شرط اول قدم
چرا رابطه مردم و ساختار سیاسی نیاز به بازنگری دارد؟
هادی چاوشی: برای دومینبار در کمتر از یک دهه، اقتصاد ایران در حال سپری کردن دوره دشواری از رکود تورمی است. روندی که نهتنها کاهش شاخصهای رفاه عمومی و چالشهای جدی معیشتی را برای بخش بزرگی از جامعه به همراه داشته، بلکه ساختار بهشدت ناکارآمد تخصیص بودجه در دولت را با چالشهای اساسی مواجه کرده است.1 در نتیجه کسری شدید بودجه، دولت ناگزیر از اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی شده است، اما جبران کسری بودجه چه از طریق مالیات و چه از طریق افزایش قیمت سوخت، در هر صورت فشار جدیدی به مردم وارد خواهد کرد و برای مردمی که هنوز از زیر بار فشارهای اقتصادی ابتدای دهه 90 کمر راست نکردهاند، افزوده شدن چنین باری میتواند کمرشکن تلقی شود. شاید به همین دلیل بوده که دولت در توجیه پروژه افزایش قیمت بنزین، آن را «کمک به خانوارهای متوسط و کمدرآمد در شرایط تحریم اقتصادی و فشارها به معیشت مردم» معرفی کرده است. حسن روحانی یکشنبه گذشته در جلسه هیات دولت همچنین گفت: «در طرح حمایت معیشتی... سه راه بیشتر نداریم. یا باید مالیات مردم را افزایش دهیم و از محل آن پرداختی را انجام دهیم، یا باید نفت بیشتری صادر کنیم و از پول نفت برای این امور استفاده کنیم یا میبایست از یارانهها مقداری بکاهیم و آن مقداری که حاصل میشود، در اختیار خود مردم قرار بگیرد.» رئیسجمهور توضیح داد که «فروش نفت ما با محدودیتهایی مواجه است» و «مالیات را هم نمیتوان زیاد افزایش داد» بنابراین دولت تصمیم گرفته قیمت بنزین را از 1000 تومان در هر لیتر به 1500 و 3000 تومان در هر لیتر برساند و در عوض، بسته به تعداد نفرات خانوار، مبلغی معادل 55 تا 205 هزار تومان را به 18 میلیون خانوار (نزدیک 75 درصد جمعیت کشور) بپردازد.2
با این حال، به نظر میرسد -دستکم برای گروههایی از مردم- پرداخت این رقم جبرانکننده فشارهای اقتصادی به حساب نیامده و نتوانسته رضایت آنها را جلب کند. شاید به این دلیل که به اعتقاد محمد فاضلی، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، «احساس مردم ما این است که کشور غیرعلمی اداره میشود.»3 شاید هم شیوه غیرمنتظره اعلام افزایش قیمت بنزین دلیل نارضایتی برخی مردم بوده است. به ویژه از این نظر که وقتی نتوان هیچ پیشبینی دقیقی از وضعیت اقتصادی و متغیرهای آن داشت، رفتهرفته اعتماد نسبت به ساختارها از دست میرود و از آنجا که سرمایه اجتماعی وابستگی زیادی به میزان اعتماد دارد رفتهرفته شاهد کاهش آن نیز خواهیم بود.4 اما در شرایطی که سرمایه اجتماعی و سیاسی در سطح پایینی قرار دارد، ساختار سیاسی چگونه میتواند سنگینی بار هزینههای اقتصادی را برای مردم جبران و رضایت نسبی آنها را جلب کند؟