شناسه خبر : 32781 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بزرگ آکادمیسین‌ها

حسین پیرنیا چگونه نخستین آکادمی اقتصاد را در ایران راه‌اندازی کرد؟

26 سال از درگذشت بنیانگذار آکادمی اقتصاد در ایران می‌گذرد و نهادی که توسط او بنا شده در آستانه ورود به پنجاه و سومین سال حیات خود است.

74-1

حامد صاحبی: 26 سال از درگذشت بنیانگذار آکادمی اقتصاد در ایران می‌گذرد و نهادی که توسط او بنا شده در آستانه ورود به پنجاه و سومین سال حیات خود است.

حسین پیرنیا در سال 1292 در تهران زاده شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر به پایان رساند و در خردادماه سال 1311، دیپلم متوسطه خود را از دبیرستان ثروت گرفت و در کنار آن، فرهنگ قدیم فارسی و معارف اسلامی را تا سطح نسبتاً بالایی آموخت، از جمله مدتی نزد مرحوم شیخ‌محمد سنگلجی، به خواندن «مشاعر» و «عرشیه» ملاصدرا پرداخت. در شهریور 1311، پس از پذیرفته شدن در مسابقه اعزام محصل به خارج، جزو پنجمین گروه یکصدنفری محصلان اعزامی، رهسپار فرانسه شد. در آنجا نخست دوره ریاضیات ویژه (Mathematiques Speciales) را طی کرد و آنگاه در کنکور معروف پلی‌تکنیک و نیز در مسابقه ورودی Ecole Normale Superleure که هر دو از دشوارترین کنکورهای فرانسه به شمار می‌رفت، شرکت کرد و در هر دو مسابقه قبول شد. اما تحصیل در پلی‌تکنیک را ترجیح داد.

پس از اتمام دوره پلی‌تکنیک، برای ادامه تحصیل، راهی انگلستان شد و چند سال در مکتب اقتصاددان بلندآوازه انگلیسی «جان مینارد کینز» به تلمذ پرداخت و سرانجام پس از اخذ درجه دکترا در اقتصاد، در سال 1317 به کشور بازگشت. پیرنیا پس از مراجعت به ایران، علاوه بر تدریس در دانشکده حقوق تهران و «دبیرستان دارایی» (وابسته به وزارت دارایی) به مناصب و مقامات مهمی اشتغال یافت و از آن جمله مدت‌ها مسوولیت اداره کل نفت و نیز معاونت وزارت دارایی را برعهده داشت.

وی در بنیانگذاری موسسات آموزش عالی و مراکز پژوهشی نیز فعالیت سازنده و خلاق داشت، از آن جمله در سال 1339 «موسسه تحقیقات اقتصادی» را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران بنیان گذاشت و شمار زیادی از محققان کشور را گرد آورد و به انتشار مجله «تحقیقات اقتصادی» و همچنین به ترجمه و تالیف چند کتاب اقتصادی همت گمارد. هفت سال بعد در سال 1346، اولین دانشکده اقتصاد را در ایران پایه‌گذاری کرد. در سال 1350 «مدرسه عالی ریاضیات و مدیریت اقتصادی کرج» را تاسیس کرد و یک سال بعد، به کمک برخی از اقتصاددانان کشور، «انجمن اقتصاددانان ایران» را بنا نهاد.

اثر پیرنیا بر آکادمی اقتصاد در ایران

پیش از آنکه حسین پیرنیا موفق به راه‌اندازی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران شود، آکادمی اقتصاد در ایران مستقل نبود و هم‌پوشانی زیادی با برخی دیگر از علوم انسانی از جمله سیاست و حقوق داشت. به گونه‌ای که در سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۳۳ دانشجویان اقتصاد، سیاست و حقوق سر یک کلاس می‌نشستند. کامران مویددادخواه که در حال حاضر در آمریکا به سر می‌برد در توضیح این وضعیت می‌گوید «وقتی ما در سال 1342 وارد دانشکده حقوق شدیم، عمدتاً درس حقوق می‌خواندیم. من رشته‌ام اقتصاد بود ولی سه سال حقوق مدنی خواندم، حقوق تطبیقی خواندم، فقه اسلام خواندم. بنابراین مدت‌ها طول کشید تا قبول کردند که علم اقتصاد هویت جداگانه‌ای دارد. اگر بخواهم بگویم که دقیقاً از چه زمانی کم‌کم به سمت قبول علم اقتصاد رفتیم، بایستی بگویم که این اتفاق تقریباً از سال 1333 افتاد، ولی مدتی طول کشید تا در اواسط دهه ۴۰ دانشکده‌های مستقل اقتصاد شروع به کار کردند.»74-2

میکائیل عظیمی در کتاب «سرگذشت یک علم» به این نکته اشاره کرده است که در این دوره 30ساله، بسیاری از آموزش‌های اقتصادی با معیارهای امروز قابلیت اطلاق علم اقتصاد را نداشته است.

به گفته کامران مویددادخواه؛ «در سال 1333 عده زیادی که رفته بودند آمریکا درس بخوانند، برگشته بودند و مثلاً در سازمان برنامه و بانک ملی و بعداً مرکزی مشغول شده بودند. بعداً آقای عالیخانی، آقای خداداد فرمانفرمائیان، دکتر مجیدی، آقای غلامرضا مقدم و امثال این افراد آمدند. آقای دکتر مقدم، اقتصاددان بسیار خبره‌ای بود. ایشان از استنفورد دکترای خود را گرفته بود. البته درست است که او به ایران آمده بود، ولی نمی‌خواست برای تدریس به دانشگاه برود و در عوض به سازمان برنامه و بانک مرکزی رفت. ایشان یکی از اولین قائم‌مقام‌های بانک مرکزی بود. پس از سپری شدن این دوره، در نهایت نوبت ورود علم اقتصاد به دانشگاه رسید. آقای دکتر پیرنیا کتاب ساموئلسون را ترجمه کرد و آقای دکتر فرهنگ کتاب کینز را. بنابراین ورود علم اقتصاد به دانشگاه‌های ایران خیلی طول کشید. اول دستگاه دولت راه افتاد و بعد از آن دانشگاه. یعنی دانشگاه به‌جای اینکه پیشتاز باشد، بعد از دولت به راه افتاد و به نوعی آخرین جایی بود که علم اقتصاد وارد آن شد.»

پس از آنکه حسین پیرنیا موفق به راه‌اندازی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران می‌شود، رفته‌رفته علم اقتصاد در ایران ماهیتی مستقل پیدا می‌کند. حسین پیرنیا که نقشی غیرقابل انکار در هویت‌بخشی به آکادمی اقتصاد در ایران دارد، با ترجمه و تدریس دو کتاب مهم «ریاضیات برای اقتصاد» تالیف آلن و «اقتصاد» در دو جلد اثر پل ساموئلسون اتفاق خوشایندی در این روند به وجود می‌آورد. کتاب ساموئلسون هنوز هم یکی از اثرگذارترین کتاب‌های آموزشی علم اقتصاد در دنیاست که برای اولین بار در سال 1948 میلادی تالیف شده است.

پس از این دوره تعدادی از فارغ‌التحصیلان جوان رشته اقتصاد که سابقه تحصیل در دانشگاه‌های بین‌المللی را دارند، وارد کشور شده و توسط پیرنیا برای تحقیق و تدریس به دانشکده تازه‌تاسیس دعوت می‌شوند. با ورود آنها آموزش دانشگاهی در ایران شکلی جدید به خود می‌گیرد.

اولین کنگره اقتصاددانان ایران

«انجمن اقتصاددانان ایران»، بازمانده دیگری از دکتر حسین پیرنیاست. انجمنی که نخستین و تنها سازمان علمی وابسته به اقتصاددانان ایرانی است. نخستین جرقه شکل‌گیری این انجمن در سال 1351 خورشیدی از سوی دکتر پیرنیا و دکتر منوچهر فرهنگ زده شد. اما در سال 1352 موفق به اخذ مجوز برپایی شد. در سال اول تاسیس دکتر حسین پیرنیا به عنوان نخستین رئیس انجمن فعالیت کرد و سپس دکتر فرهنگ تا پایان عمر به عنوان رئیس انجمن انجام وظیفه کرد.

روز ۲۹ دی‌ماه ۱۳۵۳ را می‌توان یک روز تاریخی برای اقتصاددانان ایرانی دانست. در این روز و در هتل آریا شرایتون سابق «اولین کنگره انجمن اقتصاددانان ایران» آغاز به‌کار کرد. پس از سه روز سخنرانی به مناسبت برگزاری کنگره اقتصاددانان، انتخابات آغاز شد. دکتر حسین پیرنیا، دکتر منوچهر آگاه، دکتر منوچهر فرهنگ، دکتر باقر قدیری‌اصلی، دکتر علی‌محمد بنکدار، دکتر غلامرضا فرزانه، دکتر پرویز پارسا، دکتر ضیاءالدین هیات، دکتر محسن فردی و دکتر علی رشیدی ۱۰ نفر کاندیدای عضویت در هیات اجرایی انجمن اقتصاددانان ایرانی بودند.

در این انتخابات ۹۰ نفر عضو واجد شرایط رای دادن حضور داشتند. پس از شمارش آرا، رشیدی، پیرنیا، فرهنگ، قدیری‌اصلی، منوچهر آگاه، بنکدار و فرزانه به ترتیب با ۸۸ رای، ۸۳ رای، ۷۴ رای، ۷۳ رای، ۵۷ رای، ۵۳ رای و ۴۸ رای به عنوان اعضای اصلی هیات اجرایی انجمن اقتصاددانان ایرانی انتخاب شدند. دکتر حسین پیرنیا در سخنرانی افتتاحیه این کنگره گفت: «در اواخر سال ۱۳۵۰، پس از تشکیل وزارت علوم و آموزش عالی و شروع برنامه‌هایی برای تشویق و حمایت از فعالیت‌های علمی در کشور تعدادی از استادان اقتصاد و اقتصاددانان ایران برآمدند تا یک انجمن علمی به منظور فعالیت در زمینه علوم اقتصادی ایجاد کنند. انجمن اقتصاددانان، یک انجمن علمی و غیرسیاسی و غیرانتفاعی است که با هدف بالا بردن و گسترش دانش اقتصاد در کشور و بهبود آموزش اقتصادی و توسعه تحقیقات اقتصادی و کمک علمی به حل مسائل اقتصادی کشور تاسیس شده است.» در نخستین کنگره انجمن اقتصاددانان ایرانی دکتر عبدالحسین سمیعی به عنوان وزیر علوم و آموزش عالی، محسن فردی رئیس دفتر روابط بین‌المللی سازمان برنامه و بودجه (وقت)،‌ امیرحسین جهانبگلو و باقر قدیری‌اصلی به عنوان اقتصاددان سخنرانی کردند و تعدادی از مسوولان دولتی نیز در کنگره حضور داشتند.

مهر معلم

به همت و ابتکار او بود که بعضی از دروس اقتصادی و اجتماعی، برای نخستین‌بار در ایران ارائه شد. از آن جمله در سال 1319، مسائل مربوط به جمعیت‌شناسی را ضمن درس‌های خود در دانشکده حقوق مطرح کرد.

وی شاگردان برجسته بسیاری را در مکتب خود پرورش داد تا آنجا که می‌توان گفت چند نسل از استادان برجسته اقتصاد و کارشناسان طراز اول اقتصادی کشور از شاگردان مستقیم او هستند.

مرحوم پیرنیا افزون بر رشته تخصصی خود، اقتصاد، از اطلاعات گسترده‌ای در دیگر زمینه‌ها از جمله در ریاضیات، فلسفه، فیزیک و... برخوردار بود. به پشتوانه این جامعیت و احاطه کم‌نظیر، همراه با تجربیات حاصل از سال‌ها تدریس و مطالعه و تحقیق بود که اعتقاد داشت علت‌العلل عقب‌ماندگی و مشکلات گوناگون اقتصادی و اجتماعی کشور را باید در فقدان روحیه علمی یا به تعبیر او، حاکم نبودن «طرز تفکر علمی» بر اذهان جست‌وجو کرد. پیرنیا در کتاب «تفکر علمی و توسعه اقتصادی و اجتماعی» منظور خود را این‌گونه بیان کرده: «تفکر علمی، روح تمدن جدید و سرچشمه ثروت و پیشرفت دنیای معاصر است. معرفت دقیق‌تر درباره طبیعت و انسان و اجتماع، سلامت، طول عمر، سرعت، غنا و رفاه فردی و ملی، حیثیت انسانی بالاتر و توانایی بیشتر، از برکات تفکر علمی است. تفکر و انقلابات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دو قرن اخیر، از تفکر علمی ناشی شده است. برای نجات از عقب‌ماندگی و فقر و احتیاج و نیل به مراحل عالی‌تر تمدن و برابری و استقلال، راهی جز دست یافتن به این منبع اصلی ترقی و کمال وجود ندارد. تسریع در تحول فکری و عملی ساختن انقلاب فکری، تلاش و کوشش عظیمی است که تمام نیروهای مادی و معنوی جامعه ما را به مبارزه می‌طلبد.»

دکتر پیرنیا در سنین کهولت و تا آخرین لحظات حیات نیز از مطالعه و پژوهش دست نکشید. ظاهراً مشغول ترجمه کتابی در باب فلسفه علم از «وایتهد» فیلسوف و ریاضیدان بزرگ معاصر بود و همچنین قصد داشت خاطرات شخصی‌اش را از حوادث سیاسی چند دهه کشور و به‌خصوص از جریانات نهضت ملی شدن نفت به رشته تحریر درآورد.

اجل مهلتش نداد تا اینکه در شامگاه 22 آبان‌ماه 1372، زمانی درگذشت که هنوز کتابی را که ساعاتی پیش برای مطالعه خریده بود، در دست داشت. پیکرش را، همان‌گونه که وصیت کرده بود، در نائین در مقبره پیری که نیای خاندان آنهاست، به خاک سپردند.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها