مقابله با بیابانزایی چه تاثیری بر توسعه ایران دارد؟
نقش بیابان در توسعه اقتصادی
بیابان پدیدهای است که روزبهروز توسعه مییابد به ویژه برای کشورهای کمآب، خشک و نیمهخشک زنگ خطری است که باید جدی گرفته شود از این رو به دلیل اهمیت موضوع 27 خردادماه (17 ژوئن) به عنوان روز جهانی مقابله با بیابانزایی در سراسر جهان نامگذاری شده است و این روز در کشورهای مختلف گرامی داشته میشود.
بیابان پدیدهای است که روزبهروز توسعه مییابد به ویژه برای کشورهای کمآب، خشک و نیمهخشک زنگ خطری است که باید جدی گرفته شود از این رو به دلیل اهمیت موضوع 27 خردادماه (17 ژوئن) به عنوان روز جهانی مقابله با بیابانزایی در سراسر جهان نامگذاری شده است و این روز در کشورهای مختلف گرامی داشته میشود. این روز برای اولین بار در سال 1997 نامگذاری شد. ایران در سال 1996 (سال تاسیس کنوانسیون) به کنوانسیون جهانی مقابله با بیابانزایی پیوست. بیابانزایی به معنای تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب در اثر عوامل مختلفی مانند عوامل انسانی و عوامل طبیعی است. در مناطق خشک و فراخشک ایران با توجه به شرایط اقلیمی و همچنین عوامل انسانی بیابانزا از قبیل افزایش جمعیت، چرای مفرط، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، آلودگی آبهای زیرزمینی از طریق پسابهای صنعتی، شهری و کشاورزی، تغییر کاربری اراضی، برداشت غیرمعادن سطحی، مدیریت نامناسب مراتع و مدیریت غیراصولی اراضی کشاورزی، پدیده بیابانزایی رشد فزایندهای دارد. در زمان حاضر خشکسالیهایی که به وقوع میپیوندد بیابانزایی را تشدید میکند اما در ایران عوامل انسانی نقش مهمی در ایجاد بیابانزایی دارد و شاید مهمترین آن افزایش جمعیت باشد.
در کنار بیابان، مفهوم دیگری به نام کویر وجود دارد. گرچه در اصطلاح عامیانه «کویر» و «بیابان» را بهجای یکدیگر بهکار میبرند ولی بین این دو اصطلاح تفاوت اساسی وجود دارد. بیابان به بخشی از مناطق خشک میگویند که بارندگی کمتر از 50 میلیمتر دارد و ممکن است چند سال در آن باران نبارد و با کمآبی و تبخیر شدید مواجه است و پوشش گیاهی بسیار ضعیف دارد. اما کویر زمینهای رسی پف کرده، با شوری و نمک بسیار شدید است که گیاهان درآن نمیتوانند رشد کنند. در بعضی آنها که شوری کمتر است، ممکن است گیاهانی مانند گزوشور که در برابر املاح نمکی مقاوم هستند رشد کند، بنابراین کویر معمولاً زمینهایی با شوری بالا و بدون گیاه است که به آن نمکزار نیز گفته میشود. در حدود یکسوم از سطح کره زمین کویری است. چهار نوع مختلف از بیابان بر اساس موقعیت جغرافیایی وجود دارد: 1- بیابان قطبی، 2- بیابان نیمهگرمسیری، 3- بیابان زمستان سرد و 4- بیابان ساحلی سرد. بیابان در تمام قارههای زمین وجود دارد.
وضعیت بیابانهای ایران
ایران با 1 /2 درصد خشکیهای جهان، 2 /4 درصد پدیدههای بیابانی فاقد پوشش جهان را در خود جای داده است. 61 درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که 3 /1 برابر درصد جهانی (19 /6 درصد) است. وسعت بیابانهای ایران ۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار است که در ۱۸ استان ایران پراکنده هستند. کانونهای بحرانی و فرسایش بادی بیابانهای ایران نزدیک به ۱۸۹ کانون است که در 182 منطقه، 97 شهرستان و 18 استان کشور پراکنده است. چنین شرایطی باعث شده بیش از 20 درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل دهند. تقریباً ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی در ایران در معرض پدیده بیابانزایی قرار دارند. سرانه بیابان در کشور 5 /0 هکتار و در جهان 22 /0 هکتار بوده که سرانه بیابان در کشور بیش از دو برابر سرانه جهانی است. به گفته کارشناسان پیشروی و توسعه بیابانها زندگی بیش از 250 میلیون نفر را در سراسر جهان مستقیماً تحت تاثیر قرار داده و در عین حال زندگی بیش از یک میلیون نفر را در بیش از 100 کشور به مخاطره انداخته است.
تاثیر جمعیت بر رشد بیابان
بر اساس آمار سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران طی سالهای 1335 تا 1395، جمعیت ایران حدود 2 /4 برابر شده و از رقم حدود 19 میلیون نفر سال 1335 به رقم حدود 80 میلیون نفر در سال 1395 بالغ شده است. افزایش سالانه جمعیت در دوره 1355 تا 1365 بیشتر از دورههای دیگر بوده و پس از یک افت و خیز دوباره در دوره 1390 تا 1395 روند افزایشی اندکی نسبت به دوره قبل مشاهده میشود.
همچنین اطلاعات نشان میدهد طی سالهای 1335 تا 1395 تعداد شهرهای ایران رشد فزاینده داشته و تقریباً 2 /6 برابر شده است. آمار نشان میدهد در ایران هم تراکم جمعیت زیاد شده و هم تعداد شهرها افزایش یافته است. افزایش جمعیت و تعداد شهرها یعنی فشار بر زمین و تبدیل جنگلها و مراتع به زمین برای سکونت انسان و سایر کاربریهای مورد نیاز. یعنی فشار بر منابع آبی برای مصارف مختلف خانگی و کشاورزی و صنعتی (تولید بیشتر برای جمعیت در حال رشد)، یعنی آلودگیهای مختلف و انتشار گازهای گلخانهای و آمادهسازی بستر مناسب برای بیابانزایی.
در کنار این مسائل، مدیریت نادرست و غیربهینه منابع آبی موجود (هم طرف عرضه و هم تقاضا) موجب خشک شدن تالابها و سفرههای زیرزمینی زیادی در کشور شده که پدیده بیابانزایی را توسعه داده است.
برای مقابله با بیانزایی در ایران روشهایی برای کنترل بیابان اعم از نهالکاری، بذرپاشی، قرق و امثال آن تاکنون به کار گرفته شده اما این فعالیتها کافی نبوده و نیازمند رویکرد و مدیریت هوشمند برای کنترل و مدیریت بیابانزایی در کشور است. توجه به معیشت، اشتغال، آموزش و آگاهی و رفاه ساکنان که در این مناطق زندگی میکنند برای حفاظت و صیانت از جنگل و مرتع و آب در کنار روشهای فنی و علمی و مشارکت مردم در طرحهای مختلف نیازمند رویکرد جدید و مدبرانه است. با توجه به روند بیابانزایی در ایران این سوال به ذهن خطور میکند که بیابان مانعی برای توسعه پایدار است یا خیر؟ بر اساس تجارب کشورهای جهان مدیریت و کنترل بهینه بیابان و بیابانزایی و توجه به ابعاد فنی و انسانی مهمترین راهکار اساسی برای توسعه پایدار است. تخریب زمین، آب، جنگل و مرتع بدون کنترل آن حیات انسانی و جانوری را به خطر خواهد انداخت زیرا دیگر نه مکانی مناسب برای زندگی خواهد بود، نه آب و غذایی برای حیات. بنابراین ضروری است بیابانزایی مدیریت شود. اما وجود بیابان میتواند فرصتی برای توسعه باشد و میتوان با مدیریت خردمندانه فرصت را به قابلیت توسعه تبدیل کرد. تجارب کشورهای جهان نشان میدهد بیابانها توانستهاند ارزش اقتصادی داشته باشند. جذب گردشگر برای مناطق بیابانی، شترسواری در بیابان، رالی در بیابان، معادن، شکار حیوانات، کشاورزی، کسبوکارهای هنری و کارخانهای و بازرگانی، استخراج نفت و گاز نقش مهمی دارد. نتایج مطالعهای در خصوص اقتصاد بیابان در استرالیا نشان میدهد درآمد ناخالص ایجادشده از سوی کسبوکارها و سازمانهای مختلف در بیابانهای استرالیا در حدود 5 /90 میلیارد دلار بوده است. ارزش کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در بیابان حدود 35 میلیارد دلار است. سرانه تولید ناخالص در منطقه بیابان حدود 5 /1 برابر سرانه ملی است (80360 دلار در مقابل 52700 دلار). بخش معدن (5 /39 درصد از ستانده بیابان)، کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری (3 /9 درصد از ستانده بیابان) و بخش کارخانهای (6 /12 درصد از ستانده بیابان) فعالیتهای عمده در بیابان استرالیاست. برآورد شده است حدود 238563 شغل در فعالیتهای کشاورزی، شیلات و جنگلداری، معدن و بازرگانی ایجاد شده است (Maria Fay Rola-Rubzen and Murray J. McGregor -2009). امروزه در برخی از کشورها مانند تونس تنها از گردشگری در بیابان خود سالانه تا سه میلیارد دلار درآمد کسب میکنند. این در حالی است که رونق گردشگری در بیابان نهتنها سبب بازده اقتصادی برای گستره وسیعی از کشور که ظرفیتهای تولیدی کشاورزی و صنعتی رقابتی ندارند، فراهم میآورد بلکه برخی شیوههای سنتی فراموششده مانند صنایع دستی و شتربانی را احیا کرده و به بهبود سطح زندگی جوامع محلی میانجامد (پایگاه ملی دادههای علوم زمین (1385). مقایسه سهم درآمد ژئوتوریسم و معدن در کشورهای چین و تونس و بررسی پتانسیل بیابانگردی در ایران). در مدیریت اقتصادی جهان خلق ارزش مهم است، چطور میتوان از داشتههای موجود ارزش ایجاد کرد. بیابان یک داشتهای است که اگر درست مدیریت شود میتواند خلق فرصتهای درآمدی، اشتغال و درآمد ارزی را برای کشور به همراه داشته باشد.