نیاز داخل تامین نشود. اما در صورتی که نیاز داخل تامین شود، نمیتوانیم ممانعتی برای صادرات مازاد سنگآهن ایجاد کنیم و با این فرض که در آینده این سنگآهن مورد استفاده قرار میگیرد دلیلی برای عدم صادرات آن بیاوریم.
به هر حال صادرات این محصولات هم شغل و کسبوکاری را ایجاد کرده و باید روند خود را طی کند. مهم این است که سنگ و کنسانترهای که در داخل به آنها نیاز داریم صادر نشود و در واقع چرخ اقتصاد داخلی بچرخد.
در سال گذشته، بهرغم اینکه در کشورمان نیاز به کنسانتره و گندله داشتیم، اما یکی از شرکتها که فاصله کوتاهی تا مرزهای آبی دارد حجم زیادی شارژ فلزی را صادر کرد و به دلیل آنکه در داخل به این محصولات نیاز داشتیم، صادرات آنها اشتباهی بزرگ محسوب میشود.
بنابراین نیازهای داخلی ما باید در اولویت قرار گیرد و به هیچ وجه مواد اولیه ما، به ویژه کنسانتره و گندله نباید به کشورهای دیگر صادر شود. حتی دولت میتواند برای کنسانتره و گندله تعرفه بگذارد و مانع صادرات این مواد شود چراکه آنها نیاز داخل محسوب میشوند.
در کشورهای پیشرفته از ذخایر خام چه استفادههایی میشود؟ آیا این کشورها همه مواد خام را به صورت محصول نهایی صادر میکنند؟
بله، در دنیا مفهوم خام، مفهوم ناپسندی تلقی نمیشود.
به هر حال میتوان با اعمال ارزش افزوده بر روی هر محصولی که در کشور تولید میشود آن را معامله کرد. همانگونه که ما میتوانیم از کشورهای دیگر سنگآهن را وارد کشورمان کنیم، به همین صورت میتوانیم آن را از کشورمان به سایر کشورها نیز صادر کنیم.
موضوع حائز اهمیت در این میان این است که در شرایطی که واردات سنگآهن بهصرفه نیست، در صادر کردن کنسانتره و گندله دقت کنیم و به میزان نیاز چرخ صنعت فولاد کشورمان از آنها برای سنگآهنی که در داخل تولید میشود بهره ببریم.
در دولت یازدهم چه اقداماتی برای جلوگیری از خامفروشی و توسعه صادرات صورت گرفته است؟
در این راستا اقدامات خوب و موثری صورت گرفته است. همین که تولید داخل ما در کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و فولاد خام رشد کرده و نرخ رشد آنها طی چهار سال گذشته ارقام بسیار خوبی بوده، حاکی از آن است که تولیدات ما در جهت نیازهای داخلیمان بوده است.
بالاترین و مهمترین سیاست فراوانی است. همین که دولت توانسته نرخ رشد خوبی را در تمام این زنجیره برقرار کند، نشاندهنده آن است که موفق عمل کرده است.
بر اساس آمارهای ارائهشده به تازگی رشد قابل توجهی در صادرات محصولات فولادی داشتهایم، آیا اکنون کشور ما از مزیت رقابتی در میان سایر کشورها نیز برخوردار است؟
حدود 42 کشور تولیدکننده فولاد در جهان از مزیت نسبی برخوردارند و ایران در این صنعت در زمره ۱۱کشوری است که به تصدیق انجمن بینالمللی فولاد مزیت مسلم و مزیت رقابتی دارد. آفریقای جنوبی، استرالیا، برزیل، کانادا و هند نیز از کشورهای دارای مزیت این صنعت به شمار میروند و این کشورها از لحاظ معادن گاز، سنگآهن، زمینه جغرافیایی و دسترسی به آبهای بینالمللی دارای موقعیت ممتازی هستند. با توجه به اینکه در 50 سال گذشته ایران در صنعت تولید فولاد ۳۰ درصد رشد داشته است، بنابراین نسبت به دیگر کشورها این میزان رشد قابل توجهی است.
صنعت فولاد تا چه اندازه در رشد اقتصادی اثرگذار است؟
اگرچه طی 10، 12 سال گذشته (دولت نهم و دهم) رشد اقتصادی در کشور متوقف بوده است، اما طی این 10، 12 سال، صنعت فولاد همچنان رشد خود را داشته است. این صنعت متوسط رشد 3 /5 درصد در سال را داشته است که این بدان معناست که صنعت فولاد بالندگی خود را حفظ کرده و توانسته است به حیات خود ادامه دهد.
در نتیجه درمییابیم اگر سایر بخشهای اقتصادی به رشد خود ادامه دهند، صنعت فولاد همپا و همراه خوبی برای آنها خواهد بود.
با تمام این تفاسیر شما چه آیندهای را برای صنعت فولاد پیشبینی میکنید؟
صنعت فولاد بخشی از موتورهای توسعه اقتصادی ایران به شمار میرود. اگر به صورت متوازن برای این صنعت و در کل زنجیره برنامهریزی انجام شود، همچنین مکانیابی خوبی برای احداث واحدهای جدید صورت گیرد، از طرفی سرمایه خارجی جذب این صنعت شود و واحدهای جدید در مرز آبی جنوبی کشور یعنی عمدتاً در حاشیه خلیجفارس و دریای عمان احداث شود، صنعت فولاد صنعتی رقابتی خواهد بود و میتواند عرضاندام اقتصادی خوبی را برای ایران در بازارهای جهانی سامان دهد.
از نظر من به لحاظ تولید در هر سال حداقل هفت یا هشت درصد رشد خواهیم داشت. البته امیدواریم مصرف فولاد نیز در داخل کشورمان در سالهای آینده افزایش پیدا کند و همگام با افزایش تولید، مصرفمان نیز افزایش یابد. البته همانگونه که گفتم در کنار افزایش تولید میزان صادرات ما نیز نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است، بنابراین در این شرایط ناچار هستیم برای اینکه ظرفیت بازار داخلی را تامین کنیم، نظام حمایت تعرفهای را مانند گذشته حفظ کنیم.
از نظر شما دولت دوازدهم بهتر است برای پیشرفت این صنعت چه اقداماتی انجام دهد؟
همانگونه که عنوان کردم باید نقاطی را در مرزهای آبی جنوب کشور به صنعت فولاد اختصاص دهند تا افرادی که در این زمینه قصد سرمایهگذاری دارند، در همین نقاط سرمایهگذاری خود را انجام دهند زیرا صنعت فولاد باید رویکرد صادراتی داشته باشد. در داخل کشورمان به اندازه کافی واحد فولادی احداث کردهایم و از این پس باید واحدهای فولادی جدید در مرزهای آبی جنوبی احداث شوند. محصولات تولیدی در این واحدها باید صادر شوند و دیگر برای نیاز داخل نباید تولید کنیم.
مرزهای جنوبی کشور از آن جهت که به گاز نزدیکتر هستند، همچنین دسترسی راحتتری به بازارهای جهانی دارند، برای احداث واحدهای فولاد مناسب هستند. اگر واحدهای خود را در مرزهای آبی جنوبی، به ویژه در حوزه دریای عمان احداث کنیم، حتی اگر روزی سنگآهن در داخل کشورمان تمام شود، واحدهایی که در نقاط جنوبی کشور هستند میتوانند آن را از کشورهای خارجی وارد کنند و با توجه به اینکه دسترسی راحتی به گاز دارند، به تولید فولاد بپردازند و به این ترتیب ارزش اقتصادی برای ما ایجاد کنند و به عنوان واحدهای اقتصادی برای ما بمانند. این در حالی است که واحدهایی که در داخل کشور هستند دیگر اقتصادی نیستند، زیرا نمیتوانند محصول صادر کنند.
بنابراین دیگر نباید اجازه دهیم هیچ واحد فولادی خارج از حیطه جنوبی کشور احداث شود. واحدهای احداثی باید واحدهایی در ابعاد اقتصادی بزرگ باشند و واحدهای زیر یک میلیون تن نباید احداث شوند. این واحدها باید آنقدر بزرگ باشند تا بتوانند قدرت رقابتشان را در اندازه یک بنگاه اقتصادی حفظ کنند و بتوانند اقتصادی بمانند و روزبهروز تکنولوژی خود را ارتقا دهند.