اولویت انتخاب فرد بر حل مساله
چرا حکمرانی ما مسالهمحور نیست؟
حسین جلالی: در آستانه انتقال قدرت از دولت دوازدهم به سیزدهم، یکی از دغدغههای اصلی این است که چه افرادی به کابینه راه پیدا میکنند اما این موضوع که مسائل اقتصادی کشور چگونه حلوفصل شود مورد توجه افکار عمومی نیست. این روزها صفحات روزنامههای سیاسی و سایتها پر از گمانهزنی درباره چیدمان کابینه است اما کمتر سخنی درباره ابرچالشهای کشور و راهکارهای حلوفصل آنها به گوش میرسد. البته این ویژگی کشور ماست که عموماً بحثها حولوحوش افراد شکل میگیرد؛ یعنی همه کنجکاوند ببینند چه کسانی وارد قدرت میشوند اما این مهم نیست که چه برنامهای برای اداره کشور دارند. از دید تحلیلگران اقتصاد، حکمرانی ما گرفتار یک مخمصه پارادوکسیکال شده است؛ از یکسو برای ساختار، انتخاب افراد خیلی مهم است و این افراد هستند که شایسته توجه ویژه هستند اما از سوی دیگر، ابرچالشها و مسائل اقتصاد با تمام توان خود را تحمیل میکنند و حلوفصل آنها نیازمند سازوکارهای حل مساله است و افراد در درجه بعدی اهمیت دارند.قاعدتاً در چنین شرایطی انتظار این است که اولویت ساختار سیاسی، حل ابرچالشهای مهم کشور باشد و به این منظور، افراد متخصص برای حلوفصل مشکلات اقتصادی به کار دعوت شوند اما هیچگاه این اتفاق نمیافتد و اولویت برای چیدمان کابینه، خود افراد و جهتگیریهای سیاسی آنهاست نه حل مسائل معتنابه کشور.اقتصاددانان معتقدند وقتی دستور کار، انتخاب افراد است اصلاً مهم نیست چه کسی به کدام وزارتخانه برود چون سیاستها از پاستور به آنها دیکته میشود و آنها تنها مجری هستند. در حالی که اولویت ساختار سیاسی باید حل مسائل باشد که در این صورت پای افراد متخصص با ماموریت مشخص به کابینه باز میشود. در مقابل، تحلیلگران سیاست مدام تاکید میکنند که انتخاب فرد شایسته، مهم است چون اگر شایستگی و تخصص در کار نباشد، فرد منتخب میتواند کار را از اینکه هست بدتر کند.این دیدگاه از این جهت مهم است که در نظام کشورداری ما افراد بهطور نامحدودی میتوانند وضع را بدتر کنند و این ویژگی ساختار سیاسی و آیین حکمرانی ماست که اثربخشی افراد برای بهبود شرایط، بسیار محدود است و آدمها از حدی نمیتوانند کار را بهتر کنند اما گستره تخریب امور حدومرز مشخصی ندارد.تجربه دولتهای گذشته نشان داد که حدی برای خراب کردن وجود ندارد؛ همیشه میتوان شرایط را بدتر و بدتر کرد و هیچ مانعی برایش وجود ندارد. اما برای بهتر کردن امور دستها بسته است.ابراهیم رئیسی به زودی سکان را از دست حسن روحانی میگیرد و دیری نمیپاید که قطاری از سیاستمداران جدید جای سیاستمداران قدیمی را میگیرند اما مسائل حلنشده ایران باقی میمانند و اقتصادی که رو به ویرانی میرود و جامعهای که هر روز بیشتر امیدش را از دست میدهد. در این پرونده میخواهیم این پرسش را مطرح کنیم که چرا در کشور ما انتخاب فرد بر حل مساله اولویت دارد؟